به مردی گفتند: شنیدیم که میخواهى همسرت را طلاق بدهى؟ گفت: بله، شرایط طلاق از نظر قرآن و روایات جمع است. گفتند: چرا میخواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این مجلس نیست، من حق ندارم از او غیبت کنم. شما سؤال بدى کردید.
زن را طلاق داد و زن هم بعد از مدتى طبق حکم فقه رفت و شوهر کرد. سال بعد رفقا به او گفتند: راستى زنت را پارسال چرا طلاق دادى؟ گفت: او الان زن من نیست، ناموس دیگران است، خدا به من اجازه نمیدهد که پشت سر ناموس مردم حرف بزنم. شما این سؤالتان بیجا است که از من می پرسید. چه کسى الان در خانوادهها دفاع از حق میکند؟ چه کسى در خانوادهها غیبت نمیکند؟ تهمت نمیزند؟
🎯 مثل پدر 🔸 خیلی اهل مطالعه و باهوش است و همهجوره میراث دار پدرش است.
خودش هم دوست دارد همه به او بگویند شبیه پدرش است! 🔸 مثلاً ۲۳ آذر وقتی تولدش بود. مبلغی برای تولد جمع کرده بود و از من میپرسید «مامان با این پول چکار کنم.» من پیشنهاد دادم که صنایعدستی #ایران مثل قالیچه بگیرد.
چون این کار اولاً ماندگار است. دوم اینکه یک کالای ایرانی خریده؛ 🔸 ولی اگر یک عروسک خارجی بگیرد، در جیب تولیدکنندگان خارجی پول ریخته است.
🔸 هویت ایرانی برای من خیلی مهم است و سعی میکنم این را به #آرمیتا هم یاد بدهم.
خودم هم این را از پدر و مادرم یاد گرفتم.
ما بااینکه کُرد بودیم اولویت با ایرانی بودن بود و خود را ایرانی کُرد میدانستیم.
🔸 جالب است یکبار میخواستم برای آرمیتا کیف بخرم.
دو سه مغازهای سر زدیم؛ اما مارکی که ما میخواستیم نداشت. درنهایت مغازهدار با یک نگاه از بالا به پایین به من گفت خانم این مارکی (که شما می خواید) ایرانی است، اجناس ما همه خارجی است!
من هم گفتم: ✅ این افتخاری ندارد اگر تولید ایرانی داشتید باید افتخار میکردید.
👈 به نقل از همسر شهید داریوش رضایی نژاد از شهدای هسته ای.
🌷سلام
🌷صبح زیبا تون بخیر
در سیزدهمین روز
از ماه مبارک رمضان
آرزو داریم
لحظه هاتون پر از شادی
زندگیتون پر از محبت
سفره هاتون پراز برکت
جسم و جانتون پر از سلامت
و دعاهاتون مستجاب بشه
🌷نماز روزه هاتون قبول
🌷دوشنبه تون پر خیر و برکت
@amn_org
سيره صالحان
(۳)
اويس قرنى و عشق به مادر:
اويس قرنى از معدود ياران پيامبر صلى الله عليه و آله مى باشد كه در زهد و تقوى به درجات بلندى نائل شد و بعد از تلاش هاى فراوان در راه احياى دين و دفاع از ولايت على عليه السلام در جنگ صفين در ركاب على عليه السلام به شهادت رسيد و در منطقه صفين مدفون شد.
هنگامى كه اويس در يمن بود، شتربانى مى كرد و مادر پيرى داشت كه تحت تكفل اويس بود. او با اين كه علاقه شديدى به وجود گرامى رسول الله صلى الله عليه و آله داشت اما هيچ گاه نتوانست پيامبر را از نزديك زيارت كرده و به نظاره آن سيماى ملكوتى بنشيند.
در يكى از روزها كه اشتياق ديدار سرور كانيات در وجودش به شدت شعله ور گرديد، از مادرش اجازه خواست تا به سرزمين حجاز آمده و حضرت رسول صلى الله عليه و آله را زيارت نمايد، مادرش به او گفت: پسرم! به ديدار آن حضرت برو و هرگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه نبود، بيش از نصف روز در آن جا توقف نكن!
اويس با زحمت فراوان فاصله بين يمن و مدينه را پيموده و به منزل پيامبر رسيد. اما با كمال ناباورى شنيد كه : پيامبر در شهر مدينه حضور ندارد. چون بيش از نصف روز فرصت نداشت و به والاترين هدف خود كه فيض حضور پيامبر صلى الله عليه و آله بود، نائل نشد، به مسلمانان اظهار داشت:
سلام مرا به حضرتش برسانيد و بگوئيد: مردى به نام اويس از يمن به زيارت شما آمده بود و چون از مادرش اجازه توقف بيشترى نداشت با كمال شرمندگى به وطن خود مراجعت نمود.
بعد از مدتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به خانه بازگشت فرمود:
تفوح روائح الجنة من قبل قرن وا شوقاه اليك يا اءويس القرنى اءلا و من لقيه فليقرئه منى السلام؛
یعنی:
نسيم بهشتى از سوى قبيله قرن مى وزد، آه! چه قدر به ديدار تو مشتاقم، اى اويس قرنى. اى مسلمانان هر كس او را ملاقات كند، سلام مرا به او برساند.
عبدى مى گويد: پس از جست و جوى زياد بديدار اويس قرنى رسيدم به او گفتم: دلم مى خواهد سخنى از رسول خدا صلى الله عليه و آله برايم نقل كنى. تا نام رسول خدا را شنيد، آهى كشيد اشگ در چشمش حلقه زد.
بغض گلويش را گرفت و با گريه گفت: افسوس هزار افسوس! عمرى براى او سوختم و عاقبت به ديدارش نرسيدم، (زيرا مادرم بيش از نصف روز به من اجازه نداد براى ديدار حضرتش در مدينه بمانم.)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مورد مقام بلندى و معنوى اويس فرمود:
يدخل فى شفاعته مثل ربيعه و مضر؛
افراد زيادى مانند قبيله ربيعه و مضر با شفاعت اويس وارد بهشت خواهند شد.
@amn_org
🚫 همین ... بزرگترین اشتباه شماست در حق کودکتان!!
خسته از یک روز پرکار، سری بر زمین گذاشتید تا کمی نفس تازه کنید؛ اما او با نمایشهای پرسروصدا تمام توجه شما را مطالبه میکند!
از تماشای کارهای تکراریش خستهاید و ترجیح میدهید او را به اتاقش بفرستید تا با اسباب بازی هایش مشغول شود... حق هم دارید در این اوضاع آشفتهی دنیا !!!
اما او را شما به این خانه دعوت کردهاید!
و نیاز او فقط آب و غذا و لباس نیست.
#توجه شما به او حس "ارزشمندی" و "اعتماد به نفس" میدهد!
جلب توجه شما برای او راهی ست که میزان ارزشمندی خود را بسنجد و مهارت های جدیدش را ابراز کند...
حس #جلب_توجه او را ارضا کنید ؛
اگر این حس را سرکوب کنید، بعدها؛
✔️هم نیازش را در بیرون خانه جستجو میکند
✔️و هم در زمانی که شما به او نیاز دارید؛ مورد بی توجهیاش قرار میگیرید ...
(۲۴)
اگر از بحث های تکراری، جنجال های خانوادگی و نبود آرامش خانوادگی می هراسید
و حوصله ندارید، هیچ گاه از واسطه استفاده نکنید، یعنی اگر دوست دارید موضوعی را به مادر شوهر خود بگویید و یا فلان نصحیت را به عروس خود داشته باشید، با همان لحن احترام همیشگی که همیشه از آن استفاده می کنید به خودش بگویید نه اینکه در بین حرف های دوستانه ای که با دوستان، فامیل و یا جاری و خواهر شوهر خود دارید ، مباحث خصوصی یکدیگر را بگویید، شاید اگر از زبان خود شما بشنوند تازه خوشحال هم بشوند و جنبه کاملا متفاوتی داشته باشد.
اما اگر از زبان دیگری به گوش آن ها برسد، مطمئن باشید هر موضوعی که باشد، احتمالا مورد دلخوری می شود.
قناعت
وظایف اخلاقی زن نسبت به شوهر
«تقدير المعيشه» و يا برنامه ريزى اقتصادى يكى از عوامل ثبات و پايدارى بنيان خانواده است
. قناعت و كم خرج بودن از ويژگى هاى مثبت يك زن مى باشد و در مقابل، تقاضاى زياد و توقع بالا موجب آزار و رنجش همسر و در صورت عدم توانايى، گاهى انحرافاتى را موجب مى شود.
اگر زنان، مديريت امور خانه را بر محور قناعت و پرهيز از خرج هاى غيرلازم و تشريفاتى و تجملاتى تنظيم كنند و از شوهران خود، توقعات بى جا و خارج از توان مالى نداشته باشند، از بروز تنش هاى بسيارى جلوگيرى خواهند كرد.
سست شدن پايه هاى نهاد خانواده، گاهى در اثر همين مسايل مادى و اقتصادى است و آغاز آن هم چه بسا از امور جزئى و بى اهميت است و سر از بحران در مى آورد. از متون دينى بدست مى آيد كه زن نبايد شوهر را به سختى و زحمت بياندازد.
نبى اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:
«از همه زنان پربركت تر آن است كه خرجش كمتر باشد».
در روايت ديگرى از حضرت آمده:
«براى زن جايز نيست كه شوهرش را به بيش از توانايى اش مجبور كند.»
در زندگى حضرت زهرا (علیهاالسلام) مى خوانيم كه هيچ گاه در خانه از شوهر خود تقاضايى نكردند
و همواره در سختى ها و ناملايمات، صبر و بردبارى پيشه كردند
و هرگز گله و شكايتى نكردند، حتى گاهى غذايى براى خوردن در خانه على (علیه السلام) يافت نمى شد اما در اين شرايط هم از همسر خود چيزى مطالبه نکرد تا مبادا باعث شرمندگى همسرش شود.
لباس، زينت، اثاث خانه، مسكن وسیع و امثال آن خواسته هايى است كه معمولاً هر زنى به خود اجازه مى دهد كه از همسر خويش درخواست نمايد.
اما زهرا (علیهاالسلام) هرگز همسرش را براى تهيه اين نوع خواسته ها به زحمت نينداخت.
حتى وقتى حضرت زهرا (علیهاالسلام) در بستر بيمارى بود و على (علیه السلام) با دلى پر از عشق و محبت، از او خواست كه اگر خواسته اى دارد ابراز كند، زهرا (علیهاالسلام) از بيان تقاضاى خود امتناع مى كرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا:
از اینکه یکبار
دیگر مارالایق حیات دانستی
سپاسگزاریم
از اینکه فرصت
"یک شروع مجدد"را به ما
عطا کردی متشکریم..
از تو می خواهیم:
"به ما درک
ودرایتی بیش ازپیش ببخشی
تا امروز اشتباهات دیروز را
تکرار نکنیم"و"فرصتهایی که
در اختیارماقرار می دهی را
ازدست ندهیم وازیاد نبریم
آمین یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام
ای صاحب جلال و بزرگواری
صبحتون ولایی
@amn_org
سيره صالحان
(۴)
جوانمردان نيكو خصال:
در تفسير منهج الصادقين آمده است كه: اصحاب رقيم سه نفر بودند كه از شهر خود به علت برخى مشكلات بيرون آمدند. آنان در بيابان گرفتار باران شدند و به ناچار در دامنه كوهى به غارى پناه بردند.
هنگامى كه در داخل غار قرار گرفتند در اثر باران و جريان سيل سنگ بزرگى از بالاى كوه غلتيده و راه خروجى غار را مسدود نمود. و روز روشن بر آنان تاريك گرديد. در اين حال اميد آنان از همه جا قطع شد و به غير از استمداد از خداوند متعال راهى باقى نماند.
يكى از آنان گفت: خوب است كه هر يك از ما نمونه اى از عمل خالص خود را، در پيشگاه پروردگار متعال وسيله قرار داده و به اين طريق از خداوند رحمان نجات بخواهيم. دو دوست ديگر سخن او را تصديق كردند.
يكى از آنان گفت: اى خداوند بزرگ و اى داناى آشكار و نهان! تو خود مى دانى كه من روزى كارگرى را اجير كردم، در آخر روز وقتى مزد او را مى پرداختم او به مبلغ معين راضى نشد و از من قهر كرد و رفت. من با مزد وى گوسفندى خريدم و آن را جداگانه پرورش دادم و در زمانى كه او از من غايب شده بود، (در اثر توليد مثل ) گوسفندان زيادى براى وى را فراهم آوردم. بعد از مدتى آن مرد آمده مزد خود را از من طلب كرد، من وى را به سوى آن گوسفندان بردم و گفتم اين ها مال تو است. اول باورش نشد اما بعد از اندكى گوسفندان را از من تحويل گرفت و رفت.
خداوند! اگر اين كار من با خلوص نيت و در راه رضاى تو بوده است ما را از اين گرفتارى نجات بده! در اين هنگام ديدند آن سنگ بزرگ تكانى خورد و مقدارى كنار رفت.
دومى گفت: پروردگار! تو مى دانى كه من دختر عمويى با كمال و زيبا چهره داشتم در دوران جوانى شيفته او شدم تا اين كه روزى در محل خلوتى او را يافتم، خواستم كه كام دل برگيرم اما آن دختر گفت: اى پسر عمو! از خدا بترس و پرده درى مكن. من با اين سخن به ياد تو افتادم و بر هواى نفس خود غلبه كردم و از گناه صرف نظر نمودم.
خدايا! اگر اين كار را من از روى اخلاص نموده ام و رضاى تو را منظور نظر داشته ام ما را از اين غم رهانيده و از هلاكت نجات بده! در اين هنگام مقدارى ديگر از سنگ به كنار رفت و روشنائى بيشترى به داخل غار تابيد.
سومى گفت: بارالها! تو مى دانى كه من پدر و مادر پيرى داشتم كه از شدت پيرى قادر به حركت نبودند و من در همه حال به آنان خدمت مى كردم. شبى مادرم از من آب خواست، من آب آوردم ديدم خوابش برده، آب را در دستم بالاى سر او نگاه داشتم تا مادرم بيدار شود و آب به او دهم. تا صبح آب را در دستم نگاه داشته و بيدار نشستم كه مبادا مادرم بيدار شده و تشنه بماند و خجالت بكشد كه از من آب بخواهد. ولى مادرم تا صبح بيدار نشد و من هم او را بيدار نكردم كه مبادا آزرده خاطر شود.
خداوندا! اگر اين عمل من براى رضاى تو بوده اين در بسته را به روى ما بگشا و ما را از اين گرفتارى رهائى ده!
در اين هنگام تمام سنگ به كنار رفت ، و هر سه نفر به لطف الهى با سلامتى و خوشحالى از غار خارج شده و به سفر خود ادامه دادند.
@amn_org
به خودتان یادآوری کنید که بخاطر چه کسی تلاش می کنید
(۲۵)
این توصیه نصیحتی است که همواره ورد زبان بزرگترهای خیرخواه است. به خودتان یادآوری کنید: تلاش برای سازگار شدن با خانواده همسرتان یکی از بزرگترین هدایایی است که ازدواج به شما اعطاء میکند. شما عادت دارید که با خانواده و بستگان خودتان کنار بیایید و خودتان را با نقاط ضعف و عادات عجیب آنها وفق دادهاید. اکنون باید تمام آن کارها را دوباره انجام بدهید. بهترین عاملی که میتواند برای سازگار کردن خودتان با خانواده همسرتان به شما انگیزه بدهد، این است که به خودتان بگویید که این کار را به خاطر عشق به همسرتان انجام میدهید. از همه مهمتر اگر روابط حسنهای با خانواده عشقتان داشته باشید، به یکی از بهترین روشهای ممکن به رابطهتان ارج میگذارید و به آن بال و پر میدهید.
ازدواج به امید تغییر!..... هرگز
بسیار یک دنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم می شود"،
" من می توانم او را بروفق مرادم سازم"،
" الان به هوای مجردی چنین رفتار می کند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر می دهد" و...
با فردی مواجه شده اید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواسته های شما از همسر را برآورده می کند اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با این وجود، تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود می اندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیت های زندگی شما تبدیل شود و یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف ساخته و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج تان راسخ تر می شوید و پیش می روید. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه می کنیم اشتباه نکنید.
تغییر بعد از ازدواج به این سادگیها نیست. یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحتون ولایی🌸✨💫
ولادت باسعادت🌸✨💫
دومیناختر تابناک امامتوولایت🌸✨💫
کریم_اهل_بیت🌸✨💫
امام حسن مجتبی علیهالسلام را🌸✨💫
به پیشگاه🌸✨💫
حضرت ولی عصرعجلاللهفرجه شریف🌸✨💫
وهمه شیعیانشان🌸✨💫
تبریک عرض مینماییم🌸✨💫
@amn_org
سيره صالحان
(۵)
عنایت ویژه پیامبر به مادر امیرالمومنین:
فاطمه بنت اسد مادر گرامى على عليه السلام از مادران نمونه تاريخ است. على عليه السلام به اين مادر پاك و صالح بى نهايت علاقه داشت. وى در سال چهارم هجرى رحلت نمود.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بود كه على عليه السلام در حالى كه گريه مى كرد به نزد آن حضرت آمد. پيامبر صلى الله عليه و آله از او پرسيد: براى چه گريه مى كنى؟ عرض كرد مادرم فاطمه از دنيا رفت.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به خدا سوگند مادر من هم بود. سپس شتابان از جاى برخاست و به كنار جنازه آمد، تا چشمش به او افتاد گريست. به زنان دستور داد تا او را غسل دهند، زنان وقتى از غسل دادن وى فارغ شدند، پيامبر صلى الله عليه و آله را خبر كردند،
حضرت يكى از پيراهن هاى خود را كه به تن مى پوشيد، به آن ها داد و فرمود: فاطمه را در آن پيراهن كفن كنند و به مسلمانان فرمود: هرگاه مرا ديديد كه كارى كردم، كه تا به حال آن كار نكرده بودم، علت آن را بپرسيد.
چون زنان از غسل و كفن او فارغ شدند، پيامبر صلى الله عليه و آله تشريف آوردند و جنازه فاطمه را بر دوش خود گرفتند. و هم چنان در زير جنازه او بود تا به قبر رسيدند، در آن جا جنازه را بر زمين نهاد و داخل قبر شده در آن خوابيد، آن گاه برخاست و جنازه را در قبر نهادند و سپس سر خود را به طرف او خم كرده و مدتى طولانى سخنانى با او گفت، و در آخر سه بار گفت: پسرت! نه جعفر و نه عقيل، بلكه پسرت على بن ابى طالب.
آن گاه بيرون آمده و خاك بر روى قبر ريخت و سپس خود را روى قبر او انداخت و در حالى كه مردم مى شنيدند مى گفت: لا اله الا الله اللهم انى اءستودعها اياك؛ معبودى جز خداى يكتا نيست، پروردگارا من او را به تو مى سپارم. و بدين ترتيب از جاى برخاسته و بازگشت.
در اين وقت مسلمانان عرض كردند، ما در اين ماجرا مشاهده كرديم كارهايى انجام دادى كه پيش از اين چنين كارهايى نكرده بودى؟ فرمود: من امروز احسان و نيكى هاى ابوطالب را از دست دادم، فاطمه كسى بود كه اگر چيزى نزد خود مى داشت، مرا بر خود و فرزندانش مقدم مى داشت. من روزى از قيامت سخن به ميان آوردم و از اين كه مردم در آن روز برهنه محشور مى شوند، فاطمه كه اين سخن را شنيد، گفت: واى از اين رسوايى، من ضمانت كردم كه خدا او را با بدن پوشيده محشور گرداند. از فشار قبر پرسيدم او گفت : واى از ناتوانى، من ضمانت كردم كه خدا او را كفايت فرمايد.
اين كه خم شدم و با او سخن گفتم، براى اين بود كه پرسش هايى را كه از او مى شود؛ به او تلقين كنم. چون از او پرسيدند: پرودگار تو كيست؟ جواب داد. پرسيدند پيغمبرت كيست؟ پاسخ داد. پرسيدند امام و ولى تو كيست؟ در پاسخ خجالت كشيده و حرفى نزد، و من به او گفتم: پسرت، نه جعفر و نه عقيل، بلكه پسرت على بن ابى طالب.
پس از مراسم دفن، رسول خدا صلى الله عليه و آله به عمار فرمود: به خدا سوگند من از قبر فاطمه بيرون نيامدم جز آنكه دو چراغ از نور را ديدم كه نزد سر فاطمه آوردند و دو چراغ ديگر از نور در نزد دست هاى او بود و دو چراغ از نور در كنار پاهايش بود و دو فرشته كه بر قبر او گماشته بودند و تا روز قيامت براى او استغفار مى كنند.
@amn_org
(۲۶)
در دعوای عروس و مادرشوهر، بیش ترین فشار و استرس به داماد وارد می شود! دامادی که هدفش از ازدواج خوش بختی و آرامش بود، الآن بدل به یک شورای حل اختلاف شده است. یک طرف، مادری که به او زندگی بخشید و طرف دیگر همسفر زندگی و مادر بچه هایش. آقادامادهای فهیم و برتر، آنانی هستند که از هیچ کوششی برای تألیف قلوب مادر و همسرشان دریغ نکنند، هیچ کدام را در ابراز محبت فراموش نمی کنند، هرگز ذره ای از کاستی ها و مشکلات همسرشان و کوتاهی های احتمالی او به مادرشان سخن نمی گویند، هرگز گلایه های مادر و خواهرشان را به همسرشان انتقال نمی دهند و به طور کلی تلاش می کنند قلب مادر و همسرشان را به هم نزدیک تر کنند.
مهربانی برای قلبتان خوب است
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
حتما شنیدهاید که مهربانی و محبت کردن به دیگران دل را نرم میکند، اما جالب است بدانید که مهربان بودن در واقع بر تعادل شیمیایی قلب شما تأثیر مثبت دارد.❤️
مهربانی باعث ترشح هورمون اکسیتوسین میشود.
به گفتهی اکثر پزشکان قلب، اکسیتوسین باعث آزاد شدن مادهای شیمیایی به نام نیتریک اکسید در رگهای خونی میشود. این ماده با گشاد کردن رگهای خونی، فشار خون را کاهش میدهد. از آنجا که اکسی توسین با کاهش فشار خون به سلامت قلب کمک میکند به آن لقب هورمون محافظ قلب دادهاند.❤️
مهربانی هم از لحاظ فیزیکی و هم از نظر احساسی برای قلب شما خوب است. ❤️
شاید به همین دلیل است که میگویند:
" آدمهای مهربان قلب بزرگی دارند "
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
بالا رفتن عمل ومقبولیت آن
با صحت شرعی خیلی تفاوت دارد.
اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم میشود روزهای که از شما خواستهاند محقق نشده است؛ آنچه انجام دادهاید روزه عامه حیوانی بوده است. (امام خمینی قدس سره)