🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼خانمهای عزیز توجه داشته باشید که خواسته های خود را به صورت #درخواست ، نه امر و نهی و در قالب الفاظی سرشار از مهر و محبت که شان شماست قرار دهید! 🌼🌼🌼اگر در زندگی مشترک هر کس نقش ذاتی و فطری خودش را بازی کند و در عملکرد خود "رضای خدا" را در نظر بگیرد زندگی شیرین خواهد شد. 🌼🌼🌼خانم در نقش عاطفی و احساسی و مهربانی آقا در نقش اقتدار و درایت (البته اقتدار به معنای ظلم و زورگویی و عدم مهربانی نیست) 🌼🌼🌼#استاد_ضیایی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخ‌ترین لحظات زندگی مشترک‌تان باید به آن پایبند باشید، قانون «منع توهین» است. 🌼🌼🌼نه شما و نه شریک زندگی‌تان، حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید به خانواده های هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید. 🌼🌼🌼اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرف‌های ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگی‌تان خوشایند‌ترین جملات را در مقابل‌تان به زبان می‌آورد به او یادآوری می‌کنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟؟ 🌼🌼🌼پس به‌خاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمت‌ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 احوالات شنیدنی زائران أباعبدالله الحسین (علیه السلام) 🌼🌼🌼امام صادق علیه السلام: إِنَّ لِلَّهِ مَلاَئِكَةً مُوَكَّلِينَ بِقَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِذَا هَمَّ بِزِيَارَتِهِ اَلرَّجُلُ أَعْطَاهُمُ اَللَّهُ ذُنُوبَهُ فَإِذَا خَطَا مَحَوْهَا ثُمَّ إِذَا خَطَا ضَاعَفُوا لَهُ حَسَنَاتِهِ فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تَضَاعَفُ حَتَّى تُوجِبَ لَهُ اَلْجَنَّةَ ثُمَّ اِكْتَنَفُوهُ وَ قَدَّسُوهُ وَ يُنَادُونَ مَلاَئِكَةَ اَلسَّمَاءِ أَنْ قَدِّسُوا زُوَّارَ حَبِيبِ اَللَّهِ . 🌼🌼🌼خداوند متعال فرشتگانى دارد كه موكّل قبر حضرت امام حسين عليه‌السّلام مى‌باشند. هنگامى كه شخص قصد زيارت آن حضرت را مى‌نمايد، حق تعالى گناهان او را در اختيار اين فرشتگان قرار مى‌دهد و زمانى كه وى قدم برداشت، فرشتگان تمام گناهانش را محو مى‌كنند و سپس قدم دوّم را كه برداشت حسناتش مضاعف و دو چندان مى‌كنند و پيوسته با قدم‌هایى كه برمى‌دارد، حسناتش مضاعف مى‌گردد تا به حدّى مى‌رسد كه بهشت برايش واجب و ثابت مى‌گردد، سپس اطرافش را گرفته و تقديسش مى‌كنند و فرشتگان آسمان ندا داده و مى‌گويند: زوّار دوست خدا را تقديس نمائيد. 🌼🌼🌼 کامل الزيارات، جلد ۱، صفحه ۱۳۲ 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼كودك نيازمند مهر والدين است نه دلسوزی آنها... 🌼🌼🌼هر چقدر توان داريد به کودک مهر بورزيد ولي دلسوزي نكنيد چرا كه دلسوزي مانع رشد كودك مي شود. 🌼🌼🌼مثلاً اگر كودك شما قادر باشد خودش غذا بخورد ولي شما به او غذا بدهيد دلسوزي كرده ايد، كودك شما بايد بداند كه با گريه كردن نمي تواند به خواسته هايش برسد و اگر شما به درخواست او که با گريه است، توجه كنيد دلسوزی كرده ايد. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 سادگی در این دنیا، راحتی در آن دنیا 🌼🌼🌼خردمندی بیشتر وقت‌ها در قبرستان می‌نشست. 🌼🌼🌼روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود، پادشاهی به‌قصد شکار از آن محل عبور می‌کرد. 🌼🌼🌼وقتی به خردمند رسید، گفت: چه می‌کنی؟ 🌼🌼🌼خردمند جواب داد: به دیدن اشخاصی آمده‌ام که نه غیبت مردم را می‌کنند، نه از من توقعی دارند و نه مرا اذیت‌وآزار می‌دهند. 🌼🌼🌼پادشاه گفت: آیا می‌توانی از قیامت و صراط و سوال‌وجواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟ 🌼🌼🌼خردمند جواب داد: به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش درست کنند. 🌼🌼🌼پادشاه امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد. 🌼🌼🌼آنگاه خردمند گفت: ای پادشاه، من با پای برهنه بر این تابه می‌ایستم و خود را معرفی می‌کنم و آنچه خورده‌ام و هرچه پوشیده‌ام ذکر می‌نمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خـود را معرفی کنی و آنچه خورده‌ای و پوشیده‌ای ذکر نمایی. 🌼🌼🌼پادشاه قبول کرد. 🌼🌼🌼آنگاه خردمند روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت: فلانی و خرقه و نان جو و سرکه. 🌼🌼🌼فوری پایین آمد و ابداً پایش نسوخت. چون نوبت به پادشاه رسید، به‌محض اینکه خواست خود را معرفی کند، نتوانست و پایش سوخت و پایین افتاد. 🌼🌼🌼سپس خردمند گفت: ای پادشاه، سوال‌وجواب قیامت نیز به همین صورت است. 🌼🌼🌼آن‌ها که درویش بوده‌اند و از تجملات دنیایی بهره ندارند، آسوده بگذرند و آن‌ها که پایبند تجملات دنیا باشند، به مشکلات گرفتار آیند. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼امام صادق علیه السلام: 🌼🌼🌼أنَّ زَائِرَهُ لَيَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا يَقَعُ فَيْئُهُ عَلَى شَيْءٍ إِلاَّ دَعَا لَهُ فَإِذَا وَقَعَتِ اَلشَّمْسُ عَلَيْهِ أَكَلَتْ ذُنُوبَهُ كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ وَ مَا تُبْقِي اَلشَّمْسُ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَيْئاً فَيَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَيْهِ ذَنْبٌ. 🌼🌼🌼زائرِ حسین(علیه السلام) وقتى به قصد زیارت از خانه‏‌اش خارج می‌شود، سایه‏‌اش بر چیزى نمی‌افتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا می‌کند. و هنگامى که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین می‌برد، همان‌طور که آتش هیزم را از بین می‌برد. 🌼🌼🌼 کامل الزیارات (باب الثالث عشر) جلد ۱ صفحه ۲۹۷ 🌼🌼🌼#شبتون اربعینی 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸#جوانی 🌸🌸🌸بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت انوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود. 🌸🌸🌸انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال. بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم. 🌸🌸🌸انوشیروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟ گفت: 🌸🌸🌸اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر. 🌸🌸🌸انوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸