eitaa logo
خانواده امن
210 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
3 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚛☂⚛سرچشمه حيات آدمى دل است ⚛☂⚛هر آنچه كه از دل بگذرانيم ⚛☂⚛دير يا زود همان در زندگيمان رخ خواهد داد ⚛☂⚛پس به دل بياموزيم كه فقط نيكى ها را از خود بگذراند ⚛☂⚛شبتون بخیروشادی @amn_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام 🌸 🌷🌸🌷صبحتون منور به نور خدا 🌷🌸🌷ودرخشندگی خورشید تابناک الهی 🌷🌸🌷قلب تون آکنده باد! 🌷🌸🌷از عطر نفسهای خدایی 🌷🌸🌷دلتون مملو از عشق الهی 🌷🌸🌷و سه شنبه تون سرشار از خیروبرکت @amn_org
خانواده امن 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🌷🌸🌷امام باقر عليه السلام: 🌷🌸🌷إنّي لَأكْرَهُ أن يكونَ مِقدارُ لِسانِ الرجُلِ فاضِلاً على مِقدارِ عِلمِهِ، كما أكرَهُ أن يكونَ مِقدارُ عِلمِهِ فاضِلاً على مِقدارِ عَقلِهِ 🌷🌸🌷من خوش ندارم كه اندازه زبان مرد، فزونتر از اندازه دانش او باشد؛ چنان كه خوش ندارم اندازه دانش او، فزونتر از اندازه خرد او باشد 📚ميزان الحكمه جلد10 صفحه195 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @amn_org
🌷🌸🌷انسان‌هایی که به داشته‌هایشان فکر می‌کنند، آرامش و نشاطی نصیب‌شان خواهد شد که پیوسته باعث افزایش این نعمت‌ها در زندگی‌شان می‌شود. 🌷🌸🌷اما در مقابل افرادی که همواره به نداشته‌هایشان می‌اندیشند، آنچنان اضطراب و استرسی به همراه دارند که هر روز وضعیت‌شان نسبت به روز قبل بدتر خواهد شد. 🌷🌸🌷 شکرگزاری به درگاه خدای مهربان نه تنها از دیدگاه اعتقادی قابل تحسین است بلکه از نظر علمی نیز اثبات گردیده که انسان‌های شاکر زندگی آرام و موفقی دارند چرا که انسان جذب کننده بیشترین و شایع‌ترین افکار خویش می‌باشد 🌷🌸🌷و اگر به زیبایی‌ها و نعمت‌های اطرافش بیندیشد،‌ نعمت‌های بیشتری را جذب خود می‌نماید. 🌷🌸🌷پس با شکرگزاری‌ به درگاه خدای مهربان و تفکر درباره داشته‌های خود، موجی از نعمت‌ها و برکات را به زندگی خود هدیه نماییم. @amn_org
🌷🌸🌷 در محلّه‌ی ما یک گاریچی بود که نفت می‌فروخت و به او عمو نفتی می‌گفتند. یک روز مرا دید و گفت: 🌷🌸🌷 سلام. ببخشید خانه‌تان را گازکشی کرده‌اید!؟ گفتم: بله! 🌷🌸🌷 گفت: پس درست فهمیدم. چون سلام‌هایت تغییر کرده است! من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟ 🌷🌸🌷 گفت: قبل از اینکه خانه‌ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می‌گرفتی، حالم را می‌پرسیدی. همه اهل محل همین‌طور بودند. 🌷🌸🌷 هرکس خانه‌اش گازکشی می‌شود، دیگر سلام علیک او تغییر می‌کند. 🌷🌸🌷 از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت می‌داده. عوض این‌که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد. 🌷🌸🌷 سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال می‌کردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. 🌷🌸🌷 یادمان باشد، سلاممان نفتی نباشد و بوی نیاز ندهد! و البته به کسی سوءظن نداشته باشیم و نگوییم چرا سلام کردنت نفتی است بلکه استقبال گرمی از توجّه او کنیم. @amn_org
🌷🌸🌷شیشه‌خورده‌های درون ما، ناخالصی‌های وجود ما، 🌷🌸🌷لازم نیست حتماً نمود خارجی داشته باشند! 🌷🌸🌷همین‌که هستند؛ توسط "درونِ" کسانی که با ما در ارتباطند، بسیار هوشمندانه، قابل تشخیصند! 🌷🌸🌷شیشه‌خورده‌های درون ما اَند! 🌷🌸🌷دیگران را از اطراف‌مان دور می‌کنند. @amn_org
🌷🌸🌷روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند 🌷🌸🌷به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت : 🌷🌷تماشاکنیدکه من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم 🌷🌸🌷بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد. 🌷🌸🌷باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت. 🌷🌸🌷زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد. 🌷🌸🌷وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد. 🌷🌸🌷فامیلِ زن آمدند و آن مرد رادبه باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد. 🌷🌸🌷بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند. 🌷🌸🌷فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ 🌷🌸🌷ابلیس گفت : من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم! 🌷🌸🌷ماهم در اینطور مواقع فکر میکنیم : 🌷🌸🌷کاری نکرده ایم درحالیکه نمیدانیم، حرفی که میزنیم، چیزی که می نویسیم، نگاهی که میکنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی رابشکند، مشکلی ایجادکند آتش اختلافی برافروزد، و... 🌷🌸🌷بعدازاین وقایع فکرمیکنیم که کاری نکرده ایم،فقط طناب راتکان داده ایم! @amn_org
🌷🌸🌷فرصت‌ها مانند بیسکوییتی هستند 🌷🌸🌷که با قهوه خیسش می‌کنیم، 🌷🌸🌷کافیست کمی تعلل کنیم، و از دست‌شون خواهیم داد... عصرتون زیبا @amn_org
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 🌷🌸🌷 سال‌ها پیش مردی به نام مسلم در شهر خوی نانوا بود. او مردی متّقی٬ پرهیزگار٬ قانع و شاکر بود. در محلّه‌‌ای که پسر مسلم بود٬ یک مغازه‌ی مرغ‌فروشی بود که فروش خوبی هم داشت. 🌷🌸🌷 روزی جعفر پسر مسلم٬ به پدرش گفت: «دوست دارم مالکِ آن مغازه را ببینم و به قیمت بالایی آن را اجاره کنم، مغازه‌ی پرفروشی است.» مسلم گفت: «پسرم هرگز با آجرکردن نانِ کسی به دنبال نان برای خودت نباش. بدان‌! دنیا بزرگ است و خدا را قابلیّت روزی‌ رساندن زیاد است.» 🌷🌸🌷 اما وسوسه درون جعفر را پر کرده بود. مسلم روزی او را کنار خود به نانوایی برد. خمیر لواشی را به تنور چسباند و سریع خمیر لواش دیگری را دوباره به روی همان لواش که در حالِ پختن بود زد. هر دو خمیر لواش، سنگین شدند و از دیواره‌ی داغ تنور رها شده و داخل تنور افتادند و سوختند. 🌷🌸🌷 مسلم گفت: «پسرم! دیدی یک لواش در حال پختن بود، لواش دیگر روی آن چسبید، باعث شد نه خودش بپزد و تبدیل به نان شود و نه گذاشت لواش دیگر نان شود. هرگز نان خود را روی نان کس دیگری نزن که برای تو هم نانی نخواهد شد. 🌷🌸🌷 بدان! اگر اجاره‌ی بالا به آن مغازه بزنی و او را از نان و نوا بیندازی، خودت نیز به نان و نوایی نخواهی رسید و این قانون زندگی است.» @amn_org 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌸🌷آرزو میکنم برایت در پس تمام نرسیدن ها ، نداشتن ها 🌷🌸🌷از یاد نبری رویاهای قشنگت را که هر تمام شدنی به معنای پایان زندگی نیست ... 🌷🌸🌷شبتون پُر از مهر خدا @amn_org