eitaa logo
خانواده امن
210 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
3 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺 کنم که همیشه برام و باشه 🌺🌺🌺جواب: 🌺🌺🌺اگر چشمات رو در برابر نامحرم کنترل کنی، زیباترین، عفیف ترین و جذاب ترین همسر رو برای همیشه خواهی داشت 🌺🌺🌺چشمت که ناپاک باشه، زیباترین همسر هم برات جذابیت نداره و همش چشمت دنبال یکی دیگه است 🌺🌺🌺 پس راز زیبایی همسرت تو چشمای خودته. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @amn_org ‎‌‌‌‌‌‎
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺 ... 🌺🌺🌺ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺳﯽ؟ 🌺🌺🌺 ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3 ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . 🌺🌺🌺ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد. 🌺🌺🌺حضرت پرسيد علت چيست؟ ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتی آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود 🌺🌺🌺که درکمال تعجب پرنده ای طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتی را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند برای تو از دريا هديه ميفرستد، 🌺🌺🌺و تو او را ظالم مينامی. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @amn_org
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺امام صادق علیه السلام 🌺🌺🌺همیشه خودت را به دعا ملزم کن.دعا شفا دهنده هر درد و بیماری است 🌺🌺🌺شبتون آرام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @amn_org
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 برتر از جهاد: 🌱🌱🌱پیامبر اکرم (ص)فرمودند: قسم به خدایی که جانم دردست اوست هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است. 🌱🌱🌱 نیکی به والدین کفاره گناهان است: شخصی نزد حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد: کار زشتی نبوده مگر این‌که من انجام داده‌ام آیا برای من توبه‌ای هست؟ حضرت فرمود: برو به پدر و مادرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد. 🌱🌱🌱 نگاه شفقت به پدرو مادر: 🌱🌱🌱پیامبر(ص)وفرمود: نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر این‌که هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد. 🌱🌱🌱 خشنودی والدین خشنودی خداست: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است. 🌱🌱🌱 دعای ملائکه به نیکی کننده به والدین: 🌱🌱🌱رسول خدا(ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آن‌ها میگوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار، و دیگری میگوید: 🌱🌱🌱خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب فرمودند به آن‌ها و البته دعای ملک هم مستجاب است. 📗 منبع: 🌱بحار الانوار، ج 74، ص 52 🌱بحار الانوار، ج 74، ص 82 🌱بحار الانوار، ج 74، ص 73. 🌱کنز العمال، ج 16، ص 470. 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @amn_org
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱خانوم و آقای خونه؛ 🌱🌱🌱به هیچ وجــه کودکتون رو،قبل از ۷سالگی به آموزش، مجبور نکنید؛ حتی در فراگیری قرآن 🌱🌱🌱اثرتخریبی این رفتار بعد از ۷سالگی،بروز خواهد کرد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @amn_org
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 ! 🌱🌱🌱زوجین بهتر است درک کنند که نیازهای زنان و مردان متفاوتند. 🌱🌱🌱شما و همسرتان نیاز‌ها، خواسته‌ها، علایق و سلایق متفاوتی دارید. بنابراین سعی نکنید با هم‌شکل خود کردن همسرتان؛ از تنها بودن و تنها شدن خودتان جلوگیری کنید. 🌱🌱🌱تفاوت ها باعث تکامل می شود. همسرتان را همانگونه که هست بپذیرید. به تفاوت ها احترام گذاشته و با کمک آن ها خودتان را تقویت کنید و رشد دهید. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @amn_org
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 پنج افسانه رایج غلط در ازدواج 🌱🌱🌱از نظر «راس هریس» مشاور و درمانگر معروف؛ افسانه های زیر در ازدواج رایج است : 🌱 تو من را کامل میکنی 🌱 تو همسر ایده ال من هستی 🌱 تو من را خوشبخت میکنی 🌱 تو نیمه گمشده من هستی 🌱 من تو را تغییر می دهم 🌱🌱🌱اینها افسانه اند. اگر با این تفکرات میخواهید ازدواج کنید، هیچ وقت ازدواج نکنید، چون وقتی واقعیت با انتظارات شما جور در نمی آید دچار سرخوردگی میشوید. 🌱🌱🌱میخواهم به شما بگویم عشق و درد مثل دو روی یک سکه هستند. عشق را یک گلزار در نظر بگیرید، حالا که وارد این گلزار شدید دو انتخاب دارید : 🌱🌱🌱شروع کنید با خارهای گلزار گلاویز شدن که آنها را از بین ببرید (همسرم را درستش می کنم، تغییرش میدم) که قطعا نمیتوانید همه خارها را از بین ببرید و فقط خودتان را زخمی می کنید، ضمن اینکه از بودن در گلزار هم لذت نمی برید. 🌱🌱🌱گلزار را با خارهایش بپذیرید، شاید یک مقدار خارها اذیتتان کنند، اما در کل، بودن در گلزار میتواند تجربه لذت بخشی برایتان باشد. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @amn_org
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱/ اگر رفت چه کنیم؟ 🌱🌱🌱نوه آیت الله نقل می‌کنند: 🌱🌱🌱تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند 🌱🌱🌱 پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. 🌱🌱🌱حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. 🌱🌱🌱سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، 🌱🌱🌱 اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. 🌱🌱🌱 این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد. 🌱🌱🌱نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: 🌱🌱🌱 «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! 🌱🌱🌱 اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🌱🌱🌱بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ 🌱🌱🌱بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🌱🌱🌱مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🌱🌱🌱 بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @amn_org