eitaa logo
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
14.7هزار دنبال‌کننده
703 عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
خبرگزاری وستانیوز کانال توسط دکتر مکرمی پور کارشناس مسائل بین الملل و امنیت ملی مدیریت می شود. ارتباط @mbmokaramipour
مشاهده در ایتا
دانلود
شناخت «رنسانس» به بیان ساده 🔺رنسانس 🔸رنسانس از واژه فرانسوی Renaissance به‌معنی تولد دوباره یا تجدید حیات است. واژه رنسانس در زبان ایتالیایی به‌معنی احیاء و رشد و باززایی هنر می باشد. آغاز رنسانس از قرن چهاردهم و از شهر فلورانس ایتالیا شروع گردید و قرون وسطی را از دوران مدرن منفک نمود. در این دوره در شهر فلورانس آراء و عقاید و افکار اومانیستی در حال ظهور بود. در این دوره نویسندگان، شعرا و هنرمندانی مانند فرانچسکو پترارک و دانته الیگیری و جیبووانی بوکاچیو و دیگران نقش مهمی در رشد و شکوفایی نحله های فکری و نظری جدید داشته اند. فرانچسکو شاعر و محقق و برجسته ترین اومانیست قرن چهاردهم میلادی نخستین کسی است که دوره هزار ساله از قرن سوم و چهارم تا روزگار خود را «عصر تاریکی و ظلمت» نامید. چراکه در این عصر از درخشیدن استعدادها و قوه های عالی در عرصه فرهنگ و فضایل عمومی نه تنها جلوگیری به عمل آمد بلکه آنها را نابود کرده بودند. از پایان قرن پانزدهم به بعد هنر و ادبیات و تکامل اندیشه های اجتماعی شکوفا تر و پررونق تر گردید و این دوره به رنسانس پیشرفته مشهور گردید. از جمله کسانی که سهم بسزایی در این دوره داشتند لئوناردو داوینچی و میکل آنژ و ساندرو بوتیچلی بودند. در قرن نوزدهم، با اوج دوران روشنگری، علاقمندی به احیاء معرفت، دانش، آموزش و فراگیری علوم تشدید یافت و نویسندگانی مانند ژول میشله و یاکوب بورکهارت تاثیر زیادی در مطالعات رنسانس بر جای گذاشتند و این دوره به عصر جدید رنسانس مشهور گردید. ژول میشله درکتاب رنسانس در سال 1855، عصر رنسانس را آنتی تز مطلق قرون وسطی نامید. چراکه در دوره سیاه قرون وسطی هرگونه سخن گفتن از علوم طبیعی و فیزیکی مغایر با تعالیم کلیسا و مضر برای جامعه بر شمارده می‌شد و سخنگویان به مجازات‌های سنگینی محکوم می‌گردیدند. @amniatemeli
✅دهم اردیبهشت روز ملی خلیج تا ابد پارس گرامی باد . @amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
متن کامل ترجمه فارسی کتاب «خلیج فارس». نویسنده: سر آرنولد ویلسون. مترجم: محمد سعیدی. ناشر: مطبعه «فرهومند» طهران. سال چاپ: 1310 هجری شمسی. @amniatemeli
🔺تئوری روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که جنگ قدرت‌های بزرگ (آمریکا، روسیه و چین) در راه است: بحران هسته ای ایران، جنگ اوکراین و وضعیت مبهم تایوان جهان را مستعد یک جنگ بزرگ کرده است. قسمت اول متیو کرونینگ 🎈 فارن پالیسی 🔸 برای دهه‌ها، نظریه روابط بین‌الملل دلایلی برای خوش‌بینی ارائه می‌کرد که قدرت‌های بزرگ می‌توانند عمدتاً از روابط همکاری برخوردار باشند و اختلافات خود را بدون درگیری مسلحانه حل کنند. تئوری‌های واقع‌گرا بر قدرت تمرکز می‌کنند و برای دهه‌ها معتقد بودند که جهان دوقطبی جنگ سرد و جهان تک قطبی پس از جنگ سرد تحت سلطه ایالات متحده، سیستم‌های نسبتا ساده‌ای هستند که مستعد جنگ‌های ناشی از اشتباه محاسباتی نیستند. آن‌ها همچنین معتقد بودند که سلاح‌های هسته‌ای هزینه درگیری را افزایش داده و جنگ بین قدرت‌های بزرگ را غیرقابل تصور می‌کند. در همین حال، نظریه پردازان لیبرال استدلال می‌کردند که سه گانه متغیر‌های عللی (نهادها، وابستگی متقابل و دموکراسی) همکاری را تسهیل می‌کند و تعارض را کاهش می‌دهد. مجموعه متراکم نهاد‌ها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی (سازمان ملل، سازمان تجارت جهانی، معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، و غیره) که پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شد - و از پایان جنگ سرد گسترش یافته و به آن وابسته شد - انجمن‌هایی را برای قدرت‌های بزرگ فراهم کرده تا اختلافات خود را به طور مسالمت آمیز حل کنند. 🔹 علاوه بر این، جهانی شدن اقتصاد، جنگ مسلحانه را بسیار پرهزینه کرد. چرا وقتی تجارت خوب است و همه در حال ثروتمند شدن هستند دعوا می‌کنیم؟ در نهایت، طبق این نظریه، دموکراسی‌ها کمتر به جنگ و همکاری می‌پردازند، و امواج عمده دموکراسی‌سازی در سراسر جهان در ۷۰ سال گذشته، جهان را به مکانی آرام‌تر تبدیل کرده است. در همان زمان، محققان سازنده‌گرا توضیح دادند که چگونه ایده‌ها، هنجار‌ها و هویت‌های جدید، سیاست بین‌المللی را در جهت مثبت‌تری تغییر داده‌اند. در گذشته دزدی دریایی، برده داری، شکنجه و جنگ‌های تجاوزکارانه از شیوه‌های رایج بود. با این حال، طی سال‌ها، تقویت هنجار‌های حقوق بشر و تابو‌ها در برابر استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی، نرده‌های محافظی را بر درگیری‌های بین‌المللی قرار داد. متأسفانه، تقریباً همه این نیرو‌های آرام بخش چشمان ما را کور کرده است. بر اساس نظریه روابط بین‌الملل، نیرو‌های محرکه اصلی سیاست بین‌الملل نشان می‌دهند که جنگ سرد جدید در میان ایالات متحده، چین و روسیه بعید است که صلح‌آمیز باشد. 🔸 اجازه دهید با سیاست قدرت شروع کنیم. ما در حال ورود به دنیای چند قطبی‌تر هستیم. مطمئناً، ایالات متحده همچنان بر اساس تقریباً تمام معیار‌های عینی، قدرت پیشرو در جهان است، اما چین به مقام دوم قدرتمندی در قدرت نظامی و اقتصادی دست یافته است. اروپا در نوع خود یک ابرقدرت اقتصادی و نظارتی است. روسیه تهاجمی تر، بزرگترین انبار تسلیحات هسته‌ای روی زمین را در اختیار دارد؛ و قدرت‌های بزرگ در جهان در حال توسعه - مانند هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و برزیل - مسیر غیرمتعهد را انتخاب می‌کنند. 🔹 واقع گرایان استدلال می‌کنند که سیستم‌های چندقطبی ناپایدار و مستعد جنگ‌های بزرگ هستند. جنگ جهانی اول یک نمونه کلاسیک است.سیستم‌های چندقطبی تا حدی ناپایدار هستند، زیرا هر کشوری باید در مورد دشمنان احتمالی متعدد نگران باشد. در واقع، در حال حاضر، وزارت دفاع ایالات متحده از درگیری‌های احتمالی همزمان با روسیه در اروپا و چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام نگران است. علاوه بر این، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده است که استفاده از نیروی نظامی به عنوان آخرین راه حل برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران روی میز باقی می‌ماند. جنگ در سه جبهه دور از ذهن نیست. جنگ‌های محاسباتی نادرست اغلب زمانی رخ می‌دهد که دولت‌ها دشمن خود را دست کم بگیرند. دولت‌ها به قدرت یا عزم رقیب خود برای مبارزه شک دارند، بنابراین آن‌ها را آزمایش می‌کنند. گاهی اوقات، دشمن بلوف می‌زند و چالش ایجاد می‌شود. با این حال، اگر دشمن مصمم به دفاع از منافع خود باشد، ممکن است جنگ بزرگی رخ دهد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه احتمالاً در آغاز حمله به اوکراین اشتباه محاسباتی کرده و به اشتباه تصور کرد که جنگ آسان خواهد بود. منبع https://foreignpolicy.com/2022/08/27/international-relations-theory-suggests-great-power-war-is-coming/ @amniatemeli
✅۱۰ اردیبهشت ماه، سالروز عملیات بیت‌المقدس/ نبردی برای آزادی خرمشهر 🔷در این روز عملیات مهم و سرنوشت ساز بیت‌المقدس با تمام توان و با حضور گسترده نیروهای ارتش و سپاه آغاز شد و به مدت ۲۵ روز و طی چهارمرحله جنگ سخت به سرانجام رسید و به این ترتیب علیرغم همه حمایت های مالی، تسلیحاتی و حتی نیرویی که تقریبا توسط تمام کشورها از صدام می شد، خرمشهر که پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن، در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۵۹ اشغال شده بود، بعد از ۵۷۵ روز در صبح روز سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد شد. @amniatemeli
🔺 بخش دوم مقاله «تئوری روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که جنگ قدرت‌های بزرگ (آمریکا، روسیه و چین) در راه است: بحران هسته ای ایران، جنگ اوکراین و وضعیت مبهم تایوان جهان را مستعد یک جنگ بزرگ کرده است.» متیو کرونینگ 🎈 فارن پالیسی 🔹برخی از محققان واقع‌گرا برای مدتی هشدار می‌دادند که حمله روسیه به اوکراین در راه است، و هنوز این احتمال وجود دارد که جنگ در اوکراین بتواند از مرز‌های ناتو عبور کرده و این درگیری را به آتش مستقیم ایالات متحده و روسیه تبدیل کند.. 🔸 واقع گرایان همچنین بر تغییر توازن قوا تمرکز کرده و نگران ظهور چین و افول نسبی ایالات متحده هستند. نظریه انتقال قدرت می‌گوید سقوط یک قدرت بزرگ مسلط و ظهور یک رقیب صعودی اغلب منجر به جنگ می‌شود. برخی از کارشناسان نگران هستند که واشنگتن و پکن ممکن است در این "تله توسیدید" بیفتند. سیستم‌های استبدادی ناکارآمد، این تحول را بعید می‌سازد که پکن یا مسکو رهبری جهانی را از ایالات متحده به این زودی غصب کنند، اما نگاهی دقیق‌تر به سوابق تاریخی نشان می‌دهد که رقبا گاهی زمانی که جاه‌طلبی‌های گسترده‌شان خنثی می‌شود، جنگ‌های تهاجمی را آغاز می‌کنند. مانند آلمان در جنگ جهانی اول و ژاپن در جنگ جهانی دوم، روسیه ممکن است برای معکوس کردن زوال خود به شدت تلاش کند و چین نیز ممکن است ضعیف و خطرناک باشد. 🔹 برخی افراد ممکن است استدلال کنند که بازدارندگی هسته‌ای همچنان کارساز خواهد بود، اما فناوری نظامی در حال تغییر است. جهان در حال تجربه «انقلاب صنعتی چهارم» است، زیرا فناوری‌های جدید - مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و ارتباطات، رباتیک، موشک‌های مافوق صوت، انرژی هدایت‌شده و ... - نوید تغییر اقتصاد جهانی، جوامع و میدان جنگ را می‌دهند. بسیاری از کارشناسان دفاعی معتقدند ما در آستانه انقلاب جدیدی در امور نظامی هستیم. این امکان وجود دارد که این فناوری‌های جدید، مانند تانک‌ها و هواپیما‌ها در آستانه جنگ جهانی دوم، به ارتش‌هایی که دست به حمله می‌زنند، امتیاز بدهد و احتمال جنگ را بیشتر کند. حداقل، این سیستم‌های تسلیحاتی جدید می‌توانند ارزیابی‌های مربوط به توازن قوا را به سمت اشتباه محاسباتی ببرد. به عنوان مثال، چین در چندین مورد از این فناوری‌ها از جمله موشک‌های مافوق صوت، کاربرد‌های خاص برای هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی پیشرو است. این مزایا - یا حتی تصور نادرست در پکن مبنی بر وجود این مزیت‌ها - می‌تواند چین را برای حمله به تایوان وسوسه کند. 🔸 حتی لیبرالیسم، به عنوان نظریه خوش بین‎تر هم دلیلی برای بدبینی ارائه می‌دهد. مطمئناً، لیبرال‌ها درست می‌گویند که نهادها، وابستگی متقابل اقتصادی و دموکراسی، همکاری در نظم جهانی لیبرال را تسهیل کرده‌اند. ایالات متحده و متحدان دموکراتیک آن در آمریکای شمالی، اروپا و آسیای شرقی بیش از هر زمان دیگری متحد شده اند. اما همین عوامل به طور فزاینده‌ای جرقه درگیری بر سر خطوط گسل بین نظم‌های جهانی لیبرال و غیرلیبرال را دامن می‌زند. در جنگ سرد جدید، نهاد‌های بین المللی به سادگی به عرصه‌های جدیدی برای رقابت تبدیل شده اند. روسیه و چین در این نهاد‌ها نفوذ می‌کنند و آن‌ها را بر خلاف اهداف مورد نظر خود می‌چرخانند. چه کسی می‌تواند ریاست نشست شورای امنیت سازمان ملل را در حالی که ارتش‌هایش در فوریه به اوکراین حمله کردند، فراموش کند؟ به طور مشابه، چین از نفوذ خود در سازمان بهداشت جهانی برای جلوگیری از تحقیقات مؤثر در مورد منشاء کرونا استفاده کرد؛ و دیکتاتور‌ها برای کسب کرسی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد رقابت می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که نقض فاحش حقوق بشر آن‌ها زیر ذره بین نمی‌رود. منبع https://foreignpolicy.com/2022/08/27/international-relations-theory-suggests-great-power-war-is-coming/ @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅تمجید عجیب فرمانده امریکایی از پهپادهای ایرانی 🔺ژنرال مکنزی، فرمانده سابق ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا در مصاحبه‌ای با «انستیتو واشنگتن»، جملات تحسین‌آمیز و کم‌سابقه‌ای را درباره قدرت پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی بیان کرده است. او می‌گوید: 🔹مزیت پهپادهای ایرانی، این است که تاکنون قادر نبوده‌اند به شکل کامل با آن مقابله کنند. 🔸شخصا احترام زیاد برای برنامه پهپادی و موشکی ایران قائلم؛ آن‌ها جانفشانی‌های بزرگی کرده‌اند. 🔹این توانمندی‌ها، جواهرات حقیقی ایران هستند و به اندازه برنامه هسته‌‌ای این کشور اهمیت دارد. @amniatemeli
🔺مفهوم سازی و درک چند بعدی از جنگ های نوظهور 🔹 مفهوم سازی جنگ ترکیبی مقاله‌ای است که طی سال ۲۰۰۵ میلادی توسط ژنرال جیمز متیس و سرگرد فرانک هافمن ارائه شده ، که در قالب یک تحقیق در موسسه تحقیقاتی نیروی دریایی ایالات متحده به چاپ رسیده است. این دو نویسنده به واقعیت‌های اشاره دارند که برتری نظامی و متعارف امریکا را نه تنها با چالش جدی از سوی کشورهای ضعیف تر مورد بحث قرار می دهد، بلکه مخالفان غیر دولتی از طریق استفاده ترکیبی از فناوری های پیشرفته موقعیت بسیار "مبهم و جدیدی" را برای مقابله با تکنولوژی و فناوری ارتش ایالات متحده در یک محیط خاکستری ایجاد خواهند کرد. 🔸کشورهایی که دارای نیروهای متعارف پیشرفته هستند، احتمالاً با رویه های غیرمجاز و تاکتیک هایی مواجه می شوند که نشان دهنده یک مزیت جدید به شمار می رود.دشمنان از تروریسم، شورشیان، تاکتیک های چریکی ،از ظرفیت و توانایی های ضعیف تر خود در مقابل  یک یا چند نیروی متعارف نظامی قرار می‌گیرند و به احتمال زیاد این نوع تهدیدات توسط تشکل های شبه نظامی سازمان یافته و بر اساس پیشینه های قومی، سندیکاهای جنایی سازمان یافته و همچنین حملات سایبری به زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی راهبردی مانند: شبکه های سیاسی مالی بین‌المللی و سازمان های ارتباطی انجام خواهد گرفت. @amniatemeli
🔺 بخش سوم مقاله «تئوری روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که جنگ قدرت‌های بزرگ (آمریکا، روسیه و چین) در راه است.» 🌈 متیو کرونینگ 🎈 فارن پالیسی 🔸 به جای تسهیل همکاری، نهاد‌های بین المللی به طور فزاینده‌ای درگیری را تشدید می‌کنند. محققان لیبرال همچنین استدلال می‌کنند که وابستگی متقابل اقتصادی باعث کاهش تعارض می‌شود. اما این نظریه همیشه مشکل مرغ و تخم مرغ داشت. آیا تجارت محرک روابط خوب است یا روابط خوب محرک تجارت است؟ ما پاسخ را در واقعیت می‌بینیم. 🔹 جهان آزاد به این نتیجه رسیده که از نظر اقتصادی بیش از حد به دشمنان خود در مسکو و پکن وابسته است و به سرعت در حال جدا شدن از آن‌ها است. شرکت‌های غربی یک شبه از روسیه خارج شدند. قوانین و مقررات جدید در ایالات متحده، اروپا و ژاپن تجارت و سرمایه گذاری در چین را محدود میکند. سرمایه‌گذاری وال استریت در شرکت‌های فناوری چینی که با ارتش آزادیبخش خلق چین برای تولید سلاح‌هایی با هدف کشتن آمریکایی‌ها همکاری می‌کنند، غیرمنطقی است. اما چین نیز در حال جدا شدن از جهان آزاد است. به‌عنوان مثال، شی شرکت‌های فناوری چین را از فهرست شدن در وال‌استریت منع می‌کند، زیرا نمی‌خواهد اطلاعات اختصاصی خود را با قدرت‌های غربی به اشتراک بگذارد. وابستگی متقابل اقتصادی بین جهان لیبرال و غیرلیبرال که به عنوان عامل بالاستی در برابر درگیری عمل کرده، اکنون در حال فرسایش است. 🔸 تئوری صلح دموکراتیک می‌گوید دموکراسی‌ها با سایر دموکراسی‌ها همکاری می‌کنند. اما همانطور که بایدن توضیح می‌دهد، خط گسل اصلی در سیستم بین المللی امروز «نبرد بین دموکراسی و خودکامگی» است. مطمئنا، ایالات متحده همچنان روابط صمیمانه‌ای با برخی از کشور‌های غیردموکراسی مانند عربستان سعودی دارد. اما نظم جهانی به طور فزاینده‌ای بین ایالات متحده و متحدان دموکراتیک وضع موجود آن در ناتو، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا از یک سو و حکومت‌های خودکامه تجدیدنظرطلب چین، روسیه و ایران از سوی دیگر تقسیم می‌شود. برای تشخیص پژواک درگیری جهان آزاد علیه آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپراتوری نیازی به گوشی پزشکی نیست. 🔹 در نهایت، استدلال‌های سازنده‌گرایانه درباره تأثیرات آرامش‌بخش هنجار‌های جهانی همیشه با تردید‌هایی در مورد اینکه آیا این هنجار‌ها واقعاً جهانی هستند یا خیر، درگیر بوده است. اما اکنون که چین درگیر نسل کشی در سین کیانگ است و روسیه تهدیدات هسته‌ای خونینی را مطرح و اسیران جنگی در اوکراین را اخته می‌کند، اکنون پاسخ وحشتناک خود را داریم. 🔸 علاوه بر این، نهاد‌گرایان ممکن است توجه داشته باشند که شکاف دموکراسی در مقابل استبداد در سیاست بین‌الملل صرفاً یک موضوع حکمرانی نیست، بلکه شیوه زندگی است. سخنرانی‌ها و نوشته‌های شی و پوتین اغلب مضحکه‌های ایدئولوژیک درباره برتری نظام‌های استبدادی و شکست‌های دموکراسی است. چه بخواهیم چه نخواهیم - ما در قرن بیستم به رقابت بر سر اینکه آیا دولت‌های دموکراتیک یا خودکامه می‌توانند عملکرد بهتری برای مردم خود داشته باشند، بازگشته‌ایم و عنصر ایدئولوژیک خطرناک‌تری را به این رقابت اضافه می‌کنیم. منبع https://foreignpolicy.com/2022/08/27/international-relations-theory-suggests-great-power-war-is-coming/ @amniatemeli
چگونه آمریکا می تواند بازنده جنگ سرد جدید با چین شود؟ آمریکا قصد دارد برتری جهانی خود را حفظ کند، اما سایر کشورها نمی خواهند با قدرتی که بر پایه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نامطمئن تر قرار دارد متحد شوند. بخش اول 🔺جوزف استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا پراجکت سیندیکیت 🔹 به نظر می‌رسد که ایالات متحده وارد جنگ سرد جدیدی با چین و روسیه شده است. تلاش رهبران ایالات متحده برای معرفی این جنگ به شکل رویارویی بین دموکراسی و اقتدارگرایی هم ناموفق بوده، به ویژه در زمانی که همان رهبران فعالانه با ناقض سیستماتیک حقوق بشر مانند عربستان سعودی تعامل می‌کنند. چنین ریاکاری نشان می‌دهد که حداقل تا حدی هژمونی جهانی، و نه ارزش‌ها، در خطر افتاده است. 🔸 برای دو دهه پس از سقوط پرده آهنین، ایالات متحده قدرت اول بود. اما پس از جنگ‌های فاجعه‌بار در خاورمیانه، سقوط مالی سال ۲۰۰۸، افزایش نابرابری، همه‌گیری کرونا، و سایر بحران‌هایی که به نظر می‌رسید برتری مدل اقتصادی آمریکا مورد تردید قرار گرفت. از سویی پیروزی دونالد ترامپ، کودتا در ساختمان کنگره آمریکا، موارد متعدد تیراندازی، تمایل حزب جمهوری‌خواه به سرکوب رأی‌دهندگان، و ظهور فرقه‌های تئوری توطئه مانند کیوآنون، نشان داد برخی از جنبه‌های حیات سیاسی و اجتماعی آمریکا عمیقاً نیاز به آسیب شناسی دارد. 🔹 هرچند آمریکا تمایلی به واگذاری سلطه خود ندارد، اما با هر معیار رسمی، اجتناب ناپذیر است که چین از نظر اقتصادی از ایالات متحده پیشی بگیرد. نه تنها جمعیت چین چهار برابر آمریکاست بلکه اقتصاد آن نیز برای چندین سال سه برابر سریعتر رشد کرده است (در واقع، در سال ۲۰۱۵ از نظر برابری قدرت خرید از ایالات متحده پیشی گرفته بود.) 🔸 در حالی که چین هیچ کاری انجام نداده تا خود را به عنوان یک تهدید استراتژیک علیه آمریکا نشان دهد، این باوری کاملا پذیرفته شده در آمریکاست. در واشنگتن، یک اجماع دو حزبی وجود دارد که چین می‌تواند یک تهدید استراتژیک باشد و حداقل کاری که ایالات متحده باید برای کاهش این خطر انجام دهد، توقف کمک به رشد اقتصاد چین است. بر اساس این دیدگاه، اقدام پیشگیرانه ضروری است، حتی اگر به معنای نقض قوانین سازمان تجارت جهانی باشد که خود ایالات متحده برای نوشتن و ترویج آن بسیار تلاش کرده است. 🔹 این جبهه در جنگ سرد جدید خیلی قبل از حمله روسیه به اوکراین باز شد و مقامات ارشد ایالات متحده از آن زمان هشدار داده اند که جنگ نباید توجه را از تهدید واقعی بلندمدت، یعنی چین منحرف کند. با توجه به این که اقتصاد روسیه تقریباً به اندازه اقتصاد اسپانیاست، به نظر می‌رسد مشارکت "بدون محدودیت" آن با چین از نظر اقتصادی اهمیتی ندارد (اگرچه تمایل روسیه برای شرکت در فعالیت‌های مخرب در سراسر جهان می‌تواند برای همسایه جنوبی بزرگترش مفید باشد.) 🔸 اما کشوری که درگیر «جنگ» باشد، به یک استراتژی نیاز دارد و ایالات متحده نمی‌تواند به تنهایی در یک رقابت جدید میان قدرت‌های بزرگ پیروز شود. آمریکا برای پیروزی به دوست نیاز دارد متحدان طبیعی آن اروپا و سایر دموکراسی‌های توسعه یافته در سراسر جهان هستند. اما ترامپ هر کاری که می‌توانست انجام داد تا این کشور‌ها را از خود دور کند و جمهوری‌خواهان - که هنوز کاملاً وابسته به او هستند – باعث تردید جدی درباره قابل اعتماد بودن ایالات متحده در مقام شریک شدند. علاوه بر این، ایالات متحده باید قلب و ذهن میلیارد‌ها نفر از مردم در کشور‌های در حال توسعه و بازار‌های نوظهور جهان را به دست آورد - نه فقط برای بهبود آمار اقتصادی، که برای تضمین امنیت دسترسی به منابع حیاتی. منبع https://www.project-syndicate.org/commentary/us-squandering-soft-power-appeal-in-cold-war-with-china-by-joseph-e-stiglitz-2022-06?barrier=accesspaylog @amniatemeli
⚜ارائه تحلیل های سیاسی افراد برنامه ساز یوتیوبی در کانال همه این عزیزان در یک کانال با مخاطبانی اگاه و فرهیخته. 🔸️یوتیوب در ایتا ⚜منتظر پیوستن شما نیز هستیم.🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/4253679616C45aab6f6a5 ⚜کانال تحلیل سیاسی
🔻ظهور شکل جدیدی از جنگ ها و تجارب گذشته و حال نشان می دهد جنگ غیر خطی شامل تلاش‌های چند حوزه‌ای برای نابود ساختن عملکرد دولت هدف و همچنین قطعیت دادن به تحولات و دگرگونی های جامعه مورد نظر است. ▪️در مقابل جنگ  غیرخطی ،جنگ متعارف قرار دارد که بر "مرکز"و "هسته اصلی: جامعه تمرکز ویژه داشته و می‌تواند به مرور زمان و یا بر اساس یک زمانبندی مشخص هدف را مورد آسیب قرار دهد. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ دندانشکن پیمان عارف به اظهارات کارشناس بی‌بی‌سی که بی‌سوادیش را جار می‌زد! 🔸پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی در واکنش به نامه ۳۲ تن از نمایندگان رژیم اسرائیل از تشکیل دولت مستقل «آذربایجان جنوبی» گفت: 🔹اسرائیل نه تنها با ایران بلکه با تمام بازیگران منطقه مسئله ژئوپلیتیک دارد؛ رویکرد اسرائیل نسبت به بازیگران بزرگ منطقه از جمله ایران، تضعیف و در صورت امکان تجزیه این بازیگران است! @amniatemeli
🔺 بخش دوم مقاله «چگونه آمریکا می تواند بازنده جنگ سرد جدید با چین شود؟ آمریکا قصد دارد برتری جهانی خود را حفظ کند، اما سایر کشورها نمی خواهند با قدرتی که بر پایه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نامطمئن تر قرار دارد متحد شوند.» 🔸 این شکاف در تغییرات اقلیمی حتی بیشتر است، تا جایی که تاثر آن به شکل نامتناسبی بر کسانی در جهان تاثیر بیشتر می‌گذارد که کمترین توانایی را برای مقابله دارند. در حالی که بازار‌های نوظهور امروزه به منابع اصلی انتشار گاز‌های گلخانه‌ای تبدیل شده اند و هم زمان میزان انتشار آمریکا تا حد زیادی بزرگترین تهدید است. کشور‌های توسعه یافته همچنان به میزان انتشار گاز‌های گلخانه‌ای اضافه کرده و بدتر آنکه حتی به وعده‌های ناچیز خود برای کمک به کشور‌های فقیر برای مدیریت اثرات بحران آب و هوایی ایجاد شده توسط جهان ثروتمند، عمل نکرده‌اند. درعوض، بانک‌های ایالات متحده به بحران‌های قریب‌الوقوع در بسیاری از کشور‌ها کمک می‌کنند و اغلب بی‌تفاوتی فاسدی را نسبت به رنج ناشی از آن نشان می‌دهند. 🔹 اروپا و آمریکا در حرافی درباره اخلاقی و معقول بودن امور از نظر اقتصادی، بر دیگران برتری دارند. اما پیامی که معمولاً منتقل می‌شود اینکه "آنچه من می‌گویم را انجام دهید، نه آنچه را که انجام می‌دهم. " به‌ویژه پس از سال‌های ترامپ، آمریکا دیگر هیچ ادعایی نسبت به موقعیت عالی اخلاقی ندارد. 🔸 در عین حال، چین نه در حرف، بلکه در تجهیز کشور‌های فقیر با زیرساخت‌های سخت، سرآمد است. بله، این کشور‌ها اغلب در بدهی شدیدی فرو رفته‌اند. اما، با توجه به رفتار خود بانک‌های غربی به‌عنوان طلبکار در کشور‌های در حال توسعه، ایالات متحده و سایرین به هیچ وجه نمی‌توانند در این زمینه مدعی باشند. 🔹 می‌توانم ادامه دهم، اما نکته باید واضح باشد: اگر ایالات متحده می‌خواهد جنگ سرد جدیدی را آغاز کند، بهتر است بفهمد که برای پیروزی چه چیزی لازم است. جنگ‌های سرد در نهایت با قدرت نرم جذب و متقاعدسازی، منجر به پیروزی می‌شوند. برای اینکه در صدر قرار بگیریم، باید بقیه جهان را متقاعد کنیم که نه تنها محصولات ما، بلکه سیستم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را که می‌فروشیم بخرند. ایالات متحده ممکن است بداند که چگونه بهترین بمب افکن‌ها و سیستم‌های موشکی جهان را بسازد، اما آن‌ها در این حوزه کمکی نمی‌کنند. درعوض، ما باید به دنبال کمک ملموس به کشور‌های در حال توسعه و بازار‌های نوظهور بود، مثلا با چشم پوشی از کلیه حقوق مالکیتی مرتبط با کرونا، به آن‌ها امکان بدهیم برای خود واکسن و درمان تولید کنند. 🔸 غرب باید کاری کند تا جهان بار دیگر به نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما غبطه بخورد. در ایالات متحده، این کار با کاهش خشونت مسلحانه، بهبود مقررات زیست محیطی، مبارزه با نابرابری و نژادپرستی، و حمایت از حقوق زنان آغاز می‌شود. تا زمانی که خود را لایق رهبری ندانیم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که دیگران مطابق راهنمایی‎های ما حرکت کنند. منبع https://www.project-syndicate.org/commentary/us-squandering-soft-power-appeal-in-cold-war-with-china-by-joseph-e-stiglitz-2022-06?barrier=accesspaylog @amniatemeli
🔺رسانه و قدرت نرم واحدهای سیاسی در محیط نظام بین‌الملل 🔹قدرت نرم بعد جدیدی از مفهوم قدرت در روابط بین‌الملل و عرصه کنشگری واحدهای سیاسی در سطح نظام بین‌الملل محسوب می‌شود. واحدهای سیاسی و به طور ویژه قدرت‌های بزرگ نظام جهانی برای بیشینه‌سازی قدرت نرم و اعتبار بین‌المللی خود در این زمینه سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای انجام داده‌اند. جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه نه تنها روایت‌های تبلیغاتی خود را برای شهروندان کشور خود بلکه برای مخاطبان جهانی نیز ایجاد می‌کنند. از سال ۲۰۱۵ پکن سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار به عملیات تبلیغاتی جهانی خود اختصاص می‌دهد. در سال ۲۰۱۱ دولت فدراسیون روسیه حداقل ۳۸۰ میلیون دلار در عرصه تبلیغات خود هزینه می‌کند. به طور کلی هر واحدی که بخواهد گفتمان غالب خود را در عرصه حکمرانی جهانی ترویج کند باید در زمینه تبلیغات سیاست‌گذاری گسترده و عمیقی انجام دهد. در نظم بین‌المللی به رهبری قدرت‌های شرقی، فعالیت تبلیغاتی جمهوری خلق چین گسترده‌تر از فدراسیون روسیه است. پکن علاوه بر فعالیت رسانه‌های اجتماعی، ایستگاه‌های رادیویی انگلیسی زبان را اداره می‌کند. طیف وسیعی از روزنامه‌های تبلیغاتی را چاپ می‌کند، محتوای رایگان در اختیار روزنامه‌های محلی قرار می‌دهد و حتی پلفترم‌های رسانه‌ای پیشرو را خریداری کرده است. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کوتاه با موضوع برای منافع ملی ایران کدام انتخاب درست است .اردوغان یا قلیچدار اوغلی . بزبان فارسی از سایت خبری انتخاب @amniatemeli
🔺 چرا گوش خاورمیانه به پنتاگون بدهکار نیست؟ فرصت سازی چین و روسیه از شکاف بین ارتش و دولت آمریکا قسمت اول 🔹ارتش ایالات متحده در این تصور است که پَکس اِمِریکانا (صلح آمریکایی) که سربازان و دلارهای ایالات متحده آن را ایجاد کرده‌اند، منطقه را از هرج‌و‌مرج دور نگه داشته است. اما همین الآن هم دولت‌های بسیاری در منطقه باور داند که خاورمیانه به هرج‌ومرج افتاده و آمریکا در مرکز این مشکل قرار دارد. آن‌ها به جاهایی مانند عراق نگاه کرده و استدلال می‌کنند که ایالات متحده هم آغازکننده درگیری بوده و هم در را به روی نفوذ ایران بر این کشور باز کرده است. 🔸 در نهایت، این دولت‌ها بر این باورند که بزرگ‌ترین تهدید امنیت آن‌ها خودی‌ است تا غیرخودی. آن‌ها از درخواست رهبران ایالات متحده برای آزادسازی و دموکراتیزه‌کردن ناخشنودند و به خوبی به یاد دارند که دولت اوباما به راحتی حسنی مبارک را پس از ۳۰ سال شراکت با ایالات متحده کنار گذاشت. 🔹 چین هم موضوع دیگری است. استراتژی دفاع ملی دولت بایدن بر اهمیت رقابت استراتژیک ایالات متحده با چین تأکید می‌کند و در فصلی از آن در مورد تثبیت استراتژی خود در متحدان و شرکای منطقه‌ای گفته شده است. با این حال، بسیاری از مهم‌ترین شرکای ایالات متحده در خاورمیانه شامل مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز توافق‌نامه‌های استراتژیک جامعی را با چین امضا کرده‌اند. چگونه ایالات متحده این معادله را حل می‌کند؟ شراکت با آمریکا یعنی چه؟ چگونه شراکت هم‌زمان با آمریکا و چین ممکن است؟ این مسأله‌ای است که هیچ‌کس نمی‌خواهد با آن روبرو شود. 🔸 چین و روسیه راه‌حل‌های سریعی برای مشکلات فوری کشورهای منطقه ارائه دارند، آن هم بدون محدودیت نظارت قانونی یا دغدغه‌های حقوق بشری. پیشنهاد تأمین تسلیحات، تجهیزات نظارتی، رآکتورهای هسته‌ای و مواردی اینچنینی روی میز است. منبع https://www.csis.org/analysis/why-us-militarys-messages-are-falling-deaf-middle-eastern-ears @amniatemeli