📚لی لی لی حوضک عاشورایی:
یکی از راه های انتقال مفاهیم عاشورایی به بچه ها استفاده از شعر و قصه است تا بعضی چیزها در ذهن اونا نقش ببنده و براشون نهادینه بشه. از اونجاییکه بچه ها به شعرهای انگشتی علاقه ی زیادی دارند و این بازی های انگشتی یکی از راه های انتقال محبت های مادرانه به فرزند محسوب میشه، می تونیم از این راه استفاده کنیم و با یه تیر نشون های خیلی خوبی بزنیم.
با هم نمونه ای از این شعرها می خونیم:
لی لی لی لی حوضک
بچه ها خواستند آب بخورن دشمنا نذاشتن...
👈اولی امام حسین بود، امام سومین بود، بابابزرگ خوبش، رسول آخرین بود، با هفتاد و دو یارش، سردار کربلا بود
با اینکه خیلی خوب بود، دشمنا، حرمتشو نگه نداشتن
👈دومی عمو عباس بود، به فکر بچه ها بود، سقای کربلا بود، تو دستش مشک آب بود،
میخواست بره آب بیاره، دشمنا نذاشتن
👈سومی بی بی رباب بود، چشماش غرق آب بود، دلش خیلی بی تاب بود،
می خواست به بچه اش آب بده دشمنا نذاشتن
👈چهارمی عمه زینب بود، صبور و تشنه لب بود، خواهر امام حسین بود، همدم بچه ها بود
دشمنای بی ادب حرمتشو نگه نداشتن
👈پنجمی هم رقیه، باباش امام حسینه، باباش خیلی زرنگه، با دشمنا می جنگه
🌺گروه تبلیغی علمدار👇
@amooakhavan
شعر کربلا
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی
لبهای تشنه دیدم
یه باغبون خسته
با یک دل شکسته
کنار آب خسته
زانو زده نشسته
کوچولوی شش ماهه
اگه طاقت بیاره
عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره
یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده
اشک میریزه میناله
امام مظلوم من
کاشکی کنارت بودم
وقتی که تنها موندی
رفیق راهت بودم
#کودکانه
🌺گروه تبلیغی علمدار👇
@amooakhavan
حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان
دویدم ودویدم
به کربلا رسیدم
🏃🏃🏃 🕌🕌🕌
میون چشمه ی آب
یه مشک خالی دیدم
🌊🌊🌊⚱
مشک رادادم به زمین
زمین به من لاله داد
🌎🌎🌎 🌷🌷🌷
لاله به رنگ خونه
توگوش من میخونه
❣❣❣👂👂👂
حسین حسین حسین جان
حسین حسین حسین جان
🌺گروه تبلیغی علمدار👇
@amooakhavan
🕯🌙🕯🏴🕯
🌙🕯
🕯
🏴
🕯
ماه🌙 و شب عاشورا
🔰قسمت اول
سلام کربلایی ها
عزاداری هاتون قبول
من ماه🌙 هستم. آمدم تا از شب عاشورا، یعنی امشب براتون بگویم.
شب عاشورا دیدم که امام حسین(علیه السلام)☀️ با يارانشون همه دور هم نشستند.
یکی از ستاره ها⭐️ به من گفت: ای ماه🌙 بیا با هم به زمین نزدیک تر شویم. من هم دوست داشتم در کنار حضرت سیدالشهدای مهربان☀️ باشم. یکدفعه دیدم، بقیه ستاره ها هم گفتند، ما هم می آییم. ناگهان دیدیم، آسمان دارد خودش را به زمین نزدیک می کند.
همه ی ما دوست داشتیم آن لحظه پیش امام مهربانمان☀️ باشیم. آنقدر پایین رفتیم که آسمان و زمین یکی شد.
یک طرف ما بودیم با امام حسین مهربانمان☀️✨
یک طرف لشکریان یزید و شمر و عمر بن سعد ملعون👺👹👺
ما در کنار امام خیلی آرامش داشتیم.
ناگهان امام شروع به صحبت کردند. اول خدای مهربون را به خاطر همه نعمتهايش شکر کردند🙏
بعد فرمودند که چراغ ها را خاموش کنید. امام می خواستند صحبت هایشان را در تاریکی بگویند. فرمودند: نور ماه🌙 کافي است.
خیلی خوشحال بودم که امام حسین مهربان☀️ اسم من را به زبان مبارکشون آورده بودند.
همه منتظر بودیم که امام صحبت هایشان را شروع کنند.
امام فرمودند: ای دوستان و یارانم.
لشکریان شمر👺 و یزید👹 می خواهند من را از بین ببرند تا خوبی روی زمین باقی نماند.
من می دانم که فردا به دست لشکریان ظلم شهید می شوم. برای این گفتم چراغ ها را خاموش کنید که هر کسی می خواهد در تاریکی برود و جان خودش را نجات دهد. هر کسی بماند، فردا کشته و شهید می شود.
من که نور کمی داشتم، دیدم خیلی از آن مردم رفتند😔
با خودم گفتم، خداروشکر که عمه زینب در خیمه اش است و این حرف ها را نمی شنود. آخه کربلایی ها، این خواهر و برادر یعنی امام حسین(علیه السلام)☀️ و حضرت زینب(سلام الله علیها)☀️ خیلی خیلی همدیگر رو دوست❤️ داشتند.
به خیمه خواهر امام حسین(علیه السلام)☀️ یعنی عمه زينب مهربان☀️ نگاه کردم. دیدم ایشان از گوشه خیمه همه حرف های برادرشان را شنیدند. حتی دیدند که خیلی از مردم از ترسشان، امام را تنها گذاشتند...👇
@amooakhavan
🌙🌙🌙
🕯🌙🕯🏴🕯
🌙🕯
🕯
🏴
🕯
ماه🌙 و شب عاشورا
🔰قسمت دوم
👆...بچه هاي کربلایی، بیشتر مردم رفتند.
بعد امام حسین مهربان☀️ به برادرشون فرمودند: عباسم، برادرم، شمع ها🕯 را روشن کن. وقتی حضرت عباس(علیه السلام) شمع ها را روشن کردند، دیدند فقط عده کمی مانده اند. آنها بهترین ها بودند.
یکی از کسانی که ماند، عمو عباس شجاع و زیبا☀️ بودند. فرمودند:
یا اباعبدلله، زندگی بعد از شما برای من معنی ندارد.
هر کدام از اصحاب امام حسین(علیه السلام)☀️ مسلم بن عوسجه، زهیر، حبیب و... سرشان پایین بود.
گفتند حسین جان، زندگی بعد از شما برای ما هیچ معنی ندارد.
بعد امام حسین(علیه السلام)☀️ برای یاران خود دعا کردند. سپس به خیمه خود رفتند. مشغول راز و نیاز شدند.
خواهرشون، حضرت زینب(سلام الله علیها)☀️ نگران بودند. از خیمه بیرون آمدند تا به خیمه برادر ☀️بروند.
بعد دیدند که یاران امام حسین(علیه السلام)☀️ پشت خیمه نشسته اند. می گویند اول ما باید جلو برویم و از امام خود دفاع کنیم. تا ما هستیم، نباید بگذاریم امام و خانواده اش آسیب ببینند. وقتی حضرت زینب مهربان☀️ وفاداری یاران را دیدند، خیالشان راحت شد، به خیمه خود برگشتند.
آن شب، تا صبح همه بیدار بودند و خدا را عبادت می کردند.
این بود که بهترین ها را دیدم که همراه امام حسین مهربان☀️ ماندند.
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است
مکن ای صبح طلوع...
مکن ای صبح طلوع...
دوست نداشتم صبح شود...
🌺گروه تبلیغی علمدار
@amooakhavan
🌙🌙🌙
amooakhavan.ir/اشعار-کودکانه/اشعار-کودکانه-کربلا
اشعار کودکانه امام حسین علیه السلام
در سایت عمواخوان
@amooakhavan
شهدا / عمو اخوان
http://www.aparat.com/v/kc03f
اجرای کامل پرده خوانی کرامات شهدا
حتما ببینید
amooakhavan.ir
@amooakhavan
هدایت شده از گروه فرهنگیان توانمندوخلاق
«خیمه گاه بهشت اردوگاه جهنم» را در بازار اندروید دانلود کنید:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.arp.arbaien.yaranemam&ref=share
جهت دریافت فلش کارتهای واقعیت افزوده عضو شوید و به ادمین سفارش دهید
http://eitaa.com/joinchat/1878327308C62d0cf4241
🔹💚🔹💚🔹💚
💚
🔹
💚
🏴به کودکانمان یاد بدهیم امام حسین(علیه السلام) از بی یاری سر بریده شدند، نه از بی آبی...
وقتی امام حسین(علیه السلام) فریاد زدند "هل من ناصر ینصرنی؟"
یار میخواستند، نه آب...
🏴به کودکانمان به شیوه امام حسین(علیه السلام) آزادگی را یاد بدهیم.
امام حسین(علیه السلام) يعني مردانگی، آزادگی، غیرت، شجاعت و شهامت.
حضرت عباس(علیه السلام) یعنی جوانمردی، معرفت، حیا، غیرت. یعنی حمایت از برادر، حتی بدون دست.
🏴امام حسین(علیه السلام) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد.
✨پیام کربلا ایستادن
در مقابل ظلم است✨
🌺گروه تبلیغی علمدار
@amooakhavan
🌺🌺 طرح های رنگ آمیزی دفاع مقدس و مدل های مختلف طراحی هفته ی دفاع مقدس در مدارس و مسجد و اماکن فرهنگی🌺🌺👇👇👇👇