✅ دهان آمریکا دقیقا کجاست؟
🖊دکتر مجتبی لشکربلوکی
▫️مدت هاست که داریم مشت محکم می زنیم به دهان آمریکا. خیلی هم روی «دهان» آمریکا تاکید داریم. چهل سالگی را در انسان ها، دوران کمال و پختگی می دانند. شاید بتوان آن را به حکومت ها نیز تعمیم داد. نظام ما نیز در آستانه چهل سالگی است. پختگی یک نشانه دارد و آن اینکه چهل ساله ها شروع می کنند به شخم زدن اندیشه ها، باورها، گذشته ها و آینده و سوالات عریان و اساسی از خود می پرسد. بنابراین اجازه می خواهم سه سوال بپرسم. سوالات ممکن است جسورانه باشد اما تماماً از سر دلسوزی است.
1- اینکه دست های گره کرده مان علیه آمریکا را بالا می آوریم اما در جیب مان، گوشی آیفون باشد آیا این مشت به دهان آمریکا است؟
2- اینکه مستقیم کالایمان را از آمریکا وارد نمی کنیم و با ده درصد هزینه بالاتر و سه ماه زمان بیشتر کالا را وارد می کنیم، این مشت به آنجای آمریکا است؟
3- چرا فکر می کنیم فقط با رای دادن و تظاهرات می توانیم دهان آمریکا را مورد عنایت قرار دهیم و چرا فکر نمی کنیم که با صرفه جویی در مصرف آب و نان و انرژی می شود رابطه خشونت آمیز با دهان آمریکا داشت؟
▫️تحلیل و تجویز راهبردی:
کمی به اطرافمان نگاه کنیم: آمریکا تا بن دندان به ما نفوذ کرده است: گوگل آمریکایی تمام اطلاعات ما را دارد می داند چه فیلمی نگاه می کنیم، چه کسانی را دوست داریم با چه کسانی در ارتباط هستیم، تصویرمان چه شکلی است. آیفون ها، میلیون ها دلار از کشور ما خارج می کند. فیلم ها و سریال های هالیوودی ساعت های ما را پر کرده اند. جوانان ما برد پیت و آنجلیناجولی را بیشتر از رستم و تهمینه می شناسند. قیمت دلار آمریکا کابوس شب های کارگزاران ماست. نتیجه انتخابات آن کشور برای ما هیجان انگیزتر از انتخابات وطنی است. در بودجه سالانه مان، تعیین قیمت دلار برایمان یک عدد کلیدی است. تقریبا نیمی از جمعیت ایران، شهروند سرزمین مجازی آمریکایی ها هستند. فقط کافیست تعداد کسانی که عضو شبکه های اجتماعی آمریکایی (فیس بوک، توئیتر و ...) هستند را بررسی کنید. با احتساب شهروندی مجازی، ده ها میلیون دو تابعیتی در ایران داریم!
▫️چه باید کرد؟
نسل جوان کنونی که نه پیش از انقلاب را دیده است و نه جنگ را و نه خیانت های آمریکا در قبال این مردم، این سوال را می پرسد که آیا واقعا باید دهان آمریکا برای ما مساله ای باشد؟ من فرض می کنم که یک بار دیگر همه با هم نشسته ایم و به این جمع بندی رسیده ایم که باید با آمریکا در تخاصم باشیم. با این «فرض» پیشنهاد می کنم به این سه نکته بیاندیشیم:
1⃣ مهم ترین روش مبارزه با آمریکا، تمرکز بر فقر و فساد است. هر کارگر فرتوتی که شب سرش را سیر و با آرامش به زمین می گذارد، هر کارگزار فاسدی که پرونده اش به صورت شفاف، غیرسیاسی و کارشناسی بررسی می شود و سزای اعمالش می رسد این یعنی مشت محکم به دهان آمریکا. هر دختر و پسر جوانی که حداقل های زندگی (شغلی آبرومند و مسکنی کوچک ولو اجاره ای) برایش فراهم باشد در سن ازدواج، برود سر خانه و زندگی اش این یعنی مشت محکم به دهان آمریکا. این ها، محتاج افزایش کیفیت حکمرانی (کشورداری) است و کیفیت حکمرانی اصلا در گرو بیشتر تلاش کردن مدیران نیست. بلکه در گرو شجاعت در کنار گذاشتن تفکرات ، روش ها، نهادها و مدیرانی است که چهل سال آزمودیم و نتیجه نگرفتیم و نگه داشتن تفکرات، روش ها، نهادها و مدیرانی آزمودیم و نتیجه گرفتیم.
2⃣ هر میزان که کالای ایرانی مرغوب می خریم و خریدن آن را تبلیغ می کنیم و آن را جایگزین کالای خارجی می کنیم. سلبریتی های محترم می توانند هر هفته با یکی از محصولات ایرانی تصویر بیاندازند. یک روز خمیر دندان ایرانی، یک روز یک تفریحگاه ایرانی، یک روز شکلات ایرانی. باور کنید فالوئرهایتان کم نمی شود
3⃣فضای فرهنگی و فضای کسب وکار را بازتر و بهتر کنیم و نگذاریم سرمایه های حقیقی این سرزمین (نخبگان) به آمریکا و خارج مهاجرت کنند. هر نخبه که نمی رود و هر نخبه ای که باز می گردد، هر ثروتمندی که پولش را از کشور خارج نمی کند و کارخانه اش را در ایران بنا می کند و توسعه می دهد به اندازه صدها مشت گره کرده می ارزد.
▫️خلاصه آنکه بهتر است به جای آمریکا، روی کشورداری ایرانی، نخبگان ایرانی، ثروتمندان ایرانی، کالاهای ایرانی متمرکز شویم. شما ممکن است با صورت مساله و تحلیلی که کرده ام موافق نباشید،اما قبل از آنکه شروع کنید به انتقاد،به این فکر کنید که با تجویزها نیز مخالفید؟ اگر مخالف نیستید در هر کجا که هستید و هر میزان که می توانیم به ایران کمک کنیم
✍ با اندکی تغییر
نیروهای مسلح ما توانستند در مدت کوتاهی و با حداقل امکانات و بودجه وحداکثر تحریمها به موفقیت های چشمگیری در دنیا دست پیدا کنند ، که حقیقتا مشت محکمی به دهان آمریکا زده اند ،آیا وقتش نشده الگوی مدیریت انقلابی و جهادی در نیروهای مسلح را به سایر ارکان نظام سرایت داد؟
▪️صبح امروز عباس امیرانتظام سخنگوی دولت بازرگان بر اثر ایست قلبی درگذشت.فوت وی با واکنش های مختلفی در فضای مجازی روبرو شد اما یکی از کاربران خبرگزاری فارس نسبت به این خبر با نوشتن خاطرهای ذیل خبر مربوط به فوت انتظام در فارس، واکنش نشان داد.
📝 نظر این مخاطب خبرگزاری فارس را بخوانید:
▪️با سلام.من اکنون نزدیک به ۳۲ سال در یک کشور خارجی زندگی میکنم. هدف من بخاطر این نوشته روشن شدن این موضوع هست که آیا مرحوم آقای امیرانتظام چه فردی بودند. قضاوت با خواننده های گرامی نوشته من است. اگر در نوشتن اشتباهی هست ببخشید . این بخاطر دوری از زبان مادریست.
من بزرگ شده میدان شهدا خیابان ۱۷ شهریور هستم . بعد از پیروزی انقلاب چون من بعضی از بچه های محل ما که در برگزاری تظاهرات فعال بودیم به کمیته انقلاب اسلامی مسجد رحمتیه به سرپرستی مرحوم شهید داود عمریه پیوستیم. ما از ایشان حکم محافظت هتل هیلتون تهران ( فکر میکنم اکنون هتل استقلال نامیده میشه) گرفتیم. وظیفه اصلی ما به جز محافظت هتل این بود که امریکایی های که در ایران بودن شب آخر قبل از ترک ایران به این هتل میامدند و ما باید از آنها مراقبت میکردیم وفردای آن روز ما آنها را با پاسدار و اتوبوسهای که در اختیارمان بود به فرودگاه مهراباد میبردیم که ایران را ترک کنند. بر طبق دستور آنها اجازه ی حمل و خارج کردن پول زیاد. اسلحه و جواهرات زیاد و از همه مهمتر اسناد اداری نداشتند و باید ما اگر فردی موردی از این چیزها را داشت ضبط و با پروتکل به کمیته و نخست وزیری تحویل میدادیم.
هیچ موقع فراموش نمیکنم در شبی دو آمریکایی قوی هیکل یک سفید ویک سیاه با دو گونی بزرگ مهرموم شده به هتل آمدند و ما در لابی هتل یک مترجم و یک اتاق کنترل داشتیم و از آنها پرسیدیم که در درون گونی ها چیست؟ آنها گفتند که اسناد و مدارک سری مربوط به سفارت آمریکا و آنها به هیچ وجه در این گونی ها را باز نمی کنند و اگر ما بزور اینها را باز کنیم آمریکا میتواند حتی نیروی نظامی به ایران بفرستد . ما با کمیته تماس گرفتیم و پرسیدیم که چه کار باید بکنیم؟ نیم ساعت بعد کمیته با ما تماس گرفتند و گفتند که آمریکایی ها و دو گونی را با چند پاسدار به دفتر نخست وزیری ببرید. آنها در این باره تصمیم میگیرند وما بر طبق دستور به آنجا رفتیم و در آن زمان مرحوم آقای عباس امیر انتظام، معاون نخست وزیر و مسئول این جریان بودند . ایشان بعد از صحبت با آمریکایی ها د ر دفترشان به بیرون آمدند و به ما که در بیرون ایستاده بودیم در حضور آنها با فحش و ناسزا گفتند که آمریکایی ها را با احترام و عذرخواهی به هتل و فرودگاه ببرید و ما اجازه نداریم که گونی ها را باز کنیم. ما هم دستور را انجام دادیم . خدا میداند بعد از این همه سال هر وقت به این موضوع فکر میکنم زیاد ناراحت میشم نه بخاطر اینکه ایشان به ما توهین کردند. فقط بخاطر اینکه چه اسناد یا چیزهای دیگری که در آن گونیها بود از ایران خارج شد. . قضاوت در مورد عملکرد ایشان با شما ست .
💬 سیداحمد
@amoofidel
عباس امیر انتظام سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر (مهندس بازرگان) روز گذشته درگذشت.
براستی وقتی از نهضت آزادی و بازرگان و امیر انتظام حرف می زنیم، دقیقا از چه جریانی حرف می زنیم؟ اکنون که اصلاح طلبان و نهضت آزادی به اتحاد کامل رسیده اند، بجاست یادداشت 18 مهر 60 خاتمی در کیهان با عنوان «چه کسی آمریکایی است؟» را مرور کنیم؛
« آقای بازرگان، ضمن تاسف از خونهایی که ریخته میشود و اثاث و داراییهایی که از بیتالمال به هدر میرود به دفاع از «جوانان جانباز»!! و نونهالانی برخاستند که جگر کودکانشان و امید مملکت هستند به همان نظم و نسق که در بلندگوهای تبلیغاتی امپریالیسم خبری میشنویم و بدین ترتیب از کسانی دفاع به عمل» آید که خشنترین شکل آشوب را به فرمان رهبران خائن و فراری خود در متن انقلاب ناب و منحصر به فرد ایران برپا میکنند و بهترین فرزندان اسلام را از پای درمیآورند و کودکان خردسال را در آتش خشم کور خود میسوزانند و انبوهی از جوانان پاکباز و مومن و فداکار را ناجوانمردانه هدف رگبار قرار میدهند و هر آن کس را که دلش به عشق اسلام و انقلاب اسلامی میتپد، شناسایی میکنند تا در موقع مناسب به شهادت برسانند و کوچه و خیابان و بیمارستان و فروشگاه و بنیاد شهید و... شناسایی میکنند تا در موقع مناسب به شهادت برسانند و کوچه و خیابان و بیمارستان و فروشگاه و بنیاد شهید و... را با بمب و نارنجک و کوکتل مولوتف به آتش میکشند و امروز آقای بازرگان برآشفته میشوند که حتی چرا به اینان آمریکایی میگویند. حادثه دلخراش انفجار بمب در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی که به شهادت 74 تن از نمایندگان ارجمند مردم منجر شد، مگر نشانگر اوج وحشیگری این از خلق بریدگان نیست؟ و مگر این عمل وحشیانه در حالی صورت نگرفت که دادگاههای انقلاب هنوز قاطعیت لازم را در برابر جریان شوم منافقین محارب از خود نشان دادهاند.
آیا در برابر سیل خون و آشوب و ترور، آن هم در زمانی که مظلومترین انقلاب عالم، مورد بیرحمانهترین تجاوزات نظامی، اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی است باید دست روی دست گذاشت و دست آدمکشان را در جنایت بازگذاشت؟ چرا چنین عاطفه و احساسی نسبت به این انقلاب مظلوم و رهبر مظلومتر از آن و در برابر خون هزاران شهید که جرمی جز دفاع از حقانیت اسلام و تلاش برای نجات مستضعفان را ندارند ابراز نمیشود؟
آقای بازرگان! بسیاری از کسانی که امروز در همین دادگاههای انقلاب ( که مورد اعتراض شمایند) تنها به خاطر دفاع از اسلام و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، شب و روز زحمت میکشند، انسانهای سرشار از عاطفه و رحمتند اما مسئولیت اسلامی و تعهد انسانیشان و نیز فرمان خدا، آنان را وا میدارد که قاطعانه در برابر آدمکشانی که موجودیت انقلاب و جمهوری اسلامی را به خطر انداختهاند بایستند و فساد را از ریشه برکنند.
... وقتی که دولت موقت در اثر بینش ناسازگارش با محتوای انقلاب اسلامی و با سوءاستفاده از نام و اعتباری که به برکت اسلام و عنوانی که از رهبر انقلاب گرفته بود، راه آشتی دادن انقلاب اسلامی با آمریکا را برگزید، وقتی طعنهها و لعنها به جای اینکه متوجه آمریکا شود، نهادهای انقلاب و جوانان پرشور و دلسوزان به حال مستضعفان را هدف قرار داد وقتی که فریاد برآمد که انقلاب به پایان رسیده است و امروز باید با آرامش و متانت!! و منطق و دوراندیشی! به سازندگی بپردازیم و ملاقات با برژینسکی نشان داد که کدام سازندگی و نظمی مورد نظر است بسیار بودند جوانان پرشور ولی کماطلاعی که این مواضع را با مواضع اصلی انقلاب و رهبری عوضی گرفتند و گروهکهای مفسد انحصارطلب ملحد یا التقاطی، با هیاهو چنین وانمود کردند که جمهوری اسلامی و دولت موقت عین یکدیگرند و بدینوسیله توانستند بسیاری از این جوانان سادهدل را به سوی خود جلب و با کار مداوم آنان را برای چنین روز تلخی آماده سازند...
تز آقای بازرگان آنجا که انساب آشوبگران به آمریکا برمیآشوبند، خود حکایتگر نوعی نگرش آمریکایی به مسائل است...
... امروز همان «جوانان پاکباز»! که شما به دفاع از آنان برخاستهاید چشم و گوش بسته به فرمان آقای رجوی و همپالگیهاشان و به کمک بازماندههای رژیم شاه و در هنگامهای که نیروهای رزمنده جمهوری اسلامی درگیر دفن تجاوز رژیم آمریکایی صدام هستند به کشتار و تخریب دست میزنند. مراد از آمریکایی بودن نحوهای از دید و بینش است که به سادگی ابزار دست سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا میشود و به خاطر برخورداری از همین دید و بینش، جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از مواضع ضدآمریکایی جمهوری اسلامی البته با توجیهات گوناگون اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیر انتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخستوزیر و سخنگوی دولت موقت بالا میآید؛ لابد امیر انتظام هم آمریکایی نیست؟».
📝سید محمد خاتمی
🔺من چادری ام هجده سالمه
🔺ادمین کانال مجمع جهانی بانوان چادری هستم
🔺مطالب نابی دارم . دشمنان حجاب و عفاف کانالمو تحریم کرده بودند ، اجازه تبادل و تبلیغ نمیدادن
🔻با عضویت تون تیری باشید به چشم دشمنان
eitaa.com/joinchat/75759616Ce90697870b
#پیشنهاد_ویژه_برای_عضویت 👆👆👆
اعتراف #مسیح_علینژاد در کامنتهای اینستاگرامی خود
وقتی بی عقلی و بی عفتی را سرلوحه زندگی خودت قرار دادی بجای پشیمانی از گناه سعی میکنی برای خودت شریک جرم بگیری و گناه کردن را در جامعه عادی جلوه دهی تا کمتر سرزنش بشنوی
.
من نمیدونم منظورش از ازدواج رسمی چی بوده !!!
عقد یا عروسی
ما بنا رو میذاریم که منظورش عروسی بوده و حاملگی قبل از عروسی ایشون موجب شده که مردم روستا ایشون رو سرزنش کنن...
باز هم چیزی از گناه پولی نژاد که علم مبارزه با اسلام دست گرفته کم نمیکنه چرا که اسلام به ذات خود ندارد عیبی
اینکه مردم روستا طبق رسومات غلط گذشتگان رفتار میکنند و تو رو بابت حاملگیت (البته با در نظر گرفتن انجام صیغه محرمیت) سرزنش کردند مقصر نه فرهنگ اسلامیه و نه قوانین جمهوری اسلامی که در فقه ما صراحتا بیان شده که با خواندن صیغه محرمیت حتی بدون حضور شاهد مرد و زن برهم حلال می شوند.
.
و پولی نژاد بجای اینکه بیاد با خرافه و رسم غلط مردم روستاشون مبارزه کنه و با روشنگری و تبیین قوانین اسلامی این باور غلط رو از بین ببره میاد و با اصل اسلام و قوانین اسلامی و کشور ما مبارزه میکنه که البته همکاری با خوب کسانی رو برای به ثمر رسیدن هدفش انتخاب میکنه.!!!
اما زهی خیال باطل.
@amoofidel