eitaa logo
عمونماز
226 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
453 ویدیو
287 فایل
یه دل دارم حیدریه عاشق مولا علیه ادمین. https://eitaa.com/hamid13626 سوالات احکام وعقائد واخلاق وکودک ونوجوان میتونید برای ما بفرستیدسیدحمید درخشان: ✅💝
مشاهده در ایتا
دانلود
ســیــددرخــشــانــ: مــــوضــــوعــــانــــشــــاء: يلــــداىخــــودرا چــــگــــونــــه گــــذرانــــديد؟ بــاســــلــــامــخــــدمــــت آمــــوزگــــار خــــوب و دوســــتــــان عــــزيزم ديشــــب يلــــدا بــــه مــــا خــــيلــــى خــــوش گــــذشــــت .دورهمــبــــوديم و تــــا تــــونــــســــتــــيم خــــورديم و خــــنــــديديم ،فــــالــــهمــگــــرفــــتــــيمــ.الــــبــــتــــهپــــدرم مــــيگــــفــــت شــــايعــــه شــــده كه هنــــدوانــــه ها را یــــه كســــايى ارزون خــــريدن و انــــبــــار كردن كه گــــرون بــــفــــروشــــنــــ،بــههمــــينــدلــــيل مــــن نــــخــــريدم تــــا بــــا مــــفــــاســــد اقــــتــــصــــادى مــــبــــارزه كنــــمــــ. مــــادرمــــهمــگــــفــــتــ:خــــوبــكارى كردى و بــــه مــــن گــــفــــت عــــكس يك هنــــدوانــــه بــــكش بــــگــــذاريم تــــو ســــفــــره يلــــدا،مــــنــــمــكشــــيدم خــــوشــــگــــل شــــد.مــــامــــانــگــــفــــتــ:تــــوروزنــــامــــه خــــونــــدم كه دونــــه هاى انــــار دل درد مــــياره،بــــراىهمــــين نــــخــــريدمــ. مــــادرمــــن خــــيلــــى بــــه ســــلــــامــــتــــى خــــانــــواده اهمــــيت مــــيدهد.خــــواهرمــعــــكس يه انــــار رو از تــــو روزنــــامــــه كنــــد گــــذاشــــت تــــو ســــفــــره،يهانــــار بــــزرگ ڪــه دونــــه هاش ســــياه بــــود. مــــامــــانــــگــــفــــتــ:شــــبــنــــمــــيشــــه آجــــيل خــــورد ســــر دلــــتــــون ســــنــــگــــين مــــيشــــه و خــــوابــــهاى بــــد مــــيبــــينــــيد بــــراى همــــين فــــقــــط نــــخــــود چــــى و كشــــمــــش خــــريدم كه خــــيلــــى هم خــــاصــــيت دارد .مــــادرمــــخــــيلــــىمــــهربــــان اســــتــ. مــــادرمــگــــفــــتــ:رفــــتــــمــمــــيوه فــــروشــــى كه مــــيوه بــــخــــرم خــــيلــــى شــــلــــوغ بــــود مــــنــــصــــرف شــــدم .مــــامــــانــــپــــرتــــقــــالــو ســــيبــــى رو كه داشــــتــــيم مــــثــــل گــــل درســــت كرده بــــود و تــــوى بــــشــــقــــاب چــــيده بــــود خــــيلــــى قــــشــــنــــگ شــــده بــــود دلــــمــــون نــــمــــيامــــد بــــخــــوريم ولــــى مــــامــــان گــــفــــتــ:بــــخــــورينــكه نــــمــــونــــه مــــيكروب مــــيگــــيره،مــــامــــانــــمــخــــيلــــى بــــا ســــلــــيقــــه هســــتــــ. بــــابــــاآخــــر شــــب فــــال حــــافــــظ گــــرفــــتــ، همــــشــيادم نــــيســــت ولــــى اولــــش مــــيگــــفــــتــ: مــــژدهاى دل كه مــــســــيحــــا نــــفــــســــى مــــيايد. خــــلــــاصــهيلــــداىخــــوبــــى بــــود ،چــــونــــمــــادل درد نــــگــــرفــــتــــيمــ،خــــوابــــهاىبــــد هم نــــديديمــ،تــــازهبــــا مــــفــــاســــد اقــــتــــصــــادى هم مــــبــــارزه كرديم . اينــــبــــودانــــشــــاى مــــن امــــيدوارم خــــوشــــتــــان آمــــده بــــاشــــد. مــــعــــلــمــــگــــفــــتــ:آفــــرينــدخــــتــــرم خــــوب بــــود اينــــم يه نــــمــــره ۲۰ دانــــش آمــــوزى از تــــه كلــــاس گــــفــــتــ:خــــانــــمــاجــــازه ســــرمــــا خــــوردينــــ؟ مــــعــــلــمــــگــــفــــتــــ: چــــطــــور؟ شــــاگــــردگــــفــــت آخــــه خــــانــــم اجــــازه...ازچــــشــــمــــتــــون داره اشــــك مــــياد. مــــعــــلــمــــگــــفــــتــ:آرهيادم نــــبــــود كه ســــرمــــا خــــوردمــــ...
سیدحمید درخشان: ⚜️خوش اخلاقی در خانه 💠به بهانه مبعث خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله💠 🔸قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: انما بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق. مبعوث شده ام تا اخلاق کریمه و فضائل انسانى را اتمام و اکمال نمایم. 📚بحار الأنوار،جلد ۶۸ ،صفحه۳۸۲ 📙داستانک : عموما جریان سعد بن معاذ را می دانیم که هنگام دفنش، مادرش گفت پسرم خوشا به حالت، بهشت گوارایت و پیامبر فرمود : زیاد خوشحال نباش و برای خدا تکلیف مشخص نکن که سعد هم اکنون در فشار است. 🔹اصحاب سبب را پرسیدند فرمود : سعد با خانواده اش بد اخلاق بود. 📚بحار الانوار جلد ۲۱ صفحه ۲۵۷ 💠حال آیا می دانیم سعد بن معاذ که فشار قبر نصیب او شد ؛ چه شخصیتی است؟ 🔻او از کبار صحابه رسول الله و زعیم قبیله اوس بود. 🔻در جنگهای مهمی نظیر بدر و احد و خندق حضور داشت. 🔻در غزوه بواط در سال دوم هجرت از طرف پیامبر، حکومت مدینه به او سپرده شد. 🔻مستجاب الدعوه بود ؛ در جنگ خندق به شدت زخمی شد ؛ در آن هنگام دعا کرد: خداوند اگر چیزى از جنگ ما با قریش باقى بماند مرا زنده نگهدار براى جنگ دیگرى که من دوست دارم با قومى که پیغمبر ترا از او رنج داده و او را تکذیب نمودهاند نبرد کنم. خداوندا اگر جنگ پایان یافته باشد مرا (در این واقعه) شهید فرما و نیز مرا مکش مگر بعد از اینکه چشم مرا به تباهى بنى قریظه (یهود) روشن کنی . 📚ترجمه کتاب الکامل، جلد۷ ،صفحه :۲۰۶ چون سعد آن گفته (دعا) را به زبان آورد خون بند آمد و بعد از پایان جنگ و بعد از پایان غائله ی یهود خون ریزی شروع شد. 🔻قضاوت برخورد با یهودیان پیمان شکن بنی قریظه، توسط پیامبر به او واگذار شد و بعد از قضاوتش پیامبر فرمود: خداوند این حکم تو را تایید و امضا نمود. 🔻مدتها بعد از شهادت سعد بن معاذ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خدا رحمت کند تو را اى سعد، بدرستى که استخوانى بودى در گلوهاى کافران، و اگر مى ماندى منع خواستى کرد گوساله را که اراده نصب او خواهند نمود در بیضه اسلام- که مدینه است- مانند گوساله موسى. صحابه گفتند: یا رسول اللّه! آیا اراده خواهند نمود در مدینه تو گوساله برپا کنند؟ حضرت فرمود: بلى و اللّه اراده خواهند کرد، و اگر سعد زنده مى بود نمى گذاشت که ایشان بکنند و لیکن خواهند کرد و حق تعالى نخواهد گذاشت که تدبیر ایشان مستمر شود و بزودى خدا تدبیر ایشان را باطل خواهد کرد. صحابه گفتند: یا رسول اللّه! ما را خبر ده که تدبیر ایشان چگونه خواهد بود. حضرت فرمود: بگذارید تا تدبیر حق تعالى در این باب ظاهر گردد 📚التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری، صفحه: ۴۸۱ به نقل از (حیاه القلوب، المجلسی ،جلد ۴،صفحه:۱۲۷۱) 🔸از کلام بالا مشخص می شود که اگر سعد زنده بود نمی گذاشت حق امام علی علیه السلام را غصب کنند. 🔻در هنگام جان دادن رسول خداى به بالین او آمد و سر سعد را به زانو خود گذاشت و فرمود: الهى! سعد در راه تو سختیها دیده و رسول تو را تصدیق کرده و حقوق اسلام که بر ذمّت او بوده ادا نموده، روح او را چون ارواح دوستان خود قبض فرماى. سعد این بانگ بشنید و چشم باز کرد و گفت: السّلام علیک یا رسول اللّه. گواهى مىدهم که تو رسول خدائى و حق رسالت بگذاشتى و سر خود را برگرفت و بر زمین نهاد و عذر بخواست و بعد از دنیا رفت. 🔻بعد از شهادت سعد ،جبرئیل فرود آمد و خدمت پیامبر عرض کرد:کیست از اصحاب تو که درگذشت و درهاى آسمان به روى او گشاده گشت؟ پیامبر فرمود: سعد بن معاذ 🔻پیامبر شخصا او را غسل داد و بر او نماز خواند. 🔻پیامبر در تشییع جنازه او حاضر شد و عبا از دوش و کفش از پا در آورد. 🔻 در تشییع او اصحاب گفتند: یا رسول اللّه، سعد مرد بزرگ جثهاى بود و در دست ما سخت سبک است .پیامبر فرمود: من مى نگریستم ملائکه را که جسد سعد را حمل مى کردند. 🔻پیغمبر فرمود: عرش در مرگ سعد جنبش کرد و درهاى آسمان گشوده شد و هفتاد هزار فرشته تشییع جنازه او کرد. 🔻رسول خداى در خانه او به سر انگشتان پاى راه مى رفت و مى فرمود که: از کثرت فرشتگان، جاى قدم گذاشتن نیست و چون پاى مىگذارم فرشته بال خود را از جاى بر می دارد تا پاى دیگر بگذارم. 📚کتاب ناسخ التواریخ(زندگانى پیامبر)، ،جلد ۲،صفحه :۱۰ 🔻🔻🔻 با اینهمه کرامت از سعد ؛ بازهم چون با خانواده بد اخلاق بود، فشار قبر نصیبش شده بود.
حسین حیدری شاهرودی: 🙋♂سلام علیکم👨👩👧👦 😉صبح شمابخیر🍎 ✍حکایت پندآموز👇 درروزگار قدیم تاجرثروتمندی🕵بودکه چهارهمسر👭👩❤️👩داشت. همسرچهارم🏃♀را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات💍گران قیمت پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می داد. همسرسومش💃راهم خیلی دوست داشت وبه اوافتخار می کرد.نزددوستانش او را برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او بامرد🚶دیگری برود و تنهایش بگذارد. واقعیت این بود که او همسر دوم🙆هم بسیار دوست داشت. او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود. مرددر هر مشکلی به اوپناه میبرد واونیز به تاجر🕵 کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید. اما همسر اول مردزنی💁بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود. اما اصلاً مورد توجه مرد نبود. با وجود این که از صمیم قلب💑عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر🕵به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریباً هیچ توجهی به او نداشت. روزی مرداحساس کردبه شدت بیمار🛌 است وبه زودی خواهد مرد.💀 به دارایی زیادوزندگی مرفه خوداندیشید وباخود گفت:من اکنون چهار💃🏃♀🚶♀💁همسر دارم ،اما اگر بمیرم دیگر کسی را نخواهم داشت، چه تنها و بیچاره خواهم شد ! بنابراین تصمیم گرفت با همسرانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند. اول از همه سراغ همسرچهارمش🏃♀ رفت و گفت: من تو را از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟ زن🏃♀به سرعت گفت:هرگز؛همین یک کلمه و مرد را رها کرد. مرد🚶با قلبی که به شدت شکسته بود به سراغ همسر سومش💃رفت و گفت: من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟ زن💃گفت: البته که نه ! زندگی در این جا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم. قلب مرد از این حرف یخ کرد. مرد تاجر به همسر دوم🙆رو آورد و گفت: تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر، میتوانی در مرگ همراه من باشی؟ زن🙆گفت : این بار با دفعات دیگر فرق دارد. من نهایتاً می توانم تا گورستان همراه توبیایم امادرمرگ …💁♂💀متأسفم ! گویی صاعقه ای⚡️به قلب مرد💔 آتش🔥زد. در همین حین صدایی،او را به خود آورد: من با تو می مانم ، هر جا که بروی تاجر🕵نگاهی کرد، همسر اولش💁بودکه پوست واستخوان شده بود.غم سراسر وجودش راتیره وتار کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر🕵 سرش را به زیر انداخت و به آرامی گفت: "باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه می کردم و مراقبت می بودم… 👈درحقیقت همه ماچهارهمسر داریم!👇 همسرچهارم که بدن💪💅👁👄👂👅ماست.مهم نیست چه قدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ💀 اول از همه، اوتو را ترک می کند. همسرسوم که دارایی💶💍👔⌚ث️💸ماست. هر چقدر هم برایت عزیز باشد وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد. همسردوم خانواده👩👧👦و دوستان👬 ماهستند. هرچقدرصمیمی وعزیز باشندوقت مردن نهایتاً تا سر مزارت🛌کنارت خواهند ماند. همسر اول که روح👤ماست.غالباًبه آن بی توجه هستیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست مےکنیم. او ضامن توانمندی های ماست، اما ما ضعیف و تنها رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه باشد اما آن روز دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است... 🌴التماس تفکر🌴
1.مربی کودک حرم مطهر. 2.مسئول موسسه صحیفه سجادیه در استان 09371906683: 💠شعر در مورد معلم👇 تو دفتر نقاشی عکس یه گل کشیدم گلی از اون قشنگ تر دور و برم ندیدم روی گل قشنگم اسم تو را گذاشتم اسمی از اون قشنگ تر واسش سراغ نداشتم اسم تو را معلم تو را که مهربانی در باغ علم و ایمان همیشه باغبانی ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠شعر زیبا و جذاب روز معلم👇 معلم ام چه خوب و مهربونه وقتی می خنده مثل گل می مونه وقتی میاد توی کلاس می شینه فکر می کنم فقط منو می بینه قصه می گه برای ما می خونه صدای گرمش تو گوشم می مونه مهر و محبتش تموم نمیشه ما بچه ها دوستش داریم همیشه ⚜⚜⚜⚜⚜⚜
حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها شب رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها قم المقدسه
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت. نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. 🔺 آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست... او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است! 📌مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم...! join @nooredideh
محضرملت شریف ایران عزیز در پی انتشار عمل غیراخلاقی یکی از نیروهای آزاد شاغل در یکی از مدرارس غیردولتی در کلان شهر تهران ضمن محکوم نمودن شدید چنین اعمال زشت وغیر انسانی توسط هرشخص در هرپست وجایگاهی ودر خواست عاجزانه از مراجعه قانونی جهت برخورد قاطع وعبرت آموز با چنین افراد خاطی به استحضار ملت شریف ایران می رساند این فرد معلم نما از نیروههای رسمی آموزش وپرورش نبوده و با سفارش و زدو بندهای موجود وارد مدرسه غیر انتفاعی شده است وظلم بزرگی به جامعه بزرگ وشریف یک میلیونی فرهنگیان کشور است که با مظلومیت تمام با همه کم لطفی هایی که در حق این قشر شریف و زحمتکش شده است که شرافتمندانه با تمام وجودامر مقدس آموزش و تربیت فرزندان عزیز کشور را عهدار بوده وخواهد بود را با این فرد خاطی یکی نمائیم ملت شریف ایران خاطرات و جان فشانی های معلمان عزیزی که در خشم شعله های آتش سوختند ویا در زیر خروارها آوار ماندن ودر مسیر رود خانه ها غرق شدن و جان به جان آفرین تسلیم نمودند تا جان دانش آموزان خود را نجات دهند وآن معلم کردستانی که خود را همرنگ دانش آموز سرطانی کرد به منظور ابراز همدردی را هیچ وقت فراموش نخواهند کرد پس عاجزانه از محضر شریف ملت بزرگ ایران تقاضامندیم حساب این فرد خاطی غیر فرهنگی را از فرهنگیان متدین جدا نمایند درود بر ملت بزرگ ایران وفرهنگیان شریفش با سپاس فراوان سیدحمیددرخشان مدارس امین ✋🙏🙏🌹🌹لطفا جهت حفاظت از حریم فرهنگی کشور نشر دهید
هدایت شده از Easy English
به محض اینکه به خودت بگی " حالا بذار صبح زود بیدار میشم و فردا انجامش میدم " باختی . ✅ جملات انگیزشی به زبان انگلیسی 💯 http://eitaa.com/joinchat/1627717643Cae233a464a