🎁 کسی که جلوی کار اشتباهت را بگیره، مثل اینه که به تو هدیه داده.
📒 برگرفته حکمت ۵۹ نهج البلاغه
🎈 #حکمت_نهج_البلاغه
@nafiseshamohamadi
😉 مشکلاتت رو به خدا بفروش!
🤗 امام دانای ما حضرت علی گفتن:
هر موقع بی پول و مشکل دار شدید، مشکلاتتون را به خدا بفروشید تا مشکلاتتون حل بشه!
🤔می پرسی چطوری با خدا معامله کنیم؟
☺️ امام علی گفته: به دیگران کمک کنید و صدقه بدید تا خدا بی پولی و مشکلتون را حل کنه.
📒 برگرفته حکمت ۲۵۸ نهج البلاغه
🎈 #حکمت_نهج_البلاغه
#بازی_فرشته_ها
سلام گلبوته های نازنین💐
شما فرشته ها💗 که به اتفاق های اطرافتون اهمیت میدین ☘و از مامان🧕 باباها 🧔در مورد نوشته هایی که تو تقویم نوشته📝 سوال می کنید
بگم که تو سالهای دور زمانی که تازه انقلاب💫☀️ پیروز شده بود 🌈و دشمنا از این موضوع خیلی ناراحت بودن و دوست نداشتند آدمای خوب🌿💖 تو کشورمون سر کار بیان و مردم خوشحال💫 بشن🌿💫
بخاطر همین تلاش میکردن آدم خوبا پیش ما نباشن😢 و دوست نداشتن کشورمون پیشرفت کنه😔
اونها حتی الان هم با ما دشمنی 😔میکنن و دانشمندها و قهرمانان کشورمون رو شهید میکنن🌿
شما میتونید این بازی رو انجام بدین و در کنارش در مورد این اتفاقها از مامان باباها سوال کنید و اطلاعاتتون رو زیاد کنید🔸🔸🔸
🌸🍃🌻🌺✨☘🌸🌹🍃🌻
┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅┄
▬▬➰🌼🌼📖۩﷽۩📖🌼🌼➰▬▬
🌖بِسـْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیْم
📖بارالها:ازكوی توبیرون نشودپای خیالم
نكندفرق به حالم،چه برانی،چه بخوانی،چه به اوجم برسانی،چه به خاكم بكشانی…
نه من آنم كه برنجم،نه توآنی كه برانی..
نه من آنم كه زفیض نگهت چشم بپوشم
نه توآنی كه گداراننوازی به نگاهی
دراگر بازنگردد،نروم بازبه جایی،پشت دیوارنشینم چوگدابرسرراهی
كس به غیرازتونخواهم،چه بخواهی چه نخواهی،بازكن دركه جزاین خانه مرا نیست پناهی
✍خواجه عبدالله انصاری
✅💢✅💢✅💢✅
✔️کاهش لجبازی کودک
👈۱- تکرار بیش از حد توصیه، کودک را لجباز میکند.
👈۲- بجای توصیههای زیاد دستوری از توصیههای خبری و توصیفی استفاده کنید.
👈۳-خواستههای منطقی کودک را پاسخ دهید.
👈۴- بجای توجه به رفتارهای منفی به رفتارهای مثبت کودکانتان توجه داشته باشید و رفتارهای مثبت او را مورد تحسین قرار دهید.
👈۵- سرزنش کردن بیش از حد کودک، او را لجبازتر میکند.
👈۶- به فرزندانتان حق انتخاب دهید و او را مجبور به انجام خواسته های خود نکنید.
#شعر_کودکانه
🌺 احترام به پدر و مادر
پــدرم گفت: "برو" گفتـم: "چشم"
مــادرم گفت: "بیا"گفتـــم: "چشم"
هر چـــه گفتند به من، با لبــــخند
گــوش کردم هـمه را، گفتـم چشم
مـــــــــادرم شـــاد شد از رفتــارم
خنــــــده بر روی پـــــــــدر آوردم
با پــــــدر مادر خود، در هــــر حال
تا تـــــوانستم، نیــــکی کــــــــردم
پـــــدرم گفـت: "تو خوبی پــسرم"
مــادرم گفـت: «از او بهتر نیــست"
آسمــــان خنده به رویم زد و گفت:
"پسرک از تو خدا هم راضی است"
💬 شاعر : مصطفی رحماندوست