هدایت شده از مربیان موسسه علمدار
23.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆حضرت زینب سلام الله علیها ۲
@amooakhavan
هدایت شده از مربیان موسسه علمدار
1.pdf
7.07M
🌷کاربرگ نسل حسینی🌹
💠کاربرگ شماره 1⃣
❇️این کاربرگ مناسب کودکان دبستانی می باشد❇️
🔰شما پدر ومادر یا مربی گرامی دو برگه ی فایل را پرینت گرفته در اختیار کودک قرار دهید تا با خواندن شعر وقصه، رنگ آمیزی، پاسخ به پرسش ها با یاران کوچک امام حسین آشنا شود 🔆
#امام_حسین
#ویژه_نامه_محرم
#کاربرگ
#دبستان
#موسسه_علمدار
#خلاقیت
♦️🔹گل دخترای نازنین 😊
♦️🔹هنرمندهای مهربون🌸
عزاداریهاتون قبول باشه🤲 و الهی که سالیان سال سلامت باشید و پرچمدار امام حسین علیه السلام 🥀
عزیزای دلم ❤️ایام محرمه و خلاقیتی هم که برای شما دردونه های امام حسین جون😍 در نظر گرفتیم همین رنگ و بو رو داره ☘
میخواهیم با یک سری وسایل ساده مثل
مقوا، چسب
یه کاردستی خوشگل درست کنیم🌟
به نظرتون چی هست🤔❓
گهواره🛏
اگه این گهواره به نام دردانه امام حسین علیه السلام❣ حضرت علی اصغر💕 باشه که برامون یه جایگاه دیگه ای پیدا میکنه🌿
درسته🤔❓
خداجونم فرشته های ما این گهواره رو درست میکنن و شما رو قسم میدن به لبهای خشکیده ی علی اصغر امام حسین علیه السلام که
ظهور امام زمانمون رو نزدیکتر کن🤲
رهبر عزیزمون رو در پناه خودت حفظ کن🤲
همه مریض ها رو شفا بده 🤲
کمک کن ادامه دهنده راه شهدا باشیم🤲
و...🤲
🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
#بصیرت_عاشورایی
#محرم
#کودکان_حسینی
آقا علی اکبر همیشه نمازشون رو اول وقت میخوندن😊 و خیلی عاشق خدای مهربان بودن🌺
شجاعت بی نظیری داشتن👏🏻 و اجازه نمی دادن کسی به آدم های فقیر و ضعیف ظلم کنه😇 بخاطر همین پدرشون آقا امام حسین علیه السلام خیلی ایشون رو دوست داشتن🌹 و میگفتن من هر وقت دلم برای حضرت رسول صلی الله علیه و آله تنگ میشه به چهره علی اکبر نگاه میکنم😍
امام حسین علیه السلام سه تا پسر داشتن 💐یکی از اونها آقا علی اکبر علیه السلام🌺بودن آقا علی اکبر قصه ما بسیار زیبا و نورانی بودن😍
آقا علی اکبر شباهت زیادی به پدر بزرگشون حضرت محمد صلوات الله علیه و آله😍 داشتن اخلاقشون و نحوه صحبت کردنشون و خلاصه تمام رفتارشون 💐شبیه به حضرت محمد صلوات الله علیه و آله بود🌺
آقا علی اکبر ما خیلی مهربان و مودب بودن🌺 هیچ وقت به کسی بی احترامی نمی کردن👌🏻 و همیشه در حال کمک کردن بودن😍
به فقیرها کمک میکردن☺️ مهمان نواز بودن😊 و به خوبی از مهمان هاشون پذیرایی میکردن🌺
ایشون خیلی آدم مومنی بودن و همیشه با خدا راز و نیاز میکردن🤲🏼
ادامه دارد...
#بصیرت_عاشورایی
#شمیم_افق
#محرم
#کودکان_حسینی
فرشته های مهربونم💐 در سفری که امام حسین علیه السلام به کوفه داشتن🌺 آقا علی اکبر شجاع ما هم بودن🌺
وقتی همه یاران امام حسین علیه السلام وارد میدان میشن و با دشمن میجنگن آقا علی اکبر هم اجازه میخوان تا ایشان هم به میدان برن 💐
آقا امام حسین علیه السلام هم اجازه میدن که آقا علی اکبر وارد میدان بشن🥀
سربازهای دشمن با دیدن آقا علی اکبر خیلی میترسن و وحشت میکنن و میخوان فرار کنن
حاکم بدجنس 😡بلند فریاد میزنه اینجا چه خبره😡❓ هرکس بتونه علی اکبر رو بکشه کلی طلا و سکه🏆 پیش من جایزه داره😔
همون موقع تعداد زیادی از سربازهای دشمن 😱بخاطر همون طلا و سکه ها به سرعت به سمت حضرت علی اکبر علیه السلام حمله میکنن😱
ولی ایشون خیلی شجاع بودن و با قدرت با همه اونها میجنگن🌺
دوباره کلی سرباز دیگه وارد میدان میشن😔
آقا علی اکبر ما اونقدر شجاع بودن🌺 که ۲۰۰ سرباز دشمن رو میکشن وقتی آقا علی اکبر مشغول جنگیدن و دفاع از امام حسین علیه السلام بودن🌹 یکی از سربازهای دشمن یواشکی و نامردانه به او حمله میکنه😱 آقا علی اکبر رو زخمی میکنه😭
ایشون از روی اسب به زمین میفتن😭
ادامه دارد....
☘🥀☘🥀☘🥀☘
#بصیرت_عاشورایی
#شمیم_افق
#محرم
#کودکان_حسینی
آقا علی اکبر پدرشون رو صدا میزنن😭
آقا امام حسین علیه السلام ایشون رو بغل میکنن و شروع به گریه میکنن😭
اقا علی اکبر میگن پدر جان خیلی تشنه هستم 💦امام به زخم های آقا علی اکبر دست میکشن😔 و میگن پسرم به زودی در بهشت از دست پدر بزرگت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آب می نوشی و سیراب میشی🌺
بچه ها آقا علی اکبر دوباره به میدان برمیگردن😔 و با شجاعت و قدرت زیاد با دشمن ها میجنگن🌹
ولی آقا علی اکبر یک نفر بود و تعداد سربازهای دشمن خیلی زیاد بود😱
بخاطر همین دشمن زخم های زیادی به ایشون میزنه😭 و باعث میشه آقا علی اکبر هم به شهادت برسن😭 امام حسین علیه السلام و خانوادشون از دست دشمن خیلی ناراحت بودن😭
امام حسین علیه السلام به سپاه دشمن نگاه میکنن و میگن خدا به شما رحم نکنه که این چنین به ما ستم میکنید😔
☘🥀☘🥀☘🥀☘
#بصیرت_عاشورایی
#شمیم_افق
#محرم
#کودکان_حسینی
عنوان داستان امروز
💫تابنده ترین خورشید💫
سالها پیش☘️توی خانواده ای یه پسر خیلی خیلی نورانی و زیبا به دنیا اومد😍
اعضای اون خانواده از به دنیا اومدن این پسر خیلی خوشحال شدن☘ به همه همسایه ها و مردم مهمانی دادن🥗
این نوزاد ما بزرگ و بزرگتر شد🌹 تا اینکه شد یک جوان زیبا و رشید😍 اونقدر زیبا و نورانی بود که همه مردم و خانوادشون بهشون می گفتن تو مثل ماه توی آسمون هستی😍 و بهشون لقب قمر بنی هاشم داده بودن🌹 این جوان قصه ما همیشه به مردم کمک میکردن👌🏻 بچه ها رو خیلی دوست داشتن☘
با اونا بازی میکردن😍 بچه ها هم خیلی ایشون رو دوست داشتن ❤️و همیشه دنبالشون میگشتن تا پیداشون کنن و باهاشون بازی کنن🥰
ادامه دارد....
☘🥀☘🥀☘🥀☘
#بصیرت_عاشورایی
#شمیم_افق
#محرم
#کودکان_حسینی
جوون زیبای قصه ما🌹 برادری داشتن که تحت هر شرایطی با برادرشون بسیار محترمانه و مودبانه حرف میزدن👌🏻
هیچ وقت پاهاشون جلو برادرشون دراز نمی کردن🌹 هیچوقت برادرشون رو به اسم کوچک صدا نمی زدن🌹 وقتی میخواستن با برادرشون صحبت کنن و ایشون رو صدا بزنن☘ می گفتن آقای من ،مولای من، امام من🌹هر وقت مادرشون خوراکی بهشون میدادن سریع میدویدن تا برادرشون رو پیدا کنن☘ و خوراکی رو اول به برادرشون بدن🍇 هر وقت میخواستن کاری انجام بدن اول از برادرشون اجازه می گرفتن 🌹می گفتن اگر برادرم راضی باشن من اینکار رو انجام میدم🌹 همیشه کنار داداششون بودن☘ به حرفاشون گوش میدادن👌🏻 و خیلی برادرشون رو دوست داشتن❤️ و همیشه یار و یاور برادرشون بودن🌹 آخه به پدرشون قول داده بودن هیچوقت برادرشون رو تنها نگذارن و مراقب ایشان و خانواده برادرشون باشن💐
ادامه دارد....
☘🥀☘🥀☘🥀☘
#بصیرت_عاشورایی
#شمیم_افق