آپشنی که میخوام بهتون بگم
مربوط میشه به بزرگترین و
قدیمی ترین مشکل افرادی
که میخوان لهجه عراقی
رو یاد بگیرن🇮🇶👈🪨
.
جریانش بر می گرده به عهد قـاجار🗿
کــه مــن در اون دوران بــرای یـادگـیـری
لـهـجه عراقی کلاس می رفتم😄 و در
اون دوران هـمـه چـیـز بـه سـبک سنتی
محض بود🏜
.
در هـمـون سـالـهـا بعد از تلاش و
کــوشـش فــراوان بـه ایـن نـتـیـجـه
رسیدم که فقط شرکت کردن توی
کلاس کافی نیست،چون هرچیزی
رو که یاد می گرفتم خیلی زود یادم
مـی رفـت و وقـتـی بــا یـه عـرب زبـان
مــواجــه مـیـشـدم هــمـه چـیـزو یـادم
می رفت و دقیقا تبدیل میشدم
به یک انسان لال😬
بخاطر همین تصمیم گرفتم یه هم
مـبـاحـثـه پیـدا کنم تا مطالبی که یاد
گرفتم رو بتونم روزانه باهاش تمرین
کـنم تـا مـطـالـب تـوی ذهـنـم بـمونه و
یادم نره👈🧠
.
اون زمان توی قم یه همکلاسی با
انـگـیـزه داشتم به نام آقای صمدی
که ایشون آهـن فروش بود و قبلاً
حــوالــی مـیـدان ارتـش رو بـه روی
فروشگاه تلألو جمیل آهن فروشی
داشت🗜
باهم قرار گذاشتیم دو سه روز یکبار
حدود ساعت ۳ بعد از ظهر که آهن
فروشی تـعـطیلـه بریم توی کانکس
آهن فروشی که دفتر محل کارش
بود باهم مباحثه کنیم🗣 😊
.
اینکه بـتـونی برنامه روزانه تو جوری
تـنـظـیـم کنی که اون ساعت اونجا
باشی، اینکه همه سر وقت، سر
مـبـاحـثـه حـاضـر بـشـن ، اینکه
رفـت و آمــدش کــلـی وقــت و
هزینه و انرژی می گرفت🥴
.
و مهمتر از هـمـه اینکه من هنوز خیلی
بلد نبودم و آقای صمدی هم سطحش
از منم پایین تر بود😭 و خیلی جـاهـا
نه من می دونستم اون جمله یا کلمه
به عراقی چی میشه نه آقای صمدی
و اینکه به استاد یا پشتیبان هم
دسترسی نداشتیم تا روزی که
دوباره بریم سر کلاس😕
.
و همه این مشکلات باعث شد خیلی
زود برنامه مباحثه تعطیل بشه و
دیگه هم بگذار نشه😔
.