فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش نقاشی خطای دید🤯
#نقاشی #طراحی #خطای_دید
♻️فوروارد یادت نره
کانال آموزش نقاشی پریماه 👇
༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊
https://eitaa.com/joinchat/955777222Cf10fc4159b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری دفتر نقاشی درست کن📓
#خلاقیت #ایده #هنر #نقاشی #طراحی #دفترنقاشی
♻️فوروارد یادت نره
کانال آموزش نقاشی پریماه 👇
༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊
https://eitaa.com/joinchat/955777222Cf10fc4159b
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقاشی از چشم👁👌
#تکنیک_مدادرنگی #چشم #نقاشی #طراحی #هنر #مدادرنگی #نقاشی_چشم
♻️فوروارد یادت نره
کانال آموزش نقاشی پریماه 👇
༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊
https://eitaa.com/joinchat/955777222Cf10fc4159b
🌾🌻🌻🌻🌹🌻🌻🌻🌾
#داستان_انگیزشی👇
یک خانم معلمی در آمریکا کاری کرد که اسم او در تمام کتابهای تربیتی و پرورشی چاپ شد.
معلمی با ۲۸ سال سابقه کار به اسم خانم “دنا جامپ“.
✍خانم دنا یک روز رفت سر کلاس با یک جعبه خالی کفش.
جعبهی کفش رو گذاشت روی میز.
به دانش آموزها گفت: « بچه ها میخوام “نمی تونمهاتون” رو یا بنویسید یا نقاشی کنید و اینها رو بیارید بریزید در جعبهی کفشی که روی میز منه. »
“من نمیتونم خوب فوتبال بازی کنم.”
” من نمیتونم دوچرخه سواری کنم.”
“من نمیتونم درس ریاضی رو خوب یاد بگیریم”
“من نمیتونم با رفیقم که قهر کردم، آشتی کنم”
“من نمیتونم با داداشم روزی سه بار تو خونه دعوا نکنم”
بچههای دبستانی شروع کردند به کشیدن نمیتوانمهاشون…
خودش هم شروع به نوشتن کرد.
نمیتونمها یکی یکی در جعبهی کفش جا گرفت.
وقتی همهی نمیتوانم ها جمع شد در جعبه رو بست و گفت: « بچهها بریم تو حیاط مدرسه… »
بیلی برداشت و گودالی حفر کرد.
گفت: « بچهها امروز میخوایم نمیتونمهامون رو دفن کنیم »
جعبه رو گذاشت توی گودال و شروع کرد با بیل روی اون خاک ریختن.
وقتی که تمام شد به سبک مسیحیها گفت: « بچهها دستهای هم رو بگیرید »
خودش هم شد پدر مقدس و شروع کرد به صحبت کردن.
« ما امروز به یاد و خاطرهی شادروان “نمیتوانم” گرد هم آمدیم. او دیگر بین ما نیست. امیدوارم بازماندگان او “میتوانم” و “قادر هستم” روزی همانند او در تمام جهان مشهور و زبان زد شوند و “نمیتوانم” در آرامگاه ابدی خود به سر برد. »
بچهها وقتی وارد کلاس شدن دیدن مقداری کیک و مقدار زیادی پفک داخل کلاس گذاشته شده.
وسط کیک یک مقوا بود و نوشته بود “مجلس ترحیم نمیتوانم!”
بعد از اینکه کیک رو خوردن، مقوا رو برداشت و چسبوند کنار تابلوی کلاس.
تا پایان اون سال تحصیلی، هر کدوم از بچهها که به هر دلیلی به معلمش میگفت: “خانم، نمیتونم”، در جوابش خانم دنا یه لبخندی میزد و اون مقوا رو نشونش میداد و خود اون بچه حرفش رو میبلعید و ادامه نمیداد.
پایان اون سال تحصیلی شاگردان خانم دنا بالاترین نمرهی علمی رو در مدرسهی خودشون کسب کردند.
🌻یه قول همین الان همهمون به همدیگه بدیم.
قول بدیم نمیتوانمها رو خاک کنیم
بیاییم از امروز قول بدیم به خودمون که نمیتونم ها را دفن کنیم
من میتوانم
من توانمندترینم
من قدرتمندترینم
من لایق بهترینهایم
خودت را باور کن
به خودت از امروز قول بده که میتونی چون تو باتفکرترین مخلوقاتی.💐💐💐
🌾🌻🌺🌻🌹🌻🌺🌻🌾
♻️فوروارد یادت نره
کانال آموزش نقاشی پریماه 👇
༊࿐𖡹❤️𖡹࿐༊
https://eitaa.com/joinchat/955777222Cf10fc4159b