eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
415 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 أَلَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِى بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (183) فإن كذبوك فقد كذب رسل من قبلك جاءوا بالبينات و الزبر و الكتاب المنیر (184) 🍀 ترجمه: كسانى كه گفتند: همانا خداوند از ما پیمان گرفته كه به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم، مگر آنكه یک قربانى براى ما بیاورد، كه آتش آن را بخورد! بگو: قطعاً پیامبرانى قبل از من، با دلايلى روشن و با همین (پیشنهادى) كه گفتید، براى شما آمدند، پس اگر راست مى گویید چرا آنان را كشتید؟ (183) پس اگر تو را تکذیب کردند قطعاً انبیای قبل از تو که همراه با دلایل روشن و نوشته ها و کتاب روشنگر آمده بودند هم تکذیب شدند. (184) 🌷 : پیمان 🌷 : ايمان نياوريم 🌷 : براى ما بیاورد 🌷 : در اصل به معنی نزدیک شدن است و آن هر کار خیری است که آدمی به وسیله آن به خدا نزدیک می شود. ذبح حیوانات حلال گوشت در مناسبت های دینی هم قربان گفته می شود. 🌷 : آن را بخورد 🌷 : آتش 🌷 : پیامبران 🌷 : دلایل روشن 🌷 : راست می گویید 🌷 : تو را تکذیب کردند 🌷 : تکذیب شد 🌷 : جمع زبور است کتاب حکمت و اخلاق را زبور می گویند. 🌷 : روشنگر 🔴 : جمعی از بزرگان یهود به حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و گفتند: تو ادعا می کنی که خداوند تو را به سوی ما فرستاده و کتابی هم بر تو نازل کرده است، در حالی که در تورات از ما پیمان گرفته است به کسی که ادعای نبوت کند، ایمان نیاوریم مگر اینکه برای ما حیوانی را قربانی کند و آتش (صاعقه ای) از آسمان بیاید و آن را بسوزاند اگر تو نیز چنین کنی ما به تو ایمان خواهیم آورد این دو آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت. 🌸 برای اینکه را قبول نکنند، بهانه های عجیبی می آوردند از جمله همان است که در شأن نزول در بالا به آن اشاره شد. ألذين قالوا إن الله عهد إلينا ألا نؤمن لرسول حتى يأتينا بقربان تأكله النار: کسانی که گفتند: همانا خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم، مگر آنکه یک قربانی برای ما بیاورد، که آتش آن را بخورد! در پاسخ این بهانه جویی ها به پیامبر اسلام می فرماید: قل قد جآءكم رسل من قبلى بالبينات و بالذى قلتم فلم قتلتموهم إن کنتم صادقین: بگو: قطعاً پیامبرانی قبل از من، با دلایلی روشن و با همین (پیشنهادی) که گفتید، برای شما آمدند، پس اگر راست می گویید چرا آنان را کشتید؟ 🌸 گروهی از پیامبران بنی اسرائیل قبل از اسلام آمدند و معجزه ها و دلایل روشن هم آوردند و حتی چنین قربانی هم انجام دادند اما یهودی ها باز به آنها ایمان نیاوردند و حتی جمعی از پیامبران مانند حضرت یحیی علیه السلام را به قتل رساندند. سپس می فرماید: فإن کذبوک فقد کذب رسل من قبلك جاءوا بالبينات و الزبر و الكتاب المنیر: پس اگر تو را تکذیب کردند این چیز تازه ای نیست زیرا انبیاى قبل از تو نیز که همراه با دلایل روشن و نوشته ها و کتاب روشنگر آمده بودند هم تکذیب شدند. 🔹 پيام های آیات183و184سوره آل عمران 🔹 ✅ فرار از را با عناوین مذهبى توجیه نكنید. ✅ ، موسى را آخرین پیامبر نمى دانستند، بلكه مى گفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پیامبر بعدى، چنین و چنان باشد. ✅ انسانى كه روحیه ى استكبارى پیدا كرد، هم به تهمت مى زند؛ «انّ اللّه عهد الینا» و هم تسلیم هیچ پیامبرى نمى شود؛ «ألاّ نؤمن لرسول» و هم توقّع دارد كه معجزه ها، مطابق تمایلات و خواسته هاى او باشد. ✅ ، تاریخى بس طولانى دارد. ✅ سوابق هر گروه و ملّتى، بهترین گواه بر صدق یا كذب ادّعاى آنهاست. ✅ بهانه تراشى ، در طول تاریخ شبیه هم است. ✅ بر گناهِ نیاكان، سبب شریک شدن در جرم آنان است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 أَلَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِى بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (183) فإن كذبوك فقد كذب رسل من قبلك جاءوا بالبينات و الزبر و الكتاب المنیر (184) 🍀 ترجمه: كسانى كه گفتند: همانا خداوند از ما پیمان گرفته كه به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم، مگر آنكه یک قربانى براى ما بیاورد، كه آتش آن را بخورد! بگو: قطعاً پیامبرانى قبل از من، با دلايلى روشن و با همین (پیشنهادى) كه گفتید، براى شما آمدند، پس اگر راست مى گویید چرا آنان را كشتید؟ (183) پس اگر تو را تکذیب کردند قطعاً انبیای قبل از تو که همراه با دلایل روشن و نوشته ها و کتاب روشنگر آمده بودند هم تکذیب شدند. (184) 🌷 : پیمان 🌷 : ايمان نياوريم 🌷 : براى ما بیاورد 🌷 : در اصل به معنی نزدیک شدن است و آن هر کار خیری است که آدمی به وسیله آن به خدا نزدیک می شود. ذبح حیوانات حلال گوشت در مناسبت های دینی هم قربان گفته می شود. 🌷 : آن را بخورد 🌷 : آتش 🌷 : پیامبران 🌷 : دلایل روشن 🌷 : راست می گویید 🌷 : تو را تکذیب کردند 🌷 : تکذیب شد 🌷 : جمع زبور است کتاب حکمت و اخلاق را زبور می گویند. 🌷 : روشنگر 🔴 : جمعی از بزرگان یهود به حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و گفتند: تو ادعا می کنی که خداوند تو را به سوی ما فرستاده و کتابی هم بر تو نازل کرده است، در حالی که در تورات از ما پیمان گرفته است به کسی که ادعای نبوت کند، ایمان نیاوریم مگر اینکه برای ما حیوانی را قربانی کند و آتش (صاعقه ای) از آسمان بیاید و آن را بسوزاند اگر تو نیز چنین کنی ما به تو ایمان خواهیم آورد این دو آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت. 🌸 برای اینکه را قبول نکنند، بهانه های عجیبی می آوردند از جمله همان است که در شأن نزول در بالا به آن اشاره شد. ألذين قالوا إن الله عهد إلينا ألا نؤمن لرسول حتى يأتينا بقربان تأكله النار: کسانی که گفتند: همانا خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم، مگر آنکه یک قربانی برای ما بیاورد، که آتش آن را بخورد! در پاسخ این بهانه جویی ها به پیامبر اسلام می فرماید: قل قد جآءكم رسل من قبلى بالبينات و بالذى قلتم فلم قتلتموهم إن کنتم صادقین: بگو: قطعاً پیامبرانی قبل از من، با دلایلی روشن و با همین (پیشنهادی) که گفتید، برای شما آمدند، پس اگر راست می گویید چرا آنان را کشتید؟ 🌸 گروهی از پیامبران بنی اسرائیل قبل از اسلام آمدند و معجزه ها و دلایل روشن هم آوردند و حتی چنین قربانی هم انجام دادند اما یهودی ها باز به آنها ایمان نیاوردند و حتی جمعی از پیامبران مانند حضرت یحیی علیه السلام را به قتل رساندند. سپس می فرماید: فإن کذبوک فقد کذب رسل من قبلك جاءوا بالبينات و الزبر و الكتاب المنیر: پس اگر تو را تکذیب کردند این چیز تازه ای نیست زیرا انبیاى قبل از تو نیز که همراه با دلایل روشن و نوشته ها و کتاب روشنگر آمده بودند هم تکذیب شدند. 🔹 پيام های آیات183و184سوره آل عمران 🔹 ✅ فرار از را با عناوین مذهبى توجیه نكنید. ✅ ، موسى را آخرین پیامبر نمى دانستند، بلكه مى گفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پیامبر بعدى، چنین و چنان باشد. ✅ انسانى كه روحیه ى استكبارى پیدا كرد، هم به تهمت مى زند؛ «انّ اللّه عهد الینا» و هم تسلیم هیچ پیامبرى نمى شود؛ «ألاّ نؤمن لرسول» و هم توقّع دارد كه معجزه ها، مطابق تمایلات و خواسته هاى او باشد. ✅ ، تاریخى بس طولانى دارد. ✅ سوابق هر گروه و ملّتى، بهترین گواه بر صدق یا كذب ادّعاى آنهاست. ✅ بهانه تراشى ، در طول تاریخ شبیه هم است. ✅ بر گناهِ نیاكان، سبب شریک شدن در جرم آنان است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم بَلِ اللَّهُ يُزَكّىِ مَن يَشَآءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً (49) انظر کیف یفترون علی الله الکذب و کفی به إثما مبينا(50) 🍀 ترجمه: آیا به كسانى كه خود را به پاکی می ستایند، ننگریستی؟ بلكه خداوند، هر كسی را بخواهد پاک مى گرداند و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ظلم قرار نمى گیرند. (49) بنگر چگونه بر خدا دروغ می بندند! و همین گناه آشکار برای آنان بس است. (50) 🌷 : آیا ننگریستی 🌷 : خود را به پاکى مى ستايند 🌷 : پاک می گرداند 🌷 : رشته میان هسته خرما 🌷 : نگاه کن، بنگر 🌷 : دروغ می بندند 🌷 : دروغ 🌷 : کافی است، بس است 🌷 : گناه- به چیزی گفته می شود که انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. 🌷 : آشکار 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. جمعی از مى گفتند: ما پسران خدا و دوستان او هستیم و اطفال خود را نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آوردند و گفتند: یا محمد آیا اینان دارای گناه می باشند؟ پیامبر فرمود:نه ، سپس گفتند: ما نیز مانند این ها هیچ گناهی نداشته و پاک می باشیم زیرا هر گناهی که در روز مرتکب شویم در شب از طرف چشم پوشی می شود و هر گناهی که در شب مرتکب شویم. در روز چشم پوشی می گردد سپس این آیه و آیه بعدی نازل شد. 🌸 در این آیه به یکی از صفات ناپسند اشاره شده که گریبانگیر بسیاری از افراد و ملت ها می شود و آن و خود را پاک نشان دادن و فضیلت برای خود ساختن است که قرآن به پیامبر می فرماید: ألم تر إلى الذين يزكون أنفسهم: آیا به کسانی که خود را به پاکی می ستایند، ننگریستی؟ سپس می فرماید: بل الله یزکی من یشاء: بلکه خداوند، هر کسی را بخواهد پاک می گرداند. و تنها اوست که از روی بدون کم و زیاد، افراد را طبق شایستگی هایی که دارند، مدح و ستایش می کند و هرگز به هیچ کسی ذره ای نخواهد شد که می فرماید: و لا یظلمون فتیلا: و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ظلم قرار نمی گیرند. در حقیقت فضیلت چیزی است که آن را فضیلت بداند نه آنچه خودستایان برای خود از روی خودخواهی قائل می شوند و به خود و دیگران ستم می کنند. 🌸 و خویشتن را بى عیب دانستن و خود را برگزیده و ممتاز دیدن، مورد نكوهش قرآن است، چنانكه مى فرماید: «فلا تزكّوا انفسكم هو اعلم بمن اتّقى» از خود ستایش نكنید، داناتر است كه متّقى كیست. حضرت على علیه السلام در خطبه ى «همام» یكى از نشانه هاى متّقین را این مى داند كه هرگاه ستایش شوند، مى ترسند. خود برتربینی که خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا می دانستند بزرگترین افترا بر خداست چون خداوند هیچ فرزندی ندارد و همه در نزد خداوند برابرند و امتیاز تقواست. در آیه بعد برتری طلبی ها را یک نوع افترا و دروغ به خدا بستن و گناه بزرگ و آشکار معرفی می کند که می فرماید: انظر کیف یفترون علی الله الکذب و کفی به إثما مبينا: بنگر چگونه بر خدا دروغ می بندند! و همین گناه آشکار برای آنان بس است. 🔹 پيام های آیات49و50سوره نساء 🔹 ✅ موظف به شناخت و ارزیابی اعمال و عقاید اهل کتاب است. ✅ تزکیه ی نابجای نفس و خود را مقرب درگاه خدا دانستن، افترا بر و مانع رشد است. ✅ كه برخاسته از غرور و بزرگ بینى است، جایز نیست. ✅ تزكیه اى ارزش دارد كه بر اساس دستورات الهى باشد، نه ارشادات بشرى. ✅ كیفرهاى ، نتیجه اعمال ناپسند انسان است، نه ظلم خدا. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 🌸 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم بَلِ اللَّهُ يُزَكّىِ مَن يَشَآءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً (49) انظر کیف یفترون علی الله الکذب و کفی به إثما مبينا(50) 🍀 ترجمه: آیا به كسانى كه خود را به پاکی می ستایند، ننگریستی؟ بلكه خداوند، هر كسی را بخواهد پاک مى گرداند و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ظلم قرار نمى گیرند. (49) بنگر چگونه بر خدا دروغ می بندند! و همین گناه آشکار برای آنان بس است. (50) 🌷 : آیا ننگریستی 🌷 : خود را به پاکى مى ستايند 🌷 : پاک می گرداند 🌷 : رشته میان هسته خرما 🌷 : نگاه کن، بنگر 🌷 : دروغ می بندند 🌷 : دروغ 🌷 : کافی است، بس است 🌷 : گناه- به چیزی گفته می شود که انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. 🌷 : آشکار 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. جمعی از مى گفتند: ما پسران خدا و دوستان او هستیم و اطفال خود را نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آوردند و گفتند: یا محمد آیا اینان دارای گناه می باشند؟ پیامبر فرمود:نه ، سپس گفتند: ما نیز مانند این ها هیچ گناهی نداشته و پاک می باشیم زیرا هر گناهی که در روز مرتکب شویم در شب از طرف چشم پوشی می شود و هر گناهی که در شب مرتکب شویم. در روز چشم پوشی می گردد سپس این آیه و آیه بعدی نازل شد. 🌸 در این آیه به یکی از صفات ناپسند اشاره شده که گریبانگیر بسیاری از افراد و ملت ها می شود و آن و خود را پاک نشان دادن و فضیلت برای خود ساختن است که قرآن به پیامبر می فرماید: ألم تر إلى الذين يزكون أنفسهم: آیا به کسانی که خود را به پاکی می ستایند، ننگریستی؟ سپس می فرماید: بل الله یزکی من یشاء: بلکه خداوند، هر کسی را بخواهد پاک می گرداند. و تنها اوست که از روی بدون کم و زیاد، افراد را طبق شایستگی هایی که دارند، مدح و ستایش می کند و هرگز به هیچ کسی ذره ای نخواهد شد که می فرماید: و لا یظلمون فتیلا: و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ظلم قرار نمی گیرند. در حقیقت فضیلت چیزی است که آن را فضیلت بداند نه آنچه خودستایان برای خود از روی خودخواهی قائل می شوند و به خود و دیگران ستم می کنند. 🌸 و خویشتن را بى عیب دانستن و خود را برگزیده و ممتاز دیدن، مورد نكوهش قرآن است، چنانكه مى فرماید: «فلا تزكّوا انفسكم هو اعلم بمن اتّقى» از خود ستایش نكنید، داناتر است كه متّقى كیست. حضرت على علیه السلام در خطبه ى «همام» یكى از نشانه هاى متّقین را این مى داند كه هرگاه ستایش شوند، مى ترسند. خود برتربینی که خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا می دانستند بزرگترین افترا بر خداست چون خداوند هیچ فرزندی ندارد و همه در نزد خداوند برابرند و امتیاز تقواست. در آیه بعد برتری طلبی ها را یک نوع افترا و دروغ به خدا بستن و گناه بزرگ و آشکار معرفی می کند که می فرماید: انظر کیف یفترون علی الله الکذب و کفی به إثما مبينا: بنگر چگونه بر خدا دروغ می بندند! و همین گناه آشکار برای آنان بس است. 🔹 پيام های آیات49و50سوره نساء 🔹 ✅ موظف به شناخت و ارزیابی اعمال و عقاید اهل کتاب است. ✅ تزکیه ی نابجای نفس و خود را مقرب درگاه خدا دانستن، افترا بر و مانع رشد است. ✅ كه برخاسته از غرور و بزرگ بینى است، جایز نیست. ✅ تزكیه اى ارزش دارد كه بر اساس دستورات الهى باشد، نه ارشادات بشرى. ✅ كیفرهاى ، نتیجه اعمال ناپسند انسان است، نه ظلم خدا. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَِئك مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّديقِينَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصاَّلِحِينَ وَ حَسُنَ أُوْلئَِكَ رَفِيقاً (69) ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيما (70) ً 🍀 ترجمه: و هر کسی كه از خدا و پیامبر اطاعت كند، پس همنشين كسانى خواهد بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان. و آنها رفیق ‏هاى خوبى هستند. (69) این فضل و بخشش از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن کافی است. (70) 🌷 : نعمت داده است 🌷 : بر آنها 🌷 : پیامبران 🌷 : جمع صدیق است و آن کسی است که قول و عمل و زندگی اش صدق و راست باشد. 🌷 : بخشش 🌷 : کافی است 🌷 : دانا 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. يکی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نام ثوبان که نسبت به محبت و علاقه شدیدی داشت، روزی با حال پریشان خدمت پیامبر رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علت ناراحتی او را پرسید. در جواب عرض کرد: امروز در این فکر فرو رفته بودم که فردای قیامت اگر من اهل بهشت باشم، در مقام جایگاه شما نخواهم بود و اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است و بنابراین در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد با این حال چرا افسرده نباشم؟ که آیات 69 و 70 سوره نساء نازل شد. 🌸 آیات 69 و 70 بشارتی است برای افراد مطیع پروردگار و مطیع پیامبر که در نیز همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود. که آیه 69 سوره نساء مى فرمايد: و من يطع الله و الرسول فأولئك مع الذين أنعم الله عليهم: و هر کسی که از خدا و پیامبر اطاعت کند پس همنشین کسانی خواهد بود که خداوند بر آنان نعمت داده است. بر طبق این آیه راه رسیدن به اطاعت از خداوند و پیامبر است. یعنی هر چه دستور داده شده بدون چون و چرا اطاعت کنیم. هر کسی به دستوراتی مانند نماز ، روزه ، حجاب ، پرهیز از نگاه به محرمات و سایر دستورات عمل کند قطعا جزو افراد بهشتی خواهد بود. سپس در ادامه آیه به چهار گروه اشاره می کند که می فرماید: من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحين: از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان 1⃣ : فرستادگان مخصوص خداوند که نخستین گام را برای هدایت و رهبری مردم و دعوت به صراط مستقیم بر می دارند. 2⃣ : کسانی که هم در سخن راست می گویند و هم با عمل و رفتار درست گفتار خود را اثبات می کنند و نشان می دهند که مدعی ایمان نیستند بلکه به راستی به فرمان های الهی ایمان دارند. در روایات بهترین نمونه صدیقان، امامان معصوم علیه السلام و صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معرفی شده اند. 3⃣ : کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهی و یا افراد برجسته ای که روز قیامت شاهد اعمال انسان ها هستند. 4⃣ : افراد شایسته ای که با انجام کارهای مثبت و سازنده و مفید و اطاعت از دستورات پیامبران به مقامات برجسته ای رسیده اند. 🌸 سپس می فرماید: و حسن اولئک رفیقا: و آنها رفیق های خوبی هستند. از این عبارت این حقیقت به روشنی استفاده می شود که موضوع معاشران خوب و همنشین های با ارزش به قدری اهمیت دارد که حتی در برای تکمیل نعمت های بهشتی این نعمت بزرگ به اطاعت کنندگان داده می شود. سپس در آیه بعد برای بیان اهمیت با پیامبران و برگزیدگان الهی که نعمت بسیار بزرگی است مى فرمايد: ذلك الفضل من الله و كفى بالله عليما: اين فضل و بخشش از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن کافی است. از حال بندگان و اعمال آنها آگاه است و همین کافی است. 🔹 پيام های آیات69و70سوره نساء 🔹 ✅ قرار گرفتن در راه انبیا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از دستورات و به دست نمى ‏‌آید. ✅ ، انبیا، شهدا، صدّیقان و صالحانند. رفقاى دنیایى را هم باید با همین خصلت ها گزینش كرد. ✅ از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحید، منافاتى ندارد. ✅ اطاعت از پیامبر، همجوارى با همه ‏ى انبیاست. چون همه یک نورند و یک هدف دارند و اطاعت از یكى، همراه شدن با همه است. ✅ آگاه بودن ، بهترین عامل تشویق براى انجام وظیفه است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَِئك مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّديقِينَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصاَّلِحِينَ وَ حَسُنَ أُوْلئَِكَ رَفِيقاً (69) ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيما (70) ً 🍀 ترجمه: و هر کسی كه از خدا و پیامبر اطاعت كند، پس همنشين كسانى خواهد بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان. و آنها رفیق ‏هاى خوبى هستند. (69) این فضل و بخشش از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن کافی است. (70) 🌷 : نعمت داده است 🌷 : بر آنها 🌷 : پیامبران 🌷 : جمع صدیق است و آن کسی است که قول و عمل و زندگی اش صدق و راست باشد. 🌷 : بخشش 🌷 : کافی است 🌷 : دانا 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. يکی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نام ثوبان که نسبت به محبت و علاقه شدیدی داشت، روزی با حال پریشان خدمت پیامبر رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علت ناراحتی او را پرسید. در جواب عرض کرد: امروز در این فکر فرو رفته بودم که فردای قیامت اگر من اهل بهشت باشم، در مقام جایگاه شما نخواهم بود و اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است و بنابراین در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد با این حال چرا افسرده نباشم؟ که آیات 69 و 70 سوره نساء نازل شد. 🌸 آیات 69 و 70 بشارتی است برای افراد مطیع پروردگار و مطیع پیامبر که در نیز همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود. که آیه 69 سوره نساء مى فرمايد: و من يطع الله و الرسول فأولئك مع الذين أنعم الله عليهم: و هر کسی که از خدا و پیامبر اطاعت کند پس همنشین کسانی خواهد بود که خداوند بر آنان نعمت داده است. بر طبق این آیه راه رسیدن به اطاعت از خداوند و پیامبر است. یعنی هر چه دستور داده شده بدون چون و چرا اطاعت کنیم. هر کسی به دستوراتی مانند نماز ، روزه ، حجاب ، پرهیز از نگاه به محرمات و سایر دستورات عمل کند قطعا جزو افراد بهشتی خواهد بود. سپس در ادامه آیه به چهار گروه اشاره می کند که می فرماید: من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحين: از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان 1⃣ : فرستادگان مخصوص خداوند که نخستین گام را برای هدایت و رهبری مردم و دعوت به صراط مستقیم بر می دارند. 2⃣ : کسانی که هم در سخن راست می گویند و هم با عمل و رفتار درست گفتار خود را اثبات می کنند و نشان می دهند که مدعی ایمان نیستند بلکه به راستی به فرمان های الهی ایمان دارند. در روایات بهترین نمونه صدیقان، امامان معصوم علیه السلام و صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معرفی شده اند. 3⃣ : کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهی و یا افراد برجسته ای که روز قیامت شاهد اعمال انسان ها هستند. 4⃣ : افراد شایسته ای که با انجام کارهای مثبت و سازنده و مفید و اطاعت از دستورات پیامبران به مقامات برجسته ای رسیده اند. 🌸 سپس می فرماید: و حسن اولئک رفیقا: و آنها رفیق های خوبی هستند. از این عبارت این حقیقت به روشنی استفاده می شود که موضوع معاشران خوب و همنشین های با ارزش به قدری اهمیت دارد که حتی در برای تکمیل نعمت های بهشتی این نعمت بزرگ به اطاعت کنندگان داده می شود. سپس در آیه بعد برای بیان اهمیت با پیامبران و برگزیدگان الهی که نعمت بسیار بزرگی است مى فرمايد: ذلك الفضل من الله و كفى بالله عليما: اين فضل و بخشش از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن کافی است. از حال بندگان و اعمال آنها آگاه است و همین کافی است. 🔹 پيام های آیات69و70سوره نساء 🔹 ✅ قرار گرفتن در راه انبیا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از دستورات و به دست نمى ‏‌آید. ✅ ، انبیا، شهدا، صدّیقان و صالحانند. رفقاى دنیایى را هم باید با همین خصلت ها گزینش كرد. ✅ از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحید، منافاتى ندارد. ✅ اطاعت از پیامبر، همجوارى با همه ‏ى انبیاست. چون همه یک نورند و یک هدف دارند و اطاعت از یكى، همراه شدن با همه است. ✅ آگاه بودن ، بهترین عامل تشویق براى انجام وظیفه است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 و َإِنَّ مِنكُمْ لَمَنْ لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِن أَصاَبَتْكُم مُّصِيَبةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَىَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدا (72) و لئن أصابكم فضل من الله ليقولن كأن لم تكن بينكم و بينه مودة يا ليتنى كنت معهم فأفوز فوزا عظيما (73) ً 🍀 ترجمه: و همانا از شما كسانی هستند كه كُندى و سستی مى کنند، پس اگر به شما مصیبتی برسد، مى گوید: خدا به من نعمت داده كه همراه آنان نبودم تا شاهد ( مصیبت) نباشم. (72) و اگر فضلی از سوی خداوند به شما برسد، آن چنان که گویا میان شما و او هرگز دوستی نبوده خواهد گفت: ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ می رسیدم. (73) 🌷 : از شما 🌷 : از ریشه ى «بطو» به معناى كُندى است. به گفته اهل لغت، «بطوء» هم حركت كند است و هم دیگران را به كندى در حركت فراخواندن. 🌷 : به شما برسد 🌷 : نعمت داد 🌷 : ميان شما و او 🌷 : دوستى 🌷 : اى کاش 🌷 : بودم 🌷 : همراه آنان 🌷 : رستگاری 🌷 : بزرگ 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. به نقل روایات این آیات درباره نازل شده است زیرا آنان مسلمانان را از حضور در میدان جنگ باز می داشتند و اگر شهادت یا اسارت یا زخمی به رزمندگان وارد می شد آنان را مورد شماتت قرار می دادند. و اگر رزمندگان پیروز می شدند و غنایم جنگی به دست می آوردند حسرت می خوردند کاش با آنها بودند. 🌸 در این آیات خطر دشمنان داخلی و عوامل نفوذی و منافقان مطرح شده است. حقیقت و ایمان واقعی آدم ها در حوادث است که بروز می کند و برای نمونه جنگ، سنگ محک ایمان واقعی آدم هاست. که می فرماید: و إن منكم لمن ليبطئن: و همانا از شما کسانی هستند که کندی و سستی می کند. این افراد تلاش می کنند تا از شرکت در صفوف مجاهدان در راه خودداری کنند و علاوه بر آن تلاش می کنند تا از حضور رزمندگان در جبهه جلوگیری کنند. سپس می فرماید: فإن أصابتكم مصيبة: پس اگر به شما مصیبتی برسد. هنگامی که مجاهدان از میدان جنگ باز می گردند و یا اگر اخبار میدان جنگ به آنها برسد در صورتی که اگر رزمندگان به رسیده باشند یا اسارت و زخم هایی بر آنها وارد شده باشد فرد منافق از اینکه با آنها نبوده خوشحال می شود و قال قد أنعم الله على إذ لم أكن معهم شهيدا: مى گوید: خدا به من نعمت داده که همراه آنان نبودم تا شاهد مصیبت نباشم. 🌸 سپس در آیه 73 سوره نساء مى فرمايد: و لئن أصابكم فضل من الله ليقولن كأن لم تكن بينكم و بينه مودة يا ليتنى كنت معهم فأفوز فوزا عظيما: و اگر فضلی از سوی به شما برسد، آن چنان که گویا میان شما و او هرگز دوستی نبوده خواهد گفت: ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ می رسیدم. روشن است کسی که شهادت در راه خدا را یک نوع بلا می داند و نرسیدن به شهادت را نعمت می داند پیروزی و رستگاری بزرگ از دید او پیروزی مادی و به دست آوردن غنایم جنگی است. هدفشان منفعت اندیشی است و این منفعت اندیشی است که آدمی را به نفاق می کشاند. 🔹 پيام های آیات72و73سوره نساء 🔹 ✅ هاى_جنگ، وسیله ى خوبى براى شناخت افراد ضعیف الایمان و منافقان است. ✅ ، از افكار و گفتار منافقان پرده برمى دارد. ✅ ، عامل تضعیف روحیّه ى مسلمانان هستند پس باید آنان را شناخت و به جبهه نفرستاد. ✅ ، عدم شركت در جنگ، فرار از جبهه و نجات از مرگ را رمز موفّقیت و سعادت مى دانند. ✅ هر رفاهى، مصون ماندنى و لطف و نعمت خدا نیست. ✅ پیروزی در جنگ و غنایم آن، از فضل است. ✅ به خاطر منافع دنیوی، منافقان را از دست می دهند. ✅ آنکه در غم های مؤمنان شريک نیست ولی می خواهد در بهره ها سهیم باشد، خصلتی از منافقان دارد. ✅ فقط به دنبال منافع شخصی هستند. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 و َإِنَّ مِنكُمْ لَمَنْ لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِن أَصاَبَتْكُم مُّصِيَبةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَىَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدا (72) و لئن أصابكم فضل من الله ليقولن كأن لم تكن بينكم و بينه مودة يا ليتنى كنت معهم فأفوز فوزا عظيما (73) ً 🍀 ترجمه: و همانا از شما كسانی هستند كه كُندى و سستی مى کنند، پس اگر به شما مصیبتی برسد، مى گوید: خدا به من نعمت داده كه همراه آنان نبودم تا شاهد ( مصیبت) نباشم. (72) و اگر فضلی از سوی خداوند به شما برسد، آن چنان که گویا میان شما و او هرگز دوستی نبوده خواهد گفت: ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ می رسیدم. (73) 🌷 : از شما 🌷 : از ریشه ى «بطو» به معناى كُندى است. به گفته اهل لغت، «بطوء» هم حركت كند است و هم دیگران را به كندى در حركت فراخواندن. 🌷 : به شما برسد 🌷 : نعمت داد 🌷 : ميان شما و او 🌷 : دوستى 🌷 : اى کاش 🌷 : بودم 🌷 : همراه آنان 🌷 : رستگاری 🌷 : بزرگ 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. به نقل روایات این آیات درباره نازل شده است زیرا آنان مسلمانان را از حضور در میدان جنگ باز می داشتند و اگر شهادت یا اسارت یا زخمی به رزمندگان وارد می شد آنان را مورد شماتت قرار می دادند. و اگر رزمندگان پیروز می شدند و غنایم جنگی به دست می آوردند حسرت می خوردند کاش با آنها بودند. 🌸 در این آیات خطر دشمنان داخلی و عوامل نفوذی و منافقان مطرح شده است. حقیقت و ایمان واقعی آدم ها در حوادث است که بروز می کند و برای نمونه جنگ، سنگ محک ایمان واقعی آدم هاست. که می فرماید: و إن منكم لمن ليبطئن: و همانا از شما کسانی هستند که کندی و سستی می کند. این افراد تلاش می کنند تا از شرکت در صفوف مجاهدان در راه خودداری کنند و علاوه بر آن تلاش می کنند تا از حضور رزمندگان در جبهه جلوگیری کنند. سپس می فرماید: فإن أصابتكم مصيبة: پس اگر به شما مصیبتی برسد. هنگامی که مجاهدان از میدان جنگ باز می گردند و یا اگر اخبار میدان جنگ به آنها برسد در صورتی که اگر رزمندگان به رسیده باشند یا اسارت و زخم هایی بر آنها وارد شده باشد فرد منافق از اینکه با آنها نبوده خوشحال می شود و قال قد أنعم الله على إذ لم أكن معهم شهيدا: مى گوید: خدا به من نعمت داده که همراه آنان نبودم تا شاهد مصیبت نباشم. 🌸 سپس در آیه 73 سوره نساء مى فرمايد: و لئن أصابكم فضل من الله ليقولن كأن لم تكن بينكم و بينه مودة يا ليتنى كنت معهم فأفوز فوزا عظيما: و اگر فضلی از سوی به شما برسد، آن چنان که گویا میان شما و او هرگز دوستی نبوده خواهد گفت: ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ می رسیدم. روشن است کسی که شهادت در راه خدا را یک نوع بلا می داند و نرسیدن به شهادت را نعمت می داند پیروزی و رستگاری بزرگ از دید او پیروزی مادی و به دست آوردن غنایم جنگی است. هدفشان منفعت اندیشی است و این منفعت اندیشی است که آدمی را به نفاق می کشاند. 🔹 پيام های آیات72و73سوره نساء 🔹 ✅ هاى_جنگ، وسیله ى خوبى براى شناخت افراد ضعیف الایمان و منافقان است. ✅ ، از افكار و گفتار منافقان پرده برمى دارد. ✅ ، عامل تضعیف روحیّه ى مسلمانان هستند پس باید آنان را شناخت و به جبهه نفرستاد. ✅ ، عدم شركت در جنگ، فرار از جبهه و نجات از مرگ را رمز موفّقیت و سعادت مى دانند. ✅ هر رفاهى، مصون ماندنى و لطف و نعمت خدا نیست. ✅ پیروزی در جنگ و غنایم آن، از فضل است. ✅ به خاطر منافع دنیوی، منافقان را از دست می دهند. ✅ آنکه در غم های مؤمنان شريک نیست ولی می خواهد در بهره ها سهیم باشد، خصلتی از منافقان دارد. ✅ فقط به دنبال منافع شخصی هستند. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش1 🌸 إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِى أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنْتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيَها فَأُولَِئكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِيرا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً (98) فَأُوْلَِئكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوَّاً غَفُورا (99) ً 🍀 ترجمه: قطعا كسانى كه فرشتگان، جان آنها را می گیرند، در حالى كه بر خودشان ستم كرده اند، از آنان مى پرسند: شما در چه وضعى بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم. فرشتگان (در پاسخ) گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن هجرت كنید؟ پس آنان، جایگاهشان جهنم است و بد سرانجامى است. (97) جز مردان و زنان و كودكان مستضعف كه توانایی چاره جویى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى یابند. (98) پس آنانند كه امید است خداوند آنان را مورد عفو قرار دهد و خداوند همواره بخشاینده و بسیار آمرزنده است. (99) 🌷 : از توفی می آید یعنی دریافت کامل - به این خاطر وقتی کسی می میرد می گویند وفات کرده زیرا فرشتگان روح او را به طور کامل از جسم می گیرند و دریافت می کنند 🌷 : فرشتگان 🌷 : خودشان 🌷 : زمين 🌷 : وسيع - پهناور 🌷 : آنان 🌷 : جايگاه آنان 🌷 : سر انجام 🌷 : مردان 🌷 : زنان 🌷 : کودکان 🌷 : تدبير - چاره اندیشی 🌷 : راه 🌷 : امید است 🌷 : عفو کننده، بخشاینده 🌷 : بسیار آمرزنده 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. قبل از آغاز سران قريش اخطار كردند كه همه ی افراد ساكن كه آمادگى براى شركت در ميدان دارند، بايد براى جنگ با مسلمانان حركت كنند و هر كسی مخالفت كند خانه ی او ويران و اموالش مصادره مى‌ شود، به دنبال اين تهديد، عدّه‌ اى از افرادى كه ظاهراً آورده بودند ولى به خاطر علاقه شديد به خانه و زندگى و اموال خود حاضر به مهاجرت با صلی الله علیه و آله و سلم نشده بودند، نيز با بت‌ پرستان به سوى ميدان جنگ حركت كردند، و در ميدان در صفوف مشركان ايستادند و از كمى نفرات مسلمانان به شک و ترديد افتادند و سرانجام در اين ميدان كشته شدند، پس از این ماجرا این آیات نازل گرديد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش1 🌸 إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِى أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنْتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيَها فَأُولَِئكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِيرا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً (98) فَأُوْلَِئكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوَّاً غَفُورا (99) ً 🍀 ترجمه: قطعا كسانى كه فرشتگان، جان آنها را می گیرند، در حالى كه بر خودشان ستم كرده اند، از آنان مى پرسند: شما در چه وضعى بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم. فرشتگان (در پاسخ) گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن هجرت كنید؟ پس آنان، جایگاهشان جهنم است و بد سرانجامى است. (97) جز مردان و زنان و كودكان مستضعف كه توانایی چاره جویى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى یابند. (98) پس آنانند كه امید است خداوند آنان را مورد عفو قرار دهد و خداوند همواره بخشاینده و بسیار آمرزنده است. (99) 🌷 : از توفی می آید یعنی دریافت کامل - به این خاطر وقتی کسی می میرد می گویند وفات کرده زیرا فرشتگان روح او را به طور کامل از جسم می گیرند و دریافت می کنند 🌷 : فرشتگان 🌷 : خودشان 🌷 : زمين 🌷 : وسيع - پهناور 🌷 : آنان 🌷 : جايگاه آنان 🌷 : سر انجام 🌷 : مردان 🌷 : زنان 🌷 : کودکان 🌷 : تدبير - چاره اندیشی 🌷 : راه 🌷 : امید است 🌷 : عفو کننده، بخشاینده 🌷 : بسیار آمرزنده 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. قبل از آغاز سران قريش اخطار كردند كه همه ی افراد ساكن كه آمادگى براى شركت در ميدان دارند، بايد براى جنگ با مسلمانان حركت كنند و هر كسی مخالفت كند خانه ی او ويران و اموالش مصادره مى‌ شود، به دنبال اين تهديد، عدّه‌ اى از افرادى كه ظاهراً آورده بودند ولى به خاطر علاقه شديد به خانه و زندگى و اموال خود حاضر به مهاجرت با صلی الله علیه و آله و سلم نشده بودند، نيز با بت‌ پرستان به سوى ميدان جنگ حركت كردند، و در ميدان در صفوف مشركان ايستادند و از كمى نفرات مسلمانان به شک و ترديد افتادند و سرانجام در اين ميدان كشته شدند، پس از این ماجرا این آیات نازل گرديد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش1 🌸 إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِى أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنْتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيَها فَأُولَِئكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِيرا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً (98) فَأُوْلَِئكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوَّاً غَفُورا (99) ً 🍀 ترجمه: قطعا كسانى كه فرشتگان، جان آنها را می گیرند، در حالى كه بر خودشان ستم كرده اند، از آنان مى پرسند: شما در چه وضعى بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم. فرشتگان (در پاسخ) گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن هجرت كنید؟ پس آنان، جایگاهشان جهنم است و بد سرانجامى است. (97) جز مردان و زنان و كودكان مستضعف كه توانایی چاره جویى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى یابند. (98) پس آنانند كه امید است خداوند آنان را مورد عفو قرار دهد و خداوند همواره بخشاینده و بسیار آمرزنده است. (99) 🌷 : از توفی می آید یعنی دریافت کامل - به این خاطر وقتی کسی می میرد می گویند وفات کرده زیرا فرشتگان روح او را به طور کامل از جسم می گیرند و دریافت می کنند 🌷 : فرشتگان 🌷 : خودشان 🌷 : زمين 🌷 : وسيع - پهناور 🌷 : آنان 🌷 : جايگاه آنان 🌷 : سر انجام 🌷 : مردان 🌷 : زنان 🌷 : کودکان 🌷 : تدبير - چاره اندیشی 🌷 : راه 🌷 : امید است 🌷 : عفو کننده، بخشاینده 🌷 : بسیار آمرزنده 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. قبل از آغاز سران قريش اخطار كردند كه همه ی افراد ساكن كه آمادگى براى شركت در ميدان دارند، بايد براى جنگ با مسلمانان حركت كنند و هر كسی مخالفت كند خانه ی او ويران و اموالش مصادره مى‌ شود، به دنبال اين تهديد، عدّه‌ اى از افرادى كه ظاهراً آورده بودند ولى به خاطر علاقه شديد به خانه و زندگى و اموال خود حاضر به مهاجرت با صلی الله علیه و آله و سلم نشده بودند، نيز با بت‌ پرستان به سوى ميدان جنگ حركت كردند، و در ميدان در صفوف مشركان ايستادند و از كمى نفرات مسلمانان به شک و ترديد افتادند و سرانجام در اين ميدان كشته شدند، پس از این ماجرا این آیات نازل گرديد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَأَنْ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُون (۴۹) أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (۵۰) َ 🍀 ترجمه: و میان آنان بر طبق آنچه خداوند نازل كرده حكم كن، و از هوس هاى آنان پیروى نكن، و از آنان بر حذر باش از این كه تو را از برخى از آنچه خداوند بر تو نازل كرده منحرف سازند. پس اگر آنان روى‏ گرداندند، پس بدان كه خداوند مى‏ خواهد آنان را به خاطر بعضی از گناهانشان مجازات كند، بى شک بسیارى از مردم فاسقند (۴۹) پس آیا داوری جاهلیّت را می‌خواهند؟ و برای قومی كه یقین دارند، چه كسی در داوری بهتر از خدا است؟ (۵۰) 🌷 : داوری کن 🌷 : هوا و هوس هایشان 🌷 : از آنان بر حذر باش 🌷 : تو را منحرف سازند 🌷 : روی گردانند 🌷 : گناهانشان 🌷 : می خواهند 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره مائده در مدینه نازل شده است. از ابن عباس نقل شده: جمعى از بزرگان توطئه كردند و گفتند: نزد محمد «صلّى اللّه عليه و آله» مى ‌رويم شايد بتوانيم او را از آيين خود منحرف سازيم، پس از اين، نزد «صلّى اللّه عليه و آله» آمدند و گفتند: ما دانشمندان و اشراف يهوديم و اگر ما از تو پيروى كنيم ساير يهوديان نيز به ما اقتدا مى ‌كنند ولى در ميان ما و جمعيّتى، نزاعى است اگر در اين نزاع به نفع ما داورى كنى ما به تو ايمان خواهيم آورد، «صلّى اللّه عليه و آله» قبول نکرد و از چنين قضاوتى كه عادلانه نبود خوددارى كرد و اين آيات نازل شد. 🌸 در اين آيات به پيامبر خود تأكيد مى‌ كند كه در ميان اهل یهود بر طبق حكم خداوند قضاوت کند و هرگز تسليم خواسته های نامشروع و هوس هاى یهود نشود که می فرماید: «وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ: و میان آنان بر طبق آنچه خداوند نازل کرده حکم کن، و از هوس های آنان پیروی نکن» سپس به «صلّى اللّه عليه و آله» هشدار مى‌ دهد « وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ: و از آنان بر حذر باش از این که تو را از برخی از آنچه خداوند بر تو نازل کرده منحرف سازند.» 🌸 و اگر اهل كتاب در برابر داورى عادلانه تو تسليم نشوند، بدان اين نشانه آن است كه ، آنها دامانشان را گرفته است و توفيق را از آنها سلب كرده است «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ: پس اگر آنان روی گرداندند، پس بدان که خداوند می خواهد آنان را به خاطر بعضی از گناهانشان مجازات کند.» و اگر آنها در راه باطل اين همه پافشارى مى ‌كنند، نگران نباش زيرا « وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ : و بی شک بسیاری از مردم فاسقند » 🌸 آيا اين ها كه مدّعى پيروى از كتاب های آسمانى هستند انتظار دارند با احكام جاهلى و قضاوت هاى آميخته با انواع تبعيضات در ميان آنها داورى كنى؟ که می فرماید: «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ: پس آیا داوری را می خواهند؟ » در حالى كه هيچ داورى براى قومى كه اهل يقين هستند، بالاتر و بهتر از حكم خدا نيست «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ : و برای قومی که یقین دارند، چه کسی در داوری بهتر از خدا است؟» 🔹 پيام های آیات ۴۹ و ۵۰ سوره مائده ✅ اساس و ، قانون خداست. ✅ علاوه بر مسلمانان، بر یهود و نصارا نیز ولایت دارد. ✅ در مسایل مهم و حیاتى، تكرار تذكّر ضرورى است. ✅ مراقب نفوذ فرهنگى باشیم. ✅ وقتى صلى الله علیه وآله باید از توطئه ‏هاى كفّار در بیم باشد، تكلیف دیگران روشن است. ✅ حتّى دست ‏برداشتن از بعضى احكام نشانه ‏ى پیروى از هوس هاى مردم است. ✅ روى‏ گردانى از داورى ، عامل سقوط و سبب عذاب الهى است. ✅ ریشه ‏ى اعراض كافران است، و گرنه در آیین الهى نقصى نیست. ✅ و انسان را به سوی فرهنگ جاهلیت می کشاند. ✅ زمان ، مخصوص یک دوران نیست، هر گاه که مردم از خدا جدا شوند، دوران جاهلیت است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَأَنْ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُون (۴۹) أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (۵۰) َ 🍀 ترجمه: و میان آنان بر طبق آنچه خداوند نازل كرده حكم كن، و از هوس هاى آنان پیروى نكن، و از آنان بر حذر باش از این كه تو را از برخى از آنچه خداوند بر تو نازل كرده منحرف سازند. پس اگر آنان روى‏ گرداندند، پس بدان كه خداوند مى‏ خواهد آنان را به خاطر بعضی از گناهانشان مجازات كند، بى شک بسیارى از مردم فاسقند (۴۹) پس آیا داوری جاهلیّت را می‌خواهند؟ و برای قومی كه یقین دارند، چه كسی در داوری بهتر از خدا است؟ (۵۰) 🌷 : داوری کن 🌷 : هوا و هوس هایشان 🌷 : از آنان بر حذر باش 🌷 : تو را منحرف سازند 🌷 : روی گردانند 🌷 : گناهانشان 🌷 : می خواهند 🔴 : این آیات همانند سایر آیات سوره مائده در مدینه نازل شده است. از ابن عباس نقل شده: جمعى از بزرگان توطئه كردند و گفتند: نزد محمد «صلّى اللّه عليه و آله» مى ‌رويم شايد بتوانيم او را از آيين خود منحرف سازيم، پس از اين، نزد «صلّى اللّه عليه و آله» آمدند و گفتند: ما دانشمندان و اشراف يهوديم و اگر ما از تو پيروى كنيم ساير يهوديان نيز به ما اقتدا مى ‌كنند ولى در ميان ما و جمعيّتى، نزاعى است اگر در اين نزاع به نفع ما داورى كنى ما به تو ايمان خواهيم آورد، «صلّى اللّه عليه و آله» قبول نکرد و از چنين قضاوتى كه عادلانه نبود خوددارى كرد و اين آيات نازل شد. 🌸 در اين آيات به پيامبر خود تأكيد مى‌ كند كه در ميان اهل یهود بر طبق حكم خداوند قضاوت کند و هرگز تسليم خواسته های نامشروع و هوس هاى یهود نشود که می فرماید: «وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ: و میان آنان بر طبق آنچه خداوند نازل کرده حکم کن، و از هوس های آنان پیروی نکن» سپس به «صلّى اللّه عليه و آله» هشدار مى‌ دهد « وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ: و از آنان بر حذر باش از این که تو را از برخی از آنچه خداوند بر تو نازل کرده منحرف سازند.» 🌸 و اگر اهل كتاب در برابر داورى عادلانه تو تسليم نشوند، بدان اين نشانه آن است كه ، آنها دامانشان را گرفته است و توفيق را از آنها سلب كرده است «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ: پس اگر آنان روی گرداندند، پس بدان که خداوند می خواهد آنان را به خاطر بعضی از گناهانشان مجازات کند.» و اگر آنها در راه باطل اين همه پافشارى مى ‌كنند، نگران نباش زيرا « وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ : و بی شک بسیاری از مردم فاسقند » 🌸 آيا اين ها كه مدّعى پيروى از كتاب های آسمانى هستند انتظار دارند با احكام جاهلى و قضاوت هاى آميخته با انواع تبعيضات در ميان آنها داورى كنى؟ که می فرماید: «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ: پس آیا داوری را می خواهند؟ » در حالى كه هيچ داورى براى قومى كه اهل يقين هستند، بالاتر و بهتر از حكم خدا نيست «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ : و برای قومی که یقین دارند، چه کسی در داوری بهتر از خدا است؟» 🔹 پيام های آیات ۴۹ و ۵۰ سوره مائده ✅ اساس و ، قانون خداست. ✅ علاوه بر مسلمانان، بر یهود و نصارا نیز ولایت دارد. ✅ در مسایل مهم و حیاتى، تكرار تذكّر ضرورى است. ✅ مراقب نفوذ فرهنگى باشیم. ✅ وقتى صلى الله علیه وآله باید از توطئه ‏هاى كفّار در بیم باشد، تكلیف دیگران روشن است. ✅ حتّى دست ‏برداشتن از بعضى احكام نشانه ‏ى پیروى از هوس هاى مردم است. ✅ روى‏ گردانى از داورى ، عامل سقوط و سبب عذاب الهى است. ✅ ریشه ‏ى اعراض كافران است، و گرنه در آیین الهى نقصى نیست. ✅ و انسان را به سوی فرهنگ جاهلیت می کشاند. ✅ زمان ، مخصوص یک دوران نیست، هر گاه که مردم از خدا جدا شوند، دوران جاهلیت است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
🌴 مادران_بی_اندیشه ⚠️ (عنکبوت /8-9) 📖 🏵روایات مختلفی در شان نزول آیه آمده که عصاره آنها یک چیز است و آن این که بعضی از مردانی که در مکه بودند ، ایمان و اسلام را پذیرفتند . (مثل سعدبن ابی وقاص و یا عیاش بن ابی ربیعه مخزومی ) 🌱 هنگامی که مادران آنها از این مساءله آگاه شدند تصمیم گرفتند که غذا نخورند و آب ننوشند تا فرزندانشان از اسلام باز گردند گرچه هیچ کدام از این مادران به گفته خود وفا نکردند و اعتصاب را شکستند ، 🏵 ولی آیه نازل شد و خط روشنی در بر خورد با پدر و مادر در زمینه مساءله ایمان و کفر به دست همگان داد . 👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۱ 📚 🌸 : در سال هاى نخستين بعثت پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و دعوت عمومى او، مسلمانان در سختی بودند قريش به قبایل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام، افراد وابسته خود را كه به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند. آن زمان تعداد مسلمانان بسیار کم بود، پيامبر براى حفظ اين دسته كوچک، و تهيّه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پيش گرفتند، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و اين مهاجرت، مهاجرت اوّل نام گرفت. 🌸 چيزى نگذشت كه «جعفر بن ابی طالب» و جمعى ديگر از هم به حبشه رفتند و يک جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از ٨٢ نفر مرد و عدّه ی قابل ملاحظه‌ اى زن و كودک تشكيل مى‌ شد به وجود آوردند. بت‌ پرستان قریش براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شدند، و دو نفر يعنى «عمرو عاص» و «عمارة بن وليد» را با هداياى فراوانى به پیش فرستادند. «عمرو عاص» با نجّاشى چنين گفت: «ما فرستادگان بزرگان مكّه ‌ايم، تعدادى از جوانان در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‌اند و از آيين نياكان خود برگشته و آشوب به پا كرده و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند، ما از آن مى‌ ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‌ گرى زنند، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. 🌸 گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان گفتگو نکنم نمى‌ توانم در اين زمينه سخن بگويم! روز ديگرى در يک جلسه مهمّ كه اطرافيان نجّاشى و جمعى از علمای مسيحى و «جعفر بن أبی طالب» به عنوان نمايندگى مسلمانان، و نمايندگان قريش، حضور داشتند، نجّاشى پس از سخنان عمرو عاص و عمرو بن ولید رو به جعفر كرد و از او خواست كه سخن بگوید. پس از اداى احترام چنين گفت:نخست از اين ها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقی بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى ‌طلبند؟ عمرو گفت: نه ما هيچ گونه مطالبه‌ اى از شما نداريم. جعفر گفت: آيا خونى از شما ريخته‌ ايم؟ كه آن را از ما مى ‌طلبيد؟ عمرو گفت: نه چنين چيزى در كار نيست. 🌸 سپس جعفر رو به نجّاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت ‌پرستى مى ‌كرديم، گوشت مردار مى ‌خورديم، انواع كارهاى زشت انجام مى ‌داديم، قطع رحم مى ‌كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم، و نيرومندان ما حقّ ضعيفان را مى ‌خوردند! ولى پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شریک را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوييم، به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمک نماييم. نجاشى گفت: عيسى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود! 🌸 سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى! و سپس شروع به خواندن سوره «مريم» كرد. حُسن انتخاب جعفر، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاک مى ‌سازد، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره ‌هاى اشک شوق، از ديدگان علمای مسيحى سرازير گشت، و نجّاشى صدا زد: به خدا سوگند نشانه ‌هاى حقيقت در اين آيات نمايان است! هنگامى كه «عمرو» خواست در اينجا سخنى بگويد نجّاشی گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيّت بگويى تو را مجازات خواهم كرد! 🌸 سال ها گذشت، هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه « » امضا شد و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» متوجّه فتح «خيبر» گشت، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى ‌گنجيدند، از دور شاهد حركت دسته جمعى عدّه‌ اى به سوى سپاه اسلام بودند، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيّت همان مهاجران حبشه ‌اند كه به آغوش وطن باز مى ‌گردند! پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» با مشاهده «جعفر» و مهاجران حبشه، اين جمله تاريخى را فرمود: «نمى‌دانم از پيروزى خيبر خوشحال تر باشم يا از بازگشت جعفر» ؟ مى‌گويند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يک راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بود، خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و پس از شنيدن آيات «سوره ياسین» به گريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد. این آيات ٨٢ تا ٨٦ سوره ی مائده نازل شد و از اين تجليل كرد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۱ 📚 🌸 : در سال هاى نخستين بعثت پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و دعوت عمومى او، مسلمانان در سختی بودند قريش به قبایل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام، افراد وابسته خود را كه به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند. آن زمان تعداد مسلمانان بسیار کم بود، پيامبر براى حفظ اين دسته كوچک، و تهيّه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پيش گرفتند، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و اين مهاجرت، مهاجرت اوّل نام گرفت. 🌸 چيزى نگذشت كه «جعفر بن ابی طالب» و جمعى ديگر از هم به حبشه رفتند و يک جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از ٨٢ نفر مرد و عدّه ی قابل ملاحظه‌ اى زن و كودک تشكيل مى‌ شد به وجود آوردند. بت‌ پرستان قریش براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شدند، و دو نفر يعنى «عمرو عاص» و «عمارة بن وليد» را با هداياى فراوانى به پیش فرستادند. «عمرو عاص» با نجّاشى چنين گفت: «ما فرستادگان بزرگان مكّه ‌ايم، تعدادى از جوانان در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‌اند و از آيين نياكان خود برگشته و آشوب به پا كرده و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند، ما از آن مى‌ ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‌ گرى زنند، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. 🌸 گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان گفتگو نکنم نمى‌ توانم در اين زمينه سخن بگويم! روز ديگرى در يک جلسه مهمّ كه اطرافيان نجّاشى و جمعى از علمای مسيحى و «جعفر بن أبی طالب» به عنوان نمايندگى مسلمانان، و نمايندگان قريش، حضور داشتند، نجّاشى پس از سخنان عمرو عاص و عمرو بن ولید رو به جعفر كرد و از او خواست كه سخن بگوید. پس از اداى احترام چنين گفت:نخست از اين ها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقی بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى ‌طلبند؟ عمرو گفت: نه ما هيچ گونه مطالبه‌ اى از شما نداريم. جعفر گفت: آيا خونى از شما ريخته‌ ايم؟ كه آن را از ما مى ‌طلبيد؟ عمرو گفت: نه چنين چيزى در كار نيست. 🌸 سپس جعفر رو به نجّاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت ‌پرستى مى ‌كرديم، گوشت مردار مى ‌خورديم، انواع كارهاى زشت انجام مى ‌داديم، قطع رحم مى ‌كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم، و نيرومندان ما حقّ ضعيفان را مى ‌خوردند! ولى پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شریک را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوييم، به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمک نماييم. نجاشى گفت: عيسى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود! 🌸 سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى! و سپس شروع به خواندن سوره «مريم» كرد. حُسن انتخاب جعفر، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاک مى ‌سازد، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره ‌هاى اشک شوق، از ديدگان علمای مسيحى سرازير گشت، و نجّاشى صدا زد: به خدا سوگند نشانه ‌هاى حقيقت در اين آيات نمايان است! هنگامى كه «عمرو» خواست در اينجا سخنى بگويد نجّاشی گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيّت بگويى تو را مجازات خواهم كرد! 🌸 سال ها گذشت، هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه « » امضا شد و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» متوجّه فتح «خيبر» گشت، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى ‌گنجيدند، از دور شاهد حركت دسته جمعى عدّه‌ اى به سوى سپاه اسلام بودند، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيّت همان مهاجران حبشه ‌اند كه به آغوش وطن باز مى ‌گردند! پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» با مشاهده «جعفر» و مهاجران حبشه، اين جمله تاريخى را فرمود: «نمى‌دانم از پيروزى خيبر خوشحال تر باشم يا از بازگشت جعفر» ؟ مى‌گويند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يک راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بود، خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و پس از شنيدن آيات «سوره ياسین» به گريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد. این آيات ٨٢ تا ٨٦ سوره ی مائده نازل شد و از اين تجليل كرد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۱ 📚 🌸 : در سال هاى نخستين بعثت پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و دعوت عمومى او، مسلمانان در سختی بودند قريش به قبایل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام، افراد وابسته خود را كه به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند. آن زمان تعداد مسلمانان بسیار کم بود، پيامبر براى حفظ اين دسته كوچک، و تهيّه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پيش گرفتند، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و اين مهاجرت، مهاجرت اوّل نام گرفت. 🌸 چيزى نگذشت كه «جعفر بن ابی طالب» و جمعى ديگر از هم به حبشه رفتند و يک جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از ٨٢ نفر مرد و عدّه ی قابل ملاحظه‌ اى زن و كودک تشكيل مى‌ شد به وجود آوردند. بت‌ پرستان قریش براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شدند، و دو نفر يعنى «عمرو عاص» و «عمارة بن وليد» را با هداياى فراوانى به پیش فرستادند. «عمرو عاص» با نجّاشى چنين گفت: «ما فرستادگان بزرگان مكّه ‌ايم، تعدادى از جوانان در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‌اند و از آيين نياكان خود برگشته و آشوب به پا كرده و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند، ما از آن مى‌ ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‌ گرى زنند، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. 🌸 گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان گفتگو نکنم نمى‌ توانم در اين زمينه سخن بگويم! روز ديگرى در يک جلسه مهمّ كه اطرافيان نجّاشى و جمعى از علمای مسيحى و «جعفر بن أبی طالب» به عنوان نمايندگى مسلمانان، و نمايندگان قريش، حضور داشتند، نجّاشى پس از سخنان عمرو عاص و عمرو بن ولید رو به جعفر كرد و از او خواست كه سخن بگوید. پس از اداى احترام چنين گفت:نخست از اين ها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقی بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى ‌طلبند؟ عمرو گفت: نه ما هيچ گونه مطالبه‌ اى از شما نداريم. جعفر گفت: آيا خونى از شما ريخته‌ ايم؟ كه آن را از ما مى ‌طلبيد؟ عمرو گفت: نه چنين چيزى در كار نيست. 🌸 سپس جعفر رو به نجّاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت ‌پرستى مى ‌كرديم، گوشت مردار مى ‌خورديم، انواع كارهاى زشت انجام مى ‌داديم، قطع رحم مى ‌كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم، و نيرومندان ما حقّ ضعيفان را مى ‌خوردند! ولى پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شریک را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوييم، به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمک نماييم. نجاشى گفت: عيسى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود! 🌸 سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى! و سپس شروع به خواندن سوره «مريم» كرد. حُسن انتخاب جعفر، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاک مى ‌سازد، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره ‌هاى اشک شوق، از ديدگان علمای مسيحى سرازير گشت، و نجّاشى صدا زد: به خدا سوگند نشانه ‌هاى حقيقت در اين آيات نمايان است! هنگامى كه «عمرو» خواست در اينجا سخنى بگويد نجّاشی گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيّت بگويى تو را مجازات خواهم كرد! 🌸 سال ها گذشت، هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه « » امضا شد و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» متوجّه فتح «خيبر» گشت، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى ‌گنجيدند، از دور شاهد حركت دسته جمعى عدّه‌ اى به سوى سپاه اسلام بودند، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيّت همان مهاجران حبشه ‌اند كه به آغوش وطن باز مى ‌گردند! پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» با مشاهده «جعفر» و مهاجران حبشه، اين جمله تاريخى را فرمود: «نمى‌دانم از پيروزى خيبر خوشحال تر باشم يا از بازگشت جعفر» ؟ مى‌گويند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يک راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بود، خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و پس از شنيدن آيات «سوره ياسین» به گريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد. این آيات ٨٢ تا ٨٦ سوره ی مائده نازل شد و از اين تجليل كرد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۱ 📚 🌸 : در سال هاى نخستين بعثت پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و دعوت عمومى او، مسلمانان در سختی بودند قريش به قبایل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام، افراد وابسته خود را كه به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند. آن زمان تعداد مسلمانان بسیار کم بود، پيامبر براى حفظ اين دسته كوچک، و تهيّه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پيش گرفتند، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و اين مهاجرت، مهاجرت اوّل نام گرفت. 🌸 چيزى نگذشت كه «جعفر بن ابی طالب» و جمعى ديگر از هم به حبشه رفتند و يک جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از ٨٢ نفر مرد و عدّه ی قابل ملاحظه‌ اى زن و كودک تشكيل مى‌ شد به وجود آوردند. بت‌ پرستان قریش براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شدند، و دو نفر يعنى «عمرو عاص» و «عمارة بن وليد» را با هداياى فراوانى به پیش فرستادند. «عمرو عاص» با نجّاشى چنين گفت: «ما فرستادگان بزرگان مكّه ‌ايم، تعدادى از جوانان در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‌اند و از آيين نياكان خود برگشته و آشوب به پا كرده و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند، ما از آن مى‌ ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‌ گرى زنند، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. 🌸 گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان گفتگو نکنم نمى‌ توانم در اين زمينه سخن بگويم! روز ديگرى در يک جلسه مهمّ كه اطرافيان نجّاشى و جمعى از علمای مسيحى و «جعفر بن أبی طالب» به عنوان نمايندگى مسلمانان، و نمايندگان قريش، حضور داشتند، نجّاشى پس از سخنان عمرو عاص و عمرو بن ولید رو به جعفر كرد و از او خواست كه سخن بگوید. پس از اداى احترام چنين گفت:نخست از اين ها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقی بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى ‌طلبند؟ عمرو گفت: نه ما هيچ گونه مطالبه‌ اى از شما نداريم. جعفر گفت: آيا خونى از شما ريخته‌ ايم؟ كه آن را از ما مى ‌طلبيد؟ عمرو گفت: نه چنين چيزى در كار نيست. 🌸 سپس جعفر رو به نجّاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت ‌پرستى مى ‌كرديم، گوشت مردار مى ‌خورديم، انواع كارهاى زشت انجام مى ‌داديم، قطع رحم مى ‌كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم، و نيرومندان ما حقّ ضعيفان را مى ‌خوردند! ولى پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شریک را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوييم، به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمک نماييم. نجاشى گفت: عيسى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود! 🌸 سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى! و سپس شروع به خواندن سوره «مريم» كرد. حُسن انتخاب جعفر، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاک مى ‌سازد، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره ‌هاى اشک شوق، از ديدگان علمای مسيحى سرازير گشت، و نجّاشى صدا زد: به خدا سوگند نشانه ‌هاى حقيقت در اين آيات نمايان است! هنگامى كه «عمرو» خواست در اينجا سخنى بگويد نجّاشی گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيّت بگويى تو را مجازات خواهم كرد! 🌸 سال ها گذشت، هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه « » امضا شد و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» متوجّه فتح «خيبر» گشت، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى ‌گنجيدند، از دور شاهد حركت دسته جمعى عدّه‌ اى به سوى سپاه اسلام بودند، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيّت همان مهاجران حبشه ‌اند كه به آغوش وطن باز مى ‌گردند! پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» با مشاهده «جعفر» و مهاجران حبشه، اين جمله تاريخى را فرمود: «نمى‌دانم از پيروزى خيبر خوشحال تر باشم يا از بازگشت جعفر» ؟ مى‌گويند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يک راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بود، خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و پس از شنيدن آيات «سوره ياسین» به گريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد. این آيات ٨٢ تا ٨٦ سوره ی مائده نازل شد و از اين تجليل كرد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 بخش۱ 📚 🌸 : در سال هاى نخستين بعثت پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و دعوت عمومى او، مسلمانان در سختی بودند قريش به قبایل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام، افراد وابسته خود را كه به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند. آن زمان تعداد مسلمانان بسیار کم بود، پيامبر براى حفظ اين دسته كوچک، و تهيّه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت به حبشه داد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان راه حبشه را پيش گرفتند، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و اين مهاجرت، مهاجرت اوّل نام گرفت. 🌸 چيزى نگذشت كه «جعفر بن ابی طالب» و جمعى ديگر از هم به حبشه رفتند و يک جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از ٨٢ نفر مرد و عدّه ی قابل ملاحظه‌ اى زن و كودک تشكيل مى‌ شد به وجود آوردند. بت‌ پرستان قریش براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شدند، و دو نفر يعنى «عمرو عاص» و «عمارة بن وليد» را با هداياى فراوانى به پیش فرستادند. «عمرو عاص» با نجّاشى چنين گفت: «ما فرستادگان بزرگان مكّه ‌ايم، تعدادى از جوانان در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‌اند و از آيين نياكان خود برگشته و آشوب به پا كرده و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند، ما از آن مى‌ ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‌ گرى زنند، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. 🌸 گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان گفتگو نکنم نمى‌ توانم در اين زمينه سخن بگويم! روز ديگرى در يک جلسه مهمّ كه اطرافيان نجّاشى و جمعى از علمای مسيحى و «جعفر بن أبی طالب» به عنوان نمايندگى مسلمانان، و نمايندگان قريش، حضور داشتند، نجّاشى پس از سخنان عمرو عاص و عمرو بن ولید رو به جعفر كرد و از او خواست كه سخن بگوید. پس از اداى احترام چنين گفت:نخست از اين ها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقی بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى ‌طلبند؟ عمرو گفت: نه ما هيچ گونه مطالبه‌ اى از شما نداريم. جعفر گفت: آيا خونى از شما ريخته‌ ايم؟ كه آن را از ما مى ‌طلبيد؟ عمرو گفت: نه چنين چيزى در كار نيست. 🌸 سپس جعفر رو به نجّاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت ‌پرستى مى ‌كرديم، گوشت مردار مى ‌خورديم، انواع كارهاى زشت انجام مى ‌داديم، قطع رحم مى ‌كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم، و نيرومندان ما حقّ ضعيفان را مى ‌خوردند! ولى پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شریک را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوييم، به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمک نماييم. نجاشى گفت: عيسى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود! 🌸 سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى! و سپس شروع به خواندن سوره «مريم» كرد. حُسن انتخاب جعفر، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاک مى ‌سازد، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره ‌هاى اشک شوق، از ديدگان علمای مسيحى سرازير گشت، و نجّاشى صدا زد: به خدا سوگند نشانه ‌هاى حقيقت در اين آيات نمايان است! هنگامى كه «عمرو» خواست در اينجا سخنى بگويد نجّاشی گفت: خاموش باش به خدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيّت بگويى تو را مجازات خواهم كرد! 🌸 سال ها گذشت، هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه « » امضا شد و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» متوجّه فتح «خيبر» گشت، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى ‌گنجيدند، از دور شاهد حركت دسته جمعى عدّه‌ اى به سوى سپاه اسلام بودند، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيّت همان مهاجران حبشه ‌اند كه به آغوش وطن باز مى ‌گردند! پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» با مشاهده «جعفر» و مهاجران حبشه، اين جمله تاريخى را فرمود: «نمى‌دانم از پيروزى خيبر خوشحال تر باشم يا از بازگشت جعفر» ؟ مى‌گويند، علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يک راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بود، خدمت پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» رسيدند و پس از شنيدن آيات «سوره ياسین» به گريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند: چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد. این آيات ٨٢ تا ٨٦ سوره ی مائده نازل شد و از اين تجليل كرد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوٓا إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (۷) وَقَالُوا لَوْلَآ أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ ۖ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ (۸) 🍀 ترجمه: و اگر ما نوشته‌ ای روی صفحه ‌ای بر تو نازل كنیم كه آنان آن را با دست خود لمس كنند، باز کسانی که کافر شدند می‌ گویند: این جز جادویی آشكار نیست (۷) و گفتند: چرا فرشته‌ای [كه ما آن را ببینیم] بر او نازل نشده است؟ اگر فرشته ‌ای نازل می کردیم [که آن را ببینند]كار آنان پایان می یافت و هیچ مهلتی به آن داده نمی شد (۸) 🌷 : نوشته 🌷 : چیزی است که بر روی آن بنویسند چه کاغذ ، چه چوب ، یا پوست یا سنگ باشد ولی امروزه به کاغذ گفته می شود. فَلَمَسُوهُ: پس آن را لمس کنند 🌷 : با دستان خود 🌷 : جادو 🌷 : آشکار 🌷 : فرشته 🌷 : کار پایان می یافت 🌷: هیچ مهلتی به آنان داده نمی شود 🌸 : این آیات در مکه بر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. جمعی از مشرکان و بت پرستان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم تا این که کتاب و نوشته ای از جانب خدای تو به ما برسد و با آن کتاب چهار فرشته همراه باشند و آن چهار فرشته نزد ما گواهی دهند که آن نوشته از جانب خداست. 🌸 این آیات نازل شد و درباره مشرکان پاسخ داد: « وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِينٌ: و اگر ما نوشته ای روی صفحه ای بر تو نازل کنیم که آنان آن را با دست خود لمس کنند، باز کسانی که‌ کافر شدند می گویند: این جز جادویی آشکار نیست »‌ يعنى دايره آنها تا حدّى توسعه يافته كه روشن ترين محسوسات را انكار مى‌ كنند و به بهانه سِحر از تسليم شدن در برابر آن خودداری می کنند. 🌸 یکی از عوامل و ، بهانه جويى است از جمله بهانه جويی هايى كه مشركان در برابر پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» داشتند و در چندين آيه از به آن اشاره شده و در اين آيه نيز آمده، اين است كه آنها مى ‌گفتند: چرا پيامبر به تنهايى به اين مأموريت بزرگ دست زده است؟ چرا موجودى از غير جنس بشر و از جنس فرشتگان او را در اين مأموريت همراهى نمى ‌كند که آن را ببینیم «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ: و گفتند: چرا فرشته ای [که ما آن را ببینیم] بر او نازل نشده است؟» یا تقاضای چهار فرشته کردند. 🌸 آنها بهانه جو و لجوج بودند قرآن پاسخ می دهد: وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ: اگر فرشته ای نازل می کردیم [که آن را ببینند] کار آنان پایان می یافت و هیچ مهلتی به آنان داده نمی شد» اگر قرار است فرشته ای به صورت واقعی اش جلوه کند ، طاقت دیدن آن را ندارند و با مشاهده آن، جان خود را از دست می دهند. و اگر قرار است به صورت باشد باز قبول نمی کردند و می گفتند این انسان است و هلاکت قطعی سراغشان می آمد. 🔹 پیام های آیات ۷و۸ سوره أنعام 🔹 ✅ وقتی پای در کار باشد، هیچ دلیلی کار ساز نیست. ✅ نسبت و ، از رایج ترین نسبت هایی بود که مشرکان به پیامبر می دادند. ✅ کافران بهانه جو، را شایسته مقام رسالت نمی دانستند و تقاضای دیدن فرشته را داشتند. ✅ چنین است که اگر معجزه ای به درخواست مردم انجام شود و انکار کنند، هلاکت قطعی سراغشان خواهد آمد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوٓا إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (۷) وَقَالُوا لَوْلَآ أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ ۖ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ (۸) 🍀 ترجمه: و اگر ما نوشته‌ ای روی صفحه ‌ای بر تو نازل كنیم كه آنان آن را با دست خود لمس كنند، باز کسانی که کافر شدند می‌ گویند: این جز جادویی آشكار نیست (۷) و گفتند: چرا فرشته‌ای [كه ما آن را ببینیم] بر او نازل نشده است؟ اگر فرشته ‌ای نازل می کردیم [که آن را ببینند]كار آنان پایان می یافت و هیچ مهلتی به آن داده نمی شد (۸) 🌷 : نوشته 🌷 : چیزی است که بر روی آن بنویسند چه کاغذ ، چه چوب ، یا پوست یا سنگ باشد ولی امروزه به کاغذ گفته می شود. فَلَمَسُوهُ: پس آن را لمس کنند 🌷 : با دستان خود 🌷 : جادو 🌷 : آشکار 🌷 : فرشته 🌷 : کار پایان می یافت 🌷: هیچ مهلتی به آنان داده نمی شود 🌸 : این آیات در مکه بر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. جمعی از مشرکان و بت پرستان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم تا این که کتاب و نوشته ای از جانب خدای تو به ما برسد و با آن کتاب چهار فرشته همراه باشند و آن چهار فرشته نزد ما گواهی دهند که آن نوشته از جانب خداست. 🌸 این آیات نازل شد و درباره مشرکان پاسخ داد: « وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِينٌ: و اگر ما نوشته ای روی صفحه ای بر تو نازل کنیم که آنان آن را با دست خود لمس کنند، باز کسانی که‌ کافر شدند می گویند: این جز جادویی آشکار نیست »‌ يعنى دايره آنها تا حدّى توسعه يافته كه روشن ترين محسوسات را انكار مى‌ كنند و به بهانه سِحر از تسليم شدن در برابر آن خودداری می کنند. 🌸 یکی از عوامل و ، بهانه جويى است از جمله بهانه جويی هايى كه مشركان در برابر پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» داشتند و در چندين آيه از به آن اشاره شده و در اين آيه نيز آمده، اين است كه آنها مى ‌گفتند: چرا پيامبر به تنهايى به اين مأموريت بزرگ دست زده است؟ چرا موجودى از غير جنس بشر و از جنس فرشتگان او را در اين مأموريت همراهى نمى ‌كند که آن را ببینیم «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ: و گفتند: چرا فرشته ای [که ما آن را ببینیم] بر او نازل نشده است؟» یا تقاضای چهار فرشته کردند. 🌸 آنها بهانه جو و لجوج بودند قرآن پاسخ می دهد: وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ: اگر فرشته ای نازل می کردیم [که آن را ببینند] کار آنان پایان می یافت و هیچ مهلتی به آنان داده نمی شد» اگر قرار است فرشته ای به صورت واقعی اش جلوه کند ، طاقت دیدن آن را ندارند و با مشاهده آن، جان خود را از دست می دهند. و اگر قرار است به صورت باشد باز قبول نمی کردند و می گفتند این انسان است و هلاکت قطعی سراغشان می آمد. 🔹 پیام های آیات ۷و۸ سوره أنعام 🔹 ✅ وقتی پای در کار باشد، هیچ دلیلی کار ساز نیست. ✅ نسبت و ، از رایج ترین نسبت هایی بود که مشرکان به پیامبر می دادند. ✅ کافران بهانه جو، را شایسته مقام رسالت نمی دانستند و تقاضای دیدن فرشته را داشتند. ✅ چنین است که اگر معجزه ای به درخواست مردم انجام شود و انکار کنند، هلاکت قطعی سراغشان خواهد آمد. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِيٓ آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۶۸) وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَٰكِنْ ذِكْرَىٰ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (۶۹) 🍀 ترجمه: و هرگاه كسانی را دیدی كه در آیات ما به یاوه گویی و سخن بی ‌منطق می ‌پردازند از آنان روی گردان تا وارد سخنی دیگر شوند و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از یادآوردن با این گروه ستمكاران نشین (۶۸) و چیزی از حساب آنان بر عهده كسانی كه تقوا پیشه می کنند نیست؛ بلكه پند دهند، تا تقوا پیشه کنند (۶۹) 🌷 : دیدی 🌷 : از خوض به معنای داخل شدن در آب می آید به طور استعاره به وارد شدن در امور دیگر گفته می شود. 🌷 : روی گردان 🌷 : سخن 🌷 : فراموشی می کنند 🌷 : نشین 🌷 : یادآوری، توجه 🔴 : این آیات همانند سایر آیات در مکه نازل شده است. از «عليه السّلام» نقل شده كه: وقتی اين آيه نازل گرديد و مسلمانان از همنشینی با استهزاكنندگان آيات الهى نهى شدند، جمعى از مسلمانان گفتند: اگر بخواهيم در همه جا به اين دستور عمل كنيم بايد هرگز به مسجد الحرام نرويم، طواف خانه خدا نكنيم زيرا آنها در گوشه و كنار مسجد پراكنده ‌اند و به سخنان باطل پيرامون آيات الهى مشغولند و در هر گوشه ‌اى از مسجد الحرام ما مختصر توقّفى كنيم ممكن است سخنان آنها به گوش ما برسد در اين موقع آيه بعد یعنی آیه ۶۹ هم نازل شد و به مسلمانان دستور داد كه در اين گونه مواقع آنها را نصيحت كنند و تا آنجا كه قدرت دارند به ارشاد و راهنمايى آنها بپردازند. 🌸 از آنجا كه بحث هاى اين بيشتر ناظر به وضع مشركان و بت ‌پرستان است. این آیات به يكى ديگر از مسائل مربوط به آنها اشاره مى‌ شود، نخست به «صلّى اللّه عليه و آله» مى ‌فرماید: «‌ وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ: و هر گاه کسانی را دیدی که در آیات ما به یاوه گویی و سخن بی منطق می پردازند از آنان روی گردان تا وارد سخنی دیگر شوند» سپس اضافه مى‌ كند اين موضوع به اندازه‌ اى اهميّت دارد كه « وَ إِمّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ: و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از یاد آوردن با این گروه ستمکاران نشین » ✅ سؤال: مگر ممكن است شيطان بر پيامبر مسلّط گردد و باعث فراموشى او شود؟ در پاسخ اين سؤال مى ‌توان گفت كه روى سخن در آيه اگر چه به است، امّا در حقيقت منظور پيروان او هستند كه اگر گرفتار فراموشكارى شدند و در جلسات آميخته به گناه كفّار شركت كردند به محض اين كه متوجّه شوند بايد از آنجا برخيزند و بيرون روند، و نظير اين بحث در گفتگوهاى روزانه ما در ادبيّات زبان هاى مختلف ديده مى‌ شود كه روى سخن را به كسى مى‌ كند امّا هدفش اين است كه ديگران بشنوند. 🌸 سپس يک مورد استثنا كرده و مى‌ فرماید: « وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ لكِنْ ذِكْرى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ: و چیزی از حساب آنان بر عهده کسانی که تقوا پیشه می کنند نیست؛ بلکه پند‌ دهند تا تقوا پیشه کنند» بايد توجّه داشت تنها كسانى مى ‌توانند از اين استثناء استفاده كنند كه طبق تعبير آيه داراى مقام باشند و نه تنها تحت تأثير آنها واقع نشوند، بلكه بتوانند آنها را تحت تأثير خود قرار دهند. 🔹 پیام های آیات ۶۸ و ۶۹ سوره أنعام ✅ توجه و‌ گوش دادن به سخنان باطل و دیدن و خواندن کتاب ها و برنامه های گمراه کننده ناپسند است. ✅ اعلام برائت و محکوم کردن لفظی کافی نیست، باید به شکلی برخورد کرد. ✅ همنشینی با ستمگران نارواست، پس پرهیز کنیم. ✅ شرط ، توجه و آگاهی تست. ✅ سخن ناحق گفتن درباره ، ظلم است. ✅ وسیله ی حفاظت و بیمه ی انسان در مقابل گناه است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِيٓ آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۶۸) وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَٰكِنْ ذِكْرَىٰ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (۶۹) 🍀 ترجمه: و هرگاه كسانی را دیدی كه در آیات ما به یاوه گویی و سخن بی ‌منطق می ‌پردازند از آنان روی گردان تا وارد سخنی دیگر شوند و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از یادآوردن با این گروه ستمكاران نشین (۶۸) و چیزی از حساب آنان بر عهده كسانی كه تقوا پیشه می کنند نیست؛ بلكه پند دهند، تا تقوا پیشه کنند (۶۹) 🌷 : دیدی 🌷 : از خوض به معنای داخل شدن در آب می آید به طور استعاره به وارد شدن در امور دیگر گفته می شود. 🌷 : روی گردان 🌷 : سخن 🌷 : فراموشی می کنند 🌷 : نشین 🌷 : یادآوری، توجه 🔴 : این آیات همانند سایر آیات در مکه نازل شده است. از «عليه السّلام» نقل شده كه: وقتی اين آيه نازل گرديد و مسلمانان از همنشینی با استهزاكنندگان آيات الهى نهى شدند، جمعى از مسلمانان گفتند: اگر بخواهيم در همه جا به اين دستور عمل كنيم بايد هرگز به مسجد الحرام نرويم، طواف خانه خدا نكنيم زيرا آنها در گوشه و كنار مسجد پراكنده ‌اند و به سخنان باطل پيرامون آيات الهى مشغولند و در هر گوشه ‌اى از مسجد الحرام ما مختصر توقّفى كنيم ممكن است سخنان آنها به گوش ما برسد در اين موقع آيه بعد یعنی آیه ۶۹ هم نازل شد و به مسلمانان دستور داد كه در اين گونه مواقع آنها را نصيحت كنند و تا آنجا كه قدرت دارند به ارشاد و راهنمايى آنها بپردازند. 🌸 از آنجا كه بحث هاى اين بيشتر ناظر به وضع مشركان و بت ‌پرستان است. این آیات به يكى ديگر از مسائل مربوط به آنها اشاره مى‌ شود، نخست به «صلّى اللّه عليه و آله» مى ‌فرماید: «‌ وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ: و هر گاه کسانی را دیدی که در آیات ما به یاوه گویی و سخن بی منطق می پردازند از آنان روی گردان تا وارد سخنی دیگر شوند» سپس اضافه مى‌ كند اين موضوع به اندازه‌ اى اهميّت دارد كه « وَ إِمّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ: و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از یاد آوردن با این گروه ستمکاران نشین » ✅ سؤال: مگر ممكن است شيطان بر پيامبر مسلّط گردد و باعث فراموشى او شود؟ در پاسخ اين سؤال مى ‌توان گفت كه روى سخن در آيه اگر چه به است، امّا در حقيقت منظور پيروان او هستند كه اگر گرفتار فراموشكارى شدند و در جلسات آميخته به گناه كفّار شركت كردند به محض اين كه متوجّه شوند بايد از آنجا برخيزند و بيرون روند، و نظير اين بحث در گفتگوهاى روزانه ما در ادبيّات زبان هاى مختلف ديده مى‌ شود كه روى سخن را به كسى مى‌ كند امّا هدفش اين است كه ديگران بشنوند. 🌸 سپس يک مورد استثنا كرده و مى‌ فرماید: « وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ لكِنْ ذِكْرى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ: و چیزی از حساب آنان بر عهده کسانی که تقوا پیشه می کنند نیست؛ بلکه پند‌ دهند تا تقوا پیشه کنند» بايد توجّه داشت تنها كسانى مى ‌توانند از اين استثناء استفاده كنند كه طبق تعبير آيه داراى مقام باشند و نه تنها تحت تأثير آنها واقع نشوند، بلكه بتوانند آنها را تحت تأثير خود قرار دهند. 🔹 پیام های آیات ۶۸ و ۶۹ سوره أنعام ✅ توجه و‌ گوش دادن به سخنان باطل و دیدن و خواندن کتاب ها و برنامه های گمراه کننده ناپسند است. ✅ اعلام برائت و محکوم کردن لفظی کافی نیست، باید به شکلی برخورد کرد. ✅ همنشینی با ستمگران نارواست، پس پرهیز کنیم. ✅ شرط ، توجه و آگاهی تست. ✅ سخن ناحق گفتن درباره ، ظلم است. ✅ وسیله ی حفاظت و بیمه ی انسان در مقابل گناه است. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (۱۲۲) وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا ۖ وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (۱۲۳) 🍀 ترجمه: آیا كسی كه مرده بود و ما او را زنده كردیم، و برای او نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم زندگی كند، مانند كسی است كه در تاریكی ‌ها است و از آن بیرون شدنی نیست؟! این گونه برای كافران آنچه انجام می‌ ‌دادند، آراسته شد (۱۲۲) و این گونه در هر آبادی و شهری رؤسا و سردمداران گنهكاری قرار دادیم تا در آن نیرنگ زنند، ولی جز به خودشان نیرنگ نمی ‌زنند، و درک نمی ‌كنند. (۱۲۳) 🌷 : مرده 🌷 : او را زنده کردیم 🌷 : تا در پرتو آن در میان مردم زندگی کند 🌷‌ : تاریکی ها 🌷 : آراسته شد 🌷 : اغلب به شهر بزرگ گفته می شود و درباره آبادی کمتر به کار می رود 🌷 : بزرگان، رؤسا 🌷 : تا در آن نیرنگ زنند 🌷 : درک نمی کنند 🔴 : این آیات در مکه نازل شده است. نقل شده است: ابوجهل كه از دشمنان سرسخت اسلام و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» بود روزى سخت آن حضرت را آزار داد، «حمزه» عموى شجاع پیامبر كه تا آن روز اسلام را نپذيرفته بود و همچنان درباره آيين او مطالعه و انديشه مى ‌كرد، به سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او كوفت، ولى ابوجهل به ملاحظه شجاعت فوق العاده حمزه از نشان دادن عكس العمل خوددارى كرد. سپس حمزه به سراغ پيامبر آمد و اسلام را پذيرفت. این آیات درباره اين حادثه نازل گرديد و وضع ايمان حمزه و پافشارى أبوجهل را در كفر مشخّص ساخت. از بعضى روايات نيز استفاده مى‌ شود كه آيه در مورد ايمان آوردن عمّار ياسر و اصرار أبو جهل در كفر نازل گرديده است. 🌸 در آيات گذشته اشاره به دو دسته مؤمن خالص و كافر لجوج شده بود، در اينجا نيز با ذكر دو مثال جالب و روشن وضع اين دو طايفه مجسّم گرديده است. نخست اين كه افرادى را كه در گمراهى بودند، سپس با پذيرش حقّ تغيير مسير داده ‌اند تشبيه به مُرده ‌اى مى‌ كند كه به فرمان خدا زنده شده است «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ: آیا کسی که مرده بود و ما او را زنده کردیم» «وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النّاسِ: و برای او نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم زندگی کند» 🌸 منظور از اين تنها قرآن و تعليمات پيامبر نيست، بلكه علاوه بر اين، ايمان به خدا، بينش و درک تازه ‌اى به مى ‌بخشد؛ افق ديد او را از زندگى محدود مادّى فراتر برده و در پرتو اين نور مى ‌تواند راه زندگى خود را در ميان مردم پيدا كند، و از بسيارى اشتباهات محفوظ بماند. سپس چنين فردی را با افراد بى ‌ايمان لجوج مقايسه كرده، مى‌ فرماید: «كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها: آیا مانند کسی است که در تاریکی ها است و از آن بیرون شدنی نیست» و سپس اشاره به علّت اين سرنوشت شوم نموده «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ: این گونه برای کافران آنچه انجام می دادند، آراسته شد» 🌸 سپس اشاره به وضع اين رؤسای گمراه و زعماى كفر و فساد كرده مى ‌فرمايد: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها: و این گونه در هر آبادی و شهری رؤسا و سردمداران گنهکاری قرار دادیم تا در آن نیرنگ زنند» يعنى، سر انجام نافرمانى و گناه فراوان اين شد كه راهزن راه حقّ شدند و بندگان خدا را از راه منحرف ساختند و در پايان آيه مى فرمايد: «وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ: ولی جز به خودشان نیرنگ نمی زنند و درک نمی کنند» از اين آيه به خوبى استفاده مى ‌شود كه مفاسد و بدبختی هايى كه دامن اجتماعات را مى‌ گيرد از بزرگترها و سردمداران اقوام سرچشمه مى ‌گيرد و آنها هستند كه با انواع حيله و نيرنگ راه خدا را دگرگون ساخته و چهره حقّ را بر مردم مى ‌پوشانند. 🔹 پیام های آیات ۱۲۲و۱۲۳ سوره انعام ✅ ، کار خداست، هر چند خود انسان زمینه ی هدایت را فراهم می کند. ✅ استفاده از در تبلیغ و‌تربیت مؤثر است. ✅ یکی ولی باطل بسیار است. ✅ کارهای انسان بی ایمان، در دید و تفکر او مؤثر است. ✅ سنت الهی، پاسخ دادن به مکر و حیله های دشمنان است. ✅ رؤسای فاسد و مفسد، ریشه ی فساد در جامعه اند. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (۱۲۲) وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا ۖ وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (۱۲۳) 🍀 ترجمه: آیا كسی كه مرده بود و ما او را زنده كردیم، و برای او نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم زندگی كند، مانند كسی است كه در تاریكی ‌ها است و از آن بیرون شدنی نیست؟! این گونه برای كافران آنچه انجام می‌ ‌دادند، آراسته شد (۱۲۲) و این گونه در هر آبادی و شهری رؤسا و سردمداران گنهكاری قرار دادیم تا در آن نیرنگ زنند، ولی جز به خودشان نیرنگ نمی ‌زنند، و درک نمی ‌كنند. (۱۲۳) 🌷 : مرده 🌷 : او را زنده کردیم 🌷 : تا در پرتو آن در میان مردم زندگی کند 🌷‌ : تاریکی ها 🌷 : آراسته شد 🌷 : اغلب به شهر بزرگ گفته می شود و درباره آبادی کمتر به کار می رود 🌷 : بزرگان، رؤسا 🌷 : تا در آن نیرنگ زنند 🌷 : درک نمی کنند 🔴 : این آیات در مکه نازل شده است. نقل شده است: ابوجهل كه از دشمنان سرسخت اسلام و پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» بود روزى سخت آن حضرت را آزار داد، «حمزه» عموى شجاع پیامبر كه تا آن روز اسلام را نپذيرفته بود و همچنان درباره آيين او مطالعه و انديشه مى ‌كرد، به سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او كوفت، ولى ابوجهل به ملاحظه شجاعت فوق العاده حمزه از نشان دادن عكس العمل خوددارى كرد. سپس حمزه به سراغ پيامبر آمد و اسلام را پذيرفت. این آیات درباره اين حادثه نازل گرديد و وضع ايمان حمزه و پافشارى أبوجهل را در كفر مشخّص ساخت. از بعضى روايات نيز استفاده مى‌ شود كه آيه در مورد ايمان آوردن عمّار ياسر و اصرار أبو جهل در كفر نازل گرديده است. 🌸 در آيات گذشته اشاره به دو دسته مؤمن خالص و كافر لجوج شده بود، در اينجا نيز با ذكر دو مثال جالب و روشن وضع اين دو طايفه مجسّم گرديده است. نخست اين كه افرادى را كه در گمراهى بودند، سپس با پذيرش حقّ تغيير مسير داده ‌اند تشبيه به مُرده ‌اى مى‌ كند كه به فرمان خدا زنده شده است «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ: آیا کسی که مرده بود و ما او را زنده کردیم» «وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النّاسِ: و برای او نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم زندگی کند» 🌸 منظور از اين تنها قرآن و تعليمات پيامبر نيست، بلكه علاوه بر اين، ايمان به خدا، بينش و درک تازه ‌اى به مى ‌بخشد؛ افق ديد او را از زندگى محدود مادّى فراتر برده و در پرتو اين نور مى ‌تواند راه زندگى خود را در ميان مردم پيدا كند، و از بسيارى اشتباهات محفوظ بماند. سپس چنين فردی را با افراد بى ‌ايمان لجوج مقايسه كرده، مى‌ فرماید: «كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها: آیا مانند کسی است که در تاریکی ها است و از آن بیرون شدنی نیست» و سپس اشاره به علّت اين سرنوشت شوم نموده «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ: این گونه برای کافران آنچه انجام می دادند، آراسته شد» 🌸 سپس اشاره به وضع اين رؤسای گمراه و زعماى كفر و فساد كرده مى ‌فرمايد: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها: و این گونه در هر آبادی و شهری رؤسا و سردمداران گنهکاری قرار دادیم تا در آن نیرنگ زنند» يعنى، سر انجام نافرمانى و گناه فراوان اين شد كه راهزن راه حقّ شدند و بندگان خدا را از راه منحرف ساختند و در پايان آيه مى فرمايد: «وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ: ولی جز به خودشان نیرنگ نمی زنند و درک نمی کنند» از اين آيه به خوبى استفاده مى ‌شود كه مفاسد و بدبختی هايى كه دامن اجتماعات را مى‌ گيرد از بزرگترها و سردمداران اقوام سرچشمه مى ‌گيرد و آنها هستند كه با انواع حيله و نيرنگ راه خدا را دگرگون ساخته و چهره حقّ را بر مردم مى ‌پوشانند. 🔹 پیام های آیات ۱۲۲و۱۲۳ سوره انعام ✅ ، کار خداست، هر چند خود انسان زمینه ی هدایت را فراهم می کند. ✅ استفاده از در تبلیغ و‌تربیت مؤثر است. ✅ یکی ولی باطل بسیار است. ✅ کارهای انسان بی ایمان، در دید و تفکر او مؤثر است. ✅ سنت الهی، پاسخ دادن به مکر و حیله های دشمنان است. ✅ رؤسای فاسد و مفسد، ریشه ی فساد در جامعه اند. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈