غزل (فراق غزلی) نؤلدی یا رب خسرو شیرین‌زبانیم گلمه‌دی؟ جان یئتیش‌دی سینه‌مه آرام جانیم گلمه‌دی گئتدی الدن صبریم آرامیم کسیلدی طاقتیم اختیاریم چیخدی قلبیمدن توانیم گلمه‌دی ... آز قالوب باشه یئتیش‌سون گونلریم گَلسون اَجَل باشیم اوسته نؤلدی عمر جاودانیم گلمه‌دی؟ ... گؤزلریم قالدی یؤلوندا ایندی بیر ساعت گَلر منتظر قؤیدی منی شاه جهانیم گلمه‌دی آه چکدیم آغلادیم یاندیم دایاندیم تیتره‌دیم گؤزله‌دیم سؤیلشمکه، ورد زبانیم گلمه‌دی ... شاعر: مرحوم صافی تبریزی (با گزینش و اندکی ویرایش) https://t.me/anbaz60/1135 https://eitaa.com/anbaz60/1489

حجت ابن الحسن عزّت‌دی ایکی دنیایه انبیا عاشق اؤلوبدور بو گل زهرایه ... لطفون اؤلسا نظرون ذرّه‌نی خؤرشید ائیلر ای دَگَن بیر نفسی مین نفسِ عیسایه ... شاعر: حاج سیدآقا خجسته منبع: مجمع الاشعار، ج 5، ص 699

کسانی که مراقب حساب اندیشه و رفتار و گفتار خودند امروز حرف‌هایی را در سینه پنهان می‌کنند از کورانی که پس‌فردا همین سخنان را فریاد خواهند زد؛ چه آن روز بینا شده باشند چه نه، چه دیر شده باشد چه نه.

#امام_عصر علیه‌السلام #غزل 🔹آفتاب تابان🔹 بهارِ آمدنت می‌برد زمستان را بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را به برف بی‌رمق روی کوه‌ها برسان سلام گرم و خوش آفتاب تابان را شبیه شاخۀ گل کرده روی دست بهار پر از امید کن آغوش این درختان را برای چشمۀ خشکیدۀ نگاهم باز بخوان شبیه گذشته دعای باران را به شوق آمدن روزهای خوب هنوز نشسته‌ام به تماشا غروب ایوان را کجاست گمشدۀ من در این هیاهو... آه سکوت می‌کنم اندوه هر خیابان را چقدر بی تو از این راه‌ها گذر کردیم چقدر بی تو همه نیمه‌های شعبان را... 📝 #فاطمه_زاهدمقدم 🌐shereheyat.ir/node/3799 ✅ @ShereHeyat

مطالب جسته‌گریخته‌ام را در کانال ایتا و تلگرام انباز بارگذاری می‌کنم: https://eitaa.com/anbaz60 https://t.me/anbaz60 و در گروه تلگرامی زیر، از نظرات مخاطبان محترم کانال بهره‌مند می‌شوم. در صورت تمایل به عضویت، میزبان شما هستم: https://t.me/anbaz140211

خسته شدیم از این همه مصلحت ... مددی آقا... شعری از قدیم‌ترهای قبل از انتخابات روی برگه نوشت قالیباف، دخترک گرچه بوریاباف است چشم‌های سیاه و مرمری‌اش، بغض سنگ است و باز شفاف است پیش فرمانده رفت مادر پیر، حاج محسن بیا و کاری کن! یکی از بچه‌ها شهید شده، آن یکی چند سال علاف است! عطر پیراهنش رها در باد، روزنامه مچاله در دستش باور فقر چشم ماتش نیست، پول این روزنامه اسراف است توسعه – علم – حزب – آزادی، در تلاقی تیترهای سیاه بحث شد بین او و راننده، دخترک! ساده‌ای! فقط لاف است! خرد شد ذره‌ذره امّیدش، حرف‌های سخیف و تکراری چقدر پیرمرد بی‌ادب است! چقدر پیرمرد حرّاف است! پسرک پوزخند تلخی زد، این هم از انقلاب‌تان بابا! شکم مایه‌دارها سیر است، دهن پابرهنه‌ها صاف است! سرفه و خِس‌خِس پدر آنگاه، چشم‌های شکفته بر دیوار عکس آقا، امام، یک جمله: انقلاب شما از الطاف است روی موهای نوجوان لغزید، دست‌‌های پدر که مصنوعی است حرف امروز خوشگل بابا، بیش از اندازه دور از انصاف است پسرم! بر چکاد شانه‌ی تو، چشمه‌ی آفتاب می‌جوشد آنک‌آنک خروش نسل شما، در تکاپوی سرخ اهداف است پسرم! مثل ما فریب نخور! گول زهد فلان خطیب نخور! رشته‌رشته به غرب بسته شده، ریش‌هایی که تا سر ناف است قصه‌ی میخ‌‌ها و قایق‌‌ها، انقلابی‌ترین منافق‌‌ها دشمن تو همیشه بیرون نیست، چشم وا کن ببین در اطراف است گاه حتی بلندی قرآن، خدعه‌ی آخر معاویه است گاه حتی بت بزرگ هبل، مصحف چاپ حج و اوقاف است ... وقت شام است، بحث را تمام کنید! جانمی جان! غذای مامانی گرچه این سفره‌ها ز گوشت تهی است، قرمه‌سبزی هنوز با قاف است ... مسعود دیانی http://rashhe.blogfa.com/post/57?s=35

✍استفاده از #تمثیل خوب است ولی نباید محور و پایه شود و نباید جای #استدلال_روشن را بگیرد و نمی تواند جای #مواجهه_تربیتی با مسأله هر فرد را متناسب با روحیات او بگیرد 🔹در مسائل مختلف تربیت دینی از جمله بحث حجاب و نماز و ... شاهد این عملکرد ناشیانه بودیم بلافاصله بعد از دیدن یک مثال زیبا طیفی از معلمان، والدین و مربیان شروع به استفاده بی ملاحظه از آن می کنند 🔹طبیعی است که خیلی راحت کار به بازخورد منفی می کشد کافی است رندی پیدا شود و مثال را نقض کند (و مثلا به جای مقایسه #پرتقال🍊 با پوست و پوست کنده، با #موز 🍌 چنین آزمایشی انجام دهد! ) __ آن وقت به قول ترک ها شما می مانی (باخا باخا !) #طرائف #حجاب #تربیت @hadianeha

مناجات 🤲 بخشی از دعای روایت شده از امام صادق

(علیه السلام)

در

شب آخر ماه شعبان و شب اول ماه مبارک رمضان

:

اِلـهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى 
وَ مِنْ كَرَمِكَ وَ جُودِكَ تُطاعُ 
فَكَأنَّكَ لَمْ تُعْصَ

... ترجمه آزاد تفسیری: معبودا! [چون تنها شایسته‌ی پرستش و فرمان‌بری، تویی، باید جز به امر تو سر نسپارم اما ...] از آنجا که شتاب در عذاب نداری، از فرمانت سرمی‌پیچم [و با پرروییِ تمام، نگران گوشمالی‌ات نمی‌شوم] و چون دست‌ودل‌بازی، به فرمانت گردن می‌نهم [تا به نان و نوایی برسم و بدون آنکه سزاوار باشم، با همین فرمان‌بری‌های بی‌ارزشم، از تو طلبکار می‌شوم] آنگاه تو چنان با مهرِ سرشار رو می‌نمایی که انگار هرگز نافرمانی‌ات نشده نه از سوی من و نه از سوی هیچ کس؛ حتی گناه دیگران را هم به رُخَم نمی‌آوری! من.. اینها را نمی‌دانم می‌یابم اما دست از ندانم‌کاری‌ها و نسنجیدگی‌هایم برنمی‌دارم و تو.. این را می‌بینی اما دست از بخشش بی‌پایانت و چشم از راه بازگشتم برنمی‌داری. بنده‌ای چون من چگونه تواند خود را میان این دو حال نبیند: فراآمده در آغوش مهر تو و فرورفته در گریبان شرم خویش. https://eitaa.com/anbaz60/1501

#ابرکوه #ابرقو #یزد خیابان شهید بهشتی https://balad.ir/p/PoJvWb06OMqhix مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) مقبره پیرحمزه سبزپوش بیت العباس مسجد ولایت مسجد محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ماه مبارک رمضان اسفند ۱۴۰۲ فروردین ۱۴۰۳