eitaa logo
انباز
272 دنبال‌کننده
413 عکس
81 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
: اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته‏اند تنها راه آرام کردن غرایز ارضاء و اشباع بی‌حد و حصر آنهاست. اینها فقط متوجه محدودیتها و ممنوعیتها و عواقب سوء آنها شده‏اند و مدعی هستند که قید و ممنوعیت، غریزه را عاصی و منحرف و سرکش و ناآرام می‌سازد. طرحشان این است که برای ایجاد آرامش این غریزه باید به آن آزادی مطلق داد، آنهم بدین معنی که به زن اجازه هر جلوه‏گری و به مرد اجازه هر تماسی داده شود. اینها چون یک طرف قضیه را خوانده‏اند توجه نکرده‏اند که همان‏طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده می‌کند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات درآوردن آن را دیوانه می‌سازد، و چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته‏ای برای هر فردی برآورده شود، بلکه امکان ندارد همه خواسته‏های بی‌پایان یک فرد برآورده شود، غریزه بدتر سرکوب می‌شود و عقده روحی به وجود می‌آید. به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضاء غریزه در حد حاجت طبیعی، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن. ... از اینجا معلوم می‌شود که عارفان و نکته‌سنجان ما که می‌گویند: مراد هرکه برآری مطیع نفس تو گشت * خلاف نفس، که فرمان دهد چو یافت مراد (گلستان سعدی) با روشن‌بینی و روشن‌ضمیری عارفانه خود به نکاتی برخورد کرده‏اند که این آقایان روانشناس روانکاو که در عصر علوم نامشان جهان را پر کرده متوجه نشده‏اند.
: آنچه [درباره پوشش زنان] بعدها حتی در میان متشرعین تحت تأثیر عادات و عرفها پیدا شد مافوق توصیه‏های اخلاقی اسلامی مسلّم است. در عرفهای متأخر حتی ذكر نام همسر نوعی كشف عورت تلقی می‌شود.1️⃣ پیغمبر اكرم و امیرالمؤمنین و سایر ائمه اطهار در محاورات خود نام همسرشان را می‏بردند كه خدیجه یا فاطمه یا امّ حمیده چنین و چنان كرد؛ ولی امروز اگر یك مرجع تقلید نام همسر خود را بدون تعبیراتی از قبیل «اهل بیت» یا «والده فلانی» یا «خانواده» و امثال اینها ببرد كاری زشت تلقی می‌شود؛ درصورتی كه رسول اكرم از همسرش با كلمه «حمیرا» تعبیر می‌کند كه نشان دهنده زیبایی و رنگ پوست اوست. همچنین امروز یك ملای معروف و مورد توجه عوام اگر همسرش سرتاپا پوشیده نباشد و بخواهد از جلوی جمعی عبور كند امری مستنكر تلقی می‌شود. ستر وجه و كفین به اجماع فقهای فریقین واجب نیست، حداكثر این است كه مستحب است؛ اما اگر همسر یك روحانی موجّه میان عوام، ستر وجه و كفین نكند از هر فسقی برای آن روحانی مهمتر جلوه می‌کند. شیخ انصاری در «كتاب النكاح» راجع به سیره‏های امروز كه ارزش چندانی ندارد به موضوع نظر بر محاسن مخطوبه2️⃣ مثال می‏زند و می‌گوید با اینكه قطعاً از نظر شرعی جایز است ولی امروز اگر به شخص محترمی اینچنین پیشنهاد شود كه دخترت را می‏خواهم برای ازدواج ببینم فوق العاده مستنكر تلقی می‌شود. پس آنچه بعدها رخ داده بالاتر است از حدود توصیه اخلاقی اسلامی. البته خود اعراب، نه اولیای دین، در این جهت بی‌تأثیر نبوده‏اند. خشونت خاص عمری و حلول روح او حتی در سهم بسزایی در این موضوع داشته است. —— پ.ن: 1️⃣ آنچه شهید مطهری اشکال می گیرد، با آنچه در لینک زیر می بینید متفاوت است، هر چند مطالب آقای علم الهدی عمومیت ندارد: https://www.aparat.com/v/wgDLZ/ 2️⃣ مراد از محاسن، زیبایی‌ها است و مراد از مخطوبه، دختری است که از او خواستگاری شده باشد. بنابراین «نظر بر محاسن مخطوبه» یعنی «نگاه خواستگار به زیبایی های دختری که از او خواستگاری کرده است». شهید مطهری این بحث را قبلا در کتاب مطرح کرده است.
انباز
#شهید_مطهری: شرافت زن اقتضا می‌کند که هنگامی که از خانه بیرون می‏رود متین و سنگین و باوقار باشد، در
نقد: ممکن بود از روحانیهای متظاهر به روشنفکری و تجدد مثال زده شود که در این زمان متناسب‏تر است چون عوامفریبی عصر حاضر در این شکل قویتر است. پاسخِ : شما یک مثال پیدا کنید تا اضافه کنیم. خیلی خدانشناسی است که انسان از این تظاهر و ریاها که بر احدی پوشیده نیست، به خاطر تعصب صنفی دفاع کند.
: در جامعه‏ای مانند جامعه ما که معیارها فقط شعارهاست، بر روحها و معناها کاری نیست،1️⃣ و جامعه ما از نظر شعار ...،2️⃣ و برعکس از نظر شعار علوی است و از لحاظ روح و معنی ضدّ علوی. وای به حال کسی که بخواهد مانند علی صراحت و صلابت به خرج دهد و اسلام را بر مشایخ -آنجا که تعارض پیدا می‌شود- مقدم بدارد و شعارش این باشد: انَّ الْحَقَّ وَالْباطِلَ لا یعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ، اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ. من خواسته‏ام با ارائه ... آینه به دست خشکه‌مقدسان بدهم ... و بفهمند که از دست امثال آنها چه بر سر مسلمین آمده و می‌آید. آری جامعه ما جامعه شعارهاست نه جامعه مبادی و حقایق ... این فکر که زن فقط و فقط باید در کنج خانه محبوس بماند و حتی با حفظ حریم و رعایت عفاف هم از علم و از هر کمالی الزاماً باید محروم بماند و کاری جز اطفاء شهوت مرد و خدمتکاری او ندارد ... که علاوه بر اینکه با اسلام جور نمی‌آید بر ضد عواطف انسانی است. —— پ.ن: 1️⃣ نگاه فقه مقاصدی شهید مطهری در این کتاب بسیار پررنگ و قابل ملاحظه است. 2️⃣ این همه جای خالی (که با سه نقطه پر شده اند) در متن این کتاب عجیب است. آیا نوشته‌های شهید مطهری ناخوانا بوده یا مصلحتی (مثل رویکرد تقریبی) حذف آن عبارات را می‌طلبیده؟ اگر کسی محذوفات را می‌داند لطفا برای بنده ارسال فرماید: @Sajjaddinparast60
#❌📛♨️ : به طورکلی افرادی که به دین می‌گروند و سپس بیرون می‌روند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده‏اند خشن‏تر و ضد انسان‏تر می‌شوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحت الشعاع قرار می‌دهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود می‌برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی‌دین شده‏اند از بی‌دین‏های اوّلی خشن‏تر و بی‌عاطفه‏تر و خطرناکتر می‌شوند. اما از این طبقه، متدینان منحرف‌شده و کج‌سلیقه‌ی خشکه‌مقدس‏اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی‏شان تحت الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده، اثر خود را نمی‌بخشد و از آن طرف چون زایل نشده و به صورت انحرافی کار می‌کند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سَبُعی1️⃣ خطرناکتر و وحشتناکترند. تاریخ نشان می‌دهد که بی‌رحمانه‌ترین جنگها، کشتارها، زجر و شکنجه‏ها به وسیله خشکه‌مقدسان صورت گرفته است. بزرگترین نمک‌نشناسی‏ها را اینها انجام می‌دهند زیرا یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً. جنگهای صلیبی، جنگهای خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است ... —— پ.ن: 1️⃣ سبُع: حیوان درنده (مطلقا). (دهخدا)
: من حین تألیف کتاب از جهتی مایل نبودم که این جمله‏ها را [از نهج البلاغه درباره زنان] نقل کنم ولی دیدم اگر نقل نکنم برخی خیال می‌کنند که من از ذکر دلیل مخالف امتناع کرده‏ام.1️⃣ ...2️⃣ علت اینکه من مایل نبودم این جمله‏ها را بیاورم ترس از این بود که شخصی به سرش بزند و بنویسد که این جمله‏ها از مولی‏ نیست و از ابن مقفّع ایرانی است و از بقایای افکار مجوس است و از این راه لطمه‏ای به حیثیت نهج البلاغه وارد شود که به هر حال اکثریت قریب به اتفاق مطالبش برای من قطعی است که از خود مولی‏ است. نهج البلاغه که افتخار ماست نیاز شدید دارد به تحقیق سندی، و خوشبختانه در هند و در عراق یا کشور عربی دیگر، و در ایران وسیله آقا شیخ محمد تقی شوشتری، مساعی جمیله‏ای انجام شده و می‌شود در این زمینه، و من الآن نمی‌دانم درخصوص وصیت به حضرت امام حسن چه تحقیقی صورت گرفته است؛ اگر کسی اطلاعی داشته باشد و به من بدهد ممنون می‌شوم.3️⃣ —— پ.ن: 1️⃣ یکی از اشکالات مهم و رایج در نوشته ها و بیانات علمی، سانسور کردن ادله ای است که ممکن است خلاف نظر ما را برسانند. انصاف علمی شهید مطهری را می توان در این موارد نیز به وضوح دید؛ رضوان الله علیه. 2️⃣ اینجا حذف و جابجایی انجام داده‌ام؛ زیرا به مطلب، لطمه‌ای نمی‌خورد. 3️⃣ اصولا نباید یک حدیث را به صرف وجود در نهج البلاغه معتبر بشماریم. طبق ضوابط، هم به لحاظ سندی و هم به لحاظ محتوایی، این فقرات از حدیث مذکور، مورد اشکال و غیر معتبر است، و دست کم اجمال دارد و نمی‌توان طبق آن به تکلیف رسید. نهایتا این احتمال تقویت می‌شود که اصل وصیت امیر مؤمنان (علیه السلام) ریشۀ درستی دارد، اما چه بسا شاخ‌وبرگ‌هایی توسط دیگران بر آن افزوده شده باشد؛ چنانکه در برخی موارد، نظیر هم دارد.
: مراجع [تقلید]، فوق انتقاد به مفهوم صحیح این کلمه نیستند و ... غیر معصومی که در وضع قرار گیرد، هم برای خودش است و هم برای اسلام. البته تزکیه نفس نمی‌کنم (وَ ما ابَرِّئُ نَفْسی انَّ النَّفْسَ لَامّارَةٌ بِالسّوءِ) اما این قدر می‌دانم که همواره زبان خود را از زشتگویی خصوصاً نسبت به طبقه مراجع، حتی نسبت به آنهایی که از آنها به شخص من بدی رسیده است، حفظ کرده‏ام. ضمن اینکه مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر کسی در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان (عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. اگر چنین چیزی بود، شرط عدالت بلاموضوع بود.
اگر می‌خواهید درباره پوشش اسلامی زنان مطالعۀ ارزشمندی داشته باشید که از هر لحظه مطالعه، نکته‌ای سودمند به دستتان بیاید، بعید می‌دانم هنوز کتابی به ارزشمندی کتاب با نام موجود باشد. هر چند بخش‌هایی از مطالب این کتاب، از نظر علمی جای بحث و گفتگو دارد. اگر می‌خواهید یک بحث فقهی کامل به صورت استدلالی، روشمند، تحلیلی و جامع درباره یک مسئله را ببینید که هم متکی به روش‌های متقن و اثبات‌شده و به‌روز علمی است و هم پویایی مناسبی دارد و می‌تواند تأثیر مهمی در متن جامعه داشته باشد، اگر می‌خواهید یک بحث دقیق و روشمند در قلمرو تفسیر قرآن کریم ببینید که مدلول‌های نهفته در عبارات قرآنی را کشف و بیان می‌کند، اگر می‌خواهید مدخلی برای و و مباحث () ببینید، اگر می‌خواهید یک نمونه کار میان‌رشته‌ای شایسته و مفید (البته در حد علمی-ترویجی) در زمینه روابط فقه با جامعه‌شناسی و روان‌شناسی ببینید، و اگر می‌خواهید ببینید چطور می‌توان مطالب سخت و پیچیده را در قالب بیانی روشن و روان (البته تا حد زیادی، نه کامل) ارائه کرد، از کتاب شهید مطهری غافل نشوید.
توضیحی درباره کتاب «پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب» از شهید مطهری: تصور رایج از این کتاب (البته پیش از خواندنش) آن است که وقتی شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» به دفاع از پوشش اسلامی زنان برخاست، عده‌ای از مخالفان اسلام یا منتقدان حجاب، نقدها و سؤالاتی درباره مطالب این کتاب مطرح کردند و در نتیجه، شهید مطهری با پاسخ به این نقدها، مسیر دفاع از حجاب اسلامی را ادامه داد. در حالی که ماجرا دقیقا برعکس است. پس از انتشار این کتاب، شهید مطهری نسخه‌ای از آن را به یکی از شاگردان فاضلش (که ظاهرا روحانی بوده) هدیه می‌دهد. او هم وقتی می‌بیند شهید مطهری از حضور زنان در جامعه دفاع کرده، و فقط رعایت عفت اجتماعی را (بر اساس آیات و روایات و عقل) کافی می‌داند، شروع می‌کند به تاخت و تازهایی که در میان آنها سخنِ علمی بسیار کم است که محتاج به اندیشیدن و مطالعه‌ی بیشتر (از حد اصل کتاب مسئله حجاب) باشد. از نظر شهید مطهری، او از طرف افرادِ به‌هم‌بسته‌ی فامیلی و طبقه‏ای، شهید مطهری را به عنوان یک فردِ تنها در یک شهر، می‌دَرَد. (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج‏19، ص: 594) البته ممکن است نسبت به برخی پاسخ‌های شهید مطهری هم نقدهایی وارد باشد، اما مظلومیت ایشان در فضای تاریک متحجران، نمود ویژه‌ای در این کتاب پیدا کرده است. به نظرم مهمترین فایده خواندن این کتاب دو امر است: 1. آشنایی با تفاوت اندیشه‌های متحجرانه و مجتهدانه، و شناخت بیشتر روحیه متحجران، 2. آشنایی با روش نقد دیگران (البته پاسخ‌های شهید مطهری از این نظر قدرت بالایی دارد، اما نقدهای آن شخص ناقد، بی‌فایده یا بسیار کم‌فایده است) https://eitaa.com/anbaz60/612
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕📝اولین سرگشاده دکتر به رئیس‌جمهور (١) 🔴 چگونه ریشه‌های فساد را بخشکانیم؟ جناب آقای سید ابراهیم رئیسی، رئیس محترم جمهوری اسلامی. با سلام و آرزوی مزید توفیقات در خدمت به ملت مغبونِ ستمدیده مفلوک ایران. ▪۱. لازم است پیش از هر نکته‌ای متذکر شوم که در این سی‌و‌اندی سال پس از پایان جنگ، از این قبیل کمیته‌ها و کمیسیون‌ها و ستادها بی‌شمار تشکیل شد اما دریغ از کمترین مبارزه و اقدامی. از جمله بزرگ‌ترین و دهان‌پرکن‌ترین آنها، ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که به دنبال فرمان هشت‌ماده‌ای ۲۰ فروردین ۱۳۸۰ رهبر نظام به سران سه قوه تشکیل شد و هیچ اقدام مؤثر و ملموسی هیچ‌گاه از آن گزارش نشد.  ▪۲. شاید عنوان این سرگشاده تلویحاً دلالت داشته باشد بر اینکه یک راه حل واحد برای خشکاندن ریشه‌های تمام مفاسد وجود دارد اما حقیقت این است که هیچ شاه‌کلید واحدی برای چنین پدیدار ذوابعاد و عمیقا ریشه‌دوانده وجود ندارد. فلذا در این جا فقط می‌خواهم به تعدادی بینش و راهکار اشاره کنم که مانع از نهادینگی هر چه عمیق‌تر و گسترش هر چه فجیع‌تر مفاسد بسیار پیچیده درون نظام شود. ادامه دارد... ✅ https://t.me/Saeidzibakalam/1875
⭕📝اولین سرگشاده دکتر به رئیس‌جمهور (۲) ▪نخستین بینش بنیانی که بر راهبردهای مبارزه با مفاسد تأثیر بسزایی دارد این است که باور کنیم تعدی و تجاوز به بیت‌المال بخش اعظم مفاسد را تشکیل می‌دهد. امیدوارم نیاز به توضیح نباشد که تعدی و تجاوز به مال و اموال همواره میان برخی از مردم وجود دشته و مبارزه با آنها راهکارهای خاص خودش را طلب می‌کند، اما این نوع تجاوز هیچ‌گاه به گردپای تجاوز به بیت‌المال نمی‌رسد. ▪دومین بینش بنیانی که آن هم بر راهبردهای مبارزه با مفاسد تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد این است که باور کنیم تجاوز به بیت‌المال در اکثر قریب‌به‌اتفاق موارد یا از جانب گروه یا باندی از مقامات و مدیران نظام صورت می‌گیرد و یا با تبانی مؤثر و قطعی همین مقامات و مدیران به ثمر می‌رسد. ▪ از دو بینش فوق می‌توان بینش بنیانی سومی را نتیجه گرفت: باید بپذیریم که مبارزه با مفاسد هیچگاه پشت درهای بسته نهادهای حکومتی صورت نمی‌گیرد. شهوت ثروت و شهوت قدرت چموش‌تر، مکّارتر، و دلرباتر از این هستند که مقامات نظام را با این دو شهوت پشت درهای بسته بگذاریم! ادامه دارد... 🆔 @saeidzibakalam
⭕📝اولین سرگشاده به رئیس‌جمهور(۳) : ♦ راهبرد یک. از سه بینش بنیانی فوق، می‌توان راهبرد کاملاً عملی‌ای را نتیجه گرفت: همواره و همه‌جا باید تمام سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های مقامات و مدیران، به‌ویژه جایی که اموال ملی در میان است به طور کامل و شفاف در معرض دید و اطلاع مردم قرار بگیرد. ♦ راهبرد دوم: راهبرد بزرگ کاملاً مرتبط با راهبرد فوق این است که تمام اقدامات انجام‌شده اجرایی یا قضایی، از قبیل بازداشت تا اجرای محکومیت یا تبرئه، هر گونه اقدام بانکی و مالی، عزل و نصب‌ها در شرکت‌های دولتی و حاکمیتی، ابطال اسناد و مدارک شغلی و حرفه‌ای، مزایده‌ها و مناقصه‌ها و امثالهم، با ذکر نام مقام یا مقامات مربوطه و مؤسسه‌ یا نهاد حکومتی یا شبه‌حکومتی رسماً و علناً و به طور شفاف به مردم اطلاع‌رسانی شود. غسل تعمیدهای یادگار دوران سیاه شیخ محمد یزدی، هاشمی شاهرودی، و شیخ صادق لاریجانی که شرعاً نمی‌توان نام افراد متهم را تا احراز قطعی محکومیت اعلام کرد، امروزه هیچ مقدار اعتبار و وجاهت اجتماعی و سیاسی ندارد. اگر برآنید که وجاهت فقهی دارد، بجا است مراجع تقلید و مجتهدان نیالوده به اهداف و اغراض سیاسی اجتهاد پژوهشی خود را آزادانه و از طریق رسانه‌های خود ارائه کنند. ♦ راهبرد سوم: برای تحقق هر چه فراگیرتر راهبرد دوم، لازم است اَبر‌سیاست راهبردی پنهانکاری در تمام ساحات و عرصات قوه مجریه علناً و رسماً و سریعاً طرد و تقبیح شود. به طوری که تمام مقامات و مدیران اجرایی کشور الزام شوند تمام تصمیمات و اقدامات‌شان را صریح و شفاف و بدون پنهان‌کاری‌های مزورانه فریبکارانه به اطلاع مردم برسانند. ♦ راهبرد چهارم: برای وداع هرچه‌ مؤثرتر و سریع‌تر با اَبَرسیاست راهبردی پنهانکاری نظام لازم است سیاست تثبیت‌شده اسکات و ارعاب و تعقیب قضایی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران تحقیقیِ مستقل و غیر وابسته به جناح‌های حاضر در قدرت کاملاً متوقف شود تا نقش فوق‌العاده تأثیرگذار رسانه‌های امین و وطن‌دوستِ مردمیِ مستقل در عرصه منحط و ضد مردمی سیاست ما تحقق یابد. یادمان باشد رسانه‌های حاکمیتی در ایران عموما تابع مستقیم شبکه‌های قدرت حاکمیتی هستند و این برای مردمسالاری و جمهوریت، یعنی مصیبت عظما! ♦ راهبرد پنجم: جناب آقای رئیسی! اگر حقیقتاً می‌خواهید مبارزه با فساد و مفسدان را برخلاف دوران بسیار تلخ و تاریک آقای حسن روحانی و یاران وفادارش آقای علی لاریجانی و شیخ صادق لاریجانی، جداً تعقیب کنید باید سیاست راهبردی پنجمی را اضافه کنید: سیاست راهبردی مصونیت از تعقیب و حمایت مالی از سوت‌زنان. برای این امر، لازم است قوانینی را بدون فوت وقت تدوین و به مجلس شورا تسلیم کنید. ادامه دارد...