مطمئنم گفته بودی
با توام، تا روز مرگ
من فقط شک میکنم گاهی
مبادا مردهام...!
- محسن نظری
چون دوستت دارم
راهی پیدا خواهم کرد
تا نور زندگی تو باشم،
حتی اگر در تاریکترین و دلگیرترین
حال خود باشم...!
- جسیکا کاتوف
آنچه نگفتم
غم انگیز ترین بلایی که میتونه سر دو نفر که یه مدت خیلی باهم صمیمی بودن بیاد اینه که سر یه موضوع که نتونستن باهم حرف بزنن از هم جدا شن و بعد بخوان برگردن و همه چیو درست کنن. انگار دو نفرشون خیلی میخوان که همه چیز درست بشه، ولی این وسط خیلی چیزا تغییر کرده، شایدم جفتشون توی زمانی که دور از هم گذروندن خیلی تغییر کردن، و اون لحظه که میفهمن هیچ چیز نمیتونه مثل قبل بشه. خود جهنمه.
آنچه نگفتم
گاهی اوقات همون آدمایی که داری برای بهتر شدن حالشون تلاش میکنی غرقت میکنن و توی باتلاق میندازنت و از روت رد میشن.
گاهی اوقات کسانی که فکر میکنی داری بهشون کمک میکنی هیچ ارزشی برای تو قائل نیستن و به خاطر نفع شخصی خودشون همه چیز رو فراموش میکنن و از روت رد میشن.
گاهی اوقات آدمایی که فکر میکنی دوستای تو هستن در عمل نشون میدن که بود و نبودت فرقی براشون نمیکنه و تو رو فقط وسیله ای برای رسیدن به خواسته خودشون میبینن و میدونن.
و این خیلی حس بد و تلخ و دردناکیه.
خلاصه که گاهی اوقات آدما دستی که برای کمک به سمتشون دراز میشه رو پس میزنن یا با چوب اون دست رو میشکنن، پس حواست باشه که به کی کمک میکنی. لیاقت بعضیا اینه که تا آخر زندگیشون ته چاه بمونن، چون شخصیت مزخرف و قدر نشناسی دارن.