هدایت شده از #سهشنبههاے_امامزمانی💚🌷
🖤🥀
🖤شال عزاے تو بہ عزایم نشانده استــ
وقت عزایمـان شده صاحب عزا بیـا...🥀
#آجرڪاللهیاصاحبالزمان🖤
✨#مولایمن
🥀🖤قلب زمین گرفته،
زمان را قرار نیست...
🥀🖤ای بغض مانده
در دل هفت آسمان، بیا...
#صبحانتظار
#صبح_مهدوی
#سه_شنبه_های_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#سهشنبههاے_امامزمانی🌷
#سه_شنبه_های_امام_زمانی💚
🖤🖤🖤🥀🥀🥀
پلیس دیترویت میشیگان در حال بررسی تجهیزات آبجو سازی زیر زمینی در دوره ممنوعیت الکل در آمریکا
سال 1933 میلادی
🗞 @Ancients ⏳
محمدرضا پهلوی در مراسم عزاداری ماه محرم. تصویر مربوط به اواخر دهه ی چهل هجری شمسی است.
🗞 @Ancients ⏳
ﯾﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﺩﮐﺘﺮﺍﯼ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻣﺤﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ
ﮐﺎﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ؛ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺁﮔﻬﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ؛ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ
ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪه ﻭ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﻣﯿﺸﻪ؛
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﮐﻼﺱ ﺳﻮﺍﺩﺁﻣﻮﺯﯼ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻟﻮ ﻧﺮه ﺷﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ
ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻠﻢ ﮐﻼﺱ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ
ﺷﮑﻠﯽ ﺭﺳﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺍﯾﻨﺮﻭ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻦ؛
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﭼﺎﺭه ﺍﯼ ﺟﺰ ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻝ ﮔﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭه ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ
ﻣﯿﺘﺮﺳﻪ ﻟﻮ ﺑﺮه ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩه ﻋﻘﺐ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍه ﺩﯾﮕﻪ
ﺑﻠﺪه ﮐﻪ ﺑﺮﺳﻮﻧﻪ؛ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻓﺘﮕﺮﻫﺎ ﯾﮏ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﺎﺑﺎ
ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻟﺸﻮ ﺑﮕﯿﺮ !
👤 ﺣﮑﺎﯾﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺩﮐﺘﺮ ﻧﺎﺻﺮ ﮐﺎﺗﻮﺯﯾﺎن
🗞 @Ancients ⏳
طبق اساطیر يونان؛ وقتی "ثیسیوس" برای یافتن گاو افسانه ای وارد معابد پیچ در پیچ میشد برای گم نکردن راهش مقداری نخ از گلوله ای بافتنی به دنبال خود می کشاند
عبارت سرنخ هم برگرفته از همین است!
🗞 @Ancients ⏳
حکایت خویشاوند بیگانه
پادشاهی دستور داد گوسفندی را سر بریدند و آن را کباب نمودند.
پادشاه به وزیر خود گفت:
برو دوستان و نزدیکانت را بگو که بیایند، تا دور هم بشینیم و این گوسفند را با هم بخوریم.
وزیر لباس مبدلی پوشید و به میان جمعیت شهر رفت و فریاد زد:
ای مرد به فریادم برسید که خانه من آتش گرفته و دار و ندار زندگیم در حال سوختن است.
تعداد اندکی از مردم حاضر شدند که همراه وزیر بروند و در خاموش کردن آتش به او کمک کنند.
وقتی به خانه رسیدند، با کباب گوسفند و نوشیدنی های رنگارنگ از آنها پذیرایی شد.
پادشاه از وزیر خود پرسید: چرا دوستان و نزدیکانت را دعوت نکردی!؟
وزیر گفت: اینها دوستان ما هستند، کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل آب هم بر رو خانه آتش گرفته ما بریزند.
آری دوستان...
بیگانه اگر وفا کند، خویش من است...👍👌
🗞 @Ancients ⏳
شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند و دستگیر است.
شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر دِرهمی چانه می زند، بازگشت.
تو را که این همه گفت و گوی است بر دَرمی
چگونه از تو توقع کند کَس کَرمی
خواجه دانست که به کاری آمده است و عقب او برفت و گفت به چه کار آمده ای؟
گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. خواجه به غلامش اشاره کرد و کیسه ای هزار دینار زر به او داد. مرد را عجب آمد گفت:
آن چه بود و این چه؟
خواجه گفت:
آن معامله بود و این مروت، کوتاهی در معامله بی مزد و منت است و کوتاهی در کار تو دور از فتوت!!
🗞 @Ancients ⏳
در زمان جنگ دوم جهانی در روسيه ايدهای به ذهن فرماندهان روسی برای نابود كردن تانک های آلمانی رسيده بود به اين شكل كه به بدن سگهای آموزش ديده مواد منفجره می بستند كه زير تانک های آلمانی بروند و در زمان قرار گرفتن سگ زير تانک چاشنی عمل كرده و تانک منفجر شود. در ظاهر امر ايده خيلی خوب و عالی به نظر می رسيد اما در ميدان واقعی جنگ، سگها به جای تانک های آلمانی به زير تانک های روسی رفتند و آنها را منفجر كردند!
فكر می كنيد چرا؟ به اين دليل كه تانک های آلمانی بنزينی شده بودند ولی تانكهای روسی گازوئيلی بودند و سگها هم با تانک های روسی گازوئيلی آموزش ديده بودند. نقطه قوت سگها حس شامه آنها بود به همين دليل آنها طبق آموزشی كه ديده بودند تانكهای گازوئيلی روسی را هدف قرار می دادند.
🗞 @Ancients ⏳
پادشاها ! جـرم ما را در گذار
ما گنـه کاریم و تـو آمرزگار
تو نکوکاری و ما بـد کردهایم
جـرم بیپایان و بیحد کردهایم
سالها در فسق و عصیان گشتهایم
آخر از کرده پشیمان گشتهایم
بحـر الطاف تـو بی پایان بود
ناامیـد از رحمتت شیـطان بود
نفـس و شیـطان زد کریمـا راه من
رحمتت باشد شفـاعت خواه من
چشـم دارم کز گنـه پاکم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی
عطار
🗞 @Ancients ⏳