eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
80.2هزار دنبال‌کننده
38هزار عکس
4.9هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
رودخانه بهمنشیر در آبادان در واقع رودخانه بهمن اردشیر می باشد. این رودخانه توسط اردشیربابکان باایجادیک کانال از کارون برای آبیاری نخل ها و رونق دادن به این منطقه در قرن سوم میلادی احداث شد. 🗞 @Ancients
هنگامى كه فردوسى نوشتن شاهنامه را آغاز كرد، ارباب ده بود و تمام زمين هاى ده براى او بود، اما هنگام وفاتش، از تمام زمين هاى ده تنها تكه اى براى خاک كردنش باقى مانده بود! 🗞 @Ancients
نبوغ سعدی این شعر سعدی به صورت عمودی و افقی یک جور خونده میشه « سعدیا ،استاد سخن خودت هستی و بس... » ❤️ 🗞 @Ancients
یک بار از توماس ادیسون سوال شد که، پس از بیست و پنج هزار بار کوشش بی نتیجه برای ساختن باتری، نسبت به شکست چه احساسی دارد؟ پاسخ او برای همه ی ما دارای اهمیت است: “شکست؟ من ابدا شکست نخورده ام، حالا بیست و پنج هزار طریقه را میشناسم که نمی توان باتری ساخت...” اینجوری برای اهدافت قدم بردار! 📚 از کتاب وین دایر 🗞 @Ancients
حکایت زیبای بهلول و سوداگر!! روزی سوداگری بغدادی از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه. آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد. باز روزی به بهلول بر خورد. این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟ بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه. سوداگر این دفعه رفت و سرمایه خود را تمام پیاز خرید وهندوانه انبار نمود و پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود. فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول که از تو مشورت نموده، گفتی آهن بخر و پنبه، نفعی برده. ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت. بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم! ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم!! 🗞 @Ancients
با سوادان بیشتر در معرض لگد خرند" ...! گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماینده ی حیوانات در دستگاه حاکم بود با وجود ظلم سلطان و تایید خر و حیله روباه، همه ی حیوانات، جنگل را رها کرده و فراری شدند، تا جایی که حاکم و نماینده و مشاورش هم تصمیم به رفتن گرفتند در مسیر گاهگاهی خر، گریزی میزد و علفی می خورد روباه که زیاد گرسنه بود به شیر گفت : اگر فکری نکنیم تو و من از گرسنگی می میریم و فقط خر زنده می ماند، زیرا او گیاه خوار است شیر گفت : چه فکری داری ؟... روباه گفت : خر را صدا بزن و بگو ما برای ادامه مسیر، نیاز به رهبر داریم. و باید از روی شجره نامه در بین خود یکی را انتخاب کنیم و از دستوراتش پیروی کنیم. قطعا تو انتخاب میشوی و بعد دستور بده تا خر را بکشیم و بخوریم شیر قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکیل دادند ابتدا شیر شجره نامه اش را خواند و فرمود : جد اندر جد من، حاکم و سلطان بوده اند ...! و بعد روباه ضمن تایید گفته شیر گفت : من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند ...! خر تا اندازه ای موضوع را فهمیده بود و دانست نقشه ی شومی در سر دارند، گفت : من سواد ندارم، شجره نامه ام زیر سمم نوشته شده ، کدامتان باسواد هستین آن را بخوانید ؟ شیر فورا گفت : من باسوادم، و رفت عقب خر، تا زیر سمش را بخواند ...! خر فورا جفتک محکمی به دهان شیر زد و گردنش را شکست...! روباه که ماجرا را دید، رو به عقب پا به فرار گذاشت خر او را صدا زد و گفت : بیا حالا که شیر کشته شده، بقیه راه را با هم برویم روباه گفت : نه من کار دارم خر گفت : چه کاری ؟ گفت : می خواهم برگردم و قبر پدرم را پیدا کنم و هفت بار دورش بگردم و زیارتش کنم، که مرا نفرستاد مدرسه تا باسواد شوم وگرنه الان بجای شیر، گردن من شکسته بود.....! « برگرفته از مثنوی معنوی » 🗞 @Ancients
درمیان چوپانان صدای"هِر"برای طلبیدن گوسفندان و"بِر"برای جلوراندنشان استفاده میشد،و اگر چوپانی آنرا نمیدانست یعنی از اصول پرت بود! به همین دلیل میگفتند هِر را از بِر تشخیص نمیدهد. 🗞 @Ancients
لئو تولستوی و آنتون چخوف، دو نویسنده بزرگ تاریخ ادبیات جهان در کنار یکدیگر؛ روسیه، سال 1901 🗞 @Ancients
با انتشار خبر مرگ تختی،۷ تن در شهرهای مختلف ایران خود را کشتند که از همه فجیع‌تر، قصابی در کرمانشاه بود که خودرابه قناره آویخت. او بر در مغازه اش زده بود «جهان بی جهان‌ پهلوان ماندنی نیست» 🗞 @Ancients
بلوار کشاورز 100 سال پیش در نگاه اول شاید تصویری از یک روستای دورافتاده در اطراف تهران باشد که گله گوسفندی در آن به چرا می‌پرداختند اما این عکس مربوط به 100 سال پیش از بلوار کشاورز است. 🗞 @Ancients
يك نمونه از رادمردی كريم خان زند، مردی که تاج بر سر ننهاد! مورخانی كه تاريخ زنديه را نوشته اند شكست محمدحسنخان رئيس وقت ايل مغول تبار قاجار را در جنگ با شيخ علی خان زند 13 بهمن سال 1136 هجري (2 فوريه 1758) ذکر کرده اند. در اين جنگ كه در مازندران، ناحيه اشرف (بهشهر) روي داد محمدحسن خان كشته شد و فتنه شمال پايان يافت. شيخ علی خان سر ِ بريده محمدحسنخان را به شیراز نزد كريمخان فرستاد كه اين رادمرد از اين عمل به خشم آمد و ضمن ارسال يک نامهِ توبيخ برای شيخ علی خان، دستور داد كه سر ِ محمدحسنخان را با گلاب شستند و با تشريفات ويژه به خاک سپردند و برايش مراسم ترحيم رسمی (با شرکت مقامات) برپا داشتند. کريمخان به سال 1705 ميلادی به دنيا آمد و در سال 1779 درگذشت و هيچگاه تاج بر سر ننهاد. او خودرا وکیل ایرانیان معرفی می کرد، نه شاه آنان! 🗞 @Ancients
ساخت تخت جمشید در دوران داریوش، پسرش خشیارشا و پسر خشایارشا یعنی اردشیر یکم ( ملقب به اردشیر درازدست) ادامه داشت. در واقع ساخت تخت جمشید تا ۱۸۸ سال، یعنی پایان حکومت هخامنشیان ادامه داشت و هیچگاه به پایان نرسید و همواره در حال تکمیل شدن بود. 🗞 @Ancients