فردوسی گرامی در ۳۹ بیت از ابیات شاهنامه به طور مستقیم مردمان را به نیکی کردن و خوش رفتاری تشویق می کند و از بدی و کج رفتاری بر حذر می دارد، و از این حیث در میان تمام شاعران ایران و جهان در جایگاه نخست است. شاهنامه نه تنها سند ملی تاریخ ایرانیان ،بلکه کتابی سراسر پند و اندرز و حکمت است.
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
همه نیکوئی پیشه کن تا توان
که بر کس نماند جهان جاودان
سرای سپنجی نماند به کس
ترا نیکوئی باد فریاد رس...
" یادش تا ابد جاودان "
🗞 @Ancients ⏳
باورتون میشه یه زمانی درتهران چپ دستارو میزدن؟!
دست چپ در باور عوام، برای طهارت بود!
درمدارس انقدر بچههارو میزدن تا با راست بنویسند.
🗞 @Ancients ⏳
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▶️ گاوصندوق اسرارآمیز، با قفل های مخفی، قرن هجدهم.
🗞 @Ancients ⏳
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▶️ کشف کتابخانه ای باستانی و اسرار آمیز در پشت دیوارهای معبد!
🗞 @Ancients ⏳
هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست . انسان ها می گویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است . اما من ترجیح می دهم که هوشیار باشم .چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید، از دستش نخواهم داد ...
👤ارنست همینگوی
+ ۱۱ تیر ، ۲ ژوئیه ؛ سالروز درگذشت ارنست میلر همینگوی از نویسندگان برجسته معاصر ایالات متحده آمریکا و برنده ی جایزه نوبل ادبیات
🗞 @Ancients ⏳
▪️پول مهمتر است یا وطن؟!
بعد از مقاومت محمدکریم مبارز مصری، در مقابل فرانسویها و شکست او، قرار بر اعدامش شد، ناپلئون او را فراخواند و گفت: سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه میکرد... من به تو فرصتی میدهم تا ده هزار سکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی... محمدکریم گفت: من الان این پول را ندارم اما صدهزار سکه از تاجران میخواهم، میروم تهیه میکنم و باز میگردم...
محمدکریم به مدت چند روز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده شد... اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت آزادی او نشد و حتی بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت!! ناپلئون به او گفت: چاره ای جز اعدام تو ندارم، نه به خاطر کشتن سربازهایم، بلکه به دلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود میدانند...
🗞 @Ancients ⏳
در نزدیکی روستای گنجار از دهستان احمد سر گوراب شهرستان شفت استان گیلان ، در دل انبوه درختان جنگلی منطقه، آبشار زیبایی وجود دارد به نام وزن بن
این آبشار در مسیر رودخانه ای قرار دارد که از ارتفاعات بالایی امامزاده اسحاق سرچشمه می گیرد
ارتفاع تقریبی آبشار بیست و پنج متر ودر ماهای اوایل تیر تا اخر مهر به حداکثر کم آبی خود می رسد.
محوطه آبریز این آبشار بسیار دنج ،خلوت ،ارام است و در دل انبوه درختان جنگلی قرار دارد.
🗞 @Ancients ⏳
بیش از۶۰ سال پيش سد دز با ارتفاع ۲۰۳ متر با كيفيت عالی توسط ايتالياییها با هزينه ۵۵۰ ميليون تومان ساخته شد و امروز كه تراز آب سد به ۲۰۱.۵ متر رسيده، هنوز پايدار و ناجی خوزستان است.
این سد در زمان ساخت خود به عنوان یکی از مرتفعترین سدهای جهان، و در حال حاضر نیز پنجاهمین سد بلند دنیا محسوب میشود!
🗞 @Ancients ⏳
بازار خان یزد مربوط به دوره قاجار و از جاهای دیدنی یزد است که در محله لب خندق، خیابان قیام قرار دارد. ساختار متفاوت و عرض متباین این بازار، حکایت از ساخت تدریجیاش دارد و با ۲۷۴ متر طول، ارتفاع آن بین ۴ تا ۶ متر متغیر است. بازار خان در حقیقت طویلترین و همچنین پهناورترین بازار شهر یزد به حساب میآید که زیربنای آن در دوره قاجار گذاشته شده است. این بازار شامل دو بخش شمالی جنوبی و شرقی غربی میشود. بخش شمالی جنوبی ۷۸ متر طول دارد و دارای ۵۳ باب مغازه است. بخش شرقی غربی نیز ۱۸۰ متر طول دارد و ۱۰۰ حجره در آن جای گرفتهاند. این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲، با شماره ثبت ۸۵۴۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
🗞 @Ancients ⏳
اگر ما برای آزادی نجنگیم، مردمی که بعد از ما میآیند چه خواهند گفت؟!
خواهند گفت که چه آدمهای ترسویی بودند، نام ایران را ننگآلود کردند. زور شنیدند و دم نزدند. زیر بار ظلم رفتند و به بیچارگی تن در دادند. چقدر بدبخت بودند. روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت امام حسین عزاداری میکردند، خاک و گِل به سر میریختند، با قمه فرق سرشان را میشکافتند، سینه و زنجیر میزدند، اشک و خون را با هم قاطی میکردند و خودشان را پیروان سیدالشهدا میدانستند اما وقتی پای عمل به میان میآمد زور و استبداد را قبول میکردند و آرام مینشستند.
مأخذ
مجموعه کلمات قصار و سخنان ستارخان (به انضمام خاطرات و دیدگاههای مشاهیر موافق و مخالف سردار) به کوشش محمدحسن پدرام. انتشارات اختر. تبریز 1389
🗞 @Ancients ⏳
پس از ورود برق به ایران به دلایلی که گفته شد عدهای آنرا شیطانی دانسته و تحریم نمودند تا مبادا دین و ایمانشان تباه شود و برکت از زندگیشان برود! پس از چندی مردم به فواید برق پی میبرند و با سلام و صلوات مشترک کارخانه تازه تاسیس برق تهران میشوند.
اما این تازه اول گرفتاری کارخانه برق با این مشترکان به ظاهر متدین بود! طبیعتا کاسبی که دست به کار حرام یعنی پذیرش نور شیطان و داد و ستد در شب، زده و از عواقب آن نترسیده، برایش دشوار نبود که پول برق صاحب برق هم کم و زیاد کرده و بالا بکشد!
《در اینجا جعفر شهری این مردمان را با عقاید و عیار خودشان مورد قضاوت قرار میدهد.》
از آنجا که این جماعت همیشه برای همه اعمال صواب و ناصواب و حق و ناحق خود، کلاه شرعی میدوزد و به خدا و پیغمبر و شیطان ربط میدهد در توجیه بالا کشیدن پول برق نیز بیان میکردند که این تنها راهیست که میتوانند کفاره دو کار خلاف خود را "استفاده از نور شیطان و کاسبی در شب" گذارده و پدر شیطان را از این طریق درآورند!
لذا هفته اول که مهمان کارخانه برق بودند و تا چند هفته بعد هم امشب و فرداشب مینمود که هنوز اخذ تصمیم در قبول یا رد نور شیطان ننموده است و بعد از آنهم با گفتن اینکه امروز کاسبی نکرده یا دشت ننموده مامور کارخانه برق را جان بسر مینمود.
از اینها گذشته آن زمان کنتور نبود و مامور کارخانه با توجه به تعداد لامپهای هر منزل یا مغازه محاسبه قیمت برق مینمود. نزدیک آمدن حسابدار لامپها را خاموش و یا از سرپیچ شُل کرده و یا سیم آنرا قطع مینمودند و ابراز میکردند که مصرفی نداشتند و مامور را روانه میکردند تا برود!
عدهای نیز در موعد آمدن مامور کارخانه، لامپهای بزرگ را باز نموده و لامپ کوچک بسته و قیمت برق را براساس همان لامپهای کوچک پرداخت مینمودند.
در هرصورت حسابدار کارخانه میبایست بر سر هرمنزل و مغازه هفت شکم درد بِکِشد تا بتواند چند شاهی وصول کند!
کم کم کنتور پیدا شد. اما در اینجا ایرانی است و هوش و ذکاوت! و قبل از هرکاری از تحصیلکردهای حیله و نیرنگ آنرا فرا میگیرد و پیش از هر اطلاعی از فنون برق، اینش را آموخت که سیمی پنهانی از بالای کنتور آورده و از برق دزدی مصرف نماید!
بدین گونه مردم با برق و امور برق آشنا گشته و آموزشگاه تمامشان هم این باشد که این به دست آن و آن به دست این نگاه کند و از روی کنتور سیمی بکشد و لامپی را روشن نمایند!
🗞 @Ancients ⏳