#پارت_139
همونطور که سعی میکردم احترام بابا رو نگه دارم و تند حرف نزنم گفتم:
_بابا تا حالا چند مسئله توی همین شهر خودت دیدی و مطالبه گری کردی؟
از مسولین خواستی پیگیری کنن،خودت پیگیری کردی؟؟!
_ربطی به آیین نداره وقتی فایده نداره چرا انجام بدم
_اما بابا ما کردیم شد،خیلی هم اثر و نتیجه داره
صدای زهرا بود که بابا رو خطاب قرار داده بود
_توی مسائل کوچک درست ولی مسائل بزرگ چی؟
مسائلی که کل مملکت رو در بر میگیرن؟
این صحنه منو یاد موقعی انداخت که خودم همین بحث رو با علی میکردم و حالا جوابایی که علی به خودم میداد رو به بابام میگفتم:
_شما کل ایران رو در نظر بگیرید،هر شهر و منطقه ای یه عده داشته باشه که مسائلش رو مطالبه و پیگیری کنن مثل حال حاضر
زهرا اینا توی همین شهر خودمون که خیلی هم اثر گذار بوده
دیگه هر کسی به خودش اجازه نمیده برا شورا شهر و...کاندید بشه و مراتب بالا تر نماینده مجلس و رئیس جمهور
وقتی میدونه یه عده هستن که یقشو میگیرن که باید وظیفشو انجام بده
و میدونه آدمی نیست که بتونه وظیفشو انجام بده اصلا شرکت نمیکنه
ولی وقتی هرکاری دلشون میخواد میکنن و ما هم دست روی دست گذاشتیم و هیچی نمیگیم همین میشه
_اگه حرف زدی میندازنت تو گونی میبرنت
_اگه اینجور بود باید من و امثال من رو زود تر از همه ببردن،چون هیچ یک از اعضا شورا شهر و مسولین چشم دیدن مارو ندارن از بس که مطالبه کردیم و نزاشتیم هر کاری که میخوان بکنن
باز زهرا بود که جواب پدرش رو داده بود
بابا سکوت کرده بود و من از فرصت استفاده کردم تا تیر آخر رو بزنم:
_البته اگه کسی الکی اغتشاش
به پا کنه میگیرنش،مگه مملکت الکیه که بیان نظمش رو خراب کنن
راه مطالبه گری که ما میگیم این نیست،راهش اینه که قانون رو خوب بدونیم،وظیفه مسولین رو خوب بشناسیم بعد برا انجام وظیفه ش بدون خراب کردن نظم کشور یقشو بگیریم نه اینکه الکی داد و بیداد کنیم بدون اینکه علمی داشته باشیم که باعث بشه هیچی تو دستمون نباشه
ادامه دارد....
✍️ط، تقوی
🌐
@andaki_tamol
