eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
76 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز هم قدم و هم گام با مردم انقلابی ایران عده بسیاری از روشنفکران، دانشجویان و روحانیون نیز در راهپیمایی عظیم 22 بهمن حاضر شده بودند. حضور افغانستانی ها و سایر همسایگان ( عراقی ، پاکستانی، کشور های حوزه خلیج فارس و...) دوشادوش برادران ایرانی در مراسم گرامی داشت سالروز پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران ،از چند بعد مهم و با ارزش است:👇 🔷گرامی داشت یاد و خاطره شهید حاج و همراهان و قدرشناسی از کشور جمهوری اسلامی ایران بخاطر مساعد تهای مادی و معنوی از همسایگان بویژه محور مقاومت . 🔶اعلام به مردم و سیاستمداران ایران که ما در کنار شما هستیم و شما را تنها نخواهیم گذاشت چه در جنگ نظامی و برون مرزی و چه در برگزاری غم ها،جشن ها و شادمانی های داخلی. 🔷اعلام به جهانیان که اتحاد و همدلی مردم افعانستان با مردم ایران، یک است در برابر استکبار و ابر قدرت هایی که در صدد محو ارزش های مشترک این دو کشور و تمام مسلمانان منطقه هستند، 🔶وجود چنین دشمنان خطرناکی علاوه برخطرات جدی که برای تمام کشور های مسلمان با هر مذهب و گرایشی دارد ، موجب انگیزه مضاعفی می شود برای اتحاد و اخوت بیشتر درون دینی و درون مذهبی. 🔷انچه مهم جلوه می کند این است که باید تفاوت سلیقه، فرهنگ، گویش، نژاد و مرز را کمرنگ کنیم و به اهدافی فکر کنیم که اکثر روشنفکران و متولیان جوامع اسلامی درک کرده و متوجه شده اند که ما کشورهای همسایه، دشمنان مشترکی داریم که می خواهند با طرح های توطئه آمیز خود مثل: تشکیل اسرائیل و داعش و اختلاف افکنی بین مسلمین ، ما را از سر راه یکه تازی هایشان بردارند و یگانه فاتح میدان قدرت جهانی باشند. ✍️حسینی – افغانستانی 🌐@andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب بوسیدن پای مادر: پیامبر(ص) فرمود:«کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».(گنجینه جواهر ) و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند». 📚(نهج الفصاحة) در حدیث دیگری فرمود:«کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می شود و از نیکوکاران نوشته شود. 📚(مستدرک الوسائل، ج 2) 🌐@andaki_tamol
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بگردید ٣٠٠تا پیدا کنید بفرستید مجلس, ۴سال با خیال راحت چشم هایتان را ببندید 👤 استاد 🌐 @andaki_tamol
🔴 اصلاح طلبان لیست می دهند! 🔻در حالی که ما در حال تعدد لیست‌ها هستیم، جریان اصلاحات در یک منطقه خوش آب‌وهوای تهران در حال چکش‌کاری‌های آخر لیست خود هست و از فردا به صورت رسمی تبلیغات خود را آغاز و تا آخرین ساعات رای‌گیری! تلویزیون‌های خارجی و شبکه تلگرامی‌شان پرقدرت، می‌تازد! کاش کمی از خود گذشتگی کنیم... ❗❗ «علی قلهکی» 🌐 @andaki_tamol
⭕️ادعای تل‌آویو: آمریکا در عراق با ایران می‌جنگد، در 🔻«نفتالی بنت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: 🔹 پذیرفت که با در مقابله کند، همزمان اسرائیل نیز با ایران در سوریه می‌جنگد. 🔹ما به میزان قابل توجهی حملات بسیار قوی علیه حضور ایران، پایگاه‌ها، موشک‌های زمین به هوا و شبه‌نظامیانش در سوریه را افزایش داده‌ایم. 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_145 رو بهش کردم و لب زدم: _آبجی من اصلا بهش فکر نکردم بزار بعدا _خب من میدونم ته دلت لرزید
۱۴۶ خداحافظی کردیم و رفتم تو حال و هوای سوریه و اون شوخی هایی که با هم داشتیم اون روزی که: بیرون از اتاق بودم و بعد از چند دقیقه که رفتم داخل همین که در رو باز کردم یه چیزی افتاد رو سرم و کل بدنم خیس شد و صدای بچه ها تو اتاق میپیچید سطل رو از رو سرم برداشتم،علی رو دیدم که رو به بچه ها کرد و گفت: _این چه کاری بود تو این سرما باهاش کردید _امین بخدا کار خودش بود ما فقط همکاری باهاش کردیم از این شوخی ها زیاد داشتیم،انگشت اشاره ام رو به نشونه تهدید سمت علی تکون دادم و گفتم: _یکی طلبت _(خندید)ببینم اون بدهکاریای قبلیت رو دادی که حالا اینو بدی _حالا این یکی فرق داره لباسام رو برداشتم و رفتم که عوض کنم،خیلی هوا سرد بود و یخ کرده بودم،زیر لب غر به علی میزدم لباس عوض کردم و داشتم بر میگشتم که دیدم علی خیس خیس با یه دست لباس داره تو روم میاد خنده بلندی کردم و گفتم: _چی شده طرف؟نقشه برا مردم میریزی مطمئن باش کسی هم برا خودت نقشه میریزه با احتیاط وارد اتاق شدم دیدم فرمانده نشسته پیش بچه ها و باهم دارن میخندن منم سلامی کردم و نشستم سرهنگ رو بهم گفت: _آقا امین ما تلافی شما رو روی آقا علی در آوردیم دیگه نیاز نیست به خدمتش برسید _شما؟ _آره باورم نمیشد اون بلا رو سرهنگ روی علی آورده باشه،لبخندی روی لبم نمایان شد: _نه جناب سرهنگ اون خسارت دولتیش بود تقاصش رو خودم باید بهش بدم از حرفم هم سرهنگ و هم جمع خنده شون گرفت شب خوبی بود ولی فردای اون روز حسین(یکی از همون بچه ها)رفت کودکی که تو ساختمون گیر کرده و داعشی ها بهش نزدیک میشدن رو بیاره کودک اومد اما با نامه ای که اینجور نوشته بود: _بسم الله الرحمن الرحیم تنها وصیتی که دارم همین است پشت این انقلاب و رهبری بمانید که اگر نمانید باید جوابگوی خون ما باشید زیرشم با خون انگشت زده بود وقتی خوندمش اشک از چشمامم سرازیر شد اما اونجا جایی نبود که احساسات بر آدم غلبه کنه باید برای مصلحت پاروی قلب خود گذاشت با بچه ها نشستیم و تصمیم گرفتیم که پیکرش رو برگردونیم یک گروه 6 نفره شدیم و با اجازه فرمانده گردان حرکت کردیم بعد از چندین دقیقه آروم آروم بین خونه ها حرکت کردن و پاک سازی کردن رسیدیم به همون خونه که حسین داخل رفت دنبال اون کودک با مهارتی که یاد گرفتیم رفتیم داخل و حواسمون بود که کمین نخوریم توی ساختمون رو گشتیم اما چیزی نبود نا امیدانه قصد برگشت کردیم که چشمم به ی رد خون خورد دنبالش کردم تا به گونی رسید،از گونی خون میریخت وقتی بازش کردم قلبم ریخت و نشستم روی زمین،واقعا حالم بد شده بود و دنیا دور سرم میچرخید ادامه دارد... ✍️ط، تقوی 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضور زوج جوان کرمانی در جوار مزار سردار دلها 💕 🌐@andaki_tamol
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود ...! شبتون شهدایی✨ 🌐@andaki_tamol