eitaa logo
اندکی صبر سحر نز یک است اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ
82 دنبال‌کننده
7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
70 فایل
با حضور فعال در تبیین و روشنگری ، عمار ولایت باشیم اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ
مشاهده در ایتا
دانلود
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شناسایی زنان بی‌حجاب با هوش مصنوعی 🔹این تصاویر در خیابان ولیعصر تهران و در چند روز گذشته ضبط شده است. ضابطان پلیس از زنان بی‌حجاب تصویر گرفته و با استفاده از هوش مصنوعی هویت آن‌ها را شناسایی می‌کنند. در برخی موارد نیز پرونده قضایی تشکیل و به قوه‌قضائیه ارسال شده است. •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
17.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖عشق بازی یک سبزواری با خداوند جل و جلاله این کلیپ را چندین بار ببینید و بشنوید، همان طور که رهبرمون چندین بار متنش را خوانده 💚اللهم صل علی محمدوآل محمد💚 •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شیعه باید بداند ؛ ملاقات هنگام احتضار... 🎙مرحوم آیت الله •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 صحبتهای بسیار خوب خواهر شهید پلارک به دو دختر بدحجاب. تا آخر ببینید ببینیدچه جوری دخترا به خودشون میان و در آخر از نحوه پوشششون پشیمون میشن! دوستان کلام خوب و احترام به طرف مقابل، خیلی موثره تو هدایت دیگران...👌👌👌 ┄┄┄┄ 🌹 ┄┄┄┄ شادی روح همه شهدای اسلام از صدر اسلام تا به حال بالاخص شهید بزرگوار، شهید پلارک اجماعا صلوات🌹🌹 شهید پلارک ، شهیدی است که در بهشت زهرا مشهور به مزار عطر گلاب هست . 🇮🇷
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ شهید غیرت تقدیم به آنانکه با خونشان معنای غیرت را سرودند. 🎞 کاری از مرکز تبلیغ اینترنتی
🤲 ✨دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز پنجشنبه «اَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ الْهُدَی وَالتُّقی وَالْعفافَ وَالْغِنَی، وَالْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضی اَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ مِنْ قُوَّتِکَ لِضَعْفِنا، وَمِنْ غِناکَ لِفَقْرِنا وَ فَاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِکَ وَ عِلْمِکَ لِجَهْلِنا اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أعِنّا عَلی شُکْرِکَ وَ ذِکْرِکَ، وَ طاعَتِکَ وَ عِبادَتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الّراحِمینَ» پروردگارا از تو خواستارم که مرا به صراط مستقیم رهنمون سازی و پرهیزکاری و پاکدامنی و روزی حلال را به من عنایت فرمایی و مرا در عمل به آنچه دوست داری و می پسندی، موفق گردانی، خداوندا از تو درخواست می کنم که ناتوانی ما را به توانایی، و تنگدستی و بینوایی ما را به بی نیازی، و جهالت ما را به بصیرت و بینش صحیح، مبدل گردان. پروردگارا بر محمد و خاندان او درود فرست، و ما را بر سپاسگزاری از خود و ذکر نام خویش و اطاعت از فرامین خود و پرستش ذات احدیتت، یاری بفرما 📘 بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸
🤲✨الهی جز شهادت در رکاب ایشان که همان رکاب و یاری امام زمان علیه السلام است برای ما مرگی مپسند... رهبرم🤍 🌹لبیک‌_یا_خامنه_ای 🌹شهدا_شر_منده_ایم 🤲الّلهُـمَّ‌_عَجِّــلْ‌_لِوَلِیِّکَـــ‌_الْفَـــرَج (عج)
حتما بخونید خییلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم هنوز باورم نشده که اومدم 🕌 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟ و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭 خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران نرود (عج)