15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم که توسط ارتش بعث عراق گرفته شده همان کانالی است ،که گردان قائم عج(حمزه سیدالشهدا فعلی -- اندیمشک) از لشکر ۷ ولیعصر عج در شب یازدهم اسفند ۱۳۶۲ در محور طلاییه عملیات کردند. آنچه در آن شب بر این گردان چه گذشت بسیار مظلومانه تر از کانال معروف کمیل بود اما افسوس که مظلومیت این عزیزان مثل اکثریت حماسه های شهدای خوزستان به علت ضعف رسانه ای در استان ، آنچنان که شایسته باشد معرفی و رسانه ای نشده است.
پیکر مطهر این شهدای مظلوم و والامقام بعد از حدود ۱۲ سال تفحص گردید و در گلزار شهدای اندیمشک آرمیدند.،یادشان گرامی باد.
💠 کانال حسین نظری🌹
این فیلم که توسط ارتش بعث عراق گرفته شده همان کانالی است ،که گردان قائم عج(حمزه سیدالشهدا فعلی --
سلام
این فیلم را برای برادر پاسدار آزاده و جانباز عبدالله فاطمی که متن زیر این فیلم را نوشته و خود ایشان آن شب (شب عملیات خیبر سال ۱۳۶۲) مجروح شده و خودشان تا صبح چند بار بیهوش و بهوش آمده و تیر خلاص زدن ها را مشاهده کرده، فرستادم .
و ایشان این متن را ارسال کرد:👇
"آقای پیران خوشخو از آزادگان اندیمشکی عملیات خیبر، پسرخاله اش که جزو همین شهدا در آن شب عملیات بود و یکی دو نفر دیگر را کاملا شناسایی کرده است
این پل های خیبری که در آن شب به نیرو ها دادند تا بعدا از کانال آب بگذریم و اتفاقا خیلی برایمان دست و پا گیر شد و عملا داخل کانال را اشغال کرده بود و همچنین مختصات کانال، شواهدی است که این همان قتلگاه گردان قائم عج اندیمشک در عملیات خیبر است."
باسلام وعرض ادب واحترام
محضرهمه ی دوستان ،همرزمان ،همسنگران ویادگاران دوران دفاع مقدس
بله این حقیروتعدادی ازهمرزمان که همه مجروح شده بودیم تاصبح دراین کانال ماندیم وتا جایی هم که توان و رمقی دربدن داشتیم بادشمن بعثی جنگیدیم وحاضربه عقب نشینی نشدیم
ونزدیک به صبح که دیگرتوانی نداشتیم دشمن مارادورزده بودوداشت بچه هایی که جراحت مجروحیتشان خیلی شدیدبود وتوان حرکت کردن نداشتند تیر خلاص می زدند که هنوزصدای یکی ازهمرزمانمان
که به خارج ازکانال رفته بود برای انهدام کمین دشمن وتیرخورده بودوزمینگیر شده بود وباصدای بلند ازسرشب تاصبح همه اش میگفت اشهدان لااله الا الله واشهدان محمدا رسول الله دم دمای صبح صدای عراقی راشنیدم که رفته بودبالای سرشان وباصدای خشن وبلند داد زد
خمینی اشهدان لااله الا الله
خمینی اشهدان محمدا رسول الله وباشلیک یک رگبارصدای این رزمنده ی دلاور وشجاع ومظلوم راقطع کرد وروح پاکشان مانند دیگرهمرزمان شهیدش به ملکوت اعلا پیوست وبعدازچند لحظه دیگربود
که ما بابدنی مجروح بدست بعثیها افتادیم که خودش داستان مفصلی درچگونگی اسارت ما ودوسنان دارد که فارغ ازحوصله جمع عزیزان می باشد .
محمد خوشخو
سلام خدا به خونین پیکران کانال خونین خیبر
آنشب در کانال یا شیار خیبر چه گذشت،،،،،
چه شبی بود آن شب ملائک خدا را در کانال خیبر حس میکردی ،،،،،،
پیک گروهان بودم ،،،،با معاون گروهان آقای ناصری نیا همراه بودم
شهید فردچیان هم معاون گروهان ما بود من وسط دو معاون حرکت میکردم ،،،،
هنوز هوا روشن بود که منرهای دشمن هوارا روشن ترمیکرد،،،،،،
گردان حضرت قائم عج با فرماندهی برادر محسن ظریفی (
چند شب قبل عملیات بخاطر مجروحیت برادر رضوانی در عملیات شناسایی ایشان جایگزین فرمانده گردان شد)
گردان بعداز عملیات خیبر بنام گردان حمزه سیدالشهدا ع تغییر یافت،،،،
گردان ظرفیتش کامل بود ،،،،،
همه طیف های جبهه انقلاب آن زمان حضور داشتند ،،،،
برادران بزرگوار شهیدان جواد زیوداری ،ضیایی فر ،،فردچیان، ،،،
همه باهم پیمان اخوت وبرادری رادرکانالی که محل عروجشان بود با خون پاکشان امضا کردند،،،،،
خیلی صحنه عملیات زیباشده بود،،،،،،
همان که رمز عملیات اعلام شد از خاکریز بطرف خط دشمن حرکت کردیم ،،،،
دشمن آماده صددرصد بود،،،،،،
آسمان با منورهای دشمن از روز روشن تر شده بود ،،،،،،
چقدر زیبا بود آن شب هیچکس ترس نداشت زمین صافتر از سرامیک بود ولی با این حال بچه ها
مثل اینکه در باند پرواز بسوی خدا ازهم سبقت میگرفتند، ،،،
به معبر مین رسیدیم ،،،،
همه زمین گیر شده بودیم ،،،،
درهمان لحظه تیربار دشمن با تیرهای رسام تیراندازی میکرد،،،،،
وتامعبر باز شود ،،،،
شهید فردچیان درحال درازکش تیر خورد و،،،،
برادر ناصری نیا گفت برو به فرماندهی بگو فردچیان تیر خورده درآن آتش ورگبار تیربار باید می رفتم ،،،،و رفتم پیغام را به فرمانده گروهان دادم ،،،،،شهید زردچغایی فرمانده دسته بود اهل ازنا اوهم در معبر شهید شد و کاوه پور هم تیر به دهانش خورد ومجروح شد،،،،،
به کانال رسیدیم الله اکبر ،،،الله کبر
چه صحنه هایی که قابل وصف نیست ودر لغات وکلمات نمی گنجد ،،،،فقط عشق بود وایثار ،،،،
صدای الله اکبر ،،،یاحسین ،،،یازهرا س،،،،،
صدای ناله و درد مجروحان ،،،،،
خدایا چه خبر است کانال پر بود از نیرو یا زخمی یازنده درحال رزم ،،،،،
وتیربار دشمن که مشرف برکانال بود وبعثیها که هلهله میکردند وکل می زدند ،،،،وبچه های دلیر رزمنده که مثل شیر می رزمیدن، ،،،،آرپی جی زن ها ،،،تک تیراندازان، ،،،همه باشماست می جنگیدن،،،،،
کاش میشد ترسیم کرد،،،،
حتی شهیدان قاسم زاده وزیوداری با آله اکبر گفتن آرپی جی شلیک می کردن،،،،،
پشت سر ناصری نیا حرکت میکردم که صدایش بلند شد و فریادش جگرسوز که میگفت تیر خوردم وود،،،،
جلوتررفتم تقریبا همه فرماندهان زخمی شده بودند ،،،،
هرکس که زخمی می شد دوست نزدیکش به دوش میکشید ومیبرد عقب،،،،،،
خدایا تقلب شهدا را خوب نوشتی وخوش بحالشان
درکمال پاکی و رشادت وشجاعت و دلدادگی به تو به عرش عروج کردند،،،،،،،
عجیب شبی بود گردان توان حرکت به جلو نداشت
نیروهای گردان یاسر هم آمدند
درگیری شدید
و دم دمای صبح شده بود که دستور عقب نشینی صادر شد وووو
و ای کاش ما هم در کانال جامی ماندیم تا جامانده از شهدا لقب نمیگرفتیم ،،،،،به یاد همه شهدای کانا ل خیبر صلوات به روح پاکشان ،،،،،
۱۰/۱۲/۱۴۰۲ تهران محمدصادق جمشیدی
احسنت.
یاد باد آن روزگاران یاد باد.
البته گفته ها از آن شب سراسر مظلومیت و گمنامی و ازخودگذشتگی در برابر ناگفته ها، قطره ای در مقابل دریاست.
به خاطر دارم در جلسه توجیهی فرمانده جدید گردان با فرماندهان تا رده دسته، اعلام شد در این محور تقریبا نفوذ ناپذیر عملیاتی، امشب ما برای درگیر شدن با دشمن و انحراف آنها از جزایر مجنون به سمت خودمان، عملیات می کنیم و راه بدون بازگشتی است و هر کسی نمی خواهد بیاید مانعی برای برگشتش نیست.
این ناگفته، اوج مظلومیت و گمنامی حماسه آفرینان آن شب خونبار است و همه می دانستیم که کجا داریم می رویم ، "به مسلخ عاشقان" .
خوشا آنان که در آن قربانگاه، اسماعیل وار که نه، بلکه حسین گونه ، جان و سر را فدای راه مقدس و دیدار معبود کردند و بد به حال من روسیاه که لیاقت همراهی آنان را نداشتم و اکنون حسرت به دل ، به انتظار مرگی نامعلوم نشسته ام.
عبدالله فاطمی
سلام علیک.
عزیز برادر، برخی از شهدای این کلیپ توسط دوستان آزاده خیبری اندیمشک شناسایی شده اند و بنده حقیر هم تا صبح در کانال مانده بودم و آخرین نفری بودم که از کانال بیرون آورده شدم.
این همان کانال و این شهدا نیز شهدای گردان قائم در شب یازدهم اسفند ۶۲ هستند.
عکس همین کانال در ماههای اول اسارتمان در روزنامه های عراقی "الثوره" و "الجمهوریه" را دیدم که چهره برخی دوستان شهید و آزاده کاملا واضح بود.
عبدالله فاطمی
سلام
وقتی این فیلم با توضیحات برادرپاسدار و آزاده عبدالله فاطمی درگروهها منتشر شد
بعضی اشخاص سؤال نمودند که از کجا بدانیم که این محل همان جاست که می گوید؟
که برادرانی با شواهد گفتند که این همان محل است
ویکی از برادران گتوندی گردان یاسر هم گفت :
ما بعد از گردان قائم عمل کردیم و شهدای ما هم ماند
فردایش اطلاعات عملیات که رفته بودند محل دیده بودند که اجساد مطهر شهدا را برای فیلم برداری جابجا کرده بودند
سلام علیکم.
در محوری که ما عملیات کردیم بعد از عبور از میدان مین(طبق اطلاعاتی که در جلسه توجیهی به ما دادند دو تا سنگر کمین بود که شهید شمس صالحی معاون اول دسته با تعدادی از نیروهای دسته اول به فرماندهی عباس جمالپور وارد یک سنگر کمین شدند و)بنده با بقیه نیروهای دسته اول وارد سنگر کمین دیگر شدم. این سنگر ها عمق داشتند. در آنجا هیچ نیرویی نبود و احتمالا عمدا تخلیه کرده بودند و به قول معروف ما ل و رفته بودیم و منتظرمان بودند. وقتی ما و شهید شمس صالحی از کمین ها وارد کانال رابط سنگرهای کمین با کانال متصل به خاکریز عراقی که بصورت T بود شدیم به جمالپور گفتیم که هیچ اثری از نیرو در کمین ها نبود و ما در کانال به جلو رفتیم در حالیکه درگیری شروع شده بود و ما هم از انتهای کانال (که هر چه جلوتر می رفتیم عمقش کمتر از سنگر کمین بود) توسط یک تیربار سنگین به رگبار بسته شده بودیم و همچنین از بیرون کانال از چند جهت زیر آتش شدید دشمن بودیم. من تا جایی که توانستم جلو رفتم و جایی رسیدم تعدادی از بچه ها زمین گیر شده و تعدادی مجروح و شهید شده بودند.
در آنجا بگونه ای بود که عمق کانال کمتر بود و پل های خیبری و پیکرها و مجروحین عملا کانال را پوشانده بود. خودم در مرحله اول با وجودی که در داخل کانال بودم اما از ناحیه ران پای چپ مجروح شدم یعنی عملا کانالی نمانده بود و بعد از آن هنگامی که میخواستم با آرپی جی به سمت تیرباری که ما را زیر آتش گرفته بود شلیک کنم از ناحیه سر (پشت گوش راست) ترکش خوردم و بر زمین افتادم و.....
صبح که سربازان دشمن، ما مجروحین را از داخل این کانال خارج کردند و به سمت کانالی که به خاکریز آنها متصل بود بردند عمق آن کانال جدید(که اصلا در شب عملیات، به آنجا نرسیدیم) بیشتر بود.
ضمنا یکی از فرمانده گروهان هایی که چند ماه بعد در هور اسیر شده بود در اردوگاه به من گفت شب بعد از عملیات شما، مجددا یک گردان دیگر از ل۷ ولی عصر عج در آن کانال عملیات کردیم اما هیچ اثری از شهدا در آن کانال ندیدیم.
ضمنا ایشان گفت بعد از خیبر که منطقه را خوب شناسایی کردیم ۱۳ سنگر کمین در اطراف آن کانال منتظر شما بوده اند (در حالیکه همانگونه که در ابتدای عرایضم گفتم به ما گفته بودند فقط دو سنگر کمین وجود دارد).
یاد شهدای آن شب جاودان باد.
عبدالله فاطمی
سلام علیکم
یک یا دوشب بعداز آن شب که گردان های قائم و یاسر عمل کردند من یک گردان ازبچه های اهواز را برای عملیات در همان کانال بردم تا نزدیک کانال بزرگی که آب در آن بود وقراربودروی آن پل بزنیم پیشروی کردیم ولی دوباره در همان کانال مثل شب اول گیرکردیم و نزدیک صبح بعدازتعدادی شهید ومجروح عقب نشینی کردیم البته تا افراد مجروح یاسهیدمی شدند فوری به عقب انتقال داده می شدند وفقط چندشهید جا ماند
شب اول هم من در همان کانال تا بعدازعقب نشینی بودم
یرای پیدا کردن کانال و شهدا بعدازجنگ هم بودم
شب بعد که باگردانی ازبچه های اهوازعمل کردیم شهداگردان قائم درکانال نبودند ودشمن آنها را به جاهای دیگری انتقال داده بودند
کانال همان محلی است که گردانهای قائم ،یاسر، قدس عملیات کردندومن دردومرحله بودم وبعدازجنگ هم کانال کنده وجسدمطهرشهداپیدا شدند ،است
محمود عیسوند محمودی
سلام علیکم
تمام مطالب رزمندگان که اسیر شده بودن بنده خودم به عینه دیدم و کاملا درست هستن وظهر قبل از عملیات آقای ظریفی فرمانده گردان که به جای آقای رضوانی بدلیل مجروحیت ایشان اومده بود بله عملیات در این محور همون شب شروع شد و به ما گفتن وارد معبر که شدی آیه وجعلنا من بین ایدیهم سدآ ومن خلفهم سدآ فاغشیناهم فهلم لا یبصرون را زمزمه کنید که دشمن شما را نبیند خودم معجزه آیه را دیدم شب مهتابی بود حرکت ستون مشخص می شد و نیروهای کمین سمت چپی گردان هر از چند گاهی یکی از آنها بلند میشد ویک منور شلیک میکرد ما اونا را میدیدیم ولی اونا نه معبر که باز شده بود عرض آن کم بود ما ناچارا وقتی منور زده میشد می خوابیدیم و باید طوری می خوابیدیم که پا هایمان خارج از نوار سفید که گروه تخریب کشیده نره چون میرفت روی مین علاوه بر جراحت عملیات لو میرفت اینا یعنی نیروهای کمین عراق که سمت چپ ما بودن طوری آنها کور شده بودن و ما را در میدان مین نمی دیدن تا درنهایت یک دسته از گردان که به نظرم همون دسته برادر آزاده فاطمی بود و رفت نیروهای کمین را خاموش کرد
یعنی داخل شیار اصلی که عملیات شروع شد واقعا با مونورهای دشمن شیار مثل روز روشن بود و تیر بار بطوری شلیک میکرد که خرجهای آرپی جی نیروها که بسته بودن در اثر اصابت گلوله آتش میگرفتن که این خود هم مزید بر روشنایی برای دشمن شده بود گویا که کمینهای روبروی شیار آماده بودن وگروهان مسئول حمل پل هم سمت راست ما مستقر شده بودن ولی با این همه روشنایی و شهید و مجروح شدن عزیزان که می دیدیم مقاومت جانانه ای کردن و شهید فردچیان داخل معبر میدان مین پشت سر خودم وقتی که منور زدن دراز کشیده بودیم تیر تیربار به پیشانی او اصابت کرد و چونکه به ما تاکید کرده بودن اگه کسی تیر خورد و زخمی شد سعی کنید داد نزنید و عملیات لو بره لذا شهید فردچیان که تیر تیربار زدش وزخمی شد اصلا صداش درنیامد وشهید قاسم زاده را خودم دیدم که داد میزد الله اکبر واز شیار که نیروها داخل آن بودن بیرون رفت وشهید شد و درنهایت دم دمای صبح دستور عقب نشینی دادن با این همه شهید و مجروح که دادیم باز هم عزیزان مقاومت میکردن وتا رمق داشتن می جنگیدن وشلیک میکردن وهرکس رفیق وهمرزم او زخمی میشد تا جایی که توان داشت اورا از تیر رس دشمن مخفی میکرد تا یک شب بعد از عملیات نیروهای باقیمانده گردان درخواست کردیم که ما باید بریم محل عملیات شاید بتونیم از شهدا بیاریم عقب که مسئولین قبول نکردن خداوند روح همه شهدا علی الخصوص شهدای این عملیات راشادکنه
یعقوب نجفوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنگ تفریح 👇
خاطره خنده دار علامه جفری😁😂