eitaa logo
اندیشه ورزان بصیر قم
3.8هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
480 ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دکتر رضا سراج
🔴 آیا فتنه‌ای در راه است؟ 🔹انتشار نامه موسوی خوئینی‌ها به رهبر انقلاب، یادآور نقش مهم وی در وقوع فتنه‌ی ۱۳۷۸ در کوی دانشگاه است. از این رو باید با دقت و تامل در محتوای نامه ایشان، از فراخوان‌های ضدانقلاب رمزگشایی کرد. 🔹در سال ۷۸ با تبدیل شدن نشریات زنجیره‌ای به پایگاه دشمنان انقلاب، اصلاح قانون مطبوعات در دستور کار مجلس قرار گرفت. از این رو شبکه همکار داخلی غرب در ایران سعی نمود با فتنه‌انگیزی از مصوب شدن آن ممانعت کند. برای این مهم موسوی خوئینی‌ها به عنوان مدیر مسئول روزنامه سلام، نامه محرمانه وزارت اطلاعات را منتشر ساخت و در نقش چاشنی انفجاری فتنه‌ی ۱۳۷۸ عمل کرد. هدف گذاری در فتنه مذکور، معرفی رهبری به عنوان مسئول حمله به کوی دانشگاه بود تا در ادامه با پروژه کشته سازی، به زعم فتنه‌گران، رهبری مجبور به عذرخواهی و سپس استعفاء شود و یا اینکه از طریق مجلس خبرگان عزل گردد. در همین رابطه با هدایت ستاد براندازی، دو اقدام در دستور کار قرار گرفته بود. اول) مطالبه از رهبری با شعار فرمانده کل قوا استعفاء دوم) تهیه نامه به مجلس خبرگان برای عزل رهبری اگر چه با حضور حماسی مردم در ۲۳ تیر ۷۸ فتنه براندازی عقیم ماند، اما متاسفانه به دلیل تضعیف چتر اطلاعاتی کشور، طراحان و آمران فتنه مذکور محاکمه نگردیدند. 🔹با این تفاسیر به نظر می‌رسد رابطه معناداری بین محتوای نامه موسوی خوئینی‌ها با طرح آمریکایی‌ها وجود دارد. در فتنه آینده دقیقا می‌خواهند از یک سو رهبری را مسئول وضع موجود معرفی کنند و از سوی دیگر با ایجاد اغتشاش و کشته‌سازی در محیط داخلی ایران، تغییر محاسبات نظام را فراهم و پذیرش مذاکره مجدد با آمریکا را میّسر سازند. 🚩 @DrRezaSeraj
هدایت شده از معیار
یادداشت اختصاصی// به بهانه ۱۲ تیرماه۶۷ 🔴 کاش موشک داشتیم...‼️ 🔻۱۲ تیرماه سال ۶۷ ، در تاریخ کشور ما، یک روز بسیار غم انگیز است.در این روز ناو وینسس امریکایی با دو فروند موشک، هواپیمای مسافربری ما را با ۲۹۰ سرنشین ساقط کرد تا یکی از بزرگترین جنایت های ضد بشری رقم بخورد. هم اکنون که بیش از سی سال از آن اتفاق تلخ می گذرد، هیچ کس نتوانسته است حق ما را از دولت ایالات متحده بگیرد. اینکه چگونه ملت ها می توانند در مقابل قدرت های استکباری مانع از وقوع چنین حادثه ای شوند و آیا اساسأ نهاد های بین اللملی می توانند از چنین اتفاقات سنگینی جلوگیری کنند یا نه؟ سؤال بی پاسخی است که در تاریخ مصداقی برای آن نمی یابیم. تجربه تاریخی نشان می دهد که قدرت را تنها با قدرت می توان مهار کرد. قدرت نیز از مقوله های اکتسابی و ساختنی است، کسی آنرا به ما هدیه نخواهد کرد. به بیان دیگر اگر سال ۶۷ قدرت موشکی امروز را می داشتیم، هرگز امریکایی ها جرأت انجام چنان جنایتی را نمی داشتند. به طریق اولی اگر ما چنین قدرتی داشتیم هرگز جنگ ۸ ساله با رژیم بعثی اتفاق نمی افتاد. در واقع براورد دشمن از ضعف توان و پاسخ ما موجب جرأت و تجاوز می شود. اتفاقات دو ساله اخیر از اسقاط پهباد آمریکایی تا توقیف نفت کش انگلیسی و اعزام نفت کش ها به آمریکای جنوبی این واقعیت را اثبات می کند. برعکس آنچه خناسان رسانه ای دشمن در پی القای آن هستند، ما به قدرت نیاز داریم تا مانع وقوع جنگی دیگر گردیم. کاش نخبگان و مردم ما این تجربه های تاریخی را فراموش نکنند. ✅ جواد بیژنی هادیان و مسئولان سیاسی بصیرتی شهید کمالی https://sapp.ir/meyar.pb eitaa.com/meyarpb
هدایت شده از خبرگزاری فارس
📸 رعایت قواعد بهداشتی مقابله با کرونا در جلسات کاری توسط رهبر انقلاب @Farsna
🔴 | وقتی حاج قاسم پاسخ نامه ی مرد خاکستری میدهد‼️ 🔺 شهید حاج قاسم سلیمانی: بعضی ها بجای نامه سرگشاده نوشتن به استکبار و صهیونیست، نامه سرگشاده به ولی ایستاده در خط مقدم می‌نویسند! 🔻رهبر انقلاب: کسانی که همه امکانات مدیریت کشور دستشان بوده حالا ژست اپوزیسیون می‌گیرند؟ اینها باید پاسخ گو باشند!
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول) 🖌 🔻 عدالت‌خواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت درون‌دینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالت‌خواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام می‌دانند و همیشه جوانان را به «عدالت‌خواهی واقعی» ترغیب و تشویق کرده‌اند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکرده‌اند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم. 🔹 اما عدالت‌خواهی کم‌کم از امری ارزشی و دینی و انسان‌ساز وارد مجاری جدیدی می‌شود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بی‌حس» و بی‌خاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچم‌داران آن احراز شود. 🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سال‌های اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالت‌خواهی را پررنگ‌تر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بی‌ربط با عدالت‌خواهی مورد برنامه‌ریزی قرار گرفته و می‌گیرد. 🔻 سؤال اساسی این است که طیف‌های متفاوت عدالت‌خواه، عدالت را «در نظام» می‌طلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال می‌کنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کرده‌اند. با عدالت‌خواهی نوعی براندازی عامه‌پسند را دنبال می‌کنند یا دنبال اصلاح پلشتی‌های نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالت‌خواهی می‌بینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان می‌آیند یا آن را امری به‌حق، دائمی و هم‌تراز نظام جمهوری اسلامی می‌دانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالت‌خواهی می‌دانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟ 🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالت‌خواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال می‌کنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیر‌های دیگری را طی می‌کنند. 1⃣ عده‌ای عدالت را هم‌تراز «مبارزه با فساد» گرفته‌اند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژه‌یابی آنان سلبی و روش عدالت‌خواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانه‌ای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و ر‌هایی جنبه‌های ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روند‌ها و فرایند‌ها شدند. نشر عدالت، فرهنگ‌سازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بی‌مشتری مانده است و عدالت‌خواهی معادل منازعه رخ‌نمایی می‌کند. البته دستگاه قضایی می‌تواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند. 2⃣ برای عده‌ای عدالت‌خواهی به مثابه سیاست‌ورزی است. در جامعه فسادزده و معیشت‌زدا عده‌ای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت می‌دانند و اینجا است که عدالت‌خواهی رنگ سیاست‌زدگی به خود می‌گیرد، رأی با پرچم عدالت‌خواهی مطالبه می‌شود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمی‌بینید. حملات بر غیریتی صورت می‌گیرد که ضدعدالت معرفی می‌شود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمی‌کند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالت‌خواهی در جوانان مهم‌تر است، حمله به مصادیق انسانی بی‌عدالتی هم بسیار جذاب می‌شود و مرز‌های سلایق تا مرز‌های دشمنی گسترش می‌یابد. 3⃣ دسته‌ای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سال‌هاست برای آن مبارزه می‌کنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم می‌دانند تا همان راه و همان هدف را «عدالت‌مالی» کنند. راه‌های رفته قبلی را کوره‌راه می‌بینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام می‌دانند و دستاویزی موجه‌تر از عدالت‌خواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمی‌یابند...
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم) 🖌 🔻 جابه‌جایی واژه‌ها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسی‌خواهی را شعار خود قرار می‌دادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالت‌خواهی را جایگزین دموکراسی‌خواهی می‌کنند. جنس عدالت‌خواهی علوی‌تبار، جلایی‌پور و حجاریان را باید در اینجا جست‌و‌جو کرد. 🔹وقتی ضعف اقتصادی رخ می‌نماید، سوسیال‌دموکرات و عدالت‌خواه می‌شوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرال‌دموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر می‌شوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جماعت است. 4⃣ عده‌ای بود خود و نبود دیگران را مصداق عدالت می‌دانند. تا دیروز رهبری را مظلوم و تنها می‌دانستند، اما وقتی رهبری با صراحت از «پشت بلندگو» سخن گفتند، همین رهبری پرچمدار بی‌عدالتی می‌شوند و فقه شیعه ضدعدالت معرفی و به دنبال تقدم و تأخر عدالت و ولایت می‌گردند. عبارت امام را که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند»، به «پشتیبان عدالت باشید تا، ولی فقیه از عدالت ساقط نشود» تبدیل می‌کنند و اگر همه‌چیز به مذاق خوش آید، گویی هیچ‌جای جهان عدالت به اندازه ایران اجرا نمی‌شود و اصلا مسئله‌ای وجود ندارد. 🔹متأسفانه عدول از تربیت و اخلاق دینی و بددهانی در این جماعت شاخص مواجهه عدالت‌خواهانه است. 5⃣ آنچه از همه بیشتر به نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌کند، پدیدار شدن پلشتی در مدعیان عدالت‌خواهی است. متقلبینی که عدالت‌خواهی و انقلابی‌گری‌شان گوش فلک را کر می‌کند و بعضاً داغ سیاه بر پیشانی دارند، یک مرتبه از منجلاب فساد بیرون کشیده می‌شوند. اگرچه این جماعت به تیغ عدالت نظام سپرده می‌شوند، اما همین نظامی که آنان را به عدالت‌خانه کشیده است، مجدداً زیر تازیانه کسانی قرار می‌گیرد که عدالت‌خواهی را بستری برای عبور از نظام و مبارزه با مشروعیت آن می‌دانند. 🔹بنابراین، اجرای عدالت پیچیده‌ترین و سخت‌ترین مأموریت حکومت و به تعداد انسان‌ها تفسیر‌بردار است. اما با همه چالش‌های موجود در کشور تردید نباید کرد که جز راهی که، ولی امر در آن گام می‌نهد، هر راه دیگری که برای عدالت‌خواهی تعبیه شود، به انحراف کشیده خواهد شد. این تجربه ۴۰ ساله ما در پس از انقلاب اسلامی و تجربه دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ در دوران پهلوی است که همگی به انحراف کشیده شدند و دست به اسلحه بردند، اما جامعه را پشت سر خود حس نکردند. 6⃣ چندین سال پیش یکی از تئوریسین‌های معرفت‌های پست‌مدرن دینی پیش از خروج از کشور توصیه کرد که جمهوری اسلامی را نقد اخلاقی کنید و نه نقد سیاسی و اقتصادی. گویی این راهبرد درحال بازتولید است. هدف عدالت‌خواهی در اینجا سوار شدن بر مشکلات مردم و حرکت به سمت امریکای تمامیت‌خواه است. باور کنیم برخی عدالت‌خواهی و راه رسیدن به عدالت‌اجتماعی را پذیرفتن مطالبات امریکا از ایران می‌دانند و به‌رغم بدعهدی‌ها باز عطش مذاکره دارند و برای فرار از عوارض عزت‌سوز، سخن خویش را با واژه «موضع برابر» در زرورق می‌پیچند و حال می‌دانند که داستان چیست، اما خود را می‌فریبند تا بتوانند مردم را بفریبند. 7⃣ اما دسته‌ای هستند که عدالت‌خواهی امروز را نقطه عزیمت فاصله از گذشته خود در انقلاب اسلامی می‌دانند. شرایط سخت امروز را مناسب برای پاسخگویی به مشکلات نمی‌دانند، از سویی چشم‌اندازی نیز برای تسلیم شدن مسئولان نظام نمی‌یابند. بنابراین، با سوار شدن بر مشکلات و شمردن آنان مرز خود را جدا القا می‌کنند که «ما نیستیم و نبودیم»، اما تاریخ به همین راحتی یقه آنان را ر‌ها نخواهد کرد. 🔹 مواجهه با تاریخ حیات سیاسی ۵۰ ساله موسوی خوئینی‌ها پس از نامه اخیر به رهبری این امر را ثابت کرد و برای دیگران نیز چنین خواهد شد. همراهان واقعی انقلاب کسانی هستند که در روز حادثه و حوادث تلخ در کنار آن باشند وگرنه در فضای گل و بلبل و ریخت و پاش همه انقلابی و همه مدعی انقلابند و چه زیبا فرمود امام راحل که «لازمه انقلابی بودن تحمل سختی‌هاست»
مدیر کانال معاند به اعدام محکوم شد. پ.ن: 2سال کامل تمام فعالیت رسانه‌ایم رو به پاسخ به شبهات و دروغ های زم اختصاص داده بودم و ای کاش این جوان به جای کشیده شدن به انحراف و جاسوسی و افساد فی الارض، در دامان انقلاب اسلامی تربیت می‌شد، نه اینگونه که عاقبتش اعدام شد.