✅ تجلی انحطاط در مواجههی علی شریعتی با ناحیهی شیعی سنت در ایران،ایدئولوژیزدایی از سنت
🎙 مهدی صادقی
🔴 چرا شریعتی به طور اخص و روشنفکران به طور عام، چه روشنفکران عصر ناصری و چه روشنفکران دهه ۴۰ و ۵۰، نمیتوانستهاند در دورن سنت سخن بگویند و لاجرم مانند علی شریعتی مجبور بودند تا در خلأ رأی بزنند.
در این باره و هم نظر با جواد طباطبایی میتوان گفت به دنبال تصلب نظام سنت قدمایی که تا لحظهی مشروطه بیش از پیش افزون شده بود، برای نظام سنت آن امکان وجود نداشت تا با مفاهیم خود و از دورن، تحولات جهان جدید را مفهومپردازی کند. لاجرم در فضای تصلب سنت قدمایی و استیصال اهل نظر این سنت، گروه اهل نظری در بیرون از سنت قدمایی شکل میگیرد که به روشنفکران معروف میشوند.
🔴 به زعم طباطبایی این گروه نه از مبانی و بنیادهای مباحث اروپایی فهم درستی داشتهاند و نه چیزی هم از سنت قدمایی درک کرده بودند. به همین دلیل شاید به اعتباری بتوان گفت که بر امثال شریعتی حرجی نیست که چنین میان گفتارهای سنت قدمایی و نظرگاههای غربی سردرگم و مغشوش بمانند.
🔴 علی شریعتی زمانی که میخواهد خود را از شر مناسبات موجود یا به عبارتی «تشیع صفوی» برهاند آن را اینگونه توضیح میدهد: «مسئلهای که هماکنون برای ما مطرح است ”عقده“ هزار و سیصد سال بدبختی ملتی است، بیچارگی فکری امتی است، مسخ و منحرف شدن ایمان نجاتدهنده و آگاهیبخش است، منحرف گشتن، تمکین کردن و خواب شدن مردمی است به جور و جهل وفقر، آنهم به وسیلهی مقدسترین، عالیترین، مترقیترین ایمان و ارزشهای جاودانهای که داریم و به وسیله عزیزترین شخصیتها و چهرههای حماسه آفرینی که هر یک برای بیداری، آگاهی، حرکت و نجات قوم و ملتی کافی است.» باید از شریعتی پرسید اگر «انحرافی» توانسته است «هزار و سیصدسال» تداوم پیدا کند پس شاید معنای راست و منحرف تفاوتی نداشته باشد .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/9631
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ کارکرد اجتماعی نهاد دین در ایران امروز
✳️ چالش های تحقق کارکرد اجتماعی نهاد مسجد در ایران
🔴 نهاد مسجد در صدر و برهه هایی از تاریخ اسلام نه تنها محل «نیایش» بود، بلکه کارکردهای اجتماعی متنوعی نیز به همراه داشت. اما به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران حوزه دین، امروزه با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و شکل گیری نهادهای مختلف ناظر بر حوزه مسجد، این نهاد جایگاه قابل انتظار خود را در جامعه ایرانی پیدا نکرده و رفته رفته از محوریت آن کاسته شده است. در همین راستا، مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی و صورت بندی چالش های سیاستگذاری مسجد در جمهوری اسلامی ایران در راستای تحقق کارکرد اجتماعی این نهاد و سپس ارائه پیشنهادهای سیاستی است.
🔴 در تحلیل مرحله عمیق نقاط چالشی و کلان سیاستگذاری مسجد در ایران در راستای احیای کارکردهای اجتماعی آن، علت العلل مشکلات این عرصه را می توان «نگاه انفکاکی به نهاد مسجد از جامعه پیرامونی و بدون ربط دیدن آن با سایر نهادها و نظام های اجتماعی» و در نتیجه «سیاستگذاری نهاد مسجد بدون توجه به الگوها و کلان روندهای توسعه ای» و «سیاستگذاری دستگاه ها و نهادهای دولتی و عمومی بدون توجه به ماهیت و ظرفیت نهاد مسجد» دانست.
🔴 نقاط چالشی شناسایی شده در دو نسخه زمینه ای و سیاستی- تقنینی عبارتند از: ۱. تضعیف بنیادین جایگاه نهاد دین در ابرنظام مدرن در فرایند مدرن شدن؛ ۲. تغییر الگوهای مرجع؛ ۳. جدایی نهادهای قضا و تعلیم و تربیت از مسجد در فرایند پیچیده شدن تشکیلات حکمرانی؛ ۴. گذار از مناسک و آیین های دینداری اولیه به مناسک و آیین های ثانویه
🔴 در نهایت پیشنهادهای سیاستی عبارتند از: ۱. تهیه سند بالادستی و کلان سیاستگذاری مسجد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ ۲. بازمهندسی ساختارهای ناظر بر حوزه مسجد، مبتنی بر دال مرکزی احیای کارکرد اجتماعی این نهاد؛ ۳. ملزم کردن دستگاه های دولتی و غیردولتی به ارائه بخشی از خدمات اجتماعی خود در بستر مسجد و گسترش تدریجی ارائه این خدمات توسط دستگاه های مزبور ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/karkard-ejtemaii-nahad-din
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️بازتعريف سفرهاي استاني
✍🏻محمدرضا يوسفي
🔹 سفرهای استانی از دولت نهم آغاز شد. با وجود داشتن برخی نكات مثبت، اين سفرها موجب افزايش تعهدات مالی دولت براي اجرای طرح های غيركارشناسی شده و با ملاحظه فقدان شفافيت در فرايند طرح ها از عوامل گسترش رانت و فساد محسوب شده و در نهایت رفتاری پوپوليستی محسوب شده كه موجب انحراف منابع شده است. علاوه بر بر اینها، چگونگی استقبال از رئيس جمهور نماد زير پاگذاردن كرامت انسانی مردم و تحقير آنان بود. به ياد آوريم زمانی كه مردم برای رساندن نامه های خود به رئيس جمهور و يا ديگر مقامات مرتبط چگونه به دنبال اتومبيل آنان می دويدند.
🔹 اولين سفر استاني رئيس جمهور در اول آذر به سيستان و بلوچستان رخ داد. پزشكيان در اين سفر نشان داد كه قصد دارد سفرهای استانی متفاوتی را رقم زند. وی هدف خود را برنامهریزی و تلاش برای رفع ناعدالتیها، تبعیضها و محرومیتها از چهره استان بيان كرد كه تحقق این امردرا با همكاری فعالان بومی امكان پذير دانست.
🔹 انتخاب اين استان محروم، از دو جهت اهميت داشت. اول گامی در جهت وفاق ملی و شعار ایران برای ايرانيان بود و دوم نيز در راستاي شعار «دولت بیصدایان» محسوب مي شد. استان سيستان و بلوچستان با وجود غنای منابع و برخورداری از موقعيت جغرافيایی مناسب از فقيرترين استانهای كشور است. البته شايد مطالبه كننده ترين استان محروم كشور در اين چند سال همين استان بوده كه اين سفر نيز پاسخی مثبت به اين مطالبه گری به حساب آید.
🔹 ديدار رئیسجمهور با سران طوایف استان و روحانيون شيعی و سنی نيز گامی مثبت در جهت «وفاق ملی» بود.
🔹 كاهش تعداد همراهان به يازده نفر نيز از جمله نكات مثبت بود. اميدوارم اين روند در دیگر سفرها به ویژه سفرهای خارجی نيز تكرار شود. و اين كاهش مختص استانهای محروم نباشد.
🔹 ديدار جداگانه با فعالان اقتصادی، فرهیختگان و نخبگان، فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نيز جهت آشنايی با مسائل استان از منظر فعالان بومی استان ارزشمند بود.
🔹 در اين سفر، ۱۲۴ همت تخصیص اعتبار داده شد. از جمله ۳۴ همت برای پروژههای جديد اختصاص داده شد. اميدوارم اين سخن رئيس جمهور درست باشد كه در اين تخصيص ها با سازمان برنامه هماهنگی های لازم صورت گرفته است.
🔹 جهت توجه جناب رئيس جمهور لازم به ذكر است كه سفرهای استانی پيشين بستری فسادزا ايجاد كرده بود و لازم است تا اين زنجيره قطع شود. نتيجه آن ايجاد تعهدات بدون پشتوانه علمی ومالی، فزوني طرح های عمرانی نيمه تمام در كشور بوده است. بنا بر برخی گزارشها اکنون میانگین عمر طرحهای نیمهتمام کشور، 16 سال است که عدد بسیار بالایی است و نشان از اتلاف منابع دارد. این امر به ویژه در دوران تحریم و ضرورت مدیریت کارآمد منابع محدود از اهمیت بیشتری برخوردار است.
🔹 لازم به ذكر است كه در گزارش اخير دیوان محاسبات کشور ، کسری بودجه دولت در سال۱۴۰۱ برابر با ۴۳۷ همت و در سال۱۴۰۲ برابر با ۵۹۳ همت بوده است. دولت برای پوشش دادن کسری بودجه خود در سال۱۴۰۲ بیش از دوبرابر سقف قانونی به انتشار اوراق مالی و ایجاد بدهی پرداخته است. همچنين بودجه تخصيصي به توزیع عادلانه، رفع تبعیض و ارتقای سطح مناطق محروم حدود ۴همت کمتر از قانون بوده است( دنياي اقتصاد، 30 / 8 / 1403). این امر بدین معناست كه شعار دولت محرومان در عمل به ضد خود تبديل شده بود. اكنون در نتيجه فروش بالاي اين اوراق، در لایحه بودجه سال 1404، تنها 500 همت فروش اوراق به پرداخت اوراق سررسیدشده و بهره آنان اختصاص یافته است. بر اساس دادههای این لایحه، کسری تراز عملیاتی بالغ بر 1850 همت بوده و کسری واقعی حداقل 300 همت برآورد می شود. از این جهت انتظار این است که در لایحه بودجه 1404 به این انحراف و بستر رانت و فساد توجه شود.
🔹در اين سفر ذكر شده است كه بانكها متعهد به اختصاص 20 همت به پروژههای استانی و نهادهای اقتصادی كه احتمالا منظور نهادهاي اقتصادي عمومي غيردولتي است نيز ۷۰ همت تعهد سرمایهگذاری براي سال جاري و آينده داشته اند. متعهد كردن بانكها خارج از منطق بانكداری است كه بارها توسط دولتها بر بانكها تحميل شده است و به زيان سپرده گذاران است و دولت چنين حقي را ندارد. از اين رو در روند آينده با توجه به اينكه دولت چهاردهم خود را دولت حق و عدل می شمارد، جا دارد نسبت به حقوق سپرد گذاران توجه داشته باشد.
🔹 در نهايت همكاری نهادهای مالی زیر نظر رهبری با دولت در جهت تحقق طرح های تایید شده را باید گامی مثبت در مسیر وفاق به حساب آورد.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️نخستین رساله لیبرال ایران
✍🏻رضا زمان
✅رسالهی گرانمایهی «حقوق اساسی؛ یعنی آداب مشروطیّتِ دوَل» به قلمِ محمّدعلی فروغی، ذُکاءالمُلک، از نخستین نسل لیبرالهای مشروطهخواه ایرانی، در حقیقت که یک شاهکار «لیبرال» است؛ رسالهی «حقوق اساسی» را باید بهمثابهی نخستین رسالهی لیبرال ایرانی، یعنی رسالهی حقّمدار، قرائت و برداشت کرد. آنچه ذُکاءالمُلک، در رسالهی «حقوق اساسی» به قلم خویش درآورد، اوّلین و برترین دفاعیهی لیبرال است از مشروطهی لیبرالِ ایرانی؛ دفاعیهای البته در چارچوبِ حقوقی-سیاسی، مبتنی بر خوانش لیبرالیستی از سیاست و حقوق. این، درخشش روشنی است در فرهنگ لیبرال ایرانی.
✅جوهر مشروطیّتِ لیبرال، در روایت رسالهی «حقوق اساسی»، «قدرتِ مشروطه» است استوار بر «حکومتِ قانون». و حکومتِ قانون، که چارچوبِ مشروطه است، بنایش بر «دولتِ ملّی» و «انفصال اختیار دولت» است؛ دولتِ ملّی یعنی دولتِ متعلّق به ملّت، و انفصال اختیار دولت هم تفکیک قوا و اختیارات. این قدرتِ مشروطه، در برابر قدرتِ مطلق و خودکامه است. از نظر فروغی «دولت یا استبدادی است یا مشروطه» چه در شکل سلطنتی و چه شکل جمهوری؛ امّا استبداد مبتنی بر «قدرتِ خودسر و اختیار مطلق» است که از دو چیز خارج است: یکی قیدِ قانون، دوّم نظارت مردمان. امّا مشروطه، به تعبیر فروغی، ناظر بر «تعدیلِ قدرت» است به آن معنا که «قدرتْ مقیّد به قید قانون» باشد و جماعت بر قدرت «نظارت» داشته باشند. در واقع، قدرتْ محدود باید به قید قانون و نظارت ناظران. مشروطیّت، بنیانِ دولتِ ملّی است که به بیان ذُکاءالمُلک «صاحبتِ اختیار ملّت به خود ملّت» است؛ به این معنا که ملّت باید امور خود را اداره کند. دولتِ ملّی، خلع اختیار مطلق و سپردن اختیارات به آحاد ملّت است که غایت آن، «دموکراسی پارلمانی» است یعنی مشروطهی نمایندگی.
✅آدابِ مشروطیّت، در برداشتِ تمامعیارِ لیبرال از سیاست، «اساسِ دولت» را بر «حقوق اساسی» بنا میکند؛ یعنی «حقوق اساسی، تعیینِ اساسِ دولت را میکند». اساس دولت، تعریفِ اختیارات دولت و حقوق ملّت است. آدابِ مشروطیّت، حقّ تأسيسِ اساسِ دولت را تنها به ملّت میدهد؛ یعنی ملّت حقّ دارد دولت خود را ترتیب و تشکیل دهد. به همین دلیل، دولتِ مشروطه باید «نگهبانِ عدل» باشد؛ یعنی اساسِ دولتِ مشروطه «حفظ حقوق افرادِ ناس» است و نگهبانی از عدل، همین است. بنابر آدابِ مشروطیّت، در حقوق افراد ناس؛ بابِ نخست، حقّ آزادی چونان اختیار نفس و میل در زندگی است. و باب دوّم، حقّ مساواتِ مدنی است. که هر دو را بابهای بسیار است.
✅آدابِ مشروطیّت، به روایت فروغی، بابهای آزادی و اختیار بشر را برمیشمرد: اختیار نفس؛ به معنای آزادی هر شخص در زندگی و رهایی از بردگی و غلامی، و منع بردهداری. اختیار مال؛ به معنای حقّ مالکیّت شخصی. اختیار کار؛ به معنای انتخاب کار و پیشه به دلخواه. اختیار عقیده و افکار؛ به معنای انتخاب عقیده و فکر در امور سیاسی، دینی و غیره، و اختیار مذهب و دین به دلخواه، و عمل به عقیده. اختیار طبع و اظهار افکار؛ به معنای بیان آزادانه و اظهار افکار و عقایدِ انتخابشده است، و این همان معنای آزادی بیان است. اختیار انجمن و اجتماع؛ به معنای آزادی اجتماع و تشکیل انجمنهای آزاد است. اختیار تعلیم و تعلّم؛ یعنی اختیار هر شخص در تعلیمدیدن و تعلیمدادن، مدرسهرفتن و دانشگاهرفتن و درسخواندن. که همان آزادی آموزش و آزادی دانش است. و در آخر، اختیار عرض است؛ یعنی حق عرض مطلب به دولت و نوشتن عریضه به مقامات. به معنای دیگر، شکایتبردن به مجلس و دولت و قضا.
امّا فصل مساوات نیز بابهایی دارد. باب مساوات به معنای حقوق برابر و یکسان ملّت است در برابر قانون؛ یعنی افرادِ ناس، در داشتن اختیارات و حقوق، یکسان باشند. در اختیار نفس، مال، کار، عقیده، بیان، انجمن و اجتماع، تعلیم و تعلّم، و عرض، برابری و مساوات داشته باشند. امّا بابهای مساوات این است: مساوات در برابر قانون، به معنای برابری افراد بشر در برابر قانون است به نحوی که نافی تبعیض باشد. این همان برابری مدنی-قانونی است. مساوات در برابر محاکم عدلیه؛ به معنای برابری افراد در محکمههاست، به این معنا که طرف و جانب افراد قدرتمند و ثروتمند گرفته نشود بلکه همگان برابر باشند. مساوات در مشاغل و مناصب؛ به معنای برابری همگان در امکان دستیابی به شغلها و پیشههاست، به طوری که مناصب متعلّق به یک قوم و طبقه نباشد. و در نهایت، مساوات در مالیات است؛ به معنای عمومیّت مالیات برای همگان، البته به نسبت قوّه و استطاعت. فروغی منظور میدارد که اشراف و ثروتمندان و روحانیون، معاف از ماليات نباشند و هرکس به قدر امکان و دارندگی، مالیات بدهد.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ هوش مصنوعی و استنباط حکم شرعی
🎙 حجتالاسلام والمسلمین سید صادق محمدی
🔴 هوش مصنوعی شاخهای از علوم رایانهای است که هدف از آن شبیه سازی هوش انسانی است؛ فکر کردن منطقی و انسانی ویژگی هوش مصنوعی میباشد؛ باید توجه داشت که هوش مصنوعی سختافزار نیست بلکه الگوریتم و برنامهای است که دادهها را بر اساس الگوریتم تحلیل میکند، بنابراین یک نوع تولید را محقق میکند.
🔴 در حال حاضر هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را ندارد، اما در آینده ممکن است هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را پیدا کند، بحث اصلی ما این است که بر فرض وجود این قدرت، آیا استنباط هوش مصنوعی حجیت دارد و مقلد جایز به تقلید از آن است؟
🔴 ممکن است برخی جواب این سوال را به سادگی بدهند که اگر هوش مصنوعی استنباط کند حجیت هم خواهد داشت، اما در پاسخ این شبهه، باید پرسید: آیا مطلق کشف گزاره دینی حجیت دارد یا کشف خاص مورد تایید است؟
پاسخ این است که مطلق کشف، ملاک نیست، یکی از شواهد آن نیز عدم جواز تقلید ابتدایی است
یکی از دلایلی که برای حجیت استنباط استفاده میشود، آیات قرآن کریم هستند؛ یکی از این آیات آیه نفر است که دلالت بر وجوب تحذر عملی میکند، این آیه اطلاق دارد و شامل انذر قطعآور و غیر قطع آور میشود پس این آیه دلالت بر حجیت استنباط فقیه میکند؛ از آنجا که در وجوب تحذر، فرقی میان هوش انسانی و هوش مصنوعی نیست، این سوال مطرح است که آیا این وجوب شامل هوش مصنوعی هم میشود؟
🔴 آیه دوم آیه ۴۳ سوره نحل است، قرآن در این آیه میفرماید: سوال از اهل ذکر واجب است و یکی از مصادیق اهل ذکر، میتواند هوش مصنوعی باشد، اما این آیه هم برای حجیت استنباط هوش مصنوعی کافی نیست چرا که عرفاً از آنجا که هوش مصنوعی ذی شعور نیست، جزو اهل ذکر نیست.
🔴 دلیل دوم حجیت استنباط، روایاتی مانند روایت ابان و مقبوله عمر بن حنظله هستند، بنا بر فرض تسلیم به حجیت قول مجتهد، این دلیل هم، شامل هوش مصنوعی نمیشوند چرا که این روایات برای حجیت فتوای انسان فقیه و ذی شعور است.
🔴 دلیل بعدی به سیره عقلا در رجوع جاهل به عالم برمیگردد و در این میان فرقی بین هوش مصنوعی و هوش انسانی نیست؛ دراینجا باید گفت سیره عقلا به تنهایی حجیت ندارد بلکه باید در کنار آن امضای شارع نیز وجود داشته باشد یعنی اگر در مرعی و منظر معصوم، از سوی معصوم ردعی صورت نگرفته باشد، کشف از حجیت میکند اما از آنجا که هوش مصنوعی و حتی تصور آن، در زمان معصومین وجود نداشته، کشف امضای شارع امکان ندارد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/hoosh-masnoii
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ نگاهی به سه مناظره استاد علیدوست و دکتر سروش
🔴 سروش به بحث فربه شدن دانش فقه نیز پرداخت که استاد علیدوست با نقل آنچه که در کتاب فقه و عرف نوشته، قلمرو فقه را تابعی از قلمرو شریعت دانسته و سخن را به قلمرو شریعت کشاند و نشان داد که از نظرگاه کلامی چون شریعت، گسترهی گستردهای دارد، پس فقه هم باید متناسب با همان گستره حق گسترش دارد با این حال اموری هم هستند که از قلمرو خارج هستند. با طرح مباحثی از قبیل آیات مبین غایات شریعت، این نکته را نیز تبیین کرد که دیدگاه دکتر سروش درباره انتظار از دین، به سبب فقدان معیار دقیق در تعیین این انتظار و نیز نداشتن معیار درست در تعریف دین و … آسیب دیده است.
🔴 این مناظره، از میانهی وقت، به تدریج وارد مسائلی مانند رابطه فقه با عقل نیز رابطه فقه با حقوق و تکالیف، شد. استاد علیدوست با استفاده از روایات اهل بیت (ع) توضیح داد که فقیه اگر روایتی را با عقل منافی ببیند، عقل را مقدم میکند. او ظرفیت عقل و عقلا و عرف را از ظرفیتهای مهم دانش فقه دانست که فقه با آن بنیاد عقلانی و خردپسند خود را سامان میدهد. با این حال قلمرو عقل را هم محدود کرد و نشان داد که عقل در فقاهت قلمرو مشخصی دارد.
🔴 قسمت سوم مناظره با ورود به ریزمسألههای عقل و فقه ادامه یافت و استاد علیدوست با ارجاع مکرر بینندگان به کتاب فقه و عقل، سعی کرد که از باور فقیهانه عقل دفاع کند. او سعی نمود با ارائه نمونههایی که فقه از عقل و عقلا بهره جسته نشان دهد که آنچه فقه به نام عقل و عقلا معرفی کرده کاملا در دسترس و ممکن الاثبات و ممکن الحصول است. این نکته را نیز مطرح کرد که این چالش تنها چالش دانش فقه نیست چون آقای سروش هم وقتی میخواهد از عقل انسان تاریخی نیز استفاده کند، همین مشکل را دارد. از سوی دیگر با اشاره به اینکه عقل انسان تاریخی که مورد تأیید سروش است انسان معاصر را به سوی تأیید سقط جنین و جنگ علیه بشریت و کودکان و … پیش برده است! و کارآیی سندی و استقلالی عقل را از کارآیی ابزاری عقل تفکیک کرد.
🔴 در نهایت این مناظره، استاد علیدوست با نقل قولهایی از کتابهای غزالی و فیض کاشانی که همواره سخنانشان مورد اعتماد و اعتنای دکتر سروش است، نشان داد که آن دو اندیشمند چه نگاه بلندی به دانش فقه دارند و از دکتر سروش خواست که در گفتهها و نوشتههایشان، سخنان فیض و غزالی را گزینشی به جوانان و شاگردان خود تحویل ندهد و از اعتماد شاگردان خود، امانتدارانه سوء استفاده نکند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/monazere-ayatollah-alidost-va-soroush
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️موتورسواری زنان ممنوعیت شرعی ندارد
♦️فرقی نمیکند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد
🎙سید محمدمهدی رفیعپور مدرس فقه و اصول در حوزه علمیه قم🔻
🔶موتورسواری برای بانوان همانند بسیاری دیگر از موارد حضور اجتماعی آنها جایز است به شرطی که رعایت حجاب و هنجارهای مربوط به پوشش را مراعات کنند؛ بنابراین با رعایت حجاب شرعی موتورسواری بانوان اشکالی ندارد و منع شرعی ندارد.
🔶مهمترین ادله جواز موتورسواری بانوان دو دلیل است؛ دلیل اول این است که اصل در هر کاری جواز است مگر اینکه منعش ثابت شود. در مورد موتورسواری ما منع شرعی نداریم و اگر منعی باشد به جهت عدم رعایت حجاب و رفتارهای تحریکآمیز در جامعه است؛ بنابراین در صورتی که زن پوشیده باشد و با رعایت وقار و عفاف موتورسواری کند، این کار مطابق با اصل است و منع شرعی ندارد.
🔶دلیل دوم سیرهای است که نشان میدهد در طول تاریخ اسلام، زنها هم همانند مردها سوار اسب و شتر و الاغ میشدند. البته گزارشهایی در تاریخ نقل شده است که زنها سوار بر محمل میشدند یعنی داخل اتاقکی که روی شتر قرار میگرفته میرفتند. این مطلب درست است ولی کلیت نداشته، چون زنها فقط سوار شتر نمیشدند، بلکه سوار اسب و الاغ هم میشدند و حمل و نقل عمومی در آن زمان با همین حیوانات بوده و زنان مذهبی و مؤمنه هم با پوشش و حجاب سوار میشدند و برای رسیدن به مقصد از آن استفاده میکردند. البته خانمهای ثروتمند و اشراف معمولاً با شتر تردد میکردند و در محمل مینشستند و احترام و جایگاه خاص خود را داشتند ولی در میان عموم مردم همه نوع رفت وآمد متداول بوده است؛ لذا ما میبینیم سوار شدن خانمها ترک موتور در این چند ده سال اخیر همواره مرسوم بوده و هست و مراجع بزرگ گذشته و همچنین مراجع کنونی غالباً به این کار اشکال نگرفتند.
🔶به نظر ما فرقی نمیکند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد. اگر از نظر پوشش و حجاب مشکل داشته باشد هر دو دارای اشکال است و اگر پوشش، صحیح و کامل باشد در هر دو صورت بدون اشکال است و منع شرعی وجود ندارد.
🔶فقه اجتماعی به این معنا نیست که زنها حذف شوند و فقط مردها در جامعه حضور داشته باشند بلکه معنای فقه اجتماعی این است که حکم هر مسئله را در متن اجتماع ببینیم. اجتماع هم از زنان و مردان تشکیل شده است و فقه میخواهد روابط مردان و زنان را با هم تنظیم کند. در اینجا هم به خاطر همین جنبه اجتماعی است که تاکید میکنیم زن باید با رعایت حجاب شرعی موتورسواری کند. قاعدتاً اگر زن بخواهد در منزل شخصی خودش موتورسواری کند نیازی به حجاب نیست ولی چون ما بر اساس فقه اجتماعی بحث میکنیم میگوییم باید حجاب را رعایت کند. پس در این مسئله فرقی میان فقه فردی و فقه اجتماعی وجود ندارد.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ مباحث کیفری و مدنی فقهالقضاء باید از یکدیگر تفکیک شوند
🎙 استاد سید علیرضا صدر حسینی
🔴 نیاز امروز ما طُرُقی است که توسط همه قابل فهم و انتساب بوده و بتواند بهصورت نزدیک و دقیق، واقع را برای قاضی نمایان سازد
🔴 فقه قضا در کتب متعارف و مألوف فقیهان، پرداختن به فصل خصومت بین متنازعین است؛ یعنی کار فقه قضا، فصل خصومت و داوری است. تفاوت آن با ابواب فقهی دیگر مانند فقه جزا و فقه احوال شخصیه و فقه خصوصی، این است که در فقه قضا، به طور مستوفا از ادله بحث میشود، درحالیکه در ابواب فقهی مثل فقه جزا، فقه احوال شخصیه و فقه حقوق خصوصی، از مباحث ثبوتی گفتگو میشود.
🔴 باتوجهبه این مطلب، یکی از بحثهای مهمی که باید در تألیف کتب فقهی جدید دقت بشود، این است که ما باید و حتماً، مباحثی ثبوتی را از مباحثی اثباتی یا به تعبیر دیگر مباحث ادله اثبات قوانین عام در مصادیق جزئی، و مباحث ثبوتی را کاملاً مجزا کنیم.
🔴 در کتب فقهی قدما ما این تفکیک را کمتر میبینیم. مثلاً در کتابالاجاره و کتابالحدود، وقتی به مناسبتی، بحث از ثبوت میشود، بحث از اثبات هم مطرح میشود؛ درصورتیکه الآن در کتاب حقوقی و مباحث آئین دادرسی، مباحث اثباتی کاملاً از مباحث ثبوتی جداست. فقه هم باید همینطور باشد. حاصل اینکه بهصورت مشخص، بحث از فقه احوال شخصیه و فقه حقوق خصوصی، بحث از مباحث ثبوتی است درحالیکه بحث در فقه القضا، بحث از ادله اثباتی است.
🔴 یکی از مهمترین مسائل فقهالقضاء، کشف طرقی است که ما را بهسرعت و با دقت، به واقعیت برساند. برای اینکه فقهالقضاء و آئین دادرسی فقهی کیفری و مدنی خوبی داشته باشیم، باید ادلهای که ما را بهسرعت و دقت به واقعیت میرساند را کشف کنیم. در یک دوره و مقطع زمانی، با حلف و یمین، میشد واقع را اثبات کرد؛ ولی اکنون اینگونه نیست و راههای بهتری برای کشف واقع فراروی قاضی وجود دارد. این طرق البته باید قابلیت استناد و انتساب داشته باشد و مصداق غیبت گویی نبوده و اصطلاحاً با انشاءﷲ و ماشاءﷲ به دنبال کشف واقع نباشد. نیاز امروز ما طُرُقی است که توسط همه قابل فهم و انتساب بوده و بتواند بهصورت نزدیک و دقیق، واقع را برای قاضی نمایان سازد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/mabahes-keyfari-va-madani
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ روضههای جعلی و مداحان و واعظان جاعل را باید معرفی کرد
🎙 سعید طاووسی مسرور
🔴 نمیتوان روضهای را خواند و گفت که در فلان کتاب هم این مطلب ذکر شده است یا برخی از افراد به خواب اشاره میکنند که فلان فرد یا عالم در خواب چنین موضوعی را مشاهده کرده است این در حالی است که امام صادق(ع) میفرمایند که «دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود» یعنی خواب ملاک نیست. درست است که بعضی از خوابها بشارت است و نکتهای دارند اما این موضوعات شخصی است، نه عمومی.
🔴 بسیار دیده شده است که خطیب یا مداحی در سخن خود بیان میکند که این موضوع در کتاب مناقب ابنشهرآشوب آمده در صورتی که این موضوع دلیلی بر اعتبار این رویداد نیست و نمیتوان به هر مطلبی در هر کتابی در هر قرنی استناد کرد. گزارشهای دروغ و اشتباه در هر قرن و تاریخی وجود دارد که حتی ممکن است مکتوب هم شده باشد.
🔴 یکی از مواردی که در روضهها مطرح میشود روضه باز است که در این روضهها عبور از منابع تاریخی بیشتر رخ میدهد. اگر روضه باز مبتنی بر منابع تاریخ باشد نکاتی دارد که باید توجه کرد اما باید به منطق احادیث توجه کرد که قابل درک باشند. از ابعاد مختلفی میتوان به روضه و انطباق آن با منابع تاریخی پرداخت. یکی از اشتباهاتی که روضهخوانان انجام میدهند این است که فکر میکنند چون مطلبی منبع دارد پس قابل استناد است در صورتی که برای هر مطلبی را میتوان منبع پیدا کرد؛ باید منابع مستند معتبر را استفاده کرد.
🔴 برخی از روضهخوانان و خطبا روضههایی میخوانند که در هیچ منبعی نیامده است که این اتفاق واقعاً جای تعجب دارد که افراد از خود داستانی ابداع میکنند که تا پیش از آن هیچ جایی وجود نداشته. متأسفانه اکثر خطیبان تاریخ نمیدانند و تحصیلات تاریخی ندارند. تاریخ مانند فقه تخصص است که مظلومترین رشتهها تاریخ و علوم قرآن و حدیث است و هر فردی به خود اجازه میدهد که در این حوزه اظهار نظر کند.
🔴 برخی مداحان به مداحی به عنوان شغل نگاه میکنند به همین دلیل میگویند ناچار هستند مدام موضوعات جدیدی مطرح کنند تا مخاطبان بیشتری داشته باشند؛ بسیاری هم از این طریق به منابع مالی خوبی دست پیدا کردند. برخی از مداحان دیگر مداح نیستند بلکه خواننده مذهبی هستند و نباید به آنها مداح گفت.با پدیدههای مداحی و روضهخوانی مواجه هستیم که کلاً اشتباه میخوانند و موضوعات و مطالب جدید ابداع و جعل میکنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/29171-2
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ دموکراسی در نظر مردم ایران به معنی شاهکشی است
🎙 محسن رنانی
🔴 خود من تا سالهای اول بعد از انقلاب تصورم این بود که مسئلهی ما توسعهی سیاسی است، تا حکومت اصلاح نشود و توسعهی سیاسی و دموکراسی به وجود نیاید چیزی حل نمیشود. انقلاب مشروطیت، انقلاب ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی همه دنبال توسعهی سیاسی بودند، اما چیزی عوض نشده است. هم رفتار نخبگان سیاسی و مقامات و هم رفتار مردم با آن نخبگان سیاسی تغییر چندانی نکرده است
🔴 پس ما دو مسئله داریم: یکی ناتوانی بازیگران حزبی است که در خانه و در دامان والدین، توانایی لازم برای کار مشترک، صبوری، رواداری، گذشت در کار جمعی و ریسکپذیری را نیاموختهاند.
دوم، به تواناییهای زبانی برای خلق قصه مربوط است که بخش زیادی از آن در خانه شکل میگیرد. شاهنامه، قصهی ایران برای هزار سال بود تا زمانی که خارجیها برایمان تختجمشید را پیدا کنند و تاریخ کورش را دربیاورند که نمیدانیم چقدر راست است و چقدر دروغ و خوب است که فرض کردهایم همهاش راست است.
🔴 مسئله این است که الان چرا حزب ما نمیتواند قصه بسازد. بخشی به خانه و بخشی به زبان برمیگردد؛ بنابراین ما دموکراسی نداریم چون احزاب پایداری نداریم و احزاب پایدار نداریم چون نخبگان توانمندی نداریم. نخبگان توانمندی نداریم چون این نخبگان در خانهی کودکی و خانهی زبان مهارتهای لازم برای خلق قصهی مشترک را نیاموختهاند. پس من میگویم دموکراسی هم در خانهی کودکی و در خانهی زبان شکل میگیرد.
🔴 ما برای داشتن دموکراسی، باید قصهی دموکراسی را خلق کنیم. برای مردم ایران قصهی دموکراسی چیست؟ شاهکشی. برای مردم ایران از شاه عباس به بعد، قصهی دموکراسی قصه شاهکشی بوده و قبل از آنهم ماجرای خودش را دارد. اما از شاهکشی دموکراسی درنمیآید.
در مورد جنبش مشروطه، شکی نیست که ملکم خان و آخوندزاده مبانی نظری جنبش را فراهم کردند. اشکالی هم ندارد که بگوییم وارداتی بوده، تفکر وقتی درست باشد مهم نیست از کجا بیاید. اما نکته این است که در آن زمان نرخ باسوادی در ایران یکدرصد یا کمتر بود و نخبگان فرهنگی و فکری امکان ارتباط با جامعه را نداشتند. و از طریق نخبگان سیاسی اثرشان را میگذاشتند که خانها و رئیس طوایف و بزرگان مناطق بودند، بنابراین نخبگان فکری، بزرگان و خوانین را جذب کردند و بر فکرشان اثر گذاشتند و آنها به عنوان نماینده جامعهشان پشت انقلاب مشروطیت آمدند.
🔴 نمیگویم فکر نداشته، اما این فکر جوشیده از بستر اجتماعی و خواست جمعی نبوده. این فکر -خوب یا بد- از طریق نخبگان القا شده، پس تحول اجتماعی نبوده، تحول نخبگانی بوده و به همین دلیل رضاشاه راحت میتواند بیاید. اگر تحول اجتماعی بود رضاشاه نمیتوانست بیاید، یا وقتی که آمد، امکان تغییرات به سمت دیکتاتوری را نداشت ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/demokrasi-va-mardom
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تأثیر حکم دیوان بینالمللی کیفری در استیفای حقوق ملت فلسطین
🎙 منصور براتی
🔴 با صدور این حکم، علاوه بر ضربه به وجاهت اسرائیل، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم محدود میشود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه میآورد و در عین حال در فرآیند تکمیل استیفای حقوق ملت فلسطین قطعاً مؤثر است.
🔴 دیوان بینالمللی کیفری بسیاری از اوقات، عمدتاً عاملی برای مداخله سیاسی در برخی از کشورها از سوی کشورهای غربی در حوزه حقوق بشر شناخته شده اما در واقع حکم صادر شده علیه نتانیاهو و گالانت، اتفاق مهمی است ومیتوان گفت اولین حکم این دیوان است که علیه متحدان غرب صادر شد و اسرائیل نیز در رأس همه متحدان کشورهای غربی، اتحادیه اروپا، کشورهای اروپایی و ایالات متحده قرار دارد.
🔴 این اتفاقی حائز اهمیت است به طوری که از این به بعد گروههای مختلف فلسطینی و تشکیلات خودگران میتوانند با استناد به این حکم از دستگاههای قضایی کشورهایی که حکم دیوان را به رسمیت میشناسند، درخواست محدود کردن اسرائیلیها و مقامات رژیم صیهونیستی را داشته باشند. حتی بسیاری از مبارزات ملت فلسطین برای استیفای حقوق خود میتواند براساس این حکم، مبنای حقوقی پیدا کند؛ موضوعی که تاکنون وجود نداشته است.
🔴 با بررسی کشورهایی که صلاحیت دیوان را به رسمیت میشناسند شاهد شکلگیری دو دستگی بین این کشورها هستیم. هلند، نروژ و دولت کنونی اسپانیا از اجرای این حکم خبر دادند. نخستوزیر بریتانیا از احتمال اجرای این حکم گفته است. فرانسه در شرایط مردد به سر میبرد. آلمان مستقیماً عدم اجرای حکم را اعلام کرده است. دولت بایدن، حکم را رد کرده و رسماً اعلام کرده این حکم نماد یهودستیزی است و تکلیف دولت جدید ترامپ نیز مشخص است.
🔴 در نتیجه صدور حکم بازداشت، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم کم میشود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه میآورد. برای مثال نتانیاهو قرار بود سفری به هلند داشته باشد اما به محض اینکه وزیر خارجه هلند اعلام کرد این حکم را به رسمیت میشناسند، سفر خود را لغو کرد
🔴 باید به این نکته توجه کرد اساس نگاه حقوقی که این محکومیت را در پی داشته در بهترین حالت، تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ در کنار اسرائیل است. بنابراین نهایت ظرفیت تأثیرگذاری اجرای این حکم این است که اسرائیل را تا حدی محدود خواهد کرد و تمایلات گسترش سرزمینی و از بین بردن هویت فلسطینی را محدود کند اما اینکه بخواهد فضایی را برای حذف اسرائیل از سازمان ملل ایجاد کند هنوز با آن نقطه فاصله زیادی وجود دارد. باید صبر کنیم تا حکم دیوان بینالمللی دادگستری نیز صادر شود و محکومیت اسرائیل به نسلکشی در حقیقت قطعی شود و بعد از آن میتوان بهتر در این باره صحبت کرد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/hoghogh-mellat-felestin
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔹 قرآن و فیزیک کوانتوم
✍🏻دکتر مهراب صادقنیا
✅ به تازهگی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفتهاند که "فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است." فرض میکنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را میشناسند و نیز آیات قرآن را هم میفهمند و نتیجهی درستی گرفتهاند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آنوقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوالرفته سازگار است. اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم همنوا بکنیم؟ چه تاثیری در دینداری مردم دارد؟
مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان میدهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیستها (اندیشمندان علوم تجربی) پیشرانهای سکولاریزم بودند و روحانیها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانیها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویشتر شدند. رفته رفته، آنها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمیآمدند، بلکه جای ساینتیستها را گرفته و پیشبرندگان سکولاریزم شدند. حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بونهافر، و دیگر الاهیاتدانهای مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازهای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر میدهند. اینها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح بهدست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند. کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام میدهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیینهای وحیانی به تبیینهای تجربی. آنها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کردهاند. یعنی معرفت را سکولار کردهاند. من اگر مسیولیتی میداشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم میآید اوقاتشان تلخ میشود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیستها، با کسانی دست به یقه میشدم که جسته و گریخته چیزی در بارهی علم شنیدهاند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفتهای تجربی رنگ و لعاب میدهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید!
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034