♦️*ریش گرفتن در دعای رجبیه*
✍🏻 *ابوالفضل طریقهدار*
دعای رجبیه از دعاهای پرمغزی است که مسلمانان در سراسر ماه رجب میخوانند. این دعا از امام صادق(ع) نقل شده و حالت عشقبازی عاشق را به درگاه معشوق به همراه تضرع و خضوع، ترسیم میکند. اما دو نکته در مورد نحوه خواندن این دعا قابل تامل است:
اول: آیا واقعا باید در یک فراز آن، ریش خود را با دست چپ بگیریم و انگشت راست خود را تکان دهیم؟
واقعیت این است که اولا: در آن روزگار، ریش گرفتن و انگشت تکان دادن، نشانه اوج تضرع و تسلیم بوده است و امروز، این کار، نشانه تضرع نیست. ثانیا: این ریش گرفتن و انگشت تکان دادن، حالت تضرع بوده که به امام صادق دست داده و جزء دعا نیست ( دقت کنید جزء دعا نیست) . یعنی راوی میگوید که امام در دعا چنین حالتی به او دست داد نه اینکه فرموده باشد ما هم چنین کنیم. ثالثا: این حالت التماس و تضرع امام، واقعی بود، ایشان با توجه کامل به جمله ها و واژه ها و فهم عمیق از آنها به حالت گریه و تضرع افتاد و در این حالت، به شکل التماس گونه در برابر خدا ريشش را گرفت و گفت: ای خدا، ای صاحب جلال و اکرام، به من رحم کن و آتش جهنم را بر من حرام فرما.
دوم: زنان مومن که این دعا را میخوانند، یا مردان بی ریش، چگونه ریش خود را بگیرند؟ اصلا ریش ندارند که بگویند: «حَرّمْ شَیْبَتی عَلَی النار : حرام کن ریش مرا بر آتش جهنم». پس، آن ریش گرفتن، ویژه امام بوده و اگر اندکی در فضای این دعا تامل کنیم پی میبریم که این حالت، رفتاری خارج از دعا و ویژه آن حضرت بوده است. ولی ما که میخوانیم چنین حالتی نداریم، لذا به صورت تصنعی ریش خود را میگیریم و انگشتان را تکان میدهیم و همین حالت سطحی و ساختگی، باعث تعجب و تمسخر دیگران_ خصوصا جوانان_ میشود. در مسجد دیدم که بعضی جوانان ریش خود را گرفته بودند و انگشت خود را به شکل خاصی تکان میدادند و میخندیدند.
🔸بعضی توجیه کرده اند که «شیبه» به معنای ریش نیست، بلکه به معنای پیری و ناتوانی است، یعنی خدایا بدن ضعیف مرا از آتش نگه دار. اگر این توجیه درست باشد اولا: باز همان حالت ویژه امام بوده و جزء دعا نیست. ثانیا: انگشت تکان دادن را چگونه توجیه کنیم.
🔸ما میتوانیم به مردم بگوییم لازم نیست هنگام رسیدن به این فراز دعا ریش خود را بگیرید، بلکه دست خود را به همان صورت دعا بالا ببرید، چنانکه بعضی از علما چنین میکنند.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️هجرت از دارالکفر یا هجرت از دارالظلم ؟
🎙آیت الله محمد سروش محلاتی
✍️چکیده سخنرانی در همایش مهاجرت نخبگان
🔹با اشاره به دو نکته بحث خودم را در پاسخ به یک سوال مطرح میکنم :
اول آنکه : هجرت یک حکم ریشه دار و اساسی در معارف اسلامی است و ایات متعددی وجود دارد که بر آن تاکید و تشویق دارد .
دوم آنکه : هجرت در جایگاه قرآنی آن ، بر همان حکم سابق خود باقی است و هجرتی که دیروز واجب بوده امروز هم واجب است . امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمود : و الهجره قائمه علی حدها الاول ( خطبه ۱۸۷ )
حال باید پرسید آن هجرت اول در چه حوزه ای مطرح بوده که همچنان بقوت باقی است ؟
▪️دیدگاه اول
در نگاه برخی ظاهرگرایان هجرت ، از "دارالکفر" به "دارالاسلام" مطلوب است و مسلمان باید سرزمین کفر را رها کرده و به سرزمین اسلامی مهاجرت کند . در نزد این گروه ، اینکه در سرزمین اسلامی مثلا چه نظام فاسدی حاکمیت دارد و مسلمانان چه ظلمی تحمل میکنند ، مهم نیست و آنچه مهم است این است که چون جامعه اسلامی است پس باید عضویت در آن را حفظ کرد . چه اینکه در این دیدگاه مهم نیست که در سرزمین کفر ، مسلمانان مثلا از آزادیهایی برخوردارند و حقوقشان رعایت میشود ، بلکه مهم این است که چون جامعه اسلامی نیست نباید به عضویت آن در آمد.
▪️دیدگاه دوم :
هر چند حضور در میان مسلمانان و حفظ پیوندهای ایمانی و اسلامی با ارزش است ، ولی این بدان معنا نیست که مسلمانان برای صیانت از آن ، هر گونه ظلمی را تحمل کنند . آنان در شرایطی که نمیتوانند حضور موثری برای تغییر شرایط داشته باشند ، باید "دارالظلم" را - هر چند بظاهر دارالاسلام باشد - ترک گویند و به "دارالحریه" - هر چند دارالکفر باشد - در آیند تا بتوانند به وظایف اسلامی و انسانی خویش پای بند بمانند .
🔹منابع اسلامی ، دیدگاه دوم را تایید میکند و دلالت دارد که اگر ماندن در دارالکفر مجازات الهی دارد ، از ان روست که انسان را به استضعاف میکشاند و دست و پای او را برای حرکت در مسیر حق میبندد : قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها( سوره نساء آیه ۹۷ )و خداوند اجازه نداده که انسان حتی در شرایط سلطه جباران و استضعاف تحمیلی ، از حق گویی و حق پویی عدول کند ، او اگر نمیتواند این بازی را بهم بزند باید صحنه را ترک کند . به تعبیر علامه طباطبایی ، از جامعه کفر باید گریخت چون سخن از حق نمیتوان گفت : ... من تسبب الی الانحصار فی مجتمع الکفر فلم یستطع التفوه بکلمه الحق ( المیزان ج ۱۳ ص ۲۶۲ )
🔹به همین جهت است که متفکرانی مانند شهید آیت الله بهشتی بجای هجرت به دار الاسلام از هجرت به دار الحریه تعبیر کرده اند ( تقیه ص ۲۰۶) . ایشان هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه ، به دستور پیامبر را بر همین اساس تفسیر میکند و میگوید این هجرت برای استمداد از امپراطور حبشه نبود ، بلکه پیامبر آنان را به نزد امپراطوری آزاد منش فرستاد تا آرام تر زندگی کنند و بتوانند دین خود را حفظ کنند . هجرت آنان از کانون اسلام آن روز یعنی مکه به سرزمین نصرانی مذهب حبشه بود ! ( محیط پیدایش اسلام ص ۱۶۸ )
🔻پس بجای بحث از خوب و بد بودن مهاجرت ، باید در باره زمینه های آن بحث کرد و با برون رفت از توهم حق انگاری مطلق خویش ، فضای عدالت و کرامت برای انسانها فراهم آورد .
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034i
“ *لیلة الرغائب”حقیت یا افسانه* ؟
✍️ حجتالاسلام قیصری
“لیلة الرغائب” شب برآورده شدن آرزوهای بلند، شبِ بردن ثواب بسیار، اولین شب جمعه از ماه رجب.
“صلاة الرغائب” نمازی که در اولین شب جمعه ماه رجب برای رسیدن به ثواب بسیار و برآورده شدن آرزوهای بلند خوانده می شود.
ریشه و اساس این نامگذاری و این اعمال روایتی است که از پیامبر (ص) نقل شده است.
انجام اعمال لیلة الرغائب در میان عوام اهل سنت و شیعه رواج داشته و دارد مخصوصا در سالهای اخیر با برنامه ها و تبلیغات گسترده صدا وسیما توجه عامه مردم به آن بیشتر شده است.
در این گفتار کوتاه این روایت را از جهت متن و سند مورد بررسی قرار می دهیم:
❇️ اصل این حدیث در منابع اهل سنت است و به نقل از آنها وارد کتابهای دعائی شیعه شده است.
در منابع دعائی شیعه برای اولین بار توسط ابن طاووس (متوفای ۶۶۴ ه- ق) در کتاب ” إقبال الأعمال” روایت شده است
بسیاری از محدثین و فقها شیعه و اهل سنت روایت فوق را ضعیف،ساختگی و غیر قابل اعتماد دانسته اند:
علامه مجلسی:
"در کتب ادعیه برای هر شب از ماه رجب نماز مخصوصی را ذکر کرده اند و چون سند معتبری ندارد دوست ندارم آنها را ذکر کنم اما به جهت آن که جداً مشهور است اجمالا آنها را ذکر میکنم... برای هر یک از این نمازها ثواب فراوانی بیان شده که به دلیل غیر قابل اعتماد بودن سند، از ذکر آنها خود داری میکنم، و بعضی از نمازهای ذکر شده طولانی است و باید بین نماز مغرب و عشا خوانده شود و ناچار بعد از داخل شدن وقت نماز عشا خوانده می شود و این خالی از اشکال نیست، به این جهت و به دلیل عامی بودن سند، نماز لیلة الرغائب را در این رساله ذکر نکردم"(زاد المعاد ص ۴۰)
آیت الله فاضل لنکرانی:
حکم به استحباب نماز لیلة الرغائب و روزه روز قبل از آن مشکل است (جامع المسائل،ج۲، ص۱۷۲)
ابن الجوزی از علمای اهل سنت:
این حدیث به نام رسول خدا جعل شده است و ابن جهیم متهم به این جعل است که او را درغگو میدانند، و واضع این حدیث از بدعت گذاران است (الموضوعات ،ج۲،ص۱۲۶)
نووی از علمای اهل سنت:
نماز لیلة الرغائب بدعتی است زشت و ناپسند، بدعتی که نتیجه آن گمراهی و جهالت است و در آن امورِ غیرمشروع و ناپسندِ روشن و واضحی است، و گروهی از بزرگان علم حدیث کتابهای بسیاری در تقبیح و در گمراهی بودن کسی که این نماز را میخواند و کسی که آن را جعل کرده و این بدعت را گذاشته و در دلائل زشتی و بطلان این بدعت و گمراهی کسی که آن را انجام می دهد، نوشته اند. (شرح صحیح مسلم، ج۸، ص۲۰)
با توجه به ضعیف و غیر قابل اعتماد بودن این حدیث نزد بسیاری از محدثین و فقهای شیعه و اهل سنت شکی در جعلی و ساختگی بودن حدیث ” لیلة الرغائب” باقی نمیماند.
❇️ نگاهی اجمالی به متن حدیث:
ابن طاووس (ره) در اعمال ماه رجب می گوید:
رسول خدا (ص) فرمودند: از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید. زیرا شبى است که فرشتگان آن را "لیله الرغائب" مى نامند. این نامگذارى به این جهت است که هنگامى که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته اى در آسمانها و زمین نمى ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع مى شوند. و خداوند ناگهان بر آنان وارد شده و مى فرماید: اى فرشتگانم هر چه مى خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض مى کنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذرى. خداوند مى فرماید: این کار را انجام دادم.
سپس رسول خدا فرمود: کسى که روز پنجشنبه اول رجب را روزه گرفته و سپس بین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز بجا آورده هر دو رکعت به یک سلام و … سپس رسول خدا فرمودند: قسم به کسى که جانم در دست اوست، هیچ مرد و زنی این نماز را بجا نمى آورد، مگر این که خداوند گناهان او را مى بخشد حتی اگر گناهان او مثل کف روی دریا و به عدد شنها و به وزن کوه ها و به عدد برگهاى درختان باشد، و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگى سزاوار آتش باشند شفاعت مى کند.( اقبال الأعمال،ج۲،ص۱۵۳)
❇️ مخالفت حدیث”لیله الرغائب” با قرآن:
این جمله از حدیث را چگونه می توان توجیه کرد:
و خداوند ناگهان بر آنان وارد شده و مى فرماید…
آیا این به معنای تنزل شأن خداوند درحد مدیر وفرماندهای که ناگهان به نیروهای تحت فرمان خود سرکشی می کند نیست؟! آیا این به معنای نسبت جسمیت و مکان به خدا نیست ؟!
به این قسمت از حدیث توجه کنید:
" هیچ مرد وزنی این نماز را بجا نمى آورد، مگر این که خداوند گناهان او را مى بخشد حتی اگر گناهان او مثل کف روی دریا و به عدد شنها و به وزن کوهها و به عدد برگهاى درختان باشد، و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگى سزاوار آتش باشند شفاعت مى کند.”
این قسمت از حدیث معنائی غیر از به تمسخر گرفتن عبادت و نماز و سوق دادن مردم به گناه و تجارت پیشگی در عبادت و بندگی خدا و ترویج دین مناسکی و دور شدن از روح عبادت و عمل صالح و حقیت ایمان ندارد.
🌐 اندیشه ما
✅ اخلاق مدرسی، اخلاق مدرن و میرزای نائینی!
🎙 دکتر عبدالمجید مبلغی
🔴 باید دانست که عقلانیت مؤثر در ادیان ابراهیمی با عقلانیت مؤثر در تأملات سکولار، از دو جنس هستند. عقلانیت مرتبط با ادیان ابراهیمی، مدرسی است و با عقلانیت مدرن، یک تفاوت ماهوی دارد.
🔴 مشخصاً مؤمنانِ باورمند به فقه – یعنی کسانی که از سر ایمان، به فقه پایبند و ملتزم هستند – نهتنها در رویکرد به دین و به اقتضای آن فقه، بلکه در اجزاء پایبندی خود به دین و فقه در وهله نخست، به اخلاق مؤثر در پذیرش دین و فقه به اقتضای منطق صوریِ تنیده در تمام فقه، پایبند هستند؛ یعنی اخلاق نهتنها در رویکرد به فقه نقشآفرین است؛ بلکه چونان امری ساری و جاری و به شیوهای مویرگی در کالبد فقه هم حضور دارد.
🔴 بر خلاف پروژه نواندیشان دینی که اساساً بر این باور هستند که ما باید از اخلاق مدرن برای مواجهه با دین بهره بگیریم و بهاینترتیب منطق انتقادی ناشی از تأملات مدرن را دستمایه بازگشتی ناقدانه و پرسشگرانه و نکتهسنجانه به دین و البته فقه قرار بدهیم، من فکر میکنم ما نیاز به بهرهگیری از تأملات جدید داریم؛ اما چنین بهرهگیری در کنارنهادنِ سازۀ اخلاقی منجر و منتهی به دین و فقه رخ نمیدهد.
🔴 آنچه میرزای نائینی انجام داد، از جنش تأملات نواندیشانۀ مألوف و مشهور در میان ما نبود؛ یعنی نظام اخلاقی حاکم بر مبانی و مبادی فهم فقه را به چالش نکشید؛ بلکه اتفاقاً به شیوهای همراهانه و همدلانه با این نظام اخلاقی و از سر همکاری با آن برآمد، اما منابع منجر به ارتزاق آن را به لحاظ نحوه آگاه شدن از جهان بیرون، ارتقا بخشید و با فهمی آن را آراست، با درکی آن را پرداخت و با نحوۀ بازگشتی به امر بیرونی منجر به ارتقای مراتب درک اخلاقیِ خود، آن را گسترد که پیامد آن، درون فقه به شیوهای جدی ظهور و بروز پیدا کرد و دستگاه بزرگ فقه سیاسیِ مشروطه را پدید آورد .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/53214-2/
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034i
✅متن و تفسیر متن: خاستگاه صلاح یا فساد
✍🏻دکتر محمود شفیعی
🔷دین به مثابه متن، تفسیر بردار است؛ اما متن های دیگر هم تفسیر بردار اند. متن های دیگر می تواند متعلق به یک حکیم، سیاستمدار، الهی دان، فیلسوف، جامعه شناس یا انسان دانای دیگر باشد.
🔷معروف است که هگل، فیلسوف پر آوازه قرن هجدهم و نوزدهم آلمانی، سه جور تفسیر شده است. هگلی های جوان، میانه و پیر ، سه هگل ضد و نقیض را شناسانده اند. از این رو، امروزه، هگل را هم فیلسوف آزادی و هم فیلسوف فاشیست می شناسند. مارکس هم به همین شکل است. از مارکسیست های فویرباخی ماتریالیست تمام عیار تا مارکسیست های مکتب فرانکفورتی فرهنگ گرا با شاخه های گوناگون، همه خود را متعلق به مکتب مارکس می دانند؛ اما در عمل زمین تا آسمان تفسیر آنها از همدیگر متفاوت اند.
🔷بنابراین وجود یک اندیشه در متن درجه اول دینی یا در متن یک اندیشمند از هر جنس که باشد، تنها یک شرط لازم برای تفسیر درست یا نادرست، مثبت یا منفی، و در نتیجه برای تحول اجتماعی مثبت یا منفی به شمار می رود. در عمل اما مهمترین شرط، شرطی کافی، بنام مفسر، وجود دارد که با شیوه ظهور و بروزش در عرصه تفسیر، علت تامه یک اندیشه تفسیر شده مثبت یا منفی می گردد.
🔷 اگر قران را به دست پیامبر ص بدهند، با تکیه بر این متن جامعه بدوی عربی را به جامعه مدنی اخلاقی تبدیل می کند و خشونت های جاهلی را به حداقل می رساند. اگر به دست علی ع بدهی از آن حکومت عادلانه استخراج کرده و آن را در کوفه پیاده می کند و با افتخار دستاورد آن را برای همیشه تاریخ توضیح داده و به یادگار می گذارد.
🔷همین قران را اگر به دست حجاج بدهی آن را چنان تفسیر می کند که اطاعت از خدا مشروط به حد توان افراد می گردد؛ اما اطاعت از حاکم بی قید و شرط گشته و حکومتی سرکوب گر و مطلقه شکل می گیرد و دمار از روزگار مردم در می آورد.
🔷مارکسیسم در اروپا دولت های دموکراتیک و سوسیالیستی رفاه گرای شمال اروپا را رقم زد؛ ولی در اتحاد جماهیر شوروی، خشن ترین جامعه تاریخ معاصر جهان را رقم زد و بنام مارکسیسم ده ها میلیون انسان بی گناه به مسلخ رفتند.
🔷جمهوریت هم یک اندیشه است؛ وقتی در تاریخ آمریکا تفسیر و پیاده می شود، جامعه ای نوپیدا را به آقای جهان تبدیل می کند؛ ولی وقتی در عراق به دست بعثی ها تفسیر می شود، تبدیل به وسیله ای برای گوسفند سازی مردم در عرصه سیاسی می گردد و بردگی میلیون ها انسان ذیل آن رقم می خورد.
🔷نتیجه گیری: بسیار مهم است که مفسران صاحب قدرت با متن چه می کنند و با تفسیر خود چه هدف یا هدف های خوب و بد را پی می گیرند. قبل از هر پیغبر بیرونی، این پیغبر درونی یا دیو درونی افراد از یک طرف و علم و جهل آنان از طرف دیگر است که با تجهیز بر عقل و احساسات، فطرت و غریزه، علایق خاص و عام، و نیز اکتساب علم و دانش کافی یا بی بهرگی از دانش زمانه، راهی به سوی فلاح یا فساد را می گشایند.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034i
✅ اخلاق مدرسی، اخلاق مدرن و میرزای نائینی!
🎙 استاد هادی سروش
🔴 به اعتقاد شیعه و اعتراف اهل سنت؛ امام باقر (ع) اقدام به تاسیس و تشکیل مدرسه ای با الگویی ویژه نمود و تعالیم آن مدرسه، بعد از آن هم از دیگر ائمه معصومین (ع) شنیده نشده است.
🔴 شیخ طوسی نقل می کند؛ محمد بن مسلم ۳۰ هزار و جابر جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کردهاند. و همین موجب شد شهرت علمی امام باقر علیه السلام نه تنها در حجاز، بلکه در عراق و خراسان نیز فراگیر شود، چنانکه راوی میگوید: مردمی از خراسان در مسجد النبی مدینه دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را ازاومیپرسند.
🔴 امام باقر (ع) در زمانی زیست میکند که بیش از یکصد سال، بیان حدیث و رواج حدیث در دست حاکمیت بوده و کسی حق بیان یک حدیث از رسول الله (ص) را نداشته !! در چنین زمانی حدیث های جعلی که عمدتاً به نفع حاکمیت و اشخاص خاص! بوده و مردم برای اطلاع و گردش اطلاعاتِ دینیِ خود در علوم قرآن مانند تفسیر و فقه و کلام، فقط مراجعه به آن منابع حکومتی داشتند، امام باقر (ع) با شجاعت مثال زدنی وارد شد و برای حدیث و پذیرش آن معیار معرفی نمود.
🔴 انسداد و دوران خفقان و دوران بی ارزش بودنِ “خون” در زمان امام باقر(ع) در تاریخ مشهود است!
🔴 آن دوران، دورانی است که عبد الملک بن مروان به حکومت میرسد، در او عداوت به ائمه اطهار (ع) و شیعیان است بگونه ای که در کوفه به دانشمند شیعه بنام عطیه فقط به جرم ارادت به امام علی(ع) چهار صد ضربه شلاق میزند! و از سوی دیگر؛ جلاد دژخیمی چون حجاج بن یوسف ثقفی در مسند حاکمیت است که به گفته امام باقر(ع)؛ برای این جانی شنیدن کلمه کافر و زندیق آسانتر از شنیدن علوی و شیعه بود!
🔴 در این موقعیت خون و خطر، امام باقر (ع) توجه جدی به مسئله خون و خون ریزی دارد و جامعه را از خطر دست داشتنِ در خون یک انسان آگاه می کند.
🔴 امام باقر (ع) در مسئله پر خطر “خون” به افکار عمومی توجه متفاوتی می دهد که هرگونه شرکت داشتنِ در ریخته شدنِ خونِ یک انسان؛ سرآنجام اُخروی آن غیر مباشر، یعنی شخصی که در ریخته شدنِ خونی کمک و یا معاونت و یا مُعادّت داشته را سیاه می کند! .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shojat-emam-bagher/
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034i
✅ حوزههای علمیه باید محل تحقیق و پژوهش باشند
✳️ کارهای بر زمین مانده شناسایی و به انجام برسد
🎙 آیت الله العظمی شبیری زنجانی
🔴 باید کارهای علمی بر زمین مانده را پیگیری نمود و از انجام کارهای تکراری پرهیز کرد. باید کارهای زمین مانده شناسایی و علت روی زمین ماندن آن بررسی شود و کارها به انجام برسد.
🔴 حوزههای علمیه باید محل تحقیق و پژوهش باشد و تدوین این نوع موسوعهها، کمک زیادی به محققان میکند.
🔴 وقتی یک باب پژوهشی باز میشود، به مرور سایر امور مربوط به آن باب، تکمیل میشود و لذا آغاز یک روند، امر مهمی است و میتواند خیرات زیادی را در پی داشته باشد.
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/howzeh-elmiye-va-pajohesh/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔴مصائبِ فقر
✍️جاویدیاد استاد محمدرضا حکیمی:
در ادبیات قرآن و روایات میتوان به ماهیت واقعی فقر و بلایی که بر سر انسان میآورد پی برد.
⭕️امام علی (ع) در کلامی فقر را به مرگ بزرگ تعریف میکنند «الفقر موت الاکبر»
(الحیات جلد ۴ ص ۴۰۰)
زیرا فقر باعث نابودی زندگی انسان و از بین رفتن نیروها و استعدادهای درونی و امکان رشد فردی و اجتماعی انسان میشود و برای انسانی که باید در جامعه با دیگران زندگی کند چنین شرایطی دردناکتر از مرگ پزشکی است.
⭕️یا در جایی دیگر میفرمایند «القبر خیر من الفقر» (کافی جلد ۸ ص ۲۱) قبر یا همان مردن و دفن شدن بهتر از موقعیت فقر است.
چرا که در چنین موقعیتی فقر هرچه انسان نیرو و استعداد و شایستگی دارد را مدفون میکند.
یک سلسله تاثیرات مخرب فقر بر روی انسان فقیر، انزاواهایی است که افتادن به دام فقر برای شخص به وجود میآورد. #انزوا در اینجا به معنای این است که علی رغم میل و انتخاب، از شخص سلب امتیاز میشود و در واقع شخص به واسطه فقیر بودن وجوهی از بروزهای شخصیتی فردی و اجتماعی خود را از دست میدهد.
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
حشرهٔ یکروزه و گمانههای آخرالزمانی
✍🏻فرهاد شفتی
🍃 خوانده ام حشراتی هستند که عمری بسیار کوتاه دارند. مثلا حشرهای است با نام علمی Ephemeroptera و نوع خاصی از آن تنها یک روز یا کمتر عمر میکند. بنا بر جستجویی که کردم در فارسی به این نوع، «حشرهٔ یکروزه» میگویند (عنوانی نه چندان نوآورانه اما رسا!). تصور کنیم که این حشرهٔ یکروزه از عقل انسانی بهره برده بود و نیز اخباری از چگونگی پایان جهان در دست داشت. احتمالا وقایع همان یکروزه عمرش را بر این اخبار تطبیق میداد و پایان جهان را نزدیک میدانست. اگر بارانی پرهای نازک او را میآزرد و یا آتشی شاخ برگی را که بر آن آرمیده بود میسوزاند او آنها را از علائم آخر زمان میپنداشت، غافل از اینکه برکهای که در آن زندگی میکند قرنهاست که بارانی از این دست بلکه شدیدتر، و آتشی اینگونه بلکه شعلهورتر دیده است و زندگی ادامه داشته و قریب به یقین روزها و سالها و قرنها بلکه هزاران سال پس از او نیز ادامه خواهد داشت.
🍃 از کجا میدانم که اگر حشرهٔ یکروزه عقل آدمی داشت به چنین سادهاندیشیها دچار میشد؟ چون همین رویکرد را ما آدمیان داریم. وقایع و حوادثی که در این روزگار میبینیم بیگمان بسیار پراهمیتاند. کشته شدن مظلومانهٔ هر فردی مصیبتبار است چه رسد به کشتار انبوه و پیوستهٔ انسانهای بیدفاع. با این حال اگر کمی مطالعه کنیم و بیندیشیم خواهیم دید که آنچه شاهد آنیم یا مشابه آن بارها در تاریخ اتفاق افتاده است و حتی بسیار شدیدتر. مردمان آن روزگاران نیز به فراخور اخبار آخرالزمانیِ دین و مذهب خود، ترکیب حکومت دینی زمان (یا نبود آن) و حوادث ایام را نشانۀ ظهور منجی یا پایان جهان میدانستند. تصور کنیم کسی که ظلم و کشتار و نابسامانیهای امروز او را وا میدارد که تصور کند قیام منجی یا پایان جهان نزدیک است، اگر مثلا در زمان حملۀ مغول یا جنگ جهانی دوم زندگی میکرد چه میگفت!
🍃 انتظارِ یک نجاتبخش میتواند انتظار سازنده و پویایی باشد، اما گمانهزنیها برای تطبیق اخبار و پیشبینی ظهور از یک سو باورها را خدشهدار میکند و از سویی دیگر تعقل و مصلحت و اخلاق را فدای نتیجهگیریها و تصمیمهای نابخردانه میکند. معمولا هم آنها که چنین گمانهزنیهایی میکنند عمرشان کفاف نمیدهد که به نسل پس از خود پاسخگو باشند. جملهای میگویند، مخاطب را به گریه میاندازند، و به رحمت الهی میروند، و پیشگوییشان یا فراموش میشود و یا توسط مریدانشان توجیه میشود.
🍃 عمر انسان بسیار کوتاه است و اگر با عمر جهان مقایسهاش کنیم ما نیز در گروه حشرات یکروزه قرار خواهیم گرفت. با این حال ما انسانها اگرچه معصومیت یک حشره را نداریم (و این خود بخشی از مشکل است) اما امتیاز تعقل داریم و راهی را میشناسیم که میتواند عمر ما را به درازای عمر تاریخ کند تا نگاهمان به روزگاری که در آن هستیم محدود به مقطع کوتاهی از عمرمان نشود و به جای دیدی حشرهوار به این روزگار، دیدی به گسترۀ تاریخ داشته باشیم. آن راهی که میتواند ما را از نگاه حشرهوار نجات دهد مطالعۀ تاریخ است و عبرتگیری از این مطالعه.
🍂 به عنوان نمونه و برای شروع نگاهی کنیم به مقالۀ «زمینهسازیِ ظهور امام زمان(عج) در تاریخ و پیامدهایِ آن» از محمدتقی سهرابی. نویسنده در این مقالۀ خواندنی نشان میدهد که مسلمانان و به خصوص شیعیان در مقاطع متفاوت تاریخی از آغاز اسلام تا دوران معاصر سوانح ایّام را نشانۀ ظهور عنقریب امام زمان یا پایان دنیا میدانستند و در انتها برخی پیامدهای پندارِ نزدیک بودنِ ظهور را توضیح میدهد.
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
زیارت جامعه.mp3
59.99M
#پوشه_شنیداری
🎙آیت الله محمد سروش محلاتی
♦️سخنرانی بمناسبت شهادت امام هادی (علیه السلام)
🔷زیارت جامعه
مرامنامه شیعیان علوی🔷
🌐 اندیشه ما
✅ در باب اهمیت کتاب جمع میان آرای دو فیلسوف اثر فارابی
🎙 مهدی فدایی مهربانی
🔴 فارابی به لحاظ عملی نیز در زندگی اش پیرو عقاید فلسفی اش بود؛ اگر در میان فلاسفۀ اسلامی چند فیلسوف را بتوان به عنوان کسانی نام برد که حقیقتاً در عمل فارغ از رنگ و لعاب دنیا بودند، فارابی را باید یکی از آنها دانست. او آنچه به لحاظ عقلی بدان رسیده بود را در زندگی خود عملی می کرد. موسیقی را ارج می نهاد و در آن رساله ای نگاشت، و در عمل نیز ساز می نواخت. چنان اهل زهد و تأمل و ساده زیستی بود که می گفتند او یادآور قدمای فلاسفه است. با اینکه سیف الدوله برای وی مقرری بسیار بالایی از بیت المال در نظر گرفته بود، او از دریافت آن خودداری می کرد و تنها چهار درهم آن هم برای تأمین قوت روزانه اش قناعت می کرد. همۀ اینها در حالی بود که او دانشمندترین فرد زمانه اش بود و می توانست زندگی متمولی داشته باشد.
🔴 فارابی به راستی موسس فلسفۀ اسلامی و از اساطین علم و حکمت است. گسترۀ دانش وی در علوم مختلف را در آثار متعددش می توان شاهد بود. نگاه افسانه ای در مورد فارابی این است که او علاوه بر ترکی و فارسی که زبان های مادری او محسوب می شدند، قریب به هفتاد زبان می دانسته است، اما بدیهی است که چنین نگاهی آغشته به اغراق است. قراین نشان از آن دارد که فارابی علاوه بر ترکی که بدان سخن می رانده، و فارسی که زبان ملّی اش بوده، عربی، لاتین، یونانی و سریانی را نیز می دانسته است.
🔴 حنا الفاخوری و خلیل جر در تاریخ فلسفه در جهان اسلامی آورده اند: «فلسفۀ فارابی آمیزه ای است از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی که رنگ اسلامی و به خصوص شیعی اثناعشری به خود گرفته است.» به زعم آنان بین فارابی شیعی و دیگر فلاسفۀ شیعه با نام اخوان الصفا در مورد اینکه حقیقت واحد است و در باطن وحدت حاکم است و اختلاف مذاهب و آرا امری صوری و ظاهری است هماهنگی وجود دارد. به زعم اخوان الصفا نیز حقیقت چیزی است که جز عده ای از حکمای راسخ در علم بدان دست نمی یابند. به زعم آنها، تمایلات شیعی فارابی را می توان از آنجا فهمید که او گام در وادی سوق دادن فلسفه به سمت سیاست- که راهِ همۀ پیروان تشیع برای سرنگون ساختن قدرت حاکمه و اقامۀ نظام سیاسی با محوریت امام است- برداشت. به زعم آنها ایدۀ فارابی در مورد رئیس اول، همان ایدۀ شیعی امامِ هادی و مهدی است که رنگ و بوی فلسفی و نوافلاطونی یافته است.
🔴 در میان بیش از صد اثر فلسفی فارابی که امروزه بخش کمی از آنها به دست ما رسیده است، احصاء العلوم از جهات بسیاری یکی از مهمترین آثار فارابی است که در آن، جدای از احصاء و تقسیم بندی علوم مختلف زمانه اش، تعریف خویش از فلسفه را نیز ارایه داده است. او طبقه بندی هشت گانه ای از علوم مختلف را آورده است که عبارتند از: علم لغت، منطقیات، ریاضیات، طبیعیات، الهیات، سیاسات، فقه و کلام. هریک از اینها تقسیمات خاص خود را دارند که برخی به اقتباس از حکمای مورد نظر است و برخی ابداعی است. مثلاً منطق شامل تقسیم بندی هشت گانه ای می شود که همان تقسیم بندی ارسطویی در ارغنون است، یعنی: مقولات (قاطیغوریاس)، عبارت (باری ارمنیاس)، قیاس (آنالیطوقای اول)، برهان (آنالیطوقای ثانی)، جدل (طوبیقا)، مغالطه، خطابه (ریطوریقا)، شعر (بوطیقا).
🔴 در نهایت، به رغم همۀ شهرت فلسفی فارابی، نباید از شخصیت عرفانی وی غافل شد؛ اگرچه فارابی دارای گرایشات صوفیانۀ جدی در زندگی شخصی اش بود، باید به گرایشات عرفانی وی در آثارش فلسفی اش نیز اشاره کرد؛ گرایشی که از جانب کسانی چون پل کراوس مورد غفلت قرار گرفته است، تنها بدان جهت که فارابی را شخصیتی صرفاً مشایی مسلک با آرای سیاسی در نظر آورده اند و از همین روی انتساب فصوص الحکمه بدو را بی وجه دانسته اند. بدیهی است که این تصویر کلیشه ای از فارابی به عنوان یک فیلسوف مشایی تا چه میزان می تواند دور از واقعیت باشد. حقیقت این است که فارابی، این فیلسوفِ همعصر با منصور حلاج، یک نوافلاطونی با گرایشات قوی عرفانی است که این گرایش او در جای جای آثارش به چشم می خورد.
🔴 شاید اینکه دلیل تلاش فارابی برای جمع میان افلاطون و ارسطو را گرایشات باطنی او بدانیم، چندان خالی از وجه نباشد. او به نوعی حکمت خالده باور داشت که حقیقتی ازلی است و فیلسوف حقیقی باید بدان دست یابد. آن فلسفۀ حقیقی را باید با دشواری های بسیار و اتصال به عقل فعال به دست آورد، و انتقال آن نیز جز به صورت خفیه نگارانه و رمزی مقدور نیست. بدین ترتیب فلسفه دارای باطنی است که جز بر اهلش مکشوف نیست و تنها فلاسفۀ حقیقی بدان دسترسی دارند. باطن تمام کثرت ها یکی است که آن نیز به لحاظ فلسفی قابل وصول است. پیامبر به روش وحیانی و فیلسوف به شیوۀ عقلانی بدان دسترسی دارند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/56321-2/
🌐 اندیشه ما
✅ حقوق شهروندی از نگاه آیتالله العظمی سیستانی
🎙 محمدهادی زاهد غروی
🔴 اندیشه آیتالله سیستانی در موضوع حقوق شهروندی، با بازتاب اصول آیتالله نایینی، نشاندهنده پیوند میان گفتمان مشروطهخواهی و رویکرد نوین حقوقی است. این دیدگاه تأکید دارد که حکومت، قانونگذاری و حقوق شهروندی باید بر مبنای عدالت، برابری و کرامت انسانی تنظیم شود.
🔴 داستان مشروطه و نزاع فقهی فقهای موافق و مخالف هر چند در آن دوره بحث داغ محافل و حوزههای علمیه بود، اما پس از مدتی فروکش کرد و با آغاز سلطنت پهلوی میرفت که به فراموشی سپرده شود، اما با آغاز مخالفتهای امام خمینی با محمدرضا پهلوی و تبعید ایشان به ترکیه و سپس به نجف و پرداختن ایشان به مسئله ولایت فقیه در ضمن بحث کتاب بیع شیخ انصاری و نگارش و تدوین آن به صورت کتابی با عنوان حکومت اسلامی (ولایت فقیه) و در نهایت پیروزی جمهوری اسلامی جان تازهای یافت.
🔴 حقوق شهروندی از جمله مفاهیم نوظهوری است که امروزه بیشتر به آن توجه می شود. این حقوق به اعتبار شهروند بودن و عضویت در یک جامعه سیاسی و در چارچوب دولت ـ ملت مطرح است و به آن دسته از حقوقی گفته می شود که عموم مردم در برابر دولت از آن برخوردارند و متقابلاً دولت با وضع قانون و استفاده از ابزار و امکانات و اهرم قدرتی که در اختیار دارد، وظیفه تأمین آنها را عهدهدار است. از اینرو حقوق شهروندی دارای ابعاد فردی و اجتماعی یک شهروند میباشد و از سوی دیگر دارای ریشههای انسانشناختی، فلسفه سیاسی و فلسفه اخلاق میباشد، زیرا حقوق شهروندی مبتنی بر مبانی چهارگانه کرامت ذاتی، آزادی، مشارکت، برابری و برادری است.
🔴 آیتالله سیستانی در مورد نقش و جایگاه دین در قانون اساسی، نظام آموزشی و نظام قضائی عراق معتقد است که نمایندگان مردم عراق در مجلس قانونگذاری نقش و محدوده حضور دین را تعیین میکنند و قانون اساسی عراق باید مبتنی بر اصول ثابت دینی ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی مردم عراق باشد و البته اصل شورا، کثرتگرایی احترام و پذیرش نظر اکثریت از سوی اقلیت و تغییر مسالمتآمیز قدرت نیز باید در قانون مورد توجه قرار گیرد.
🔴 آیت الله سیستانی در رابطه با حضور روحانیت در سیاست، قائل به حضور حداقلی، اظهار نظر کلی و عدم دخالت در امور جزئی است. و به عالمان دینی توصیه میکند از ورود به امور اجرایی و پذیرش پستهای سیاسی بپرهیزند و به تبلیغ احکام دین ارشاد و هدایت مردم و کمک به آنان بسنده کنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/hoghogh-shahrvandi-az-negah-ayatollah-sistani
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034