56.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ دین باید در قالب رسانه دربیاید، ما نباید دین رسانه ای برای جامعه بسازیم.
🎙 استاد مهراب صادقنیا
⏱ زمان مورد نیاز برای مشاهده این ویدیو: ۱۸ دقیقه
🖇 آیدی اندیشهما در شبکههای اجتماعی:
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ استفاده از هر راهی برای حفظ دین جایز نیست
🎙 آیتالله سید محمدعلی ایازی
🔴 تمسک به جمله حفظ نظام از اوجب واجبات است دارای شبهه مصداقیه است زیرا با جور و ظلم نمیتوان نظام اسلامی را حفظ کنیم.
🔴 وقتی سخن از تناسب هدف و وسیله است باید به چند نکته اساسی توجه کنیم؛ اول اینکه از جهت مبنای کلامی مرز دفاع از دین و احکام تا کجاست؟ آیا میتوان برای حفظ دین همه چیز را پشت سر بگذاریم؟ آیا عقلا برای تحقق دین میتوان از تهمت و دروغ و بردن آبروی دیگران استفاده کنیم؟
🔴 برخی فقها مانند شهید مطهری گفتهاند دین مانند یک غذای خوب و تمیز است و آیا میتوان آن را درون یک ظرف آلوده قرار دهیم و میل کنیم؟ وسیله کثیف غذا را هم آلوده خواهد کرد. امام صادق(ع) فرمودند که اگر دین حق است پس مکر کردن چرا؟
🔴 برخی در مورد هدف به آیه ۱۲۵ نحل «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» اشاره کرده و گفتهاند که دعوت دین باید محدود به این سه راه باشد؛ حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن. حکمت یعنی امر متقن؛ برخی حسنه را قید حکمت و موعظه دانسته و گفتهاند که باید موعظه حسنه و حکمت حسنه باشد. در نتیجه برهان عقلی منحصر به این سه عامل است؛ اگر کسی در برابر دین ایستاده است و ما بخواهیم از دین حمایت کنیم آیا میتوانیم به او دشنام دهیم یا از راه دروغ و تهمت بخواهیم او را از مقابل دین کنار بزنیم؟
🔴 ما در حوزه تحقق دین باید در محدوده خاصی حرکت کنیم، نمیتوانیم برای حفظ آن از هر وسیله مانند تهمت، بهتان و دروغ و.. بهره ببریم. به تعبیر شهید مطهری غذای سالم در ظرف آلوده، غیرقابل خوردن خواهد شد ......
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tamolati-da-doaye-sahar-va-rahmat/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ نسبت ميان حقوق و اخلاق
🎙 محمدعلی ميرباقری
🔴 سالها پیش دوستی در جمعی این پرسش را مطرح كرد كه «نسبت میان حقوق و اخلاق چیست؟» از آن زمان توجهم به این پرسش جلب شده، متوجه شدهام كه این پرسشی بسیار اساسی است و بارها در زندگی روزمره ظاهر شده، ما را در تصمیمگیریها به چالش میكشد. جواب ساده من به این پرسش آن است كه نسبت حقوق و اخلاق در وضع موجود، عموم و خصوص من وجه است.
🔴 این وضعِ موجودِ جهان است. حالت آرمانی اما، آن است كه نسبت میان حقوق و اخلاق، تساوی باشد؛ یعنی هر چه اخلاقی است، قانونی و هر چه قانونی است، اخلاقی باشد. این وضعیت آرمانی البته قابلیت تحقق ندارد؛ زیرا نمیتوان هر آنچه اخلاقی است را به قانون تبدیل كرد. مثلا نمیتوان قانونی وضع كرد مبنی بر اینكه هیچ كس حق ندارد مورچهای را بكشد، حال آنكه میدانیم كشتن بیدلیل جانداران اخلاقی نیست.
🔴 دایرههای حقوق و اخلاق در شرایط فعلی همپوشانی كامل ندارند و احتمالا هیچ وقت هم نمیتوانند همپوشانی كاملی داشته باشند. تنها كاری كه ما میتوانیم انجام دهیم، تلاش برای همپوشانی هر چه بیشتر این دو است. ضمن اینكه اخلاقی كردن قوانین آسانتر از تبدیل كردن تمام اخلاقیات به قانون است.
🔴 دانستن این مطلب كه هر چه حقوقی است اخلاقی نیست، دستكم به این درد میخورد كه متوجه این نكته باشیم كه اگر جایی برای ما حقوقی تعریف شده بود، الزاما استفاده از آن حقوق اخلاقی نیست (مثلا اگر جایی قانون ما را مشمول دریافت رایانه كرد، اما خودمان میدانستیم كه وضع اقتصادیمان بهتر از آن است كه نیاز به یارانه داشته باشیم، دریافت آن یارانه برای ما اخلاقی نیست). همچنین توجه به این نكته كه قانون میتواند اخلاقی نباشد، ما را به این سمت میبرد كه چشم و گوش بسته قانون را نپذیریم و نگوییم كه «قانون، قانون است» و اخلاقا خود را موظف به ایستادگی در برابر قوانین غیراخلاقی بدانیم.
🔴 اگر قرار باشد چنین اموری به قانون تبدیل شوند، اولا حجم قوانین آنقدر زیاد میشود كه از طرفی بروكراسی حجیم و پرهزینهای را میطلبد و از طرف دیگر هیچ شهروندی، ولو اینكه حقوقدان باشد، قادر به دانستن تمامی این قوانین نخواهد بود تا بتواند آنها را اجرا كند؛ در نتیجه ما با قوانینی طرف خواهیم بود كه عمدتا تا نقض نشوند وجودشان معلوم نشده و اثری در نظمبخشی به جامعه نخواهند داشت. ثانیا، این قوانین ضمانت اجرایی ندارند؛ زیرا چنین قوانینی در هر كوی و برزنی بدون هیچ سر و صدایی قابلیت نقض شدن دارند و تنها درصد ناچیزی از آنها قابل كشف است .....
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nesbat-mian-hoghogh-va-akhlagh/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ حاکمان موظف به رسیدگی به غیرمسلمانان هستند.
🎙 آيتالله سیدضیاء مرتضوی
🔴 کسانی که در مسند حکومت قرار میگیرند، مسئولیت خود را فقط به مسلمانان محدود نمیکنند بلکه این مسئولیت شامل غیرمسلمانانی است که در جامعه اسلامی زندگی میکنند. حتی غیرمسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی نمیکنند نیز حق دارند تا در حوادثی مانند زلزله، سیل و غیره دیگر کمک و رحمت دریافت کنند و حکومت یار و غمخوار آنها باشد .این نگاه انسانی در حکومت دینی و اسلامی باید به گونهای باشد که حتی به غیرهمکیشان در سایر ملتها نیز عطف و توجه شود.
🔴 صرف وصیت کردن لزوماً به معنای ابراز مودّت نیست. اگر فردی برای منافع و مصالح خاصی قسمی از مال خود را برای غیرمسلمان وصیت کند، این عمل لزوماً از باب دوستی یا محبت نیست. بلکه ممکن است هدف او تنها تأمین نیاز یا کمک به زندگی آن شخص باشد، بدون اینکه از باب ابراز مودت یا دوستی با آن شخص عمل کرده باشد. بنابراین، نمیتوان تمامی وصیتها را به عنوان ابراز مودت تفسیر کرد.
🔴 در جامعه، اولویت برای مسلمانان وجود دارد، بهویژه در مسایلی مانند مصرف زکات، که فقهای ما محدودیتهای خاصی برای آن ذکر کردهاند. اما در سایر امور که از مصادیق احسان و برّ است و محدودیت خاصی ندارد.
🔴 جناب شهید ثانی همچنین در نقد کسانی که وصیت به نفع غیرمسلمانان را منع کردهاند، به استناد اینکه این امر مستلزم دوستی با کافران است و در آیه از آن باز داشته شده و فرقی هم میان خویشاوند و غیر آن نیست، میگوید: این امر با آیه دیگر که تصریح به عدم نهی درباره غیر کافران حربی دارد، در تعارض است. همچنین با حدیث «علی کل کبد حرّی أجر» در تعارض است؛ چنان که جواز هبه و اطعام آنان هم آن را نقض میکند. علاوه که چنین نیست که هر نوع وصیتی به نفع کافر دوستی با او باشد، زیرا ظاهرا مقصود، دوستی با دشمن خدا از جهت دشمنی او است، به این قرینه که همه قبول دارند که صله کافر جایز است و ما هم قبول داریم که اگر شخص وصیت برای کافر از جهت کافر بودن او بکند، وصیت باطل است، نه از این جهت که او بنده خداوند و دارای جان و از فرزندان آدم است که «مکرّم» هستند: «لأنا نسلّم أنه لو أوصى للكافر من حيث إنه كافر، لا من حيث إنه عبد لله ذو روح من أولاد آدم المكرمين، لكانت الوصيّة باطلة» و از این رو «اقوی» جواز مطلق است.
🔴 در جمعبندی بحث اشاره میکنم هر کسی که این مجموعه از گفتههای فقها را در فقه با چنین عناوین و استدلالهایی ملاحظه میکند، متوجه میشود که در فقه در موضوعات مختلف این گونه احسان و نیکی به غیر مسلمانان مجاز شمرده شده است و طبعا اختصاص به مثل وقف و وصیت و صدقه ندارد.
🔴 فقهی که اینگونه پاسخ میدهد و مومن در عمل خود میتواند وقف کند یا حتی با وقف دائمی به غیرمسلمانان کمک کند، وقتی چنین اعمالی از سوی فقها نه تنها اجازه داده شده بلکه مطلوب و چه بسا در مواردی واجب باشد، اگر در این دعای موضوع بحث از خداوند برای همگان، برای هر فقیری بینیازی میطلبیم، برای هر گرسنهای سیری میطلبیم، برای هر برهنهای پوشش میطلبیم.
🔴 اگر ادای دین هر بدهکاری را از خداوند میخواهیم، اگر رفع ناراحتی و غم و غصه از دل هر انسان غمناک و غمگینی میخواهیم، اگر از خداوند میخواهیم که هر غریبی را به وطن خودش برگرداند، هر اسیری را آزاد کند، و هر بیماری را شفا دهد، این امر در راستای همان اعمالی است که فقها فرمودهاند که مطلوب است انجام شود .....
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/vazayef-hakeman/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
18.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ موانع توسعه در ایران چیست؟!؟
🎙 استاد سید صادق حقیقت
⏱ زمان مورد نیاز برای مشاهده این ویدیو: ۶ دقیقه
🖇 آیدی اندیشهما در شبکههای اجتماعی:
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ باید بین دین و دینداران فاصله گذاشت.
🎙 دکتر خسرو باقری
🔴 در دین چیزهایی وجود دارد که به زندگی دنیایی ما طعنه میزند و با آن تبادل و تداخل دارد اما به گونهای هم نیست که بگوید من نسخه کاملی میدهم که همه زندگی شما را شامل شود. دین نه دائرهالمعارف است که بخواهد همه چیز را بدهد و نه سکولاریسم است که زندگی را رها کرده باشد و فقط به آخرت بپردازد. بحث دنیا و آخرت در دیدگاه دینی یک موضوع میانه است که تا حدود به هر کدام پرداخته شده است.
🔴 دین میخواهد به انسان کمک کند و حیاتبخش باشد. دین شبیه محیطزیست است؛ محیطزیست برای این است که ما زندگی کنیم اما اگر محیطزیست را خراب کنیم و به آن بیتوجه باشیم خودمان هم از بین خواهیم رفت. ما خود را در خدمت محیطزیست قرار میدهیم و از آن نگهداری میکنیم و آن را آلوده نمیکنیم تا محیطزیست هم در خدمت ما باشد. دین در درجه اول برای این است که انسان را به یک حیات خوب و زیبا برساند.
🔴 ما وقتی در نسل جدید اعراض از دین میبینیم باید این احتمال را بدهیم که ارائه دین مشکل دارد. حضرت امیر(ع) میفرماید «اگر پوستین اسلام را وارونه به تن کنید مردمگریزان خواهند شد.» نباید پوستین اسلام را وارونه در تن کرد. چیزی که زیبا و جذاب نباشد هیچ انسانی آن را قبول نمیکند. آدم در انتخابهای خود گزینه موجه را انتخاب میکند.
🔴 این روزها برای تخریب دین، دین را با دینداران میسنجند در صورتی که متن دین، قرآن است که موجودیت دارد و دینداران با تفسیر و برداشت خود از آیات قرآن به وجود آمدند. باید بین دین و دینداران فاصله گذاشت و هرکدام را مجزا نگریست .....
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/fasele-din-va-dindar/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تأملاتی در دعای سحر
✳️ «کلمه»، ظهور غیب و ورود به غیب
🎙 آیتالله محمد سروش محلاتی
🔴 از قرآن کریم و معارف اهلبیت استفاده میشود که انسان در هنگام دعا و درخواست از خداوند از طریق «کلمه» و «کلمات» با خداوند ارتباط برقرار میکند و این کلمات هستند که کانال فیض الهی هستند، لذا برای ما مهم است که بدانیم سؤال از کلمات که در این دعای شریف آمده است به چه معناست؟
🔴 در مراجعهی به قرآن کریم، میبینیم که در جریان هبوط حضرت آدم(ع) مسئلهی «کلمات» مطرح است و آدم(ع) پس از خطیئه، کلماتی را از حقتعالی دریافت میکند و رجوع به حقتعالی پس از دریافت این کلمات است: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ» پس از اینکه حضرت آدم «کلماتی» را تلقی و دریافت کرد، آنوقت «فَتَابَ عَلَيْهِ» (۱) توبهی الهی نصیب او گردید و رجوع به حقتعالی تحقق پیدا کرد.
🔴 چرا در سحرگاهان و در حال دعا، درخواست از کلمات مطرح شده است؛ «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها»؟ در گام نخست انسان موحّد باید حقیقت «کلمه» را درک کند، در نتیجه نگاه استقلالی به موجودات و حتی نگاه غیر استقلالی به آنها هم رخت برمیبندد، چون هرچه نگاه میکند، «کلمه» میبیند و «کلمه» «ما فی الضمیر» را آشکار میکند. اگر معنای «کلمه» و حقیقت «کلمه» درک شد، آنوقت زمینه فراهم میشود برای اینکه انسان وارد این فراز از دعای شریف سحر شود؛ «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ»
🔴 این تعبیر «کلمه»، تعبیر بسیار دقیق، عمیق و لطیفی است. ما برای ارتباط بین مبدأ عالم و موجودات از تعبیرات مختلفی استفاده میکنیم؛ بعضی از این تعبیرات در ادبیات دینی شایع و رایج است (مثل تعبیر «خلقت») و بعضی از این تعبیرات در ادبیات فلسفی شایع و رایج است (مثل تعبیر «علیت» که البته کم و بیش در روایات هم وجود دارد، ولی حکما بیشتر از این تعبیر استفاده میکنند)، اما در میان این تعبیرات (چه آنچه در ادبیات دینی است و چه آنچه در کتب فلسفه و عرفان آمده است)، تعبیر «کلمه» از لطافت خاصی برخوردار است و آن ارتباطی که بین موجودات و حقتعالی است، بهگونهای با کلمهی «کلمه» فهمیده میشود که تعبیرات دیگر چنین لطافتی ندارند .....
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tamolati-dar-doayer-sahar/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تفسیر تسنیم، مرجعی گرانقدر برای دین پژوهان
🎙 علی اکبر اشعری
🔻 تحقق جامعه داناییمحور در گروی ایجاد بستر مناسب برای آن است. از جمله بسترهای مناسب فراهم آوردن امکان دسترسی آسان و سریع به دادهها و اطلاعات علمی و فرهنگی است. امروز در جامعه ما به هر دلیل فشار اقتصادی برخانوارها به ویژه سنگینی هزینههای اولیه و ضروری معیشتی، سهم کتاب و کالاهای فرهنگی در سبد خانوار را بسیار محدود کرده است.
🔴 نهادهای حاکمیتی به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند با ایجاد یک مرکز بزرگ عرضه محصولات فرهنگی در بستر فضای مجازی و ارائه خدمات رایگان دسترسی شهروندان به این محصولات را آسان کنند.
🔴 از جمله محصولات علمی و فرهنگی مورد نظر نویسنده این سطور کتاب، به ویژه کتب مرجع است. دولت میتواند با خرید حق انتشار اینگونه آثار از ناشر یا نویسنده، آنها را در این بستر در اختیار جویندگان علم قرار دهد. از قضا شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز چنین مأموریتی را برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قائل شده است.
🔴 این شورا در بند ۸ ماده ۱۴ مصوبه اصلاحی خود در جلسه مورخ ۱۳۸۹.۱.۲۴درباره «اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را موظف به اجرای وظیفه زیر کرده است: «حمایت از تألیف و تولید کتابهای مرجع و پایه با خرید حق انتشار از نسخه رقومی اثر و ارائه آن در کتابخانه ملی و کتابخانههای عمومی کشور»
🔴 یک گروه از مکتوباتی که میتوانند در این بستر عرضه شوند، کتب معتبر تاریخی، روایی، قرآنی و دائرهالمعارفها هستند. ازجمله مکتوبات فاخر و ارجمندی که مورد نظر است، مجموعه گرانسنگ «تفسیر تسنیم» حاصل تلاش علمی چهل ساله حضرت آیتالله جوادی آملی است که به شدت مورد نیاز دینپژوهان و به ویژه قرآنپژوهان است. روشن است که همگان را یارای تأمین هزینه تهیه این مجموعه و مجموعههایی نظیر آن نیست، حتی قراردادن دورههایی از آنها در کتابخانهها نیز مشکل را حل نمیکند .....
منبع: روزنامه جام جم
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tafsir-tasnim-2/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ چرا به اهداف اقتصاد اسلامی نرسیدهایم؟
🎙 آیتالله مهدوی هادوی تهرانی
🔴 خلق پول اگر منجر به کاهش ارزش پول ملی شود، معنا ندارد و جایز نیست. از نظر اقتصادی بین حجم پول و ارزش پول رابطه وجود دارد و افزایش حجم پول موجب کاهش ارزش پول میشود و دولت، ضامن است. مگر در شرایط خاص که دولت به خاطر واجب اهمی، مجبور به خلق پول شود.
🔴 خلق پول توسط بانکهای خصوصی هم جایز نیست؛ مگر اینکه بانک مرکزی بعنوان حافظ ارزش پول ملی تشخیص دهد خلق پول توسط بانکها بصورت محدود و با رعایت شرایط و ضوابطی، در جلوگیری از بروز بحران و… در کشور موثر است. نظارت بانک مرکزی بر بانکهای خصوصی از اهمّ ابزارهای اقتصاد اسلامی است.
🔴 رکار فقیه، استنباط احکام شرعی از کتاب و سنت (عقل و اجماع) است؛ یعنی کار فقیه، کار استنباطی است؛ به این معنا که فقیه به ادله شریعت مراجعه کرده و نظر شریعت در آن زمینه را بررسی میکند. در واقع کار فقیه، اکتشاف است؛ و نه ایجاد. البته که ما در بحث نظریه اندیشه مدون کار فقیه را توسعه دادیم و گفتیم استنباط مکاتب و نظامهای اسلامی هم به عهده فقیه است.
🔴 کار فقیه، از حیطه کاری متخصصان مالی بازار سرمایه جداست. بررسی سازگاری ابزارهای مالی با موازین شرعی، بر عهده فقیه است.
🔴 با توجه به تجربه شخصی در کمیته فقهی سازمان بورس، معتقدم هم فقیه باید با ابزارهای مالی بازار سرمایه آشنایی داشته باشد و هم متخصصان مالی و اقتصادی که قصد ارائه ابزار مالی نوین دارند، باید درک مناسبی از موازین شرعی داشته باشند تا در طراحی ابزارهای نوین مالی به یکدیگر کمک کنند و مکمل هم باشند.
🔴 در بحث نظام اسلامی گفته شده یکی از وظایف دولت، حفظ ارزش مالی اشیا است تا مردم با مشکل کاهش ارزش مال (دارایی) مواجه نشوند. به ظاهر اشیا مرتبا گرانتر میشوند؛ ولی این افزایش ارزش به سبب کاهش ارزش پول ملی است! یعنی ارزش مال و دارایی بصورت واقعی بالا نرفته است. بالا رفتن نرخ دلار هم به خاطر افت ارزش ریال ما بوده و حفظ ارزش پول، وظیفه بانک مرکزی است. البته بخشی از این مشکل دست ما نبوده، ولی بخشی از این مشکل هم ریشه داخلی دارد و جا دارد برای یافتن راهحلهای قطعی و بلندمدت، سرمایهگذاری صورت بگیرد.
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/eghtesad-eslami/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ خداوند در اجابت دعا به کفر انحراف و گمراهی مردم توجه نمیکند.
🎙 آیتالله سیدضیاء مرتضوی
🔴 اگر این نگاه را پذیرفتیم که دعای غیر مسلمان قابل اجابت است و یا مسلمان هم می تواند به نفع او دعا کند یا به او صدقه بدهد، توسلات برای او هم شدنی است.
🔴 همه اجزای شریعت و دین نماز خواندن نیست که مستلزم مسلمان شدن است؛ یکسری عناوین عامی هم هست که همه انسانها در آن شریک هستند، مانند دعا و التجاء به پیشگاه خداوند تعالی و توسلات را نیز میتوان در این راستا دید؛ هم توسل به واسطه مسلمانها و هم توسل به طور مستقیم از سوی خودشان واین نه تنها منعی ندارد بلکه میتواند منشأ اثر هم باشد.
🔴 پیداست که ما به صورت خاص برای مسلمانها و به ویژه برای مومنان و هممذهبان خود باید حقوقی را رعایت کنیم و عطف توجه و مهربانی ویژهای داشته باشیم، این مقتضای همکیشی و هممذهبی ماست و همانگونه که فقها هم برخی احکام و حقوق اختصاصی را در منابع فقهی برای مسلمانها و برای هممذهبان و مومنان ذکر کردهاند، طبعاً باید ما در دعاهای خود توجه ویژه ای به مسلمانها و مومنان داشته باشیم.
🔴 بحث من در تاکید و توجه دادن به یک امری فراتر از این حقوق اختصاصی است و آن اینکه از مجموع منابع اسلامی، آیات، روایات و منابع دست دوم ما که علوم اسلامی را شکل می دهد به ویژه در فقه استفاده میکنیم که انسان مسلمان میتواند و بلکه مطلوب است که نگاهی عام حتی در دعاهای خود داشته باشد؛ اگر اینگونه به ما آموزش داده میشود و از ما خواسته میشود که چنین تربیتی را داشته باشیم که در دعاها هم توجه به دیگران کنیم.
🔴 استخاره گرفتن برای دیگری به یک معنا، طلب خیر کردن برای دیگران از جمله همسایه مسلمان، زرتشتی، یهودی یا حتی غیرموحد است، وقتی یک غیرمسلمان که به خدای من باور هم ندارد و به شکل دعای من اعتقادی ندارد، اما فرض کنید براساس تجربه به او ثابت شده که مثلا نفس این فرد گرم است یا نگاه معنوی خاصی به نوع غذای نذری و تبرّعی ما مسلمانان یا شیعیان دارد و از ما میخواهد که برای او استخاره و طلب خیر کنیم یا به قصد شفا از غذای خیرات ما میخورد، نمیتوان گفت این امری بیهوده است.
🔴 آیت الله سبزواری در کتاب فقهی «مهذب الأحكام» اشاره می کند که استخاره، دعا و درخواست از خداوند و در واقع واگذار کردن کار به علم و مشیت خدای تبارک و تعالی و اظهار خضوع بندگی در پیشگاه خدای تبارک و تعالی و سپردن کارها به اوست؛ وقتی استخاره به این معناست که این فقیه هم متذکر شده، چرا این استخاره اختصاص به مسلمان ها داشته باشد، آقای سبزواری در توضیح این مطلب که استخاره در این معنا چه خاستگاهی دارد که غیر مسلمان و بلکه ایشان می گوید غیر موحد هم میتواند استخاره کند. یعنی حتی آن کسانی هم که به خدای تبارک و تعالی اعتقادی ندارند و موحد نیستند، آنها هم میتوانند استخاره کنند .....
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/ejabat-doa-kafar/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تأملاتی در دعای سحر
✳️ تنوع کلمات و چگونگی دریافت آنها
🎙 آیتالله محمد سروش محلاتی
🔴 بحث دربارهی این فراز از دعای شریف سحر بود؛ «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ باید توجه داشت که سؤال از «کلمه» نیست، بلکه سؤال از «کلمات» است. در فرازهای قبل از مفرد استفاده میشد و در اینجا از جمع، اما چرا سؤال از رحمت، سؤال از نور، سؤال از جمال و جلال با صیغهی جمع نبود، اما اینجا با صیغهی جمع است؟ این جمع، دلالت بر کثرت و تعدد دارد و تناسبش با مقام دعا از این جهت است که هر دعاکنندهای تناسب با کلمهی خود دارد و وقتی از کلمات الهی طلب میکند و میخواهد به کلمات الهی برسد، مسئله این است که باید کلمهی مناسب را طلب کند. پس کلمات الهی متنوع و متکثّر است و هرکس به اقتضای حال خود کلمهای را میطلبد و میخواهد.
🔴 تفسیر اول اینکه برخی این سؤال را به معنای قسم تلقی کردهاند که خدایا تو را قسم میدهیم به رحمتت، به جمالت، به جلالت، به اسمائت و به کلماتت و….
🔴 تفسیر دوم اینکه این سؤال به معنای خواستن است؛ خدایا از رحمتت به ما عطا بفرما، از جمالت به ما افاضه بفرما، از کلماتت به ما عنایت بفرما و… عرض شد که تفسیر دوم با ظاهر جملات این دعا مناسبتر است و علمای ما (چه محدثینی مانند علامه مجلسی; و چه اهل معرفت) همین تفسیر دوم را ترجیح دادهاند. پس در این دعا از خدا جمال او، جلال او، عظمت او، عزت او، کلمات او و… را میخواهیم.
🔴 تعبیر قرآن کریم در مورد حضرت آدم(ع) این بود که (فتَلَقَّی آدم مِن ربّه کلمات)، آدم کلماتی را از پروردگار تلقی و دریافت کرد. این تلقی کلمات یعنی چه؟ مسیر و راه برای اینکه انسان بتواند ارتقا پیدا کند و به کلمات برسد، مشخص شده است.
🔴 در جریان حضرت ابراهیم(ع) هم کلمات است، اما متناسب با آن وضع و متناسب با آن شأن؛ (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) آنجا هم ابتلای به کلمات است، کلماتی – که واقعیتها و حوادث خارجی است – برای جناب ابراهیم خلیل اتفاق میافتد و وقتی از دریافت این کلمات سربلند بیرون میآید، به مقام امامت میرسد که خود کلمهی دیگری پس از این کلمات است.
🔴 بعد از اینکه خداوند این سیر جریان تحولات اجتماعی و سیاسی را بیان میکند، بعد میفرماید: (وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ)، آن کلمهی حسنی بر بنیاسرائیل به تمامیت رسید. این تمامیّت، تمامیت در حوادث و وقایع و اتفاقات است و غیر از آن تمامیتی که در خلقت ابتدا وجود دارد. اینهم کلمه است و کلمه به مقام تمامیّت میرسد، یعنی سیر این تحولات با موفقیت و پیروزی انجام گرفت
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/kalamt-va-daryaft/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅خاطرهای از یک افسر زمان شاه
🎙آیت الله سید اصغر ناظم زاده
🔴اندیشه ما- خاطرات سالهای زندگی خانوادگی، علمی، تبلیغی، اجتماعی و سیاسی این قلم در دفتری گرد آوری شده است، برخی از آنها را که شاید برای عموم مفید باشد در فضای مجازی میآورم. از آنجا که در ماه مبارک رمضان هستیم، یکی از آنها را که مناسب این ماه است نقل میکنم:
🔴ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۷ بود که برای تبلیغ یک ماهه به شهر ارومیه دعوت شدم، ولی این سفر بیش از هشت روز دوام نیافت. زیرادر این چندروز دوبار دستگیر شدم، روز ششم و هشتم.
در روز هشتم : پس ازدستگیری به قم بازگردانده شدم ،و از آن نیز خاطراتی دارم که شرح آن را به فرصت دیگر وا می گذارم.
🔴اما درروز ششم،: حدود ساعت ۱٠ صبح، دو مامور آمدند و مرا از محل اقامتم که در کتابخانه بزرگ شهر بود، بردند. می دانستم به خاطر سخنانی است که شبها در منبر در نقد حکومت سلطنتی و حمایت از نهضت امام خمینی ایراد میکنم.
درهمین فکرها بودم که به شهربانی رسیدیم. مرا به دفتر اطلاعات شهربانی تحویل دادند. مامور مربوطه پس از اندکی گفتگو و نصیحت، به من گفت: اگر قصد داری در این شهر منبر بروی باید تعهد کتبی بدهی که روی منبر از شاه انتقاد نکنی و علیه او حرفی نزنی؟
گفتم: من تعهد نمیدهم. او اصرار کرد، ولی زیر بار نرفتم، چون تمام بدبختی ها و جور و ستم های آن دوران و کشتار مردم و پر شدن زندان ها و فقر و نابسانی مردم را از او میدانستم، اگرچه امروزه برخی از جوانان، به هر دلیلی آرزوی آن روزگار را دارند و در شعارها ابراز می دارند، چون از ظلمهای زمان شاه و مشکلات به وجودآمده از دست شاه بی خبر و یا غافلند!
🔴بالاخره حاضر نشدم تعهد کتبی بدهم، سر انجام مامور اطلاعات گفت: اگر شفاها هم قول بدهی که از شاه انتقاد نکنی می توانی منبر بروی! جالب بود به آن مامور گفتم: اگر از نخست وزیر آقای هویدا انتقاد کنم اشکال ندارد؟ فوری گفت:، هیچ مانعی ندارد، فقط اسم شاه را نبر و هرچه می خواهی به هویدا بگو!
بعد مرا مرخص کرد، و از اتاقش بیرون آمدم.
✳️*تذکر افسر*
🔴نکته جالب و خاطره به یادماندنی این بود که:
چند قدمی که از اتاق اطلاعات دور شدم، یکی از افسران خود را به من رساند و گفت: شما شب ها مسجد اعظم منبر می روی؟ گفتم: بله فرمایشی دارید؟
گفت: تمام خانواده و فامیل ما شبها پای منبر شما می آیند، ولی چون من رئیس اطلاعات شهربانی هستم نمی توانم بیایم. گفتم :خب چه باید بکنم ؟
این افسر رشید مطلبی گفت که هرگز فراموشم نمیشود؛ مطلبش این بود: « شما روحانیون در آستانه پیروزی هستید، شاه می رود و مملکت به دست شما روحانیون می افتد، ولی مراقب باشید تجربه مشروطه تکرار نشود ».
این مطلب را گفت و فورا خداحافظی کرد و از من فاصله گرفت .
🔹 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/khatere-afsar/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034