💐اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الأَْئِمَّهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ💐
@anjoman_raviyan_fath_alborz
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الأَْئِمَّهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
شهید آوینی:
قدرت از آن مردمی است که بر محور ولایت اجتماع کردهاند.
#کتاب گنجینه آسمانی
@anjoman_raviyan_fath_alborz
🍂 بافتنی دانش آموزی
کبری لاریزاده
┄┅┅┅❀🌴❀┅┅┅┄
🔹 آن زمان دانش آموزان در هفته یک روز طرح کاد (کارورزی) داشتند. روزها کارهای مختلفی مانند خیاطی، بافندگی و ... یادشان میدادند. من هم تصمیم گرفتم از مهارتی که یاد میگیرند استفاده کنم. از مسجد حجازی یک گونی کاموا آوردم و بین بچهها تقسیم کردم. هر کس هر چیزی را که بلد بود میبافت. شال، دستکش، جوراب و حتی ژاکتهای خوبی میبافتند.
برایشان زمان تعیین میکردم، ولی آنقدر ذوق و علاقه داشتند که زودتر تحویل میدادند تا چیز دیگری ببافند. حتی گاهی مادرها هم در این کار کمک میکردند.
•┈••✾○✾••┈•
از کتاب زنان جبهه جنوبی
#خواهران_رزمنده
#اهواز
🍂 خورشید مجنون ۱۴
حاج عباس هواشمی
•┈••✾❀🔹❀✾••┈•
🔸 تا سنگر دکل حدود صدو پنجاه متر فاصله بود. به طرف سنگر دکل رفتم. در ابتدای جاده دکل مسئول بهداری. سیدهانی را دیدم. فقط از او پرسیدم ه غلام پور را دیده ای؟؟ اين سؤال بدون مقدمه و احوال پرسی بود و برای آنها نامنتظره، چون تا به حال پیش نیامده بود برادرانی مثل کریم هویزه که در آن زمان رئیس ستاد تیپ ۸۵ موسی بن جعفر (ع) بود و امیرجانی یا سیدهانی را ببینم و با آنها احوال پرسی نکنم. میخواستم به طرف دکل حرکت کنم که هواپیمای دشمن تانک خودی و جیپ استیشنی را که کریم هویزه و امیرجانی داخل آن بودند هدف قرار داد. به سنگر دکل رسیدم. غلام پور پای تلفن و بی سیم بود. اصلا حال خوبی نداشت. در این چند سال هیچ وقت حال غلام پور را به این بدی ندیده بودم. طوری نگاه می کرد که هرکس او را میدید از دیدن چهره اش گریه اش می گرفت. دلم شکست جرئت نداشتم سراغ علی را از او بگیرم. از پاسخ او می ترسیدم. بالاخره با ترس و نگرانی پرسیدم "حاج احمد، علی چه شد؟" سخت جوابم را داد:" علی آنجا ماند. نمیدانم چه شد. هرچه اصرار کردم نیامد. ابتدا آمد و بنا شد با هم عقب تر بیاییم، اما بعد پشیمان شد و گفت شما بروید من بعد از شما حرکت میکنم.
غلام پور حال خوبی نداشت. در حال صحبت بودیم که یک نفر وارد سنگر شد و گفت "هویزه و امیرجانی شهید شدند؟"
من و حاج احمد بهت زده به هم
نگاه کردیم.
غلامپور پرسید:"خندق چه شد؟"
هنوز در دژ مقاومت داریم. اما با این وضع یعنی سقوط جزایر و جاده سیدالشهدا و احتمالاً جاده بدر، کار خندق هم تمام است.
- حیدرپور چه شد؟
- به حیدرپور گفته ام همان جا باشد تا برگردم. از احمد غلام پور پرسیدم:"من برای کسب تکلیف آمده ام! بالاخره چه کارکنم؟» برای غلام پور سخت بود به من بگوید عقب نشینی کنید. احمد را که با آن حال دیدم واقعاً به حالش گریه ام گرفت. غلام پور مرد بزرگ و فرمانده لایقی بود. آن روز برای ایشان در جایگاه فرمانده قرارگاه کربلا روز سختی بود. چند نفر از برادران چون حاج نعیم الهایی کنار ایشان بودند. به بچه ها سپردم مواظب حاج احمد باشند. موقع حرکت باز از حاج احمد پرسیدم: «بالاخره چه کار کنم؟» احساس کردم دلش نمی آید و زبانش نمی چرخد که بگوید عقب نشینی کنید. گفت: "شما خودت فرمانده هستی! تصمیم بگیر." سوار ماشین شدم و حرکت کردم. از آنجا که تانک و خودرویی روی چهارراه همت در حال سوختن، بودند از دکل بلال به صورت میان بر به طرف سیل بند شرقی هور رفتم. با سرعت به طرف شط علی و از آنجا به طرف خندق رفتم.
حدود ساعت سه بعداز ظهر به پد خندق رسیدم. روی جاده نزدیک پد خندق آتش شدید بود. جیپ و همین طور خودمان از گل ولای پوشیده شده بودیم، اما گلوله و ترکش نمی خوردیم. به حیدرپور رسیدم. نگاهی به من کرد و گفت: «دلت نیامد ما تنها بگذاری
بعد پرسید: «بالاخره چه شد؟» او را کنار کشیدم و آهسته گفتم آن طرف کار تمام شده است! اینجا هم دیگر نمی شود ماند! یعنی نمی شود مقاومت کرد الان وظیفه داریم نیروها را سالم از منطقه خارج کنیم. قطعاً دشمن طی امروز بعد از ظهر تا فردا جاده های چپ و راست خندق را می بندد آن وقت نیروها حتماً شهید یا اسیر می شوند.
•┈••✾❀🏵❀✾••┈•
ادامه دارد
از کتاب قرارگاه سری نصرت
#قرارگاه_نصرت #شهید_هاشمی
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 یادش بخیر
سرزمین عاشقی
نماهنگ زیبایی از
لحظات ثبت شده بر دلهای عاشقان
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#مرحله_پنجم_کربلای_1
#لشگر_ده_ سیدالشهداء_علیه_السلام
از آنجا که ارتفاعات مرزی# قلاویزان به ویژه #قله_223 در تثبیت #عملیات_کربلای 1 و مناطق آزاد شده نقش حساس و استراتژیکی داشت لذا فرماندهان بر آن شدند تا با تصرف کامل ارتفاعات قلاویزان و قله 223 بر منطقه عملیاتی کربلای 1 (منطقه عمومی مهران) و #دشت_زرباطیه و #بدره عراق اشراف کامل یافته و تثبیت عملیات نمایند. لذا این مرحله در سحرگاه 16/4/65 با حمله هماهنگ لشکرهای 10 #سید_الشهداء(ع) و 27 #حضرت_رسول آغاز شد. گردان #حضرت_علی_اکبر (ع) از لشکر 10 سید الشهداء با سرعت عمل و عبور از استحکامات و موانع دشمن و دو یال چپ ارتفاع 223 آخرین ارتفاعات قلاویزان را به تصرف در آوردند. گردانهای#قمر_بنی_هاشم(ع) و #زهیر از لشکر 10 سید الشهداء (ع) باقیمانده یالهای 223 در غرب این قله را تصرف کردند. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی از عناصر آن از جمله #فرمانده_تیپ به اسارت در آمد.
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🌹✨
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#تخریبچی_شهید
#مهدی_کاشی نفر سوم از سمت چپ
شهادت عملیات کربلای1
17 تیرماه 65 #قلاویزان
#شهید_مهدی_کاشی درسال 1346 درتهران متولد شد .
قبل ازتولد مادرش درخواب می بیند که صاحب فرزند شده و ملائک نوزاد را ازدست او گرفته و می برند.
مادرش می گوید : گفتم کجا می برید
گفتند : می بریم برای او اسم انتخاب کنیم .
گفتم خودم برای او اسم انتخاب کرده ام ، اسم او وحید است .
ولی آنها گفتند که نام او #مهدی است .
بعد او را می برند و در وان شیری می شویند و درداخل پارچه ی سفیدی می پیچند .
چند روزبعد به دنیا می آید و مادرش نیزنامش را مهدی می گذارد .
#سلام_بر_روزی_که_به_دنیا_آمدی
و
#سلام_بر_روزی_که_تو_را_به_معراج_بردند.
🌹✨ @alvaresinchannel
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 #بسته_خبری | #راهیان_نور
□ آنچه از ابتدای ایام اوج راهیان نور غرب و شمالغرب امسال تاکنون گذشت
#ما_متحدیم
#بسته_خبری
#راهیان_نور_غرب
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📷 دستنوشته ای از شهید ابراهیم هادی درباره مولا امیرالمومنین(علیهالسلام):
سراسر عمر در غفلت فرو رفتیم و خوابیدیم و طوطیوار شد ورد زبان خوش بیان ما
علی گوییم... علی جوییم
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3