فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸؛
🔶ناگفتههای رهبر معظم انقلاب درباره کسانی که باعث شدند امام جام زهر بنوشد
🔷 ۲۷ تیر سالروز پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ ایران و عراق
🔹امام خمينی (ره): «فرزندان انقلابی ام، بغض و کينه انقلابیتان را در سينهها نگه داريد، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد که پيروزی از آن شماست.»
🔸«صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۹۲»
تکلیف و مصلحت اسلام این است
میبینید آنچه که امام میکند در دلها جا باز میکند این مردمی که هشت سال گفته بودند جنگ جنگ، امام عزیزمان آن وقتی که مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد گفت نه آتشبس، ملاحظه نکرد که حالا من هفتهی قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم نه تکلیف این است مصلحت اسلام این است، کی چه خواهد گفت برای امام مطرح نیست و چون برای خدا کار میکند خدا هم برای او همه مقدمات را فراهم میآورد، «من کان لله کان الله له» دلهای مردم مجذوب سخن امام میشود همان مردمی که تا دیروز شعار میدادند به جنگ جنگ آنچنان صداقت و صراحت و خلوص امام در دلهای آنها کارگر میشود که آنها بر میگردند راهپیمایی میکنند شعار میدهند که نخیر امروز باید آتشبس باشد؛ این نشانهی خلوص است.
(بیانات امام خامنه ای در خطبههای نماز جمعه تهران - 11 فروردین 1368)
🍂 حال و هوای مشهد
در دوران دفاع مقدس
#یادش_بخیر
شب های چهارشنبه اطراف ضریح امام رضا (ع) قرق مجروحان جنگ می شد. حتی افرادی که سرتاپایشان را گچ گرفته بودند با تخت و ویلچر به حرم منتقل میشدند.
برگزاری مراسم سینه زنی گروهی به سبک بوشهری و جمع شدن زوار برای تماشا و دیدن اشکهای روان بچههای جبهه هم در نوع خود جالب بود و به یادماندنی.
جمع آنها معنویت و نورانیت خاصی داشت که تکرار ناشدنیست.
#فروردین۱۳۶۷
#عملیات_بیتالمقدس۴
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#عکس
#مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرات باور نکردنی یک جانباز در محضر مقام معظم رهبری باورنکردنی است ولی حقیقت دارد..
مداحی آنلاین - بیایید بیایید اگر اهل مایید - مهدی رسولی.mp3
2.72M
🔳 #زمینه #شب_اول #محرم
بیایید بیایید اگر اهل مایید
که خیری نبینید اگر جا بمانید
🎙 #مهدی_رسولی
🏴 شبتون بخیر وسلامتی.
🌷نورالشهداء🌷
https://eitaa.com/joinchat/3110863002C487adfb92f
✅ مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
امام حسین (ع) را فقط به جنگ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین (ع) است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او و... باید شناخت.
۱۳۸۸/۵/۵
✨🕋 @Ghebleh
🍂 خورشید مجنون ۲۵
حاج عباس هواشمی
•┈••✾❀🔹❀✾••┈•
روز بعد که به احتمال زیاد روز هشتم تیرماه بود نعیم الهایی را که در این روزها مسئول اطلاعات ما شده بود، همراه خود بردم. اول صبح به گلف (قرارگاه کربلا)، که در اهواز واقع بود رسیدیم. در آنجا عدهای از فرماندهان، از جمله نبی رودکی، فرمانده لشکر ۱۹ فجر و چند تن از فرماندهان دیگر یگانها و فرمانده گردان قائم آبادان هم حضور داشتند.
ابتدا به اتاق علی شمخانی رفتم مرا که دید سراغ علی هاشمی را گرفت. جوابی نداشتم بدهم. برادر شمخانی گفت: «امروز شما باید گزارش بدهید!
و اضافه کرد: «مواظب باشید؛ حال آقای رفسنجانی خوب نیست!» به اتفاق وارد اتاق جلسه شدیم. آقا محسن هم حضور داشت. علی شمخانی کنار آقای هاشمی رفسنجانی نشست و من هم کنار علی نشستم. حدود پانزده نفر در این جلسه حضور داشتند. ابتدا همه ساکت بودند. بعضی به من نگاه می کردند. همه میدانستند علی هاشمی را از دست داده ام. همه از دوستی و رفاقتم با او اطلاع داشتند. با دلسوزی به من نگاه میکردند. آقای هاشمی رفسنجانی هم سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی گفت. بعد از حدود پنج دقیقه علی شمخانی گفت: کسی قرآن بخواند. چند آیه قرآن تلاوت شد. بعد علی شمخانی چند جمله ای را به عنوان مقدمه و خیلی کوتاه بیان کرد خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی گفت: آقای هواشمی گزارش میدهند.
مجدداً سکوت کوتاهی بر جلسه حاکم شد. خودم را کمی جمع و جور کردم؛ «بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و شروع کردم به صحبت. کمی از تجمع نیروی دشمن در جنوب و غرب هور گفتم و اینکه دشمن سه سپاه را برای تهاجم به ر آماده کرده بود و ما پس از طغیان آب و سیل زمستان و بهار امسال وضعیت هورا خوبی نداشتیم؛ ضمن اینکه شاهد نارساییهای زیادی از هر حیث بودیم؛ عقبه و پشتیبانی هم نداشتیم دشمن این ضعفها را میدانست زمان تهاجم نیز به طور بی سابقه ای روی منطقه آتش ریخت و همزمان با شلیک اولین گلوله های توپ بمباران شیمیایی را شروع کرد؛ به نحوی که بعضی از خدمه توپخانه، بعد از شلیک فقط دو یا سه گلوله شیمیایی و شهید یا مصدوم شدند. نیروهای ما منطقه به خصوص در جزایر واقعاً مظلوم بودند و جنگ نابرابری بود. همه حضور داشتند، همه پای کار بودند،" اما فشار بسیار زیاد بود. بعد اضافه کردم: «فرمانده سپاه ششم تا زمانی که هلیکوپترهای دشمن در قرارگاه تاکتیکی فرود آمدند پای بیسیم بود ولی حالا ما از سرنوشت ایشان و بسیاری از برادران دیگر بی اطلاع هستیم. پس از این صحبت در حالی که قصد داشتم باز هم ادامه بدهم، آقای هاشمی رفسنجانی زدند زیر گریه چنان گریه کردند که برادر شمخانی به من گفت: «دیگر ادامه ندهید؛ حال ایشان خوب نیست! با گریه آقای هاشمی رفسنجانی همه به گریه افتادند و جلسه حالت عزا به خود گرفت! چند دقیقه این وضع به همین صورت ادامه داشت. بعد قدری سکوت حاکم شد...
•┈••✾❀🏵❀✾••┈•
ادامه دارد
از کتاب قرارگاه سری نصرت
#قرارگاه_نصرت #شهید_هاشمی