💠 #رهبر_انقلاب : در داخل #خانواده، از نظر #اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. میفرماید: «المرأة ریحانة»؛ زن گل است. این مربوط به میدانهای سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ این چشم و دید خطابینی را که گمان میکرد زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد. این، آن نگاه اسلامی است.
۷۹/۶/۳۰
@anjomaneravian
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی جانباز دفاع مقدس پزشک آلمانی را آچمز میکند!
@anjomaneravian
🖇 بین فرزندتان و اشتباهش تفاوت قائل شوید!
✨جمله ی «تو را دوست دارم، ولی رفتارت را دوست ندارم»، این اطمینان را در وی به وجود آورید که همواره «خودش» را دوست دارید ولی کاری که انجام داده است، مورد تائید شما نیست.
✨حتی زمانی هــم که رفتـــار مناسب و شایستهای انجام میدهد او را به دلیل خوش رفتاریاش تشویق کنید. برای مثال به او بگویید: «از رفتار خوبی که با خواهرت داشتی، خشنودم.» کودک به تدریج با انتخاب این شیوه رفتاری بین «خود» و نحــوهی رفتارش میتواند تفاوت قائل شــود.
@anjomaneravian
#عراقی
شب عملیات بدر، بعد از عبور از آبراه های هور، فکر می کردم سنگر کمین دشمن پاکسازی شده است؛ غافل از این که عراقی ها از آن سنگر، حرکات ما را تحت نظر داشتند. ناگهان از پشت سر، قایق ما را زیر آتش رگبار قرار دادند. دو نفر شهید شدند، یک نفر زخمی شد و یک نفر سالم ماند. به سمت راست سینه ام، دو گلوله اصابت کرده. ریه هایم سوراخ شد و تیر از پشت کمرم بیرون آمد. موتور قایق از کارافتاد، و قایقمان حدود 20 متر از مسیر اصلی منحرف شد و رفت داخل نیزارها. دو نفری را که زنده بودند، با اصرار، به آب انداختم تا برگردند. چفیه ام را محکم دور کمرم بستم و کنار دو شهید، دراز کشیدم. ساعت 30:11 شب بود. فرکانس بی سیم ها را کم کردم و چیزهایی را که می توانستم، داخل آب انداختم. تا صبح در آن قایق، مکالمات را با صدای کم گوش می دادم و ذکر می گفتم. هر وقت قایق تکان می خورد، قایق را زیر آتش رگبار قرار می دادند. من هم فقط به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) توسل می کردم. نفس از جای تیرها وارد ریه ام می شد و از همان جا خارج می شد. خیلی درد می کشیدم. نماز صبح را خوابیده نیت کردم و خواندم.
صبح، متوجه نزدیک شدن عراقی ها به قایق شدم. بی سیم ها را خاموش کردم و مثل آن دو شهید، کف قایق دراز کشیدم. عراقی ها وارد قایق شدند و جیره غذایی و دوربین را برداشتند و قایقمان را بردند طرف سنگر کمین و رفتند. یک ساعت بعد، چند نفر دیگر آمدند و شروع کردند به خالی کردن جیب هایمان. نوبت به من که رسید، یکی از آن ها، دستش را داخل جیب بادگیرم کرد. داخل جیب یک جانماز، تیغ موکت بری، عطر و قرآن کوچکی بود.
از ضربان قلبم و گرمی بدنم، فهمید که زنده ام. داد زد: «احیا...احیا...». همه آمدند و شروع کردند به سیلی زدن. امّا من به رویم نیاوردم. با اسلحه چندین رگبار بالای سرم زدند. اما از بس، شب گذشته این صداها را شنیده بودم، برایم معمولی بود. دیدند هیچ راهی ندارند؛ یک کلاه کاسک را پر از آب کردند و ریختند روی من. آب به شدت وارد ریه هایم شد و ناخودآگاه چشم هایم را باز کردم. دست و پایم را گرفتند و پرتابم کردند روی سنگر کمین. دست هایم را بستند و با صورت روی زمین انداختند. شکنجه های سختی دادند و اطلاعات می خواستند. اما من می گفتم که یک کارگر ساده ام و چیزی نمی دانم. (در حالی که فرمانده یکی از تیپ های عملیاتی لشکر بودم و تمام اطلاعات پیش من بود). دوبار مرا با ریه تیرخورده داخل آب انداختند. ریه ام پر از آب شد. وقتی مرا از آب بیرون کشیدند، تنفس برایم مشکل بود. وقتی دست و پا می زدم، خون و آب از ریه هایم خارج می شد. مرا روی زمین می انداختند و با پا به کمرم می زدند و وقتی آب و خون از ریه هایم بیرون می زد، تفریح می کردند و لذت می بردند.
ظهر، خواستم نماز بخوانم، اما نگذاشتند. خوابیده نماز خواندم. متوجه شدم که می خواهند وسایلشان را جمع کنند و بروند. زخمی هایشان را بردند و کشته هایشان را گذاشتند و مرا هم در همان حال رها کردند.
با زحمت دست هایم را بازکردم و جلیقه ای پوشیدم تا داخل آب بروم و در نیزارها مخفی شوم. وارد آب که شدم، دوباره ریه هایم پر از آب شد و مجبور شدم خودم را از آب بیرون بکشم. رو به قبله دراز کشیدم و متوسل شدم به امام زمان (عج). در حال اشک ریختن و توسل بودم که ناگهان متوجه صدای قایق های خودمان شدم. نیروهای یکی از گردان های لشکر قم بودند. یکی از آن ها مرا شناخت و گفت: «عراقی... عراقی...». همه گلنگدن ها را کشیدند و آماده تیراندازی شدند. همان بنده خدا دوباره گفت: «بابا عراقی که نیست، عراقی خودمان است»!
لباس هایم را درآوردند و چفیه تمیزی به کمرم بستند. چند لحظه بعد، عراقی هایی که مرا شکنجه می کردند، دستگیر کردند و آوردند. آن ها افتادند به دست و پای من و التماس می کردند که نجاتشان دهم... .
از آن جا بیهوش شدم و بعد از انتقال به #بیمارستان_شهید_دستغیب_شیراز، به هوش آمدم. بالای تخت من کاغذی زده بودند؛ روی آن نوشته بود: عراقی.
خانم پرستاری وارد اتاق شد و تا به تخت من رسید، کشیده محکمی زد توی گوشم و بعد از کلی بد و بیراه، گفت: عراقی قاتل!
با بی رمقی گفتم: من عراقی نیستم. فامیلی ام عراقی است... .
راوی: #سردار_عبدالله_عراقی
🌷 شهدا در قهقهه مستانه اشان عندربهم یرزقونند.
@anjomaneravian
🔴 ایهود یاری تحلیلگر مطرح صهیونیست در وب سایت اسراییلی" N۱۲":
ایران ما را از مرز اردن تا دریای مدیترانه محاصره کرده است
اسرائیل با شرایط سختی روبرو است
ایران ها به آرامی در حال استقرار در منطقه جولان سوریه در مرز با اسرائیل هستند.
✍️ علی اکبر رائفی پور 🇮🇷
@anjomaneravian
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥👈خاصیت فوق العاده زیبای استغفار
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش جالب یک شهروند هنگام دیدن وزیرراه در راه آهن
⭕️ یک شهروند تهرانی پس از سوال وزیر راه و شهرسازی (آقای قاسمی) میپرسه برای چی سوال میکنید شما کی هستید مگه؟؟
بعد که متوجه میشه😜
@anjomaneravian
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴جاسوسان دوران روحانی، که فعالیت داشته و بازداشت شدند.
@anjomaneravian
#رهبر_معظم_انقلاب
🔹 بانكداری اسلامی ـ پول را در جامعه به شكل اسلامی مطرح كردن و دادوستد كردن ـ مسألهی بسيار مهمی است. اگر بتوانيم اين حقيقت را به معنای جامع كلمه در جامعه بهوجود بياوريم، فتح عظيمی در دنيا خواهد بود. فتح، فقط فتح قلعهها و سنگرها نيست. اگر كارگزاران دستگاه بانكی بتوانند اين را به معنای جامع و كامل مسأله اجرا و پياده كنند، بزرگترين سنگر اقتصادی امروز دنياست. خصوصيت بانكداری اسلامی و از لوازم آن، دادوستد پول بر اساس غير ربا، تنظيم مبادلات پولی بر اساس قوانين اسلامی و معاملات اسلامی صحيح است، كه در آنها ظلم و استثمار و كنز و تبعيض و اختلاف طبقاتی و امثال اينها بهوجود نمیآيد.
۱۳۶۹/۰۶/۰۷
#بانکداری_اسلامی
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
✅چرا باید هر سال به پیاده روی #اربعین بریم؟
🔷 اول اینکه ما باید نگاهمون رو به این پیاده روی تغییر بدیم.
🌎 پیاده روی اربعین یه مسافرت تفریحی نیست، بلکه یه تجمع بزرگ از دوست داران اباعبدالله هست برای "نمایش قدرت جهانی شیعه"
و هرچقدر این همایش بزرگ، باشکوه تر برگزار بشه، #اقتدار_شیعه و قدرتش بیشتر خواهد شد و دل های بیشتری به سمت حقیقت جذب میشه.
✅ نکته بعد اینکه همونطور که انسان هفته ای چند بار حموم میره و یا خونش رو جارو میکنه، لازمه که انسان مومن، هر سال با سختی های پیاده روی اربعین روح خودش رو جلا بده.
این حرف خنده داریه که کسی بگه من یه ماه پیش حموم رفتم کافیه دیگه! چرا اصرار میکنید که بازم برم؟!
حالا بعضیا میگن یه بار رفتی اربعین کافیه! پولش رو بده به فقرا!
⭕️ نه عزیز من. هر چیزی جای خودش رو داره. کسی نمیگه من یه بار رفتم حموم از این به بعد هزینه صابون و شامپو رو بدم به فقرا!
ضمن اینکه اگه آدم بخواد به فقرا کمک کنه باید یه لطافت روحی داشته باشه و ازخودگذشتگی رو یاد گرفته باشه
🌷 و چه جایی بهتر از اربعین برای تمرین عملی از خودگذشتگی؟
اونجایی که میبینی طرف تمام زندگیش رو برداشته آورده برای پذیرایی از زائرین حسین علیه السلام
🌷 اونجایی که روی پات می افته و کفشات رو تمیز میکنه و تو آب میشی از خجالت...
🌺 پیاده روی اربعین زیبا ترین تمرین بزرگ شدن هست...
آیا هیچ انسان عاقلی این هدیه بزرگ الهی رو به خاطر تفکرات بچگانه رها میکنه؟
✅ و اینکه بیشترین زائرین اباعبدالله همون فقرایی هستن که برخی ها برای فریب مردم دم از کمک بهشون میزنند...
و در آخر اینکه طبق روایات از نشانه های #مومن اینه که هر سال #اربعین بره کربلا....
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
@anjomaneravian