eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
506 دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
32.7هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نمایی زیبا از بزرگترین پل کابلی ایران 🔹پل‌هایی بر روی دره‌ای به عمق ۲۵۰ متر واقع در محدوده دریاچه سد و نیروگاه کارون ۳ که به منظور جایگزینی جاده قدیمی ایذه – شهرکرد ساخته شده‌اند. 🔹پل‌هایی که دارای طویل‌ترین دهانه‌های قوسی از نوع خود در غرب آسیا هستند و طراحی و ساخت آنها تماما توسط شرکت ماشین سازی اراک و بدون وابستگی به مشاوران خارجی انجام شده است. @anjomaneravian
🚨سپاه پاسداران برای پنجمین روز متوالی از ساعتی پیش مخفیگاه تروریست‌های تجزیه‌طلب کومله را در کوهستان بربزین در مرز اقلیم کُردستان عراق را مورد حملات پهپادی و توپخانه‌ای قرار داد @anjomaneravian
🔴پهپاد شهاب رونمایی شد / «شهاب» نوع ارتقایافته پهپاد آموزشی «سفیر» است 🔹پهپاد آموزشی «شهاب» برای نخستین بار در نمایشگاه اقتدار هوایی «نهاجا» به نمایش گذاشته شد. این پهپاد دارای قابلیت شناسایی، ۱۱ هزار پا ارتفاع پروازی، مداومت پروازی ۸ ساعته، شعاع پروازی ۱۰ کیلومتری و دارای توانایی افزایش شعاع پروازی برای مأموریت شناسایی در برد ۲۰۰ کیلومتری است. 🔹️همچنین به جهت حفظ تعادل این پهپاد در هنگام پرواز، نشست و برخاست، انتهای باله آن به‌طور «V شکل» طراحی شده است. پهپاد آموزشی «شهاب» نوع ارتقایافته پهپاد آموزشی «سفیر» است. وزن شهاب به طور قابل توجهی از سفیر کمتر است @anjomaneravian
🔺معاون عملیات سپاه: منشأ عملیات علیه کشورمان را در هر نقطه ای مورد اصابت قرار می دهیم. مقرهایی که اخیرا مورد هدف واقع شدند بیشترین نقش را در اغتشاشات این چند روز داشتند. @anjomaneravian
محمد کریم زاده: سلام جای همه عزیزان خالی بود اربعین امسال با دو نفراز رزمندگان و جانبازان که دونفر (قطع عضو) بودند، سه نفری از مرز شلمچه تا کربلا کل مسیر رو با دوچرخه که حدود 659 تا 700 کیلومتر می‌شدرکاب زدیم. بطور خلاصه باعکس روایت می‌کنم امیدوارم مورد قبول آقا امام حسین علیه سلام قرار گرفته باشد و توشه برای روز قیامت ان شاءالله. و همینطور مورد توجه و عنایت شما بزرگواران قرار بگیرد و مارو دعا بفرمائید.
آغاز مرحله دوچرخه سواری حدود 5 کیلومتر به مرر شلمچه موکب عزیزان شهرستان گراش اول سمت راست محمد کریم زاده (خودم) وسط حاج حسینعلی هاشمی جانباز 25درصد. و محمد هاشمی جانباز 50 درصد (قطع پا)
حقیر با دوچرخه ام. و یکی از موکب داران که عکس تار شده
ورودی شهر بصره که درجه دار عراقی دستور توقف و ایست داد. مانگران شدیم وقتیکه ایستادیم گفت با بایسیکل از ایران اومدید گفتیم بله گفت کجا می‌روید گفتیم نجف و بعد کربلا خیلی از ما استقبال کردن و مارو بغل کردن و احسنت گفتن و با انگشت شصت اوکی👍 دادن وبعدش موبایلشون دادن گفتن بیاید باما عکس بگیرید که مافقط این ی عکس ازشون داریم
ضمنا" همه مردم عراق به دوچرخه میگفتن بایسیکل و تشویق کردن باوکی و انگشت شصت👍 نشان میدادن
یکی از پلهای شهرهای عراق بر روی شط عرب. که من موقع رفتن روی لبه ء پل دوچرخه ام سر خورد و محکم بزمین خوردم و همین شلوار که تو عکس پام است پاره شد و اونجا گذاشتم . ولی الحمداله خودم آسیب ندیدم و بخیر گذشت .چراکه اگر مصدوم و مجروح میشدم ناچار میشدم که نیم راه برگردم هم من هم آنها نگران و ولا ویلون مشدن و میشدیم.
در مسیر شهر دیوانیه یکی از موکبهای بین شهری برادران عراق که واقعآ" از هر نظر سنگ تموم میگذاشتن و ما همیشه شرمتده پذیرایی و میهمان نوازی آنها در طول سفر بودیم و هستیم❤️🙏
اینجامن دارم کمر محمد هاشمی ماساژ میدم🖕😜
برای رفع خستگی در یکی از موکبها توقف کردیم بلافاصله بچه ها سر رسیدن با آب سرد و چای داغ عراقی و کیک شربت وپرتغال از ما پذیرائی کردن بعدش هی شروع به حرف زدن و تعریف و چاق سلامتی عربی کردن ایستاده با چفیه من و نشسته محمد هاشمی
بعد بچه دست و پا مارو ماساژ دادن و روی کمرمان راه رفتن که واقعا" حال اومدیم😁😝
بچه های عزیز ودوست داشتتنی عراقی🖕 دورمون جمع شدن 😘😍و نفر اول سمت چپ حاج حسینعلی هاشمی
یکی از موکبها که نفر اول سمت چپ برادر عراقی موکب داره که چون چند سال ایران بوده فارسی هم بلد بود.😊
⭕️نکته جالب اگر دقت کنید توی عکس ی لیوان استیل 🗑روی میز هست که روی فرمون دوچرخه گذاشته بود تاهر وقت آب یا شربت یا چای می‌خواستم بخورم میوردمش . که اونجا داخل موکب روی جا گذاشتم🖕😒 چند کیلومتری که رفتیم دیدم لیوان به فرمون دوچرخه نیس 😞 بخودم گفتم خوب قسمت نبوده ولی به هاشمی گفتم لیوان اونجا موند😏 گفت برو بیار گفتم ارزش نداره 🤓ی بنده خدای استفاده خواهد کرد😃 یک 1 کیلومتر دیگه که اومدیم دوباره موکبی بودکه برادران عراقی جلو مردم و زوار رو نگه میداشتن تا پذیرائی کنند. یهو دیدم ⁉️برادر عراقی که تو عکس هست لیوان دستشه وتا دوچرخه‌های مارو دیده بود اومد جلو 👌👌راه حدود 7یا8 کیلومتر با ماشین🚖 شاسی بلندش اومده بود که لیوانی که شاید 5هزارتومان قیمتش نباشه رو بدست من برسون .من خیلی شرمنده 😓شدم ازش تشکر کردم و پیشونشو بوسیدم😘
این برادر عراقی🖕 شرمنده ام😡 کرد و لیوان 8کیلومتر با ماشین شاسی بلندش برام اورد و تحویلم داد.
اینم لیوان جا 🖕😃مونده قبل از راه افتادن عکس گرفته بودیم تو عکس بوده
منزل یکی از خانواده های عزیز عراقی اگر دقت کنید دوچرخه های ما داخل اتاق پذیرائی روی فرش نو قرار دارد. نفر اول و دوم و سمت راست صاحبخانه و.. و فرزندانشون کوچکتر که تو عکس نیستن. جلو ما رو گرفتن و مارو برا ناهار دعوت کردن منزلشون گفتیم عجله داریم گفتن حمام کنید ناهار بخورید استراحت کنید هوا که خنک شد برید خلاصه تا دیدن ما دو بشک شدیم به بچه هاشون گفتن بایسیکل مبیت (دوچرخه هارو ببرید تو خانه) ماتا اومدیم بخود بجنبیم (کفشهارو از پا در بیاریم و دستهامونو بشوئیم) و بریم داخل اتاق دیدم دوچرخه ها تو اتاق پذیرائیه تعجب کردم از محمد که قبل از من وارد اتاق شده بودگفتم براچی اجازه دادی دوچرخه هادو ببرن تو اتاق روی فرش 😳 گفت من هرچه به صاحبخانه اسرار کردم داخل اتاق نبرید لاستیکهای دوچرخه خاکی و فرشها کثیف میشه قبول نکرد😱 .خلاصه هرچه ما به صابخانه گفتیم اون محکمتر وسفت هی میگفت لا اشکال و خاک لاستیک دوچرخه رو نشون میداد تربت برکت. بعد که ما حرفها تجزیه و تحلیل کردیم منظور صاحبخانه این بود خاکی که به لاستیک دوچرخه هست اشکالی که نداره هیچ برکت خانهء نا و فرشهای ماست . اولش ما خیلی تو خجالت و شرمنده‌گی بودیم کم کم با برخوردهای فوق العاده خوب و شیرین برایمون عادی شد
برادر جانبازمحمد هاشمی در حال پوشیدن پای مصنوعی
موقعیکه خواستیم دوچرخه ببریم بیرون صاحبخانه و فرزندش ممانعت کردن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلمبرداری در مسیر اول صبح پذیرایی با هلو🍑 گلابی🍐 انگور🍇 آلو هندوانه🍉و خرما 🥔
🔆🛩ی سفره معمولی و ساده یکی از خانواده های دست و دلباز عراقی. با حداقل چهار نوع غذا🥣🍺🍨🍕
خودمونم باورمون نمیشد اینقدر ازمون استقبال بکنند . بشکلی که هم عکس میگرفتن هم تعجب میکردن که چطور اینهمه راه رو با دوچرخه میاید. تازه جالب این بود.اینا خبر نداشتن دوتامون ی پا نداریم😂😃🙈 اون یکی هم 60ترکش تو بدنش بود.
رودخانه دجله و فرات چقدر این منظره زیبا بود 🌸