eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
502 دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
32.5هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌حتما 🔰 نظرات شخصیت‌هایی مثل رهبری و سید حسن نصرالله و زیباکلام و... پیرامون یک کتاب مهم 💠 پیشنهادی ویژه برای ♨️ باتوجه به ضرورت تبیین دست‌آوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران، جهت تقویت روحیه خودباوری و افزایش امید در میان مردم اندیشکده راهبری سعداء، کتاب « » را تدوین کرده است. 🔷 از ویژگی‌های بارز این پژوهش، مقایسه وضعیت کشور با دوران قبل از انقلاب و سایر کشورها، با استفاده از می‌باشد. 🔸 حجت‌الاسلام سیدمصطفی‌ درباره کتاب «صعود 40 ساله» فرمودند: «قلب آقا را شاد کردید و نظر بر این است که تمام کشور پای‌کار شما بیایند که این دستاوردها به گوش همه برسد، 🔹تور دستاوردها را بیندازید.🔹 ». 🔴 با توجه به فرا رسیدن ایام‌الله دهه فجر اندیشکده سعداء قصد دارد این کتاب را با 40 درصد به قیمت 33000 تومان جهت توزیع در اختیار نهاد و ارگان‌ها قرار دهد. 🔻 زمان ثبت سفارش: اول تا هفتم بهمن‌ماه۹۹ 🔻 زمان تحویل سفارش: ۱۲ تا ۱۵ بهمن ماه۹۹ ☎️ شماره تماس جهت هماهنگی:  09356350723 ⚜قرارگاه یاوران اقتصادمقاومتی⚜ 🔹🔹قیام🔸🔸 🆔 @Qiam_ir
صعود چهل ساله.pdf
27.88M
نسخه pdf کتاب" صعود چهل ساله " دستاوردهای انقلاب اسلامی مستند به اسناد خارجی ایتا و روبیکا
----------------------------"بسمه‌تعالی"------------------ [ *از بوبیان تا بصره* ] - *ناگفته‌هایی از عملیات بیت‌المقدس هفت* - *راوی و نویسنده : عبدالخالق فرهادی‌پور* - *قسمت سوم* *"نجات نیروها از محاصره"* خلاصه وقتی به نیروها گفتم سریعتر اینجا را ترک کنید و بروید عده ای گفتند خودت هم با ما بیا و چرا نمی آیی ؟ که در این موقع بالای سر معلم عزیز آقای پرنیان خو نشستم و وضعیت او را که از تشنگی و گرما بیهوش شده بود بررسی میکردم به نیرو ها گفتم شما حرکت کنید سریع بروید من هم با دوسه نفر از بچه ها سعی میکنیم آقای پرنیان خو را به دوش بگیریم و پشت سر شما به عقب بیاوریم و هرچه اصرار کردند که بیا گفتم این بنده خدا زنده است و شاید بتوان او را هم نجات داد و در این موقع پیراهن خود را که مدارک و کارت و... داخل جیبش بود از تن خارج کردم و به رزمنده عزیز رامین جوکار دادم که با خود به عقب ببرد و حالا دیگر یک زیرپیراهن رکابی به تن داشتم ، یک دکل بلند را که شاخص خوبی بود به آقای رسولی نشان دادم و گفتم سریع به سمت آن دکل حرکت کنید تا آنجا را مسدود و اشغال نکرده اند و هادی تقی نژاد را پیشقراول آنها قرار دادم و گفتم سریع به سمت دکل مخابراتی و با فاصله از نیروها حرکت کن و برو به سمت دکل و نیروهارا با علامت به مواضع خودی برسان و تا محاصره کامل نشده خارج شوید و... فریاد زدم که همه سریع به عقب بروند و به هر حال آنها به سمت عقب و مسیری که باید میرفتند ادامه مسیر دادند و از همین جا داستان جدایی ما از نیروها و ماندن ما آغاز و سناریوی دیگری در این مقطع از دفاع مقدس برایمان رقم خورد که بسیار متفاوت از تمامی مراحل هشت ساله دفاع مقدس بود ، مقداری آب به دهان و صورت آقای پرنیان خو زدیم و هرچه تلاش کردیم که شاید حالش بهتر شود و بتواند راه برود میسر نشد و نفس نفس میزد ،به دو سه نفری از نیروها که برای نجات این رزمنده کنارم مانده بودند ( سیدکاظم ابطحی، هاشمی که بسیم چی بود، رمضان الله وردی و..) گفتم کمک کنید و ایشان را به پشت من بگذارید تا او را کول کنیم و به عقب برویم، چون گرما زده و بیهوش بود وضعیت سختی بود و بچه ها هر طور بود او را بلند کردند و پشت من قرار دادند که چون سنگین و بیهوش بود هر کدام دست های اورا روی شانه های من نگهداشته بودند تا نیفتد به هر حال مقداری به عقب آمدیم و گرما و تشنگی و خستگی همراه با آتش دشمن و احتمال بسته شدن آخرین روزنه محاصره در این ساعت روز روشن نگرانی مان را بیشتر میکرد, در این شرایط نگاهم به مسیری بود که عمده نیروهایمان را از آنجا به عقب هدایت کرده بودیم و نگران سرنوشت آنها بودم که آیا از این روزنه خارج شده اند یا خیر؟ و دعا میکردم که انشاالله از محاصره کامل نجات و خارج شده باشند چون واقعا پیروزی و موفقیت بزرگتر را پس از انجام عملیات و انهدام دشمن و با تحمل اینهمه سختی و مقاومت و تشنگی و خلق آن حماسه کم نظیر در نجات نیروها از محاصره و تلفات و خسارات کمتر نیروهایمان می‌دانستم و حیف بود حلاوت این دستاوردها تلخ شود ، همینطور که بخاطر سنگینی آقای پرنیان خو به سختی به عقب می آمدیم ناگهان یکی از نیروهای همراهمان به خاکریز بلند مجاور اشاره کرد و فریاد زد که صدای نیروهای خودی می آید و انگار بچه های یگانهای دیگر هستند که با خودرو و... دارند به عقب میروند ،گفتم از کجا مطمئنی ؟گفت صدایشان و حرف زدنشان بنظرم ایرانی ها هستند و انگار نیروهای لشکر ثارالله و کرمانی ها هستند و خیلی اصرار کرد که نگاهی بیندازیم و... رزمنده بیهوش را آرام به زمین گذاشتیم و برای یک لحظه احساس کردم انگار در حال شهادت است و انگار قلبش نمیزند 😭 به بچه ها گفتم که من میروم بالای خاکریز که ببینم همین است که شما میگویید یا نه و به شوخی گفتم اگر دشمن بود که به بصره میرویم و اگر خودی بودند که با ماشین یا نفربرهای آنها آقای پرنیان خو را به عقب میبریم و چون ارتفاع خاکریز زیاد بود اصلا مشخص نبود پشت آن خاکریزچه خبر است ، خلاصه با یکی از نیروها بطرف خاکریز مجاور که به موازات محور لشکر المهدی بود و آنسوی آن محور لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود و آنها موفق به الحاق با ما در عملیات نشده بودند و همین امر باعث محاصره نیروهای ما شده بود رفتیم و با سرعت از خاکریز بالا رفتیم که تا نیم تنه مان از خاکریز بالاتر قرار گرفت و خاکریز هم دو جدار بود ، با نگاه به آنسوی خاکریز و روبرو ناگهان دیدیم عراقی ها هستند که سوار بر تانک‌ و نفربر و بصورت منظم در حال استقرار پشت خاکریز و همچنین رخنه به عقبه از محور لشکر ۴۱ ثارالله هستند!!! به محض اینکه ما را در این فاصله کم دیدند فورا نیروهائی که بالای تانکها و نفربرها و یا پیاده بودند ما را با اسلحه نشانه رفتند و به عربی و با صدای بلند خواستند که تسلیم شویم ،در یک لحظه انگار بین ما و عراقی‌ها دوئل اجرا شد و چشم در چشم به هم نگاه میکردیم
و هیچ حرکتی نکردیم و فقط آرام لبهایم را تکان دادم و به رزمنده همراهم که کنارم قرار داشت و عراقی هارا نظاره میکرد گفتم یک لحظه سریع بنشین و در همان حال نشستم و او را هم به پشت خاکریز کشیدم که تیر مستقیم اصابت نکند و رو به آن دو سه نفری که بر بالین آقای پرنیان خو ما را نظاره میکردند فریاد زدم سریع به عقب فرار کنید و... و خودمان هم بطرف آنها در حال دویدن بودیم که چشمتان روز بد نبیند عراقی ها ما را بستند به رگبار گلوله آنهم چه گلوله بارانی و از بس شدت تیر اندازی زیاد بود هر کدام از این چند نفر به سمت خاکریز ،گودال و چاله و .... پناه بردند و من هم با یکی از آنها بنام سید کاظم ابطحی که اهل شهرستان نی ریز فارس بود به پشت خاکریز بسیار کوچک و کوتاهی پناه بردیم، آتش و تیر اندازی دشمن هم از سمت محور لشکر ۴۱ ثارالله و هم از محور خودمان که حالا دیگر به تعقیب برای کشتن و اسارت ما حرکت کرده بودند بسیار زیاد و حجیم بود و انگار دقیقا ما را سیبل هدف قرار داده بودند ، از طرفی خورشید انگار بیش از پیش ما را در این وضعیت جزغاله میکرد و تشنگی و بی آبی و... هم با دشمن تا دندان مسلح دست به دست هم داده بودند و بدتر از همه روشنایی روز بود که مارا مستقیما در دید و تیر مستقیم دشمن قرار میداد ، یه جورایی احساس کردم انگار جنگ و گریز ما توفیق اجباری است چون عراقی‌ها از سرعت و نفوذ برای رخنه بیشتر به عقبه و تکمیل حلقه محاصره بازماندند و این کارباعث می‌شد عمده قوایی را که به عقب فرستاده بودیم موفق به خروج از تنها روزنه محاصره شوند و بعدها متوجه شدم که خدارا شکر همینطور بوده، وضعیت هر لحظه پیچیده و بحرانی تر میشد و ازبس تیراندازی زیاد وحجیم بود صدا به صدا نمی‌رسید و... به سید کاظم گفتم عراقی ها تا چند لحظه دیگر به ما میرسند و باید سریعتر تغییر موضع دهیم و به سمت عقب برویم تا شاید هنوز آخرین روزنه امید بسته نشده باشد و احتمالا نیروهائی که عقب هستند در مقابل دشمن موضع گرفته اند تا محاصره کامل نشود و به تاخیر بیفتد و ماهم بتوانیم از این وضعیت خارج شویم ، سریع به سمت عقب شروع به دویدن کردیم ،تیراندازی بیشتر و صدای عراقی ها واضح تر بگوش میرسید بخاطر تیر اندازی زیاد مجبور شدیم از چاله های بزرگی که بر اثر اصابت گلوله های توپ و خمپاره های سنگین و کاتیوشا و... ایجاد شده بود استفاده کنیم و با خیز و نیم خیز سریع به درون چاله ها میرفتیم و تمام فضای بالای سرمان و لبه های چاله هایی که درونشان پناه گرفته بودیم آماج گلوله های زیاد و مستقیم عراقی ها قرار داشت و حتی در این حفره ها هم در امان نبودیم و انگار گلوله ها مثل فوج زنبور های وحشی از همه جای ما زوزه می کشیدند و... برای یک لحظه داشت باورم میشد که شاید بعداز سالها که از دوستان شهیدمان و از قافله شهدا جا مانده بودیم انگار نصیب من بی لیاقت هم واقعا داشت شهادت میشد و در شرایطی قرار گرفته بودیم که راه نجات ناممکن شده بود.... *ادامه دارد ..
🌸حضرت فاطمه عليها السلام: بهترين شما [مردان] كسانى اند كه با مردم نرم ترند و زنان خويش را بيشتر گرامى مى دارند. (دلائل الإمامه، ص ۷۶ @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به همه مادران و خانم های گروه انجمن راویان دفاع مقدس🌷❤️🌷❤️🌷 مخصوصا مادران عزیز و بزرگوار شهدا🌷🌷 همسران آزادگان و جانبازان بخصوص همسران جانبازان 70،/' شهیدان زنده 🌷🌷 @anjomaneravian
مداحی_آنلاین_مادر_حجت_الاسلام_عالی.mp3
1.84M
❤️🌷حق مادر سخنرانی بسیار شنیدنی استاد عالی مادرم من دست و پایت 😘را میبوسم وبه این بوسه ها افتخار میکنم🙏
سلام دوستان برای تهیه این دعاکه درکلیپ توضیح داده شده بایدباشماره تلفن 02537154 تماس بگیریدوسفارش بدهیدقیمت هر50 تایی آن 22هزارتومان میشود.آدرس تهیه دعا(قم خیابان معلم کوچه10کوچه 4پلاک 72/1دفترکارانتشارات میباشد). .
امام صادق (ع) اگر دوست دارى كه خداوند عمرت را زياد كند، پدر و مادرت را شاد كن. (وسایل الشیعه ج18، ص372) @anjomaneravian
🌸میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا س مبارکباد🌸 ☀️امام باقر عليه السّلام فرمود: حضرت فاطمه در سال پنجم بعد از بعثت پيامبر اسلام به دنيا آمد و اين در حالى بود كه قريش خانه كعبه را تعمير مى‏كردند. و در حالى كه سنّش هجده سال و هفتاد و پنج روز بود وفات نمود. بحار الأنوار، ج‏43، ص 7، ح 8 @sh_montazerin
☀️پيامبر خدا ص فرمود: 🌟نور فاطمه پيش از آفرينش زمين و آسمانها آفريده شد. پرسیدند: پس فاطمه از جنس بشر نيست؟ حضرت فرمود: 🌷فاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّة. گفتند: اى پيغمبر خدا! چگونه زهرا حوريّه و انسيّه است؟ ☀️پیامبر فرمود: خداوند پيش از آفرینش آدم، در آن هنگام كه ارواح خلايق را آفريد، فاطمه را از نور خود خلق كرد، و چون آدم را آفريد فاطمه را به او نشان داد... . 🍎وقتى پروردگار متعال آدم را آفريد، مرا از پشت او بيرون آورد، و چون دوست داشت فاطمه از صلب من باشد، او را به صورت يك سيب در بهشت در آورد. جبرئيل آن سيب را نزد من آورد و به من گفت: اى محمّد درود و رحمت و بركات خدا بر تو باد... . خدا تو را سلام مى‏رساند ... 🍏اين سيبى است كه خداى عزّ و جلّ از بهشت براى تو هديه فرستاده. من آن را گرفتم و به سينه خود نهادم... . معاني الأخبار، ص 396، ح 53، خلاصه @sh_montazerin
🌷نبی مهربانی(صلی‌الله‌علیه‌وآله): آنکه مادرش را شاد کند، خدا را شاد کرده است. 📗نهج الفصاحه، ص۷۰۶ @anjomaneravian
🏅شرفش مال مادر است 🔻امام خمینی: اگر این بچه‌‏اى که شما تربیت کردید یک تربیت صحیح باشد و آن وقت آن بچه در رأس جامعه واقع بشود، یک ملت را سعادتمند مى‌کند؛ و آن شرفش مال شماست؛ یعنى شما این سعادت را براى یک ملت بیمه کردید. @anjomaneravian
579.4K
خاطره ای جالب از جوانی که به مادرش خدمت کرد و زندگی‌اش متحول شد @anjomaneravian
☀️ : اين فرزند گرامی حضرت زهرا(س) هم خود یک کوثر شد. 🌸ولادت حضرت زهرا (س) 🌸سالروز ولادت حضرت امام خمينی(ره) @anjomaneravian
📷 | آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند حتما گدای حضرت زهرای اطهرند ... 🌷 @anjomaneravian
ما زنده به لطف و رحمتِ زهـ✨ـراییم مأمور برای خـدمتِ زهـ✨ـراییم روزی که تمامِ خلق حیران هسـتند ما منتـظرِ شفـاعتِ زهـ✨ـراییم 📿عبادتِ فاطمـهٔ زهـ✨ـرا(سلام الله علیها) یک عبادتِ نمونه است. حسن بصری که یکی از عبّاد و زهّاد معروفِ دنیای اسلام است ، دربارهٔ فاطمهٔ زهـ✨ـرا(سلام الله علیها) می گوید : بقدری دخترِ پیغمبر عبادت کرد و در محرابِ عبادت ایستاد که پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محرابِ عبادت ، ورم کرد❕ 💚امام حسن مجتبی (علیه السلام) میگوید: « شبی - شب جمعه ای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبـح عبادت کرد.تا وقتی که طلوعِ فجر شد. مادرِ من از سرِشب تا صبح مشغولِ عبادت بود و دعا و تضرّع کرد.🌠 امام حسن(علیه الصلاة و السلام) می گوید -طبق روایت- شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد ؛ مردم را دعا کرد ؛ برای مسائلِ عمومیِ دنیای اسلام دعا کرد.. صبـ☀ـح که شد، گفتم : ‌مادرم! یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا ، همـه برای دیگران❔ 🌟در جواب فرمود: اول دیگران بعد خودِ ما ! ☝این ، آن روحـیهٔ والاست. جهادِ آن بزرگوار در میدان های مختلف ، یک جهادِ نمونه است... در دفاع از اسـلام..در دفاع از امامت و ولایت...در حمایت از پیغمبر....در نگه داریِ بزرگترین سردارِ اسلام ، یعنـی أمیرالمؤمنین که شوهرِ او بود. ✳أمیرالمؤمنین دربارهٔ فاطـمهٔ زهـ✨ـرا(سلام الله علیها) فرمود: « یک بار این زن در طولِ دورانِ زناشویی ، مرا به خشم نیاورد و یک بار از دستورِ من سرپیچی نکرد..» 🍃فاطـمهٔ زهـ✨ـرا(سلام الله علیها) با آن عظمت و جلالت ، در محیطِ خانه ، یک همسر و یک زن است ، آنگونه که اسلام می گوید.👌 ادامه دارد.... 📚انسان ۲۵۰ساله مقام معظم رهبری @anjomaneravian
واژهٔ فاطـ✨ـمه زیباست، خدا می داند... کَرَمِ فاطمــ✨ـه دریاست، خدا می داند.. 🎤اصلاً أمثالِ ما که أهلِ سخنرانی و حرف زدنِ إرتجالی هستیم ، می فهمیم که چقدر این سخنان عظیم است.. 🌱یک دخترِ هجده ساله ، بیست ساله و حدّاکثر ۲۴ساله - که البته سنّ دقیقِ آن حضرت مسلّم نیست ؛ چون تاریخِ ولادت آن بزرگوار مسلّم نیست و در آن اختلاف است - آن هم با آن مصیبت ها و سختی ها به مسجد می آید ، در مقابلِ انبوهِ جمعیت ، باپحجاب سخنرانی می کند که آن سخنرانی ، کلمه به کلمه اش در تاریخ می ماند💚 عرب ها، به حافظهٔ خوش معروف بودند. یک نفر می آمد یک قصیدهٔ ۸۰بیتی می خواند، بعد از اینکه جلسه تمام‌ می شد ، ۱۰نفر می گرفتند آن را می نوشتند. این قصایدی که مانده، غالباً اینگونه مانده است. اشعار در نوادی - یعنی آن مراکز اجتماعی - خوانده می شد و ضبط می گردید. این خطبه ها و این حدیث ها، غالباً اینگونه بود. نشستند و نوشتند و حفظ کردند و این خطبه ها تا امروز مانده است. ✖کلماتِ مفت در تاریخ، نمی ماند ؛ هر حرفی نمی ماند. این قدر حرف ها زده شده، آن قدر سخنرانی شده ، آن قدر مطلب گفته شده ، آن قدر شعر سروده شده ؛ اما نمانده است و کسی به آنها اعتنا نمی کند. آن چیزی که تاریخ در دلِ خودش نگه می دارد و بعد از ۱۴۰۰سال هر انسان که می نگرد، احساس خضوع می کند ، این یک‌ عظمت را نشان می دهد. بنظر من ، این برای یک دخترِ جوان الگوست👌 ۱۳۷۷/۲/۷ 🍀زندگیِ فاطـمهٔ زهــ✨ـرا(سلام‌الله علیها) از همهٔ أبعاد ، زندگی ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالیِ روحیِ یک انسان است. 🌼شوهرِ جوانِ او دائماً در جبهه و میدان های جنگ است ؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی ، فاطــ✨ـمهٔ زهرا (سلام الله علیها) مثلِ کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. 💖او دخترِ کارگشای پیغمبر است و در این شرایط ، زندگی را با کمالِ سرافرازی به پیش می برِد ؛ 💕فرزندانی تربیت می کند مثل حسن و حسین و زینب ؛ 💞شوهری را نگه داری می کند مثل علـی و رضایت پدری را جلب میکند مثل پیغمبر🌸 🔮راهِ فتوحات و غنایم که باز می شود ، دخترِ پیغمبر ذرّه ای از لذت های دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایی را که دلِ دخترانِ جوان و زن ها متوجه آنهاست ، به خود راه نمی دهد. ادامه دارد.... 📚انسان ۲۵۰ساله مقام معظم رهبری @anjomaneravian
أللهمَّ صَلِّ عَليٰ فاطـ✨ـمَةَ وَ أبـیها وَ بـَعلُها وَ بَنـیها وَ سِرِّ ٱلمُستَودَعِ فیـها، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک …آن عبادتش ، آن فصاحت و بلاغتش ، آن فرزانگی و دانشش ، آن معرفت و حکمتش ، آن جهاد و مبارزه اش ، آن رفتارش بعنوان یک دختر ، آن رفتارش بعنوان یک همسر ، آن رفتارش بعنوان یک مادر ❤ 🍪آن احسانش به مستمندان ، که وقتی پیغمبر پیرمردِ مستمندی را به درِ خانهٔ أمیرالمؤمنین فرستاد که برو حاجتت را از آنها بخواه ، فاطـمهٔ زهـ✨ـرا(سلام الله علیها) تخته پوستی را که حسن و حسین روی آن می خوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چیزی جز آن نداشت ، به سائل داد و‌گفت : ببر بفروش و از پول آن استفاده کن. ☝این ، شخصیت جامع الأطرافِ فاطمـ✨ـهٔ زهراست. این، الگوست. الگوی زنِ مسـلمان، این است. 💜زنِ مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند، در راه خودسازیِ معنوی و اخلاقی تلاش کند ، در میدان جهاد و مبارزه - از هر نوع جهاد و مبارزه ای - پیش قدم باشد ؛ نسبت به زخـارف دنیا و تجملاتِ کم ارزش ، بی اعتنا باشد ؛ عفّت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظرٍ هرزهٔ بیگانه را به خودیِ خوددفع کند ؛ در محیطِ خانه ، دل آرامِ شوهر و فرزندانش باشد ، مایهٔ آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد ؛ در دامنِ پرمِـهر و پر عطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزَش ، فرزندانِ سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند ؛ انسان های بی عقده ، انسان های خوش روحیـه ، انسان های سالم از لحاظ روحـی و أعصاب ، در دامانِ او پرورش پیدا کنند و مردان و زنان و شخصیت های جامعه را بوجود آورَد. مـادر ، از هر سازنده ای ، سازنده تر و باارزش تر است. بزرگترین دانشمندان ، ممکن است مثلاً یک ابزارِ بسیار پیچیدهٔ الکترونیکی را بوجود آورند ، موشک های قارّه پیما بسازند ، وسایلِ تسخیرِ فضا را اختراع کنند ، اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسانِ والا بوجود آورد.👌 و او 👈مـادر است.‌‌.این ، آن الگوی زنِ اسـلامی است. پایان @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻امام خمینی: شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالَم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. . سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‌کند؛ و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می‌کند. مبدأ همه سعادت‌ها از دامن زن بلند می‌شود. @anjomaneravian