به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت 3⃣1⃣
پایه های اعتماد
تلخ ترین ماه عمرم گذشت … من بهش اعتماد کرده بودم … فکر می کردم مسلمانه …
چون مسلمان بود بهش اعتماد کرده بودم …
اما حالا …😔
بدون اینکه بفهمه زیر نظر گرفتمش …
تازه مفهوم حرف پدرم رو درک می کردم …
پدرم حق داشت …
متین پله پله و کم کم شروع کرد به نشان دادن خود حقیقیش …
من به سختی توی صورتش لبخند می زدم …
سعی می کردم همسر خوبی باشم … و دستش رو بگیرم…
ولی فایده نداشت😢 …
کار ما به جایی رسیده بود که من توی اتاق نماز می خوندم…
و اون بی توجه به گناه بودن کارش، توی تلوزیون، فیلم های مستهجن نگاه می کرد …
و من رو هم به این کار دعوت می کرد …
حالا دیگه زبان فارسی رو هم کاملا یاد گرفته بودم …
اون روز، زودتر از همیشه اومد خونه …
هر چند از درون می سوختم اما با لبخند رفتم دم در استقبالش …
– سلام متین جان … خوش اومدی … چی شده امروز زودتر اومدی خونه؟ …
– امروز مهمونی خونه یکی از دوست هام دعوتیم …
قبلا زبان بلد نبودی می گفتم اذیت میشی نمی بردمت …
اما حالا که کاملا بلدی …
رفت توی اتاق …
منم پشت سرش …
در کمد لباس های من رو باز کرد …
– هر جایی رو هم که نفهمیدی از من بپرس …
هر چند همه شون انگلیسی فول بلدن …
سرش رو از کمد آورد بیرون …
– امشب این لباست رو بپوش …
و کت و شلوار بنفش سلطنتی من رو گذاشت جلوم …
ادامه دارد...
@anjomaneravian
به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت4⃣1⃣
مهمانی شیطان😈
چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام …
– متین جان … مگه مهمونی زنانه است؟ …
– نه … چطور؟ …
– این کت و شلواری بود که عروسی خواهرت پوشیدم …
کتش تنگ و کوتاهه …
با حالت بی حوصله گی اومد سمتم …
– یعنی چی تنگ و کوتاهه؟ …
زن خارجی نگرفتم که این حرف های مسخره رو بشنوم … و بیاد با چادر بشینه یه گوشه مجلس …
اونجا آدم هاش با کلاسن …
امل بازی در نیاری ها …
– امل بازی؟ …
امل چی هست؟ …
خندید و رفت توی اتاق کارش … با صدای بلند گفت …
– یعنی همین اداهای تو …
راستی رفتیم اونجا، باز وقت اذان شد پا نشی بری وایسی به نماز …
سرش رو آورد بیرون …
– محض رضای خدا … یه امشب، ما رو مسخره و مضحکه مردم نکن …
تکیه دادم به دیوار … نفسم در نمی اومد …
نمی تونستم چیزهایی رو که می شنیدیم درک کنم …
مغزم از کار افتاده بود …
اومد سمتم …
– چت شد تو؟ …
– از روز اول دیدی من چطور آدمی هستم …
اگر من اینقدر مسخره ام؛ چرا باهام ازدواج کردی؟ …
با خنده اومد طرفم …
– زن بور اروپایی نگرفتم که بره لای چادر …
زن گرفتم به همه پز بدم تا چشم هاشون در بیاد که زن های خودشون به زور هزار قلم آرایش، شبیه تو هم نمیشن …
دوباره رفت توی اتاق …
این بار قدرت حرکت کردن نداشتم که دنبالش برم …
– راستی یه دستم توی صورتت ببر
اینطوری بی هیچی هم زیاد جالب نیست …
همچین که چشم هاشون بزنه بیرون …
ادامه دارد....
@anjomaneravian
❄️بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم❄️
سلامتی آقا امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزم سید علی خامنه ای و شفای بیماران و دفع بلا از مسلمین بخصوص شیعیان علی بن ابیطالب صلوات
🥀🍃اَلّلهُــمَّ صَـلِّ عَلـىٰ
مُحَمَّــ♡ـد وَ آل مُحَـ♡ــمَّد
وَ عَجِّــلْ فَرَجَهُـــم🍃🥀
🗓امروز شنبه صد مرتبه یا رب العالمین
☀️۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
🌙۱۱ رمضان ۱۴۴۲
🎄۲۴ آوریل ۲۰۲۱
صبح شنبه دلاوران عزیزم انجمن راویان دفاع مقدس بخیر و ختم به شهادت انشاالله 🌷
@anjomaneravian
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
#خطر_واقعی_هلاکت_درآخرالزمان
#دعای_عصر_غیبت
زراره مي گويد به #امام_صادق عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟
حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
📚 اصول کافي،ج1،ص337
💎 دعای غریق 💎
♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷
@anjomaneravian
﷽
💐 پناهندگی به خداوند متعال از وسوسه های جاهلانه💐
🌹 وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
🌹و اگر از جانب شيطان در تو وسوسهاى پديد آمد به خدا پناه ببر، زيرا او شنوا و داناست. (اعراف ۲۰۰)
🌻 آیا می دانید "نزغ" به چه معناست؟
🔰 تفسیر المیزان 👇👇
🌹"نزغ" وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابكارى و فاسد كردن آن است.
🌹بعضى ديگر گفته اند: به معناى جنباندن، تكان دادن و از جاى كندن و وادار كردن است، و غالبا در حال غضب بكار مى رود.
🌹بعضى ديگر گفته اند: (نزغ شيطان ) به معناى كمترين وسوسه او است، و همه اين معانى نزديك به همند، البته نسبت به آيه مورد بحث معناى دوم نزديكتر است، چون با آيه قبلى كه دستور مى دهد تا از جاهلان دوری كند مناسبت بیشتری دارد. زیرا همزیستی با جاهلان آدمى را بسوى جهالت و مثل او شدن سوق مى دهد.
🌹پس معناى آيه اين مى شود كه : اگر شيطان خواست مداخله نمايد و با رفتار جاهلانه کسی، تو را به غضب و انتقام وادار كند تو به خدا پناه بر، كه او شنوا و دانا است
@anjomaneravian
💠🔹پیامبر اكرم ﷺ فرمودند:
⇦ در معراج عرض كردم: پرودگارا
میراث و ثمره روزه داری چیست؟
⤵️ ندا رسيد:
◽️روزه باعث پيدايش «حكمت»
◽️و «حكمت» نيز مايه پيدايش «معرفت»
◽️و «معرفت» نيز عامل حصول «یقین»
در انسان و جان آدمی است
↫◄ و آنگاه كه بندهای به «یقین» برسد
باكی ندارد كه چگونه زندگی وی میگذرد
در سختی یا در راحتی
📗ميزان الحکمه، جلد۵، صفحه۴۷۵
@anjomaneravian
حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی)
در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتی باشد؟ در جهت تقوا. در آیهی شریفهی روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛ #روزه برای #تقواست. بنابراین، این تلاشی که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد.
@anjomaneravian
💌 #امیرمومنان فرمودند:
🌹من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشید
📒 #نهج_البلاغه
فرازی از #خطبه206 🍃
🌷 #شهیدانه
✫ بحث حسابی گرم شده بود؛ یکی رجایی استدلال می آورد، یکی آن طرف کمونیست.
✬ یک نفر توی جمع که ناظر بود یک دفعه فحشی پراند به لنین
↫عصبانیت رجایی را که دید گفت: به لنین فحش دادم شما چرا ناراحت شدید
✫ با خشم فروخورده گفت: حق نداریم به کسی که مورد احترام دیگری است توهین بکنیم چرا که به خود او توهین کرده ایم.
✬ اثر این احترام و منطق را بعدها دیدیم. وقتی جوان کمونیست به آغوش اسلام بازگشت.
📚 قصههای شهدا 🍃
@anjomaneravian
شهدا #ارزششان به این بود که می گفتند حیف است این چشم ها خرج غیر از مهدی فاطمه بشود....
دختر دانشجو سوال می پرسد از استادش (شهید دیالمه)، شهید دیالمه سرش را پایین می اندازد و جواب می دهد.
دختر دانشجو عصبانی می شود و می گوید: مگر تو استاد ما نیستی؟! چرا نگاهم نمی کنی؟!
شهید دیالمه گفت:
👈اگر به تو نگاه کنم ، اونی که باید نگاهم کند، دیگه نگاهم نمی کنه.
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
سالروزولادت
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔به مناسبت ۴ اردیبهشت، زادروز شهید دکتر عبدالحمید دیالمه
مروری بر زندگی کوتاه اما پربار شهید بصیرت، شهید دیالمه
#خط_دیالمه
#زندگی_نامه
#جوانی_فراتر_از_زمان
سالروز ولادت
@anjomaneravian
به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت5⃣1⃣
معنای اُمّل
دیگه نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم …
یه سال تموم خون دل خورده بودم اما حالا کارش به جایی رسیده بود که می خواست من رو جلوی بقیه، نما نما کنه😒 …
همون طور که به دیوار تکیه داده بودم، چند لحظه چشم هام رو بستم …
پشت سر هم حرف می زد اما دیگه گوش نمی کردم …
– خدایا! خودت گفتی اطاعت از همسر تا جایی درسته که گناه نباشه … اما از اینجا دیگه گناهه …
دیگه قدرت صبر کردن و لبخند زدن ندارم …
من قدرت اصلاح شوهرم رو ندارم...
چشم هام رو باز کردم و رفتم توی اتاق …
بدون اینکه حرفی بزنم و خیلی جدی … کت و شلوار رو برداشتم و زدم به چوب لباسی و روش کاور کشیدم …
برگشت سمتم …
– چکار می کنی آنیتا؟ …
مگه بهت نگفتم این رو بپوش؟ …
– چرا گفتی … منم شنیدم …
تو همون روز اول دیدی من چطور آدمی بودم …
من همینم نمی دونم امل یعنی چی …
خوبه یا بد …
اما می دونم، هرگز حاضر نمیشم این طوری لباس بپوشم❌ …
آرایش کنم و بیام بین دوست های تو …
و با اون زن ها که مثل … فاحشه های اروپایی آرایش می کنن رفت و آمد کنم …
حسابی جا خورده بود … باورش نمی شد …
داشتم برای اولین بار باهاش مخالفت می کردم …
گریه ام گرفته بود …
– همه چیز رو تحمل کردم …
همه چیز رو …
اما دیگه این یکی رو نمی تونم …
دیگه نتونستم جلوی اشک هام رو بگیرم …
ادامه دارد...
@anjomaneravian
به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت 6⃣1⃣
از منبر بیا پایین😏
چند لحظه با تعجب بهم نگاه کرد … هنوز توی شوک بود …
– اوه اوه …
خانم رو نگاه کن …
خوبه عکس های کنار دریات رو خودم دیدم …
یه تازه مسلمونِ از پاپ کاتولیک تر شده …
بزار یه چند سال از ایمان آوردنت بگذره بعد ادای مرجع تقلید از خودت در بیار😏 … چند بدم از بالای منبر بیای پایین؟ …
_می فهمی چی داری میگی؟ …
شاید من تازه مسلمونم اما حداقل به همون چیزی که بلدم عمل می کنم …
با عصبانیت اومد سمتم …
_ پیاده شو با هم بریم😡 …
فکر کردی دو بار نماز خوندی آدم شدی؟ …
دهنت رو باز می کنی به هر کسی هر چی بخوای میگی؟ …
خودت قبل از من با چند نفر بودی؟ …
– من قبل از آشنایی با تو مسلمان شدم … همون موقع هم…
محکم خوابوند توی گوشم …
– همون موقع چی مریم مقدس؟ …
صورتم گر گرفته بود …
نفسم به شماره افتاده بود …
صدام بریده بریده در می اومد …
_به من اهانت می کنی، بکن … فحش میدی، میزنی …
اشکالی نداره …
اما این اسم، مقدس تر از اونه که بهش اهانت کنی …
هنوز نفسم بالا نیومده بود و دل دل می زدم …
– من به همسر دوست هات اهانت نکردم …
تو خودت اروپا بودی …
من فقط گفتم آرایش اونها …
این بار محکم تر زد توی گوشم … پرت شدم روی زمین …
_ این زر زر ها مال توی اروپایی نیست …
من اگه می خواستم این چرت ها رو بشنوم می رفتم از قم زن می گرفتم …
این رو گفت از خونه زد بیرون …
ادامه دارد...
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽کلیپ تصویری| روایتی تلخ و تکان دهنده از هجوم داعش به سوریه 😭
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
❄️بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم❄️
سلامتی آقا امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزم سید علی خامنه ای و شفای بیماران و دفع بلا از مسلمین بخصوص شیعیان علی بن ابیطالب صلوات
🥀🍃اَلّلهُــمَّ صَـلِّ عَلـىٰ
مُحَمَّــ♡ـد وَ آل مُحَـ♡ــمَّد
وَ عَجِّــلْ فَرَجَهُـــم🍃🥀
🗓امروز یک شنبه صد مرتبه یا ذالجلال والا اکرام
شکست حمله نظامی آمریکا در طبس (۱۳۵۹ه ش)
☀️۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
🌙۱۲ رمضان ۱۴۴۲
🎄۲۵ آوریل ۲۰۲۱
صبح یک شنبه دلاوران عزیزم انجمن راویان دفاع مقدس بخیر و ختم به شهادت انشاالله 🌷
@anjomaneravian
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
#خطر_واقعی_هلاکت_درآخرالزمان
#دعای_عصر_غیبت
زراره مي گويد به #امام_صادق عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟
حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
📚 اصول کافي،ج1،ص337
💎 دعای غریق 💎
♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷
@anjomaneravian
📖 #درمحضرقرآن
🔸قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ 🔸
🔹گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم! سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مىروم؛ و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!»🔹
▪️سوره اعراف، آیه 16و17▪️
🔻نکات
🔺شیطان در کمین انسان در صراط مستقیم نشسته است.
🔺او از چپ و راست و جلو و پشت انسان را محاصره می کند.
🔺دو جهت بالا و پایین در آیه ذکر نشده، شاید بتوان گفت: هنگامی که دست به دعا برمی داریم و سر به سجده می گذاریم؛ شیطان بر ما تسلطی ندارد.(بر اساس روایت)
🔺محاصره انسان از چهار طرف به معنای این است که شیطان تمام قوای خود را به کار می گیرد
🔺🔺لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ : او تمام توانش را به کار می گیرد تا بندگان شاکر نباشند🔺🔺
🔺کسی که شکر #خدا را می کند در واقع در صراط مستقیم است.
‼️نتیجه گیری‼️
🔵 دائما شکر گذار خداوند باشیم تا حلقه محاصره شکسته شود و حیله های #شیطان ملعون باطل شود.
🔵 #نماز زیباترین تجلی شکر خداوند متعال است.
@anjomaneravian
امام علی علیه السلام:
#پیرانتان را حرمت نهید تا #کودکانتان شما را #حرمت نهند.
📚غرر الحکم ١٠٠۶٩
#تربیت_فرزند
@anjomaneravian
حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی)
در #ماه_رمضان دعا را قدر بدانید، #حاجات_بزرگ را، حاجات #امّت و #کشور اسلامی را، حاجات #ملت خودتان را، حاجات #شخصی خودتان را، مورد توجّه قرار دهید و آنها را متضرّعانه و مجدّانه از خدای متعال بخواهید. جامعه ما اگر جامعه تقوا و دعا و معنویت باشد، بسیاری از مشکلات مادّی او هم قطعاً برطرف خواهد شد.
🗓۱۳۷۷/۱۰/۰۴
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 شنها #مامور_خدا بودند
🔹 امام خمینی(ره): نباید بیدار بشوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاوردهاند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند
📅 به مناسبت ۵ اردیبهشت ، سالروز شکست سنگین آمریکا در طبس
@anjomaneravian
خدای آنها از هلیکوپترهای ما قویتر بود!
در بازدید از کارخانه هلیکوپترسازی امریکایی به #ادواردو_آنیلی توضیح میدهند که این هلیکوپتر تمام تکنولوژی برتر جهان را در خود دارد. ادواردو میپرسد در طبس که این هلیکوپترها شکست خوردهاند؟
آن ژنرال امریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلیکوپترهای ما قویتر بود...
📚مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🗓پنجم اردیبهشت، سالروز شکست آمریکا در صحرای طبس
@BisimchMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نبویان: شرمن می گوید هر چه(یک موضوعی) را گفتم، مذاکره کنندگان ایرانی قبول نکردند اما تا گریه کردم، عراقچی کوتاه آمد و حرفش را پس گرفت!
شرمن می گوید او در ابتدای هر سال میلادی برایم کارت تبریک می فرستاد اما نمی دانست من یهودی ام!
🆘 @Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ڪـلیـپ
🌹🍃(قسمتی از صحبتهای مادر شهید و شهید تورجی زاده و دوستان شهید )
به نیت سالروز شهادت شهید تورجی زاده
#تقـدیم_بہ_روح_پـاڪـ #شهید_تورجے_زاده♥️
#سلام_ودرود_برشهیدان
@anjomaneravian
به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت 7⃣1⃣
دل شکسته💔
دلم سوخته بود و از درون له شده بودم …
عشق و صبر تمام این سال های من، ریز ریز شده بود …
تازه فهمیده بودم علت ازدواجش با من، علاقه نبود …
می خواست به همه فخر بفروشه … همون طور که فخر مدرکش رو که از کشور من گرفته بود به همه می فروخت …
می خواست پز بده که یه زن خارجی داره 😔…
باورم نمی شد …
تازه تمام اون کارها، حرف ها و رفتارهاش برام مفهوم پیدا کرده بود …
تازه قسمت های گمشده این پازل رو پیدا کرده بودم …
و بدتر از همه …
به گذشته من هم اهانت کرد …
شاید جامعه ما، از هر حیث آزاد بود … اما در بین ما هم هنجارهای اخلاقی وجود داشت …
هنجارهایی که من به تک تکش پایبند بودم
با صدای بلند، وسط خونه گریه می کردم …
به حدی دلم سوخته بود و شخصیتم شکسته شده بود که خارج از تحمل من بود …
گریه می کردم و با خدا حرف می زدم …
– خدایا! من غریبم …
تنها توی کشوری که هیچ جایی برای رفتن ندارم …
اسیر دست آدمی که بویی از محبت و انسانیت نبرده …
خدایا! تو رو به عزیزترین و پاک ترین بندگانت قسم میدم؛ کمکم کن …
کمی آروم تر شدم …
اومدم از جا بلند بشم که درد شدیدی توی شکمم پیچید … اونقدر که قدرت تکان خوردن رو ازم گرفت …
به زحمت خودم رو به تلفن رسوندم …
هر چقدر به متین زنگ زدم جواب نداد …
چاره ای نبود … به پدرش زنگ زدم …
ادامه دارد...
@anjomaneravian
به نام او که هدایتگر است
#داستان_تمام_زندگی_من
قسمت 8⃣1⃣
دختر من
پدر و مادرش سراسیمه اومدن …
با زحمت کمکم کردن لباس پوشیدم و رفتیم بیمارستان …
بعد از معانیه … دکتر با لبخند گفت …
– ماه های اول بارداری واقعا مهمه …
باید خیلی مراقبش باشید …
استرس و ناراحتی اصلا خوب نیست …
البته همین شوک و فشار باعث شده زودتر متوجه بارداری بشیم… پس از این فرصت استفاده کنید😊 و …
پدر و مادر متین خیلی خوشحال شدن …
اما من، نه … بهتره بگم بیشتر گیج بودم …
من عاشق بچه بودم ولی اضافه شدن یه بچه به زندگی ما فقط شرایط رو بدتر می کرد …
حدود ساعت 1 بود که رسیدیم خونه … در رو که باز کردم، متین با صدای بلند گفت …
– وقتی مودبانه میگم فاحشه ای بهت برمی خوره …
جمله اش تمام نشده بود که چشمش به پدر و مادرش افتاد…
مثل فنر از جاش پرید …
تمام خوشحالی اون شب پدر و مادرش کور شد …
پدرش چند لحظه مکث کرد و محکم زد توی گوشش …
– چند لحظه صبر کردم که عذرخواهی کنی یا حداقل تاسف رو توی صورتت ببینم …
تو کِی اینقدر وقیح شدی که من نفهمیدم؟ …
نون حروم خوردی که به زن پاکدامنت چنین حرفی میزنی؟ …
بعد هم رو کرد به مادر متین …
– خانم برو وسایل آنیتا رو جمع کن …
این بی غیرت عرضه نگهداری از این دختر و بچه رو نداره …
مادرش چنان بهت زده شده بود که حتی پلک نمی زد …
– بچه؟ … کدوم بچه؟ 😳…
و با چشم های مبهوتش به من نگاه کرد …
– نوه ی منِ بدبخت که پسری مثل تو رو بزرگ کردم …
به خداوندی خدا … زنت تا امروز عروسم بود …
از امروز دخترمه…
صورتش سرخ و ورم کرده بود ولی به روی ما نیاورد …
و لام تا کام حرف نزد … فکر نکن غریب گیر آوردی …
سر به سرش بزاری نفست رو می بُرم … الان هم می برمش … آدم شدی برگرد دنبالش …
ادامه دارد...
@anjomaneravian