امسال برای نخستین بار، #روز_قدس در خیابانها برگزار نمیشود...
و برای اولین بار هم ایران با #ماهواره_نور از فضا به اسرائیل نگاه میکند و برای اولین بار به گوش صهیونیستها رسید که #سردار_سلیمانی در جبهه غزه حضور مستقیم داشته است...
امسال برای اسرائیل تلخ تر از همیشه است...
💬 مسعود یارضوی
#قدس_خونبهایت
#وفاء_لشهید_القدس
🇮🇷 #مقاومت_تا_ظهور_منجی 🇮🇷
➡️ @besamtaramesh
➡️ @besamtaramesh
🌷🌷سه دقیقه در قیامت 🌷🌷
💎صدقه💎
از انجائیکه ما به باطن اعمال اگاه می شدیم.یعنی ماهیت اتفاقات وعلت برخی وقایع را می فهمیدیم .چیزی به اسم شانس اصلا انجا مورد تایید نبود.بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت ها رخ میداد.
روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی اموزشی رفتیم .کلاس های روزانه تمام شد وبرنامه اردو به شب رسید ٬نمی دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم .بیشتر نیروها خسته بودند وداخل چادر ها 🎪خوابیده بودند٬من ویکی از رفقا می رفتیم وبا اذیت کردن ان ها را از خواب بیدار می کردیم!
برای همین یک چادر ⛺کوچک ٬به من ورفیقم دادند وما را از بقیه جدا کردند.شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم وسریع برگشتیم تیم چادر ⛺خودمان که بخوابیم .البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب و اعمال خیر داشتم ٬به خاطر این کارها از دست دادم !😥
وقتی در اواخر شب به چادر خودمان بر گشتیم ٬دیدم یک نفر سر جای من خوابیده!من یک بالش مخصوص برای خودم اورده بودم وبا دو عدد پتو٬برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم
چادر ⛺ما چراغ💡 نداشت ومتوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده ٬فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند.لذا همینطور که پوتین پایم بود جلو امدم ویک لگد به شخص خواب زدم!
یکباره دیدم حاج اقا.....که امام جماعت اردوگاه بود از جاپریدوقلبش💔 را گرفته وداد می زد :کی بود؟ چی شد؟
وحشت کردم .سریع از چادر⛺ امدم بیرون.بعد ها فهمیدم حاج اقا جای خواب نداشته وبچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن٬به حاج اقا گفتن که این جای حاضر واماده برای شماست! اما لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش 💔بودو یک دستش به پشتش !حاج اقا از چادر ⛺بیرون امدو گفت:الهی🤲 پات بشکنه٬مگه من چیکار کردم که این جور لگد زدی؟امدم جلووگفتم:حاج اقا غلط کردم .ببخشید.من باکسی دیگه شما را اشتباه گرفتم.اصلا حواس م نبود که پوتین پام کردم وممکنه ضربه شدید باشه.
خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم .بعد به حاج اقا گفتم :شرمنده شما برید بخوابید ٬من می روم تو ماشین🚍 می خوابم فقط با اجازه بالش خودم را برمی دارم.
وادامه👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
که چراغ برداشتم ورفتم توی چادر همین که بالش را بر داشتم دیدم یک عقرب🦂 به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره!
حاج اقا امدداخل وهر طوری بود عقرب 🦂را کشتیم.حاجی نگاهی به من کرد وگفت:جون من رونجات دادی ٬اما بد لگدی زدی ٬هنوز درد دارم.من هم رفتم توی ماشین🚍 خوابیدم.روز بعد اردو تمام شد وبرگشتیم.
همان شب ٬من در حین تمرین درباشگاه ورزش های رزمی 🥋٬پایم شکست.اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای ان روز در نامه عمل من ٬✉️کامل وبا شرح جزئیات نوشته شده بود.
جوان پشت میز به من گفت:ان عقرب🦂 مامور بود که تو را بکشد.اما 🌹صدقه ای 🌹که ان روز دادی مرگ تورا به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به ان 🌹صدقه🌹 رادیدم.عصر همان روز خانم من زنگ📞 زد وگفت: فلانی که همسایه ماست خیلی مشکل مالی داره.هیچی برای خوردن ندارن.اجازه میدی از پول هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم.گفتم:اخه این پول ها رو گذاشتم برا خرید موتور.🛵اما عیب نداره .هر چقدر می خوای بهشون بده.جوان گفت:🌹صدقه 🌹مرگ تورا به عقب انداخت .اما ان روحانی که لگد خورد ایشان در ان روز کاری کرده بود که باید این ضربه را می خورد.ولی به نفرین ایشان پای توهم در روز بعد شکست.
بعد به اهمیت🌹 صدقه🌹 دادن وخیر خواهی برای مردم اشاره کرد وایه ۲۹سوره فاطر🔆را خواند«💫«کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنندونماز را بر پا می دارندواز انچه به ان ها روزی داده ایم پنهان واشکار انفاق می کنند تجارت پر سودی را امید دارند که نابودی وکساد در ان نیست.»💫
یا حدیثی که امام باقر⭐(ع)فرموده اند🌀:صدقه دادن هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع می کند وصدقه دهنده از مرگ بد رهایی می یابد.🌀
البته این نکته را باید ذکر کنم ٬به من گفته که صدقات💎٬ صله رحم٬💎 نماز جماعت💎 وزیارت اهل بیت (ع)💎وحضور در جلسات دینی💎 وهر کاری که برای رضای خدا انجام دهی جزو عمرت حساب نشده وباعث طولانی شدن عمر می گردد.📚برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت انتشارات شهید ابراهیم هادی
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم از طرف محمد کریم زاده
خاطره شهید ازدواج🤦♂😁
منو حمید رفته بودیم راهیان نور به نیت حاجت ازدواج گرفتن از شهید حاتمی🙈
هر لحظه که میرفتیم سر مزار این شهید شلوغ بود و همیشه هم خواهران سر مزار بودن😂🙈
و ایشون و دوستشون قسمت نمیشده برن و خلوت کنن با شهید عزیز
تا اینکه نقشه ای میکشن 😈😅
ساعت اخر که اونجا بودن با هم میرن میبینن بازم دو تا خانوم نشستن سرمزار😤
فکری به ذهنم رسید رفتیم جلو به اون دوتا دختر خانوم گفتم ،
درسته این شهدا حاجت ازدواج میده؟
اون دوتا خانوم گفتن بله
گفتم شما هم همین حاجتو دارید؟
دو تاشون به هم نگاه کردن و ریز لبخند زدن چیزی نگفتن
هیچی منم گفتم خانومهای محترم منو دوستمو میپسندید ؟اون بیچاره ها مات و مبهوت به ما نگاه میکردن منم خیلی جدی گفتم
خانوما شهید حاتمی ما دو تا رو فرستاده کدومتون ،کدوممونو انتخاب میکنید؟😄😄
میگفتن خانوما برگشتن یک نگاه عاقل اندر سفیه به ما کردنو پا بفرار گذاشتن🤣🤣🤣🤣
ما هم نشستیم تا دلت بخاد با شهید خلوت کردیم و حلالیت هم خواستیم از شیطنتی که کردیم😂
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم/ خاطره طنز اصغر نقیزاده در محضر رهبرانقلاب
اخبار داغ سلبریتی ها
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
خاطره ی شیرین و خنده دار از رانندگی امام خامنه ای
💮محافظ آقا(مقام معظم رهبری) تعریف میکرد:
🌹🍃در یکی از سفرهای مقام معظم رهبری به جنوب کشور و بازدید از مناطق جنگی ، بعد از ورود ماشین به جادهای خاکی حضرت آقا فرمودند : اگه امکان داره بگذارید کمی هم من رانندگی کنم. من هم از ماشین پیاده شدم و حضرت آقا پشت فرمان نشستند و شروع به رانندگی کردند!...
🌸🍃بعد از چند دقیقه ای به یک ایست بازرسی(دژبانی) رسیدیم و آقا توقف کردند تا زنجیر را بندازند،
سربازی که آنجا بود و ظاهرا تازه کار هم بود تا چشمش به آقا افتاد هل شد😄،آمد جلو و عرض ادب و احترامی خدمت آقا کرد و گفت اجازه بدهید هماهنگی کنم و رفت و به دژبان گفت:
🌹🍃قربان آدم خیلی مهمی تشریف آوردند!
دژبان گفت : کیه؟
سرباز دستپاچه گفت :
نمیدونم کیه؛ولی میدونم که خیلی خیلی مهمه !
🌸🍃دژبان گفت : اگه نمیشناسیش از کجا میدونی که خیلی مهمه ؟
سرباز گفت :
🌹🍃نمی دونم کیه ولی هر کی هست آیت الله خامنه ای رانندشه!
😄😂😊😀👌
💞 حضرت آقا از این خاطره به عنوان یکی از #شیرین ترین خاطراتشان یاد می کنند.
و فرمودند:ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.💞
💠بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین(ع)
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.¸¸.•°˚˚°❃◍⃟🇮🇷sticker◍¸.•
💚 eitaa.com/Fanous
🎥 #شب_جمعه یه سر بریم کربلا
💠حال دلم بده حرم میخوام
🔰 #کربلایی_نریمان_پناهی
به یاد #حاج_قاسم_سلیمانی
📚 #کهف_حصین
📒پای درس اهل بیت
📋برای آنها که دلتنگ زیارتند ...
💠قال أبو عبد الله (عليه السلام): يا سدير تزور قبر الحسين عليه السلام في كل يوم؟ قلت: جعلت فداك لا، قال: فما أجفاكم، قال: فتزورونه في كل جمعة؟ قلت لا، قال: فتزورونه في كل شهر؟ قلت: لا، قال: فتزورونه في كل سنة؟ قلت: قد يكون ذلك، قال: يا سدير ما أجفاكم للحسين عليه السلام أما علمت أن لله عز وجل ألفي ألف ملك شعث غبر يبكون ويزورون لا يفترون وما عليك يا سدير أن تزور قبر الحسين (عليه السلام) في كل جمعة خمس مرات وفي كل يوم مرة؟ قلت: جعلت فداك إن بيننا وبينه فراسخ كثيرة فقال لي: اصعد فوق سطحك ثم تلتفت يمنة ويسرة ثم ترفع رأسك إلى السماء ثم انحو نحو القبر وتقول: " السلام عليك يا أبا عبد الله السلام عليك ورحمة الله وبركاته " تكتب لك زورة والزورة حجة وعمرة، قال: سدير فربما فعلت في الشهر أكثر من عشرين مرة.
💠امام صادق علیه السلام به سدیر فرمودند: ای سدیر آیا قبر حسین علیه السلام را هر روز زیارت می کنی؟ عرض کردم فدایت شوم نه، فرمودند: چقدر شما جفا می کنید آیا پس در هر ماه او را زیارت می کنی؟ عرض کردم: خیر فرمودند: آیا پس در هر سال او را زیارت می کنی: عرض کردم گاهی اوقات چنین می شود، فرمودند: ای سدیر چقدر شما به حسین علیه السلام جفا می کنید مگر نمی دانی که خداوند هزار هزار فرشته ژولیده موی و غبار گرفته دارد که گریه می کنند و امام حسین علیه السلام را زیارت می کنند و هرگز خسته نمی شوند و هیچ باک و رنجی بر تو نیست ای سدیر که در هر جمعه 5 مرتبه و در هر روز یک مرتبه قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کنی، عرض کردم: فدایت شوم میان ما و او فرسخ های بسیاری است. حضرت فرمودند: بر روی پشت بام خانه ات برو، پس توجهی به جانب راست بعد چپ بنما پس سرت را بلند کن و بسوی آسمان پس رو کن بسمت قبر امام حسین علیه السلام و بگو "السلام علیک یا اباعبدلله السلام علیک و رحمة الله و برکاته" که برایت بدین خاطر یک زیارت نوشته می شود، این زیارت یک حج و یک عمره است سدیر گفت: چه بسیار که این فرمایش را در هر ماه بیش از بیست مرتبه انجام می دادم.
📖كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج9 ؛ ص349
🔹 #شب_جمعه #شب_زیارت
🔸 #حلقه_مطالعات_روایی
🌐Www.fatehan.net
🆔 @fatehan