☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
💞💞💞چند نکته تربیتی💞💞💞
1-هدیه 🎁🎁🎁را اول به دختر👧 بدهید.
2- با طفل👶👧 خود بازی کودکانه بکنید.
3-فرزندان خود را ببوسید. 😘😘😘
4-با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت دهید.
5- کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید. کارهایش را احمقانه نخوانید.
6- فرزند را زیاد امر و نهی نکنید تا جرات پیدا کند و در بزرگسالی نافرمان شود.
7- به فرزندان خود شخصیت دهید.
8-به وعده خود به کودکان وفا کنید.
9-برای کودکان خود دعا کنید.🙏🙏🙏🙏
10-نوازش☺️☺️ یکی از غذاهای روانی کودک است باید به اندازه کافی از آن تغذیه شود.
11-ایمان را در کودکتان تقویت کنید.
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
💎اللهــــم صلــــی علــی محمــــد و ال محمــــد وعجــــل فرجــــهم💎
https://eitaa.com/joinchat/3091333155C355ef1d562
🌺ضرورت پیروی از امامان دوازده گانه
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#نهج_البلاغه
💠مردم ! ما اهل بیت پیامبر (ص)چونان پیراهن تن او ، و یاران راستین او ، و خزانه داران علوم و معارف وحی ، و دَرهای ورود به آن معارف ،می باشیم،
که جز از دَر ، هیچ کس به خانه وارد نخواهد شد ،و هر کس از غیر دَر وارد شود ،دزد نامیده می شود.
📚 #خطبه ۱۵۴
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#برای_دیگران_هم_ارسال_کنید
#عضو_کانال_خودتان_شوید👇👇
https://eitaa.com/ahadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ماجرای دو هفته خانه نشینی که با گرفتن #چادر هدیه ، به سر رسید
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصیح علینژاد با پخش بخشی از بیانات آیتالله مکارم شیرازی در صدای آمریکا، مدعی شد که ایشان برای مقابله با کرونا توصیه به خواندن حدیث کساء نمودهاند چرا که خواندن این حدیث کار هزاران دارو را میکند!
این درحالی است که آیت الله مکارم ضمن توصیه به مردم برای جدی گرفتن مسائل پزشکی و توصیههای بهداشتی، از آنها خواسته برای حفظ آرامش و روحیه خود زیارت عاشورا و حدیث کساء بخوانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهداء شرمندایم ❤️.رفقا شرمنده ایم
شهداء عزیز گاهی هم نگاهی به دل خسته ماهم بکنید🌴
*این مطلب پر از درد را بخونید اما آهسته گریه کنید*
محمد رضا حدادپور جهرمی:
*کاش بعضی ها پشه آنوفل بودند!*
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهز ترین آسایش گاه های کشور باشد که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود.
دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟"
گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید من هم در همان عملیاتی بوده ام که او ترکش خورده.
پرسیدم خانه هم می روی؟
گفت هفته ای، دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچ کدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند.
پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند!
گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه!
حکایت تکان دهنده ای برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است!
پشه های آنوفل را می گفت.
"نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافی ست دیگر!"
می گفت نگاهم را که می بینند خودشان رعایت می کنند و زود بلند می شوند.
شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
میگفت ما که خوبیم اگه میخواهی جانباز ببینی برو آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان و اونها رو ببین ، ما آزادیم و ...
برو ببین جانبازان موجی چی می کشن و چه جوری زندگی میکنن و چه جوری دست و پاهشون را بستند به تخت و مثل ما آزاد نیستند و همش با داروهای خواب آور یا خوابند و یا منگ و بی حال یه گوشهای نشستند و همدیگه رو نگاه میکنند
نوجوان و ۱۶ ساله بوده که ترکش به پشت گردنش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید.
آخر من چه می دانستم جانبازی چیست!
صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر!
پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده.
خیلی خجالت کشیدم.
دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی اروپایی...
می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، همه بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم.
تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟
یکه خوردم. چه سئوالی بود!
گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوست تان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم.
کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور
چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت.
از همان وقتی که حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد.
نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم.
دیگر از خودم بدم می آمد
از تظاهر بدم می آمد
از فراموش کاری ها بدم می آمد
از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم شان!
از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند
و این روزها هم نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه ه
ای پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از آنها که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه های آنوفلِ آسایشگاه معرفت داشتند!
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند...
و می رفتند...
ما چه می دانیم جانبازی چیست!
فرمانده نیروی زمینی ارتش:
🔹چند وسیله منحصر به فرد برای تشخیص آنلاین ویروس کرونا ساخته شده است.
🔹این تجهیزات جهت تایید به وزارت بهداشت فرستاده شده است.
🔹اگر تایید شوند به یک دستاورد بسیار بزرگ در زمینه شناسایی آنلاین و سریع ویروس کرونا دست پیدا کردهایم.
🔹قرار است مراکز بیمارستانی تهران با تجهیزات نیروی زمینی ارتش ضدعفونی شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من به بزرگی پروردگارم ایمان دارم👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بصیرت رو باید از سید حزب الله یاد گرفت🌴🔆🌴🔆
درود بر تو ای سید با بصیرت که حرف دل و قلب ❤️ما رو میزنی🌹