#بی_تو_هرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_سی_یکم:مهمانی بزرگ
بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ...
بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...
پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ...
یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم...
نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ...
توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ...
- بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ..
#بی_تو_هرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_سی_و_دوم:تنبیه عمومی
علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ...
تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم ...
علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ...
- جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ...
بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...
داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ...
- خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ...
علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...
- خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ...
و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... بچه ها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...
سلامتی آقا امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزم
سید علی خامنه ای و شفای بیماران و دفع بلا از
مسلمین بخصوص شیعیان علی ابن ابیطالب صلوات بر محمد ص و آل محمد
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
🔆 🔆
🔆
🌸🍃 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🍃 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🍃 🌸
🗓 امروز چهار شنبه
صدمرتبه# یا حی یا قیوم
۱۱ تیر ۱۳۹۹
۹ ذی القعده ۱۴۴۱
۱ جولای ۲۰۲۰
صبح چهار شنبه همهء دلاوران عزیز انجمن راویان دفاع مقدس بخیرو ختم بشهادت ان شاالله🌷
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
#خطر_واقعی_هلاکت_درآخرالزمان
#دعای_عصر_غیبت
🌹زراره مي گويد به #امام_صادق عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟
🌹حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
📚 اصول کافي،ج1،ص337
💎 دعای غریق 💎
♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷
••※[🌷∷∷※∷∷🌷]※••
@anjomaneravian
••※[🌷∷∷※∷∷🌷]※••
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✍️رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) :
🌷 بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد عرض شد : کسی که مال ندارد چکارکند ؟ حضرت فرمودند :
🖌 برداشتن چیزهای آسیب رسان از ســر راه صـدقـه است. نشان دادن راه به کسی صدقه است .عیادت بیمــار صدقه است .امر به معروف صدقه است . نهی از منکر صدقـه است .و جـواب سـلام دادن صدقه است .
📚 بحارالانوار ، ج ۷۵ ، ص ۵۰
#پیام_صبحگاهی
یک نفر معتقد به مسئلهی مهدویّت، در سختترین شرایط، دل را خالی از #امید نمیداند و میداند که این دوران تاریکی، این دوران ظلم، قطعاً سپری خواهد شد.
#مهدويت
#سید_علی_خامنه_ای
ما یار توییم
اهـل تـوییم
اهـل بهـشتیم
هـر ڪس ڪہ تو را
دوست ندارد بہ جهـنم . . .
#حضور_امام_خامنہای❤️
#در_ورزشگـــــاہ_آزادی
#سپاهیان_محمدرسولاللہﷺ
#دوران_دفاع_مقدس_سال۶۶
#خاطرات_شـهید
●هروقت قرار بود مأموریت برود. اگر من راضی نبودم تمام تلاشش را می کرد یا مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد. اما این بار فرق داشت. مدام گریه می کردم تا منصرفش کنم، اما نه به گریه هایم توجه کرد تا سست شود و نه از رفتن منصرف شد.
صبح با اشک و قرآن بدرقه اش کردم.
●دستی به صورتم کشید و خیسی اشکم را به سر و صورتش زد و گفت " بیا بیمه شدم. صحیح و سالم بر میگردم"
ﺭاﻭﻱ : #همسر_ﺷﻬﻴﺪ
#شهیدشجاعت_علمداری
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#استوری_همسرشهیدبلباسی
تا خبر برگشتن پیکر یک شهید
میشنوین هی راه براه پست و استوری و دایرکت میزارین که خبر امد خبری در راه
است، بعد خانواده اون شهید و تگ میکنین زیر اون پست بعد مثل این
فیلم جدیدا پایانش و باز میزارین و رها میکنین به حال خودش؟؟
چرا؟؟
اگر فکرمیکنین خانواده هاشون از برگشتن پیکر شهیدشون ذوق میکنند در
اشتباهین
چون این خانواده ها ترس از روبرو شدن
دارن
چون نمی دونند قراره چه چیزی و ببینند
چون هرسری بچه های شهدا این چیزا رو میشنون تا یک مدت دلشوره
دارن افسرده اند
کاش مثل همون زمان شهدای دفاع
مقدس بود که بدون این همه حاشیه صاف در خونه ی شهید و میزدند و خبر
برگشتن شهیدشون و می دادند
نه اینکه هرکی از راه رسید یه جور بند
دل آدم و پاره کنه و بره
مرگ یه بار شیونم یه بار!
#درددل_همسرشهید
#شهیدجاویدالاثرمحمدبلباسی
#خان_طومان
j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
🥀در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای #زائرانش دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را #امیدوار میکند.
📜بخشی از وصیتنامه:
📝شما چهل روز #دائم_الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
📝نمازهای واجب خود را دقیق و #اول_وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌
📝سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید #مشورت بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
خواندن #فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏
#شهید_سجاد_زبرجدی
📿 الهم عجل لولیک الفرج العافیه والعاقبه والنصر✨✨✨
۳۱۳✨
🇮🇷@khoday_khob_ebrahim💖
🍃🌼🍃🌸🍃🌹🍃🌼🍃🌸🍃
4.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دو دختر شهید...
از آرزوهایشان میگویند، اینکه دوست ندارند هیچ وقت گریه کنند تا دشمن فکر کند با شهادت پدرشان، دست از همه چیزی میکشند و کوتاه میآیند...
@BisimchiMedia