eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
561 دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
38.2هزار ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میلیون ها نفر در یمن یک صدا فریاد میزنند: قدماً قدماً يا سنوار... يا مرعب جيش الكفار در مجازات صهیونیست ها قطعا یمن نقش ویژه ای خواهد داشت. ویژه و سرنوشت ساز فعلا درباره اظهار نظر در خصوص چگونگی عملیات زود است. باید صبور بود تا مشخص شود مقاومت دقیقا چه در ذهن دارد.... بلطف الهی پرچم بالاست 🇮🇷✌️ https://eitaa.com/anjomaneravian
فاصله مرز های ایران تا کربلا و نجف ویژه زائران حسینی در اربعین https://eitaa.com/anjomaneravian
بارها و بارها این خاطرات را بخوانیم 🌹 خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 🔺وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🌹حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🌹بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... 🌹 🕊روحش شاد راهش پر رهرو باد🌷 https://eitaa.com/anjomaneravian
نفر جوان فرزند صاحب خونه که شام میهمانشون ( احتمالا شب جمعه )بودیم. بهش گفتیم ما صبح زود میرویم خدا حافظی الان بکنیم که بیدار نشی. ساعت ۳صبح صبحانه آمده کرده برامون آورد ( عدسی داغ، پنیر محلی. کره ، خامه سرشیر پ تخم مرغ با نان محلی) جاتون خالی ضمناً ایشون پسر برادر اون شخصیه که کرایه دوچرخه وخودنونو تا مرز داد
اگر خاطر عزیزان باشه در خاطرات دوسال پیش که با دوچرخه رفته بودم تعریف کردم که موقع برگشتن از کربلا بطرف مرز شلمچه دنبال ماشین می‌گشتیم که هم خودمون هم دوچرخه هامون بیاره ماشین های هایس قبول نمیکردن براشون سخت بود و گفتاری. این برادر عراقی نفر اول سمت راست مسئول موکب بود تو کربلا وقتی دید ما خیلی معطل هستیم و کسی مارو سوار نمیکنه خودش رفت با ی راننده اتوبوس صحبت کرد تا مارو با دوچرخه مون تا مرز شلمچه برسونه. خودش زحمت کشید سه تا دوچرخه تو جعبه بغل اتوبوس گذاشت (کار خیلی سختیه) وقتیکه سوار شدیم رفتیم کرایه خودمونو با دوچرخه هامون رو حساب کنیم راننده گفت حساب شده گفتیم کی حساب کرده گفت ی آقای عربی . دیدیم این مرد بزرگوار کرایه هر سه نفرمون با دوچرخه هامون از کربلا تا شلمچه حساب کرده (شاید نزدیک ۵-۶ ملیون) شده بود
عکسهای دو سال قبل
مرحوم حاج حسین علی هاشمی همسفر دو سال قبل
نفر وسطی مرحوم حاج حسین علی هاشمی همسفر دو سال قبل