22.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این مناطق که عبور کردیم به ی محل دنج یم که ب خانواده یا عشیره یا...
موکبی بشکل رستورانهای دربند و شمال ایران منقل و آتیش با چای و جوجه...
هی گفت کباب کوبیده داغ .بیا بیا ایرانی..اهلا و سهلا....
بهش گفتیم ممنون حاجی ما الان صبحانه خوردیم (دیگه توضیح ندادیم صبحانه نیم ساعت پیش جوجه خوردیم ) مارو بزور پیاده کرد و گفت کباب اجباری 😂😁😢
ناچار پیاده شده و نشد کباب کوبیده ساندویچ پیچیده شده داد دستم خوردیم جاتون خالی کباب داغ گوجه داغ .
خلاصه صبحانه سومی خوردیم (اولی سوپ البته ی کاسه کوچولو) دومی جوجه. سومی کباب کوبیده که دیگه ی راست بطرف کوفه البته جاتون خالی تو مسیر نوشابه بود بخاطر کبابها ناچارا خوردیم😄😂