📲 #عکس_پروفایل
🏴ویژه #سالگرد_شهید_سلیمانی
🏴ویژه #سالگرد_شهید_ابومهدی
🌿🌾اللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ
اَللّـهُمَّ عَجِّـل لِوَلیِّکَ الفَـرَج بِحقّ الزّینب سَلامُاللهعَلَیها🌾🌿
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
💯 #پوستر
خداوندا! تو را شکر گذارم
که مرا در مسیر عبد صالحت
که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش،
خامنه ای عزیز که جانم فدای جان او باد- قرار دادی!
#سرباز_وظیفه
#پاسدار_قاسم_سلیمانی
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 #ریلز
عشق یعنی که وفا بکنم
تو همون عراق دستم جدا بکنم
#سرباز_وظیفه
#پاسدار_قاسم_سلیمانی
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
محمد حسین یوسف الهی
شهیدی که حاج قاسم وصیت کرده بود کنارش دفن بشه و همسایه همیشگی اش بشود
خاطره ای کوتاه از شهید:
بخاطر بارندگی زیاد،ماشین لندکروز وسط یک متر آب و گل گیر کرده بود هر چه هل میدادند،نمیتونستن آن را بیرون بیاورند . شاید حدود ۱۰ نفر از بچه ها با هم تلاش کردند اما موفق نشدند،حسین از راه رسید و گفت: این کار منه ، زحمت نکشید
همه ایستادند و نگاه کردند حسین با آرامی ماشین را از اونهمه آب و گل بیرون کشید.یکی از بچه ها گفت: تو دعا خوندی ! وگرنه امکان نداشت که ماشین بیرون بیاد
گفت: نه ،من فقط به ماشین گفتم برو بیرون
شهید حسین یوسف الهی مسلط به خیلی چیزها بود که بروز نمیداد و فقط گاهی اوقات چشمه ای از آن اقیانوس عظیم را نمایان میکرد ، آن هم جهت قوی شدن ایمان بچه ها . هر مشکلی بنظر میرسید، اونو حل میکرد، چهره بسیار باصفا،نورانی و زیبایی داشت
👈کارهایی که باعث شد در سن کم به درجه عرفانی والا برسد:
✅ از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود
✅ نماز شب خوان بود و دائما ذکر خدا میگفت
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
talaeye.mp3
54.04M
💠 مستند صوتی قطره تشنه ( حاوی روایتگری های متعدد در خصوص یادمان دفاع مقدس #طلائیه )
مناسب اتوبوس در مسیر راه طلائیه
🔊 #بشنوید |
📲 پیشنهاد دانلود ...
#قطره_تشنه
#طلائیه
#روایت_نور
#راهیان_نور
#انجمن_راویان
#جهاد_تبیین
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعایی که مستجاب شد/ روایتگری حاج قاسم در کنار اروند از شهدا
[ پیشنهاد مشاهده این صحنه های آسمانی ]
🔸شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه اروند کنار در اردوی راهیان نور به روایتگری شهدا پرداخته و نام تک تک شهدا را میبرد و همگی اشک میریزند و در انتها به این زیبایی دعا میکند : خدایا به آن نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد قسمت میدهیم عاقبت ما را ختم به شهادت کن.
#شهیدقاسمسلیمانی
#یادشهداباصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️مستندی از قهرمان میدانهای تاریخ ساز
🔹فقط با دو هلیکوپتر نیروی ویژه، سردار سلیمانی اربیل را از سقوط حتمی نجات داد!
🔹در اوج حملات داعش و زمانی که اربیل به مرز نابودی رسیده بود، یک فرمانده شجاع وارد میدان شد.
🔹این مستند روایتگر لحظات نفسگیر و تاثیرگذاری است که حاج قاسم، بهعنوان فرماندهای میدانی و بینظیر، یک ملت را از فاجعه نجات داد.
🔹 این روایت پرشور را از دست ندهید!
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh
📚#پنجشنبهها_با_کتاب
✍ کتاب این هفته: "حاج قاسمی که من میشناسم".
حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی در کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» خاطرات نزدیک به چهل سال رفاقت با شهید حاجقاسم سلیمانی را بازگو کرده است.
کتاب ثمره ۱۹ ساعت گفتوگو با حجتالاسلام شیرازی است. برخی دستنوشتهها و یادداشتهای ایشان هم ضمن نگارش و تدوین آمده است.
روایتگر کتاب حاج قاسمی که من می شناسم حجتالاسلام و المسلمین علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه است.
در این اثر فراز و فرودهای مختلف از زندگی شهید سلیمانی از نگاه راوی نقل و ثبت شده است.
#معرفی_کتاب
#کتاب_بخوانیم 📚
🍃🍃🍃
انجمن راویان دفاع مقدس آستانه اشرفیه
📚#پنجشنبهها_با_کتاب ✍ کتاب این هفته: "حاج قاسمی که من میشناسم". حجتالاسلام والمسلمین علی شیرا
#برشی_از_کتاب:
"حاجقاسمی که من میشناسم"
خانهاش، وضع زندگیاش، پایینتر از متوسط بود! به خانهی بعضی از افراد درجهی سه و چهار نیرو که میرفتم، میدیدم وضع رفاهی زندگیشان به مراتب از حاجقاسم بهتر است. اتاق کار حاجقاسمی که با خیلی از افراد توی دنیا ارتباط داشت، در نهایت سادگی بود. مبلهای اتاقش ساده بود. میزوصندلیها تشریفاتی نبود. مبلها بیست سال عمر کرده بود! یک بار با اصرار دیگران اجازه داد رویهی مبل را عوض کنند. دنبال تشریفات و تجملات نبود. رفقایش از کرمان برایش اجناسی مثل میوه و شیرینی میفرستادند.
بعضی حرفهایش را به من میزد. میگفت «پسرم میخواهد داماد شود. وقتی برای خرید رفتیم، زیاد پول نداشتم. نگران بودم اگر خانوادهی عروس خواستند چیز گران بخرند، چه کار کنم!».
کسی این حرف را میزد که اگر اشاره میکرد، امکانات زیادی برایش فراهم میشد. بعد از مدتی گفت «خدا رساند. خرید را حل کردم».
#معرفی_کتاب
#کتاب_بخوانیم📚
🍃🍃🍃
🕹انجمن راویان دفاع مقدّس آستانه اشرفیه 🕹
🆔 @anjomanraviyanastaneh