💠 تا حالا فکر کرده بودی سینه زدن و گریه کردن برای ارباب این همه فواید داشته باشه!؟ عالم به فدات یا اباعبدالله❤️ 📌عضویت در کانال هیئت انصار المهدی(عج) 🔰کانال ما در واتساپ👇🏻 https://chat.whatsapp.com/IN59yQuvMM6Hyxbne2Cl4J 🔰کانال ما در تلگرام👇🏻 https://t.me/hieatAnsarallmhdy 🔰کانال ما در ایتا👇🏻 @ansaralmahdi1 🔰صفحه ما در اینستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=ylldps3qejhr&utm_content=on4l3h6

‌‌‌‌‌‌‌‌‌'دخترڪ‌سہ‌سالہ‌ے‌حسین(؏)' گر دخترڪۍ پیش پدر ناز ڪند گره‌ ڪرببلاۍ همہ را باز ڪند ڪودڪانۍ ڪہ شاد و سرحال با لبخندۍ ڪنج لبشان در ڪوچہ رفت و آمد میڪردند را مینگریست. زمرد زیباۍ چشمانش را بہ حرڪت ڪودڪان دوختہ بود و تن نحیفش را بہ بازوان عمہ. بعد از اندڪۍ تماشاۍ ڪوچہ و ڪودڪان سرش را سمت عمہ برگرداند و با صداۍ زیبایش از عمہ نشان پدر را گرفت: عمہ جان خیلۍ وقت است اینجا ایستاده ایم! نمیخواهیم با پدر بہ خانہ برویم؟ عمہ اما نمیدانست چگونہ شرح دهد اینڪہ دیگر پدرۍ نیست اینڪہ دیگر برادر و همراهے ندارند را، اینڪہ فرسنگ ها از خانہ و ڪاشانه شان دور شده اند. اما با لبخند مہربانے سر رقیہ‌اش را بہ سینہ چسبانید و با لبخند تلخۍ ڪہ تمام یاران علوے در آن روز و زمان بر لب داشتند رو بہ ڪودڪ سہ‌سالہ‌ے برادرش گفت: رقیہ جانم! نگران نباش عمہ، بہ زودے بہ خانہ‌‌ے خودمان باز خواهیم گشت و تو باز با پدر بازۍ خواهۍ ڪرد. اما خود زینب(س) مینداست اینہا فقط تسڪینیست براۍ قلب و روح زخم‌خورده‌ے رقیہ‌ے ڪوچڪش! رقیہ‌اۍ ڪہ در همان سن و سال مانند خود ڪودڪۍ هایش درد‌ها و رنج‌هاۍ سختۍ را تحمل میڪرد دردهایۍ ڪہ دیگر همسالان او ناتوانند در برابر این حجم از سختۍ و گرفتارۍ و اسیرۍ‌! تا شب را با خیال بازۍ با پدرش گذراند، لبخندهاۍ‌ از جنس مہر و عطوفت پدرش را در ذهن پرورش داد و شب با یاد پدر سر بر زانوان عمہ‌ نہاد. چندے بعد از خواب میپرد. باران چشمانش بود ڪہ بیابان خشڪ صورتش را نم‌دار میڪرد. شاید در خواب بدن بۍ‌سر پدرش را دیدار ڪرده بود ڪہ اینچنین چشمانش موج دار شده بود. *** با شنیدن صداۍ گریہ‌ے ڪودڪ ڪلافہ میشود و با خشم نہفتہ در صداے منحوسش فریاد میزند: این صدا از ڪیست؟ خدمتڪارانش با ترس و لرز میگویند: دختر حسین‌بن‌علۍ است! با بے‌رحمۍ دستور نشان دادن سر بۍ‌بدن پدر را بہ دخترش بہ خدمتڪاران همیشہ در صحنہ‌حاضر میدهد. چندۍ از خدمتڪاران سر پسر فاطمہ را در طبقۍ قرار میدهند و سرپوشے رویش میڪشند. بہ نزدیڪ رقیہ میروند، زینب(س) با دیدنشان رنگ از رخسار زیبایش میپرد و با خواهش و التماس میخواهد سد راه ‌آن طَبق بر دستان شود. اما ڪیست آن ڪسۍ ڪہ گوش دهد سخنان پر التماس دختر علۍ حیدر ڪرار را. طبق را رو در روے رقیہ(س) قرار میدهند. موج‌ چشمانش اندڪۍ آرام میشود و با چشمان پر بغضش میگوید: این چیست عمہ؟ من هدیہ نمیخواهم! من پدر و برادرانم را میخواهم. عمہ اما سخنۍ ندارد بہ طبق اشاره میڪند و میگوید: سرپوش را بردار جان عمہ! اندڪۍ ترس در چشمان رقیہ‌ے حسین مینشیند. اما با دیدن عمہ‌ایۍ ڪہ ڪنارش است با دستان لرزانش سرپوش را برمیدارد. با دیدن سر در درون طبق با تعجب بہ آن مینگرد. سرش را سمت عمہ‌زینبش میگرداند و میگوید: عمہ جان؟ این سر ڪیست؟ سر بابای من است؟ زینب اما دیگر طاقت ندارد با بغض مخلوط در صدایش لب باز میڪند: آرۍ عمہ سر باباے تو و برادر و همہ‌ڪس من حسین است. با هجوم اشڪ بہ صورتش با بغض سر تڪان میدهد. - نہ! نہ! پدر من بہ من در خواب قول داد بہ دیدنم می‌آید و با من بازۍ میڪند! پدر من بدقولۍ نمیڪند عمہ جان مگر نمیدانۍ؟ وقتۍ میبیند عمہ دگر هیچ نمیگوید بہ سر نزدیڪ تر میشود و با زبان شیرینش با پدر نجوا میڪند: مَن ذَالَّذۍ أَیتَمَنۍ علۍٰ صِغَرِ سِنَّۍ. (چہ ڪسۍ مرا در ڪودڪۍ یتیم ڪرده است؟) سر را در بغلش میگیرد و میگوید: بابا؟ چرا با دخترت سخن نمیگویۍ؟ مگر نمیگفتۍ من را دوست دارۍ؟ چہ شده ڪہ میل سخن با دخترت ندارۍ؟ میگوید و میگوید اندڪۍ بعد بوسہ میزند بر چشمان و پیشانۍ پدر و لبان ترڪ خورده‌اش! با چشمانش خیره‌ے چشمان پدر میشود، گویۍ با چشمان هم سخن میگویند. آنقدر بغض میڪند و میڪند تا اینڪہ دگر نفس نمیڪشد! خواب درستۍ دیده بود، حال در آغوش پدر بود در آغوش آرام و مہر پدرش! رقیہ رفتہ بود و بار دگر زینب تنہا شده بو‌د. نڪند جان بڪنۍ از دخترت آخر دختر تو بدون تو تاب و توان ندارد ✍🏻آیسان‌نورۍ 📌عضویت در کانال هیئت انصار المهدی(عج) 🔰کانال ما در واتساپ👇🏻 https://chat.whatsapp.com/IN59yQuvMM6Hyxbne2Cl4J 🔰کانال ما در تلگرام👇🏻 https://t.me/hieatAnsarallmhdy 🔰کانال ما در ایتا👇🏻 @ansaralmahdi1 🔰صفحه ما در اینستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=ylldps3qejhr&utm_content=on4l3h6

سنی یا شیعه نه ! حسینی یا یزیدی ؟ بنر جالب نصب شده در کشمیر: در کربلا موضوع شیعه و سنی مطرح نیست! تنها چیزی که وجود دارد این است که با حسین هستی یا دشمنانش؟ راه بین این دو نخواهی یافت... 📌عضویت در کانال هیئت انصار المهدی(عج) 🔰کانال ما در واتساپ👇🏻 https://chat.whatsapp.com/IN59yQuvMM6Hyxbne2Cl4J 🔰کانال ما در تلگرام👇🏻 https://t.me/hieatAnsarallmhdy 🔰کانال ما در ایتا👇🏻 @ansaralmahdi1 🔰صفحه ما در اینستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=ylldps3qejhr&utm_content=on4l3h6

چرا امام حسین (ع) با خانواده به کربلا رفت؟! 📌عضویت در کانال هیئت انصار المهدی(عج) 🔰کانال ما در واتساپ👇🏻 https://chat.whatsapp.com/IN59yQuvMM6Hyxbne2Cl4J 🔰کانال ما در تلگرام👇🏻 https://t.me/hieatAnsarallmhdy 🔰کانال ما در ایتا👇🏻 @ansaralmahdi1 🔰صفحه ما در اینستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=ylldps3qejhr&utm_content=on4l3h6

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع) 🎬آنچه در چهارمین شب ماه محرم هیئت انصارالمهدی(عج) گذشت... 📜هدیه برای خواهرم آوردم دست گلاشو تا حرم آوردم تو خیمه ی دار الحربِ غوغا مهمون واسه اکبرم آوردم السلام علیک یا زینب کبری(س) 📌عضویت در کانال هیئت انصار المهدی(عج) 🔰کانال ما در واتساپ👇🏻 https://chat.whatsapp.com/IN59yQuvMM6Hyxbne2Cl4J 🔰کانال ما در تلگرام👇🏻 https://t.me/hieatAnsarallmhdy 🔰کانال ما در ایتا👇🏻 @ansaralmahdi1 🔰صفحه ما در اینستاگرام👇🏻 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=ylldps3qejhr&utm_content=on4l3h6