7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽️ دوربین مخفی
وقتی نوجوونا میخوان با دست خالی، برای عید غدیر، جشن راه بندازند!
⭕️ کجای دنیا چنین مردم باصفا و باایمانی وجود داره؟؟
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پخش سرود سلام فرمانده از تلویزیون اسرائیل. وقتی عدو سبب خیر گردد . ما که نمی تونستیم تو اسرائیل اجرا کنیم ولی خودشان سلام فرمانده را دارن پخش میکنن😄😄
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وقت بخیر
🌹🌹🌹🌹
استاد قرائتی می گفت:
🌸پنج سال از زندگی ام گذشته بود، اول زندگى ام بود، بى پول شدم، رفتم خانه استادم
🌸 گفتم: آقا زمانى كه شما طلبه بوده اى بى پول هم شده اى؟
گفت خيلى، گفتم يك خاطره به من بگو كه حال بيايم؛
🌸 گفت: در قم درس میخواندم وارد خانه شدم، خانمم حامله بود، جيغ كشيد كه میخواهم زايمان كنم. يا الله ماما میخواهم .
🌸میگفت دويدم توى كوچه ديدم هيچى پول ندارم، رفتم توى خانه، خانمم گفت چه كردى؟
باز آمدم توى كوچه، ديدم هيچى پول ندارم.
هى رفتم خانه و آمدم توى كوچه، فكرم به هم ريخت.
🌸 میگفت آيت الله العظمى بروجردى زنده بود رفتم در خانه را زدم، در را باز كردند خادم گفت چيه؟
گفتم اين نامه را بده به آقا؛ يك نامه نوشتم روى نامه اين آيه را نوشتم
«وَهُزِّى إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا»
🌸مريم يكدفعه حامله شد میخواست زايمان كند وحشتش گرفت،
خدا گفت: نترس درخت خرما را تكان بده خرما تازه برايت میفرستم.
🌸گفتم اين را بده به آقا، گفت آقا رفته بخوابد، گفتم تو را به خدا اگر خوابش نگرفته آنرا بهش بده،
گفت باشد. آقا هم ديده بود و خنديد گفت خانمش درد زايمان دارد و پول ندارد زود به او پول بدهيد.
🌸 به من گفت: آقاى قرائتى بى پولى تو به اينجاها رسيده ؟؟
گفتم حالا حالاها خيالم راحت است من حالا حالاها پول دارم.
گاهى وقتها غصه هاى ديگران را هم ببينيد، يك ديوانه توى كاشان بود میگفت همه مردم غصه دارند، اگر غصه ها را از مردم بگيريم بريزيم توى يك میدان، همه مردم میشوند بى غصه،
🌸بگوييم اى مردم بى غصه، دور میدان جمع شويد، دنيا جاى غصه است، خودتان يكى از غصه ها را برداريد؛
🌸 میگفت مردم دور میدان جمع میشوند نگاهشان به غصه هاى ديگران بيفتد میگويند آقا تو را به خدا غصه ی خودم را بدهيد. يعنى اگر غصه هاى ديگران را ببينيم میگوييم زنده باد غصه خودمان. بنابراين يك جوانى كه میخواهد ازدواج كند وحشت نكند، غصه دارى؟
ديگران هم داشته اند. قرآن میگويد به تو متلك گفتند؟
به تمام انبياء گفتند. اين مشكلات را همه داشته اند...
🌸🌹🌺🌷🪷🌸🌹🌺🌷🪷
🌺پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند : من بچه ها را به پنج دلیل دوست دارم :
🍀اول آن كه بسيار گريه می كنند . (چشمان گريان كليد بهشت است يعنی گريه از خوف خدا را در زندگی زياد كنيم)
🍀دوم آن كه با خاك بازی می كنند . (يعنی تكبر و نخوت و خودپسندی در آن ها نيست)
🍀سوم آن كه با يكديگر دعوا می كنند ولی زود آشتی كرده و كينه به دل نمی گيرند .
🍀چهارم آن كه چيزی برای فردا ذخيره نمی كنند . (چون آرزوی دور و دراز و طمع طولانی ندارند)
🍀پنجم آن كه خانه می سازند و سپس خراب می كنند (دل بسته و وابسته به امور دنيوی نيستند)
📗منبع : کتاب مواعظ العدديّه، ص۲۵۹
🔴دلبسته آرزوها و دنیا نباشیم/داشتن آرزوهای بلند بدون یاد خدا پسندیده نیست
۰
امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه می فرمایند: “دو چیز است که من می ترسم امتم گرفتارش شوند یکی پیروی کردن از هوا و هوس و دیگری داشتن آرزوهای طویل و دراز ، داشتن آرزوهای دراز باعث فراموش کردن آخرت می شود.” در واقع انسان باید با داشتن آرزوهای خود به یاد داشته باشد که قرار است روزی همه آنها را بگذارد و دست خالی از دنیای فانی برود.
گاهی انسان از خداوند یک خواسته در حد ابتدایی دارد بعد متوجه میشود که خداوند نیاز او را برآورده کرده است، مثلا کسی از خداوند خانهای را میخواهد و درخواست میکند که ای کاش سرپناهی داشته باشم، منظور آن بنده این است که سرپناهی داشته باشد و مهم نیست چه سرپناهی و چگونه باشد. بعد می گوید میخواهم این خانه من کمی بزرگتر باشد؛ سپس خداوند همان خواسته را برآورده می کند. با گذر زمان درخواست خانه جدیدتر و زیباتر را از خداوند میکند. بعد زندگی در بهترین محله را تقاضا می کند. بعد درخواست یک خودرو معمولی را میکند؛ اما این خواستههای درونی انسان تمام شدنی نیستند و هر چقدر ادامه دهد و خدواند به او عطا کند باز هم انسان مایل است نعمت جدیدتری داشته باشد.
انسان با هر دفعه تقاضا از خداوند او را فراموش می کند. نقطه مقابل آرزوهای دراز، داشتن زهد و عدم دلبستگی به دنیا است. ممکن است کسی دارایی های زیادی داشته باشد اما به آنها دلبسته نباشد. زاهد کسی است که همه چیز داشته باشد اما به آنها دل نبندد و معتقد است که هر وقت از این دنیا برود می تواند از دارایی های خود دل بکند و آخرت را فراموش نکند. در واقع نقطه مقابل آرزوهای دراز، یاد کردن آخرت است.
امیر مؤمنان(ع) می فرماید: «من اطال الامل اساء العمل؛ هر کس آرزویش را طولانی کند عملش را زشت و ناپسند می گرداند» (نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 35). چون اگر انسان در زندگی بلند پرواز بود و خواسته ای بالاتر از حد امکانات و توانایی خود داشت و اصرار بر رسیدن به آن به هر قیمت و از هر راهی داشت، مجبور است همه حریم ها را بشکند و به هر وسیله روا یا ناروایی متوسل گردد تا به خواسته خود برسد و طبیعی است که چنین انسانی نمی تواند درچارچوب شرع و دین و عقل حرکت کند و اعمالش از حکم دین و عقل پیروی نمی کند، در نتیجه اعمالش زشت و ناپسند و ناگوار می گردد و تازه این به معنای وصول قطعی و صد در صد به خواسته مورد نظر نمی باشد چون ممکن است علیرغم دست زدن به هر کار و وارد شدن از هر در و خود را به آب و آتش زدن همه سرمایه انسان بر باد رود و انسان به مقصد خود نرسد اما برای رسیدن به خواسته های معقول در چارچوب تعالیم شرع و دین، باید از نیروی فکر و اندیشه و اراده قوی کمک گرفت و با استعانت از عنایات و امدادهای الهی و توسل به اولیای برگزیده او، راه رسیدن به خواسته را هموار کرد. ولی باید توجه داشت که اراده انسان تنها جزیی از علت تحقق خواسته و آرزوست و گاه می شود که انسان مؤمن با وجود سعی فراوان در رسیدن به هدفی، موانعی شناخته یا ناشناخته میان انسان و خواستهاش فاصله می اندازد و گاه انسان خواسته ای را به خیر و صلاح خود می داند ولی چون واقعا چنین نمی باشد و به زیان و ضرر اوست، خداوند از لطف و کرمش این خواسته را تأمین نمی نماید. پس هر چند سعی و کوشش در رسیدن به مقصد و هدف نقش تعیین کننده دارد و اراده انسانی دارای نقشی محوری و کلیدی است ولی باز اراده انسان مقهور اراده خداوند است و اراده خداوند هرگز مغلوب و مقهور اراده انسان نمی گردد. پس باید با سعی و تلاش منطقی و معقول و با نعمت تفکر و اندیشه و ارزیابی در راه رسیدن به خواسته به راه افتاد ولی در هر حال مطیع و پیرو خواست الهی و راضی از آن بود و امور خود را باید به او واگذار کرد تا نتیجه آن سعادت و کامیابی واقعی باشد.
ریشه یابی آرزوهای زیاد:
امیدهاى زیاد درباره زندگى، داشتن آرزوهاى طول و دراز، انتظار باقى ماندن و همیشه بهره بردن از لذات دنیوى امل مى باشد. امل ریشه هایى دارد که مهم ترین آن ریشه ها جهالت و محبت دنیا مى باشد.
1. جهالت: آدم نادان در هنگام جوانى، سلامت، برخوردارى، امنیت و آسایش، این نعمت ها و ودیعه ها و امانت هاى الهى را مالک و دائمى مى داند و تصوّر انفصال و جدایى از آن ها را باور نمى کند، به آنها دل خوش نموده تا جایى که تصوّر مرگ را، که سبب مى شود انسان به فکر تجهیز شدن باشد، از یاد مى برد تا مى رسد به اینکه ناگهان مرگ او را درمى یابد.
2. محبت دنیا و انس به لذّات زودگذر: انس با شهوت و دلخوشى به مطامع دنیوى سبب مى شود انسان از مرگ غافل شود و غفلت از یاد مرگ بزرگ ترین آفتى است که زندگى معنوى و سعادت انسان را تهدید مى کند. انسان غافل سعى و تلاش براى رسیدن به قرب و خشنودى الهى را به تأخیر مى اندازد و اگر گاهى به یاد مرگ و قبر و قیامت بیفتد خود را به امید و آرزوى واهى تسلّى مى دهد و تصوّر نزدیک شدن اجل را نمى کند، تا پایان عمر به دنیا دلخوش مى دارد تا آنجا که قرآن مى فرماید: انّ الذینَ لایرجون لِقائَنا و رَضوا بالحَیوة الدّنیا و اطمأنّوا بها والذین هم عَن آیاتنا غافلون اولئک مَأواهُم النّار بما کانوا یکسبون؛ کسانى که امیدى به لقاى ما ندارند و دل بسته اند به زندگى دنیا، و آرامش یافته اند به آن، و کسانى که از آیات ما بى خبرند ایشان جایگاهشان آتش است به سبب آن چه که عمل مى کرده اند(سوره ى یونس، آیات 7 و 8).
حال که دانستیم امل، ریشه در جهالت و حبّ دنیا دارد و نیز فهمیدیم که آفت و ضرر «امل» این است که آدمى را از یاد مرگ و مهیّا شدن براى سفر آخرت باز مى دارد و سرانجامِ امل را متوجه شدیم که شقاوت و بدبختى انسان را به دنبال دارد، در ریشه کن ساختن آن اقدام کنیم؛ در مرحله اوّل مى بایست معرفتى صحیح نسبت به مبدأ و معاد خود به دست آوریم و از مواعظ و اخبار قرآن و اهل بیت(ع) بهره مند شویم. فاصله مبدأ و معاد فرصتى براى رسیدن به سعادت است. اگر انسان از دو ودیعه الهى ـ که انسان را از سایر موجودات ممتاز نموده ـ آگاهى و قدرت انتخاب و اختیار، در راه رسیدن به مقصود استفاده کند مسلماً درمى یابد که سعادت دنیوى و اخروى وى در پیمودن صراط مستقیم نهفته است و دورى از این راه (هوس مدارى و شیطان پرستى) به ضلالت او خواهد انجامید. تفکر در ابتداى انسان که از نطفه اى به وجود آمد و در مبدأ او که سرانجام به مردارى تبدیل خواهد شد، دامن آرزوهاى طولانى را برخواهد چید و عمده آرزومندى و اَمل زدگى انسان به خاطر فراموشى تولد و مرگ است.
پس معالجه ى طول امل، با یاد مرگ میسر است. امیر بیان، مولى على(ع) چه زیبا از دنیادوستى بر حذر مى دارد(:نهج البلاغه، خطبه ى 111).
پس از ستایش پروردگار؛ همانا من شما را از دنیاى حرام مى ترسانم، زیرا در شهوات و خواهش هاى نفسانى پوشیده شده و در دیده انسان سبز و رنگارنگ و به کام شیرین مى نماید... در لباس آرزوها خود را نشان مى دهد (و تحلّت بالآمالِ)... دنیاى حرام بسیار فریبنده و بسیار زیان رساننده است... آنگاه که به دست آرزومندان رسید و با خواهش هاى آنان دمساز شد مى نگرند که جز سرابى بیش نیست. آیا شما در جاى گذشتگان خود به سر نمى برید؟ که عمرشان از شما طولانى تر و آثارشان بادوام تر و آرزوهایشان طولانى تر بود (وَ اَبعَد آمالاً؟!) دنیا را چگونه پرستیدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند؟ بى توشه اى که آنان را براى رسیدن به منزلگاه کفایت کند و بى مرکبى که آنان را به منزلشان رساند... پس بدانید و مى دانید که آن را ترک مى کنید و از آن رخت برمى بندید.
برنامه ریزى و مدیریت مقوله اى است که انسان در عرصه زندگى از آن براى رسیدن به اهداف خود استفاده مى کند، هر کس در طول زندگى خود با مسائل و مشکلاتى روبروست. مثلاً یک دانشجو با مسائلى از این قبیل مواجه است: چگونه درس بخوانم؟ چگونه زندگى زناشوئى را تشکیل دهم؟ در زندگى با چه کسانى معاشرت داشته باشم؟ چه مطالعات و تحقیقاتى داشته باشم تا به موفقیت تحصیلى برسم؟ اوقات فراغت را چگونه سپرى کنم؟ و... برنامه ریزى و مدیریت، اهداف را روشن تر و قابل دسترس تر مى سازد، به طورى که هیچ کس بر حسب تصادف به هدف خود نمى رسد بلکه با برنامه ریزى به سمت تحول و دگرگونى مثبت و مفید پیش مى رود، وانتخاب هایش را عاقلانه تر مى کند تا سرانجام به مقصد برسد. برنامه ریزى و مدیریت یک روند فعّال و پویا در جهت هدفیابى و کامروایى است. اگر این روند و سیر در جهت رسیدن به لذّت پایدار و سعادت اخروى باشد بسیار پسندیده و مورد تحسین است. کسب روزى، تحصیل، کار و فعالیت اجتماعى، ازدواج و زناشویى، روابط اجتماعى، صله رحم، انجام وظایف اجتماعى و مسئولیت هاى فردى و گروهى و... جملگى امورى هستند که هر کس موظف است درباره آن ها اطلاعات لازم را کسب نموده و با یک برنامه ریزى دقیق براى موفقیت در آنها به تلاش و مجاهده بپردازد و در پایان به خاطر این تلاش ها پاداش داده خواهد شد. مردى به امام صادق(ع) عرض کرد: سوگند به خدا که من دنیاطلب شده ام، (به وسیله کار و کشاورزى) دنیا را مى طلبم و دوست دارم ثروتمند شوم. امام از او پرسید: مى خواهى با این ثروت چه کنى؟ جواب داد: مى خواهم به وسیله آن هزینه زندگیم را تأمین کنم. امام صادق(ع) فرمود: لیس هذا طلب الدّنیا، هذا طلب الآخرةاین روش دنیاطلبى نیست، بلکه آخرت طلبى استوسائل الشیعه، ج 12، ص 19
امام علی(ع) در خطبه چهل و دوم نهج البلاغه می فرمایند: اى مردم! ترسناک ترین چیزى که از آن بر شما خائفم دو چیز است: پیروى از هوا و هوس و آرزوهاى طولانى. اما تبعیت از هوا و هوس انسان را از راه حق باز مى دارد و آرزوهاى طولانى آخرت را به دست فراموشى مى سپارد. آگاه باشید دنیا به سرعت پشت کرده و به قدر ته مانده ظرفى که آب آنرا ریخته باشند بیشتر از آن باقى نمانده است! و به هوش باشید که آخرت رو به ما مى آید. دنیا و آخرت هر کدام فرزندانى دارند بکوشید از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، زیرا در روز رستاخیز هر فرزندى به مادر خویش ملحق مى گردد. هم اکنون هنگام عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل!
به دلیل اهمیت این آموزه اخلاقی و توصیه امام علی(ع)، در بحث هفته قبل به موضوع هوای نفس پرداخته شده بود و در این هفته به موضوع آرزوهای دور و دراز پرداخته می شود.
آرزوهاى دراز و گاه بى پایان، آثار مخرب فراوانى در زندگى معنوى و مادى انسان دارد و به طور کلى مىتوان گفت: طول امل(آرزو) پیامدهاى خطرناک و مخرب و سوء زیر را دارد:
1ـ سرچشمه بسیارى از گناهان
یکى از بدترین آثار منفى طول امل و آرزوهاى دراز این است که انسان را به انواع گناهان دعوت مى کند، زیرا رسیدن به این آرزوها معمولا از طریق مشروع غیر ممکن است، بنابراین گرفتاران این رذیله اخلاقى خود را ناگزیر مى بینند که در کسب درآمدها چشم بر هم نهند و حلال و حرام را شناسایى نکنند و از غصب حقوق دیگران، خوردن اموال یتیمان، کم فروشى، رباخوارى، رشوه و مانند این امور، ابا نداشته باشند. به همین دلیل در حدیث معروف غررالحکم آمده است: «من طال امله ساء عمله: کسى که آرزویش دراز باشد عملش بد مى شود»! و نیز آمده: «اطول الناس املا اسوئهم عملا: آن کس که آرزوهایش طولانى تر است عملش زشت تر خواهد بود». در نقطه مقابل آن آمده است: «من قصر امله حسن عمله: کسى که آرزویش کوتاه باشد عملش نیک خواهد بود»! هر سه حدیث بالا از مولا امیرمؤمنان على(ع) است که حکایت از نتایج گریز نا پذیر طول امل(آرزوهای دور و دراز) می کند.
2ـ قساوت قلب
قرآن مجید درباره یکى از اقوام پیشین مى گوید: آنها کسانى بودند که مى پنداشتند عمر طولانى دارند(و گرفتار آرزوهاى دراز شدهاند) و از این رو قلبهاى آنها قساوت یافت. دلیل این مسئله روشن است، زیرا طول امل(طولانی شدن آرزو) انسان را از خدا غافل مىکند و به دنیا حریص مىسازد و آخرت او را به دست فراموشى مىسپارد و اینها همه اسباب سنگدلى و قساوت است و سنگدلی در واقع کنایه از نفوذناپذیری است یعنی یاد خدا و یاد آخرت به هیچ وجه در دل او نفوذ نمیکند.
به همین دلیل در حدیثى آمده است که خداوند به موسى(ع) فرمود: «یا موسى لاتطول فى الدنیا املک فیقسوا قلبک، و القاسى القلب منى بعید: اى موسى! آرزوى خود را در دنیا طولانى نکن که قسى القلب خواهى شد و قسى القلب از من دور است». همین معنى در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان(ع) آمده است که فرمود: «من یأمل ان یعیش ابدا یقسوا قلبه و یرغب فى الدنیا: کسى که آرزو دارد جاودانه در این دنیا بماند قسى القلب مى شود و راغب در دنیا مى گردد».
3ـ نسیان اجل
این اثر نیاز به شرح و بسط ندارد و به خوبى در زندگى آنها که گرفتار این رذیله اخلاقى هستند نمایان است که هرگز نه سخنى از مرگ بر زبان مى رانند و نه در فکر آخرتند، بلکه دائما در گرداب غفلت غوطه ورند. حدیث معروفى که هم از پیامبر اکرم(ص) و هم از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده که مى فرماید: «طول الامل ینسى الاخرة: درازى آرزوها سبب فراموشى آخرت است» گواه صدق این مدعاست و نسیان آخرت به معنی آن است هیچ توجهی به کمالات معنوی ندارد و طبیعتا چنین کسی روی سعادت را نخواهد دید. در حدیث دیگرى از مولا على(ع) مى خوانیم: «اکثر الناس املا اقلهم للموت ذکرا; کسى که آرزویش از همه طولانى تر است از همه کمتر به یاد مرگ است».
4ـ زندگى پررنج
بدیهى است هر قدر آرزوها طولانى تر باشد تهیه مقدمات بیشترى را مى طلبد، همچنین صرفه جویى بیشترى براى حفظ اموال و ثروت ها جهت رسیدن به آن آرزوهاى دور و دراز لازم است و نتیجه این دو، یک زندگى توأم با درد و رنج و سخت گیرى بر خود و خانواده خود، توأم با تلاش شبانه روزى بى رویه خواهد بود. به همین جهت در احادیثى که از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده است مى خوانیم: «من کثر مناه کثر عنائه: کسى که آرزوهایش زیاد باشد، تعب و رنج او فزونى خواهد یافت». و نیز مى فرماید: «من استعان بالامانى افلس: کسى که از آرزوهاى دراز کمک بگیرد فقیر و مفلس مى شود(و زندگى فقیرانه اى خواهد داشت هر چند ثروتمند باشد)» و آن به این خاطر است که اگر چیزی دست نیافتنی باشد نقد نخواهد بود و اگر چیزی نقد نباشد نمی شود به آن تکیه کرده و روی آن حساب نمود لذا کمک گرفتن از چیزی که هرگز بدست نخواهد آمد موجب فقر خواهد شد و نیز مى فرماید: «الرغبة مفتاح النصب: تمایل به د
نیا(و آرزوهاى دراز) کلید درد و رنج است»!
5 ـ زندگى ذلت بار
صاحبان آرزوهاى دراز نه تنها در رنج و تعب دائم به سر مى برند، بلکه ناچارند شخصیت انسانى خود را نیز در هم بشکنند و براى رسیدن به مقصود خیالى در برابر هر کس و ناکس خضوع کنند و دست التماس به سوى این و آن دراز نمایند و به زندگى ذلت بار تن در دهند.
در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم: «ذل الرجال فى خیبة الامال: خوارى مردان در ناکامى آرزوهاست». حال اگر کسی بخواهد هرگز روی ذلت را نبیند باید سعی کند که آرزوهای طولانی و به دور از واقع نداشته باشد،چرا که عمدتا ناکامی افراد در مورد آرزوهایشان ناشی از غیر واقعی بودن و دور از دسترس بودن آنها است. انسان عاقل همواره برای انجام کارهای خود قبل از آنکه اقدامی از او سر بزند ابتداد آن را بررسی کرده و توانایی های خویش را نیز در نظر می گیرد و علاوه بر آن از نظرات کارشناسان نیز بهره میگیرد، در نتیجه درصد احتمال موفقیت خویش را بالا می برد و از ناکامی های خویش می کاهد.
6 ـ محرومیت از نعمتها
همان گونه که در بالا اشاره شد، کسانى که گرفتار آرزوهاى دور و درازند و در دریاى امانى(آرزوها) غوطه ورند، غالبا به سراغ صرفه جویى و سخت گیرى هر چه بیشتر در استفاده از مواهب حیات و زندگى مىروند تا به آرزوهاى دور و دراز خود برسند. به همین دلیل نسبت به همه کس حتى خویشتن و زن و فرزند بخیل خواهند بود، همان بخلى که آنها را از بهره گیرى از نعمتهاى الهى محروم مىسازد و در عین برخوردارى از امکانات فراوان، زندگى فقیرانه اى دارند. در زمان خود افرادى را مى بینیم که تحت عنوان «تأمین آینده»! براى خود و فرزندان، گرفتار طول امل هستند و همین امر آنان را از مواهبى که در اختیار دارند محروم مى سازد، البته نباید این مطلب را از نظر دور داشت که مقصود از طول امل آرزوهای دست نیافتنی است و گر نه تدبیر امور آینده و رسیدگی به امر معیشت(به قدر کفایت) از نشانه های کمال فرد محسوب میشود.
7ـ محروم بودن از درک حقایق
آرزوهاى دراز همچون سرابى است که تشنگان را در بیابان زندگى به دنبال خود مىکشاند و تشنه تر مىسازد، بى آنکه به جایى برسند، این آرزوها چهره واقعیتها را به گونه اى دروغین نشان مىدهد و انسان به خاطر آنها درک نمىکند کجاست و به کجا مى رود؟ و وظیفه اش در برابر این سرنوشت چیست؟ از همین رو در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام)آمده است: «الامانى تعمى عیون البصائر: آرزوهاى دراز دیدگان بصیرت را نابینا مىکند»! کوتاه سخن اینکه: کسى مىتواند چهره زیباى حقیقت را آن گونه که هست ببیند و به سرچشمه زلال معرفت برسد که دیده عقل خود را با حجاب آرزوها نپوشاند و در میان ابرهاى تیره و تار طول امل قرار نگیرد.
8 ـ کفران نعمت
بدیهى است آرزوهاى دراز، انسان را به آن چه ندارد و شاید هرگز به آن نمىرسد دلبند مىسازد، به همین دلیل آنچه را از نعمت هاى الهى در دست دارد کوچک مىشمرد و نسبت به آن بى اعتناست و این کفران نعمت، پیامدهاى شومى در دنیا و آخرت براى او دارد. در حدیثى از مولاى متقیان امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم: «تجنبوا المنى فانها تذهب ببهجة نعم الله عندکم، و تلزم استصغارها لدیکم و على قلة الشکر منکم: از آرزوهاى دراز بپرهیزید که زیبایى نعمتهاى الهى را از نظر شما مىبرد و آنها را نزد شما کوچک مىکند و به کمى شکر(و کفران نعمت) از سوى شما منتهى مىشود»!
🔴پاسخ پیامبر (ص) به افرادی که آرزوی مرگ میکنند
از آموزههای قرآن و حدیث اهل بیت علیهمالسلام مشخص است، اگر آرزوی مرگ ناشی از کمصبری و بیتابی در برابر مشکلات دنیایی باشد، به هیچ عنوان جایز نیست.
بر اساس آموزههای قرآن کریم و حدیث اهل بیت علیهمالسلام انسان در هر روز و بلکه هر لحظه باید به یاد مرگ و سفر ابدی و حتمی خود از دنیا به عالم دیگر باشد. چنانکه در حدیثی میفرماید: «وَ أَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ؛ از مرگ و بعد از مرگ بسیار یاد کنید.» چراکه غفلت از مرگ زمینهای برای ارتکاب گناهانی میشود که جز پشیمانی و حسرت ثمره دیگری نخواهد داشت.
اما گاهی سختیها و گرفتاریهای زندگی موجب میشود که صبر انسان کم شده و وقتی راهحل مشکل خود را پیدا نمیکند، دست به دعا برداشته و به جای کمک خواستن از خدای متعال، آرزوی مرگ میکند. در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا ما جایز هستیم که آرزوی مرگ کنیم و برای تعجیل در مرگ خودمان دعا کنیم؟
آنچه که از آموزههای قرآن کریم و حدیث ائمه اطهار علیهمالسلام مشخص است، اگر آرزوی مرگ ناشی از کمصبری و بیتابی در برابر مشکلات دنیایی باشد، به هیچ عنوان جایز نبوده و روا نیست. چراکه سختیها و گرفتاریها در این دنیا مسیری برای امتحان هر کدام از ماست و وقتی در برابر امتحان آرزوی مرگ میکنیم، درواقع نشانی از عجز و ناتوانی ماست.
بهترین راه در برابر سختیها و بیماریها، توکل به خدای یکتا، توسل به ائمه اطهار علیهمالسلام و دعا و تلاش برای حل گرفتاری در کنار صبر است؛ بنابراین درخواست مرگ با صبر همخوانی ندارد و روا نیست.
در این ورد وقتی سیره و سبک زندگی پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهمالسلام را مرور میکنیم، این نکته مشخص میشود که آن بزرگان که الگوی کامل و جامع در سبک زندگی هستند به هیچ عنوان در مقابل سختیها و مشکلات دنیا آرزوی مرگ نمیکردند. بلکه با مشکلات دنیا به سختی مبارزه کرده و با اعلام رضایت از قضای الهی صبور بودند.
نکته قابل توجه این است که دعا برای طولانی شدن عمر یکی از آموزههای دینی ماست؛ چنانکه میفرماید: «وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَ» و در جای دیگری وارد شده است که: «أَنْ تُطِیلَ عُمُرِی، وَ أَنْ تُقَوِّیَ ضَعْفِی.» چراکه طولانی بودن عمر انسان در این دنیا فرصتی برای انجام کارهای خیر و نیک بیشتر است تا توشه پربارتری برای زندگی ابدی و همیشگی خود داشته باشیم.
آن بزرگان در عین حال سعی میکردند که از نعمت عمر که خدای متعال به آنها ارزانی داشته، بهترین بهره را ببرند تا به سعادت حقیقی قرب الهی نائل شوند.
در همین مورد شیخ صدوق روایتی را در کتاب امالی نوشته است با این مضمون که روزی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به عیادت بیماری رفته و از احوال او جویا شدند. آن بیمار شروع به ابراز ناراحتی کرد و با گله و شکایت از درد و بیماری، آرزوی مرگ خودش را کرد. رسول خدا صلوات الله علیه به او فرمودند: «لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّکَ إِنْ تَکُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَکُ مُسِیئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ» به این معنا که «آرزوی مرگ نداشته باش، چراکه اگر تو انسان خوب و نیکوکاری باشی با طولانی شدن عمرت بر کارهای خوب و خیرت افزوده میشود و اگر گناهکار باشی، فرصت پیدا میکنی تا مورد رضایت خدای تعالی قرار بگیری. پس آرزوی مرگ نکنید.»
بر همین اساس آن حضرت در جای دیگری فرمودند: «هیچ یک از شما به علت گرفتاریها و مشکلاتی که برایتان ایجاد میشود، آرزو و تمنای مرگ نکنید.»
لازم به توضیح است که مواردی از آرزوی مرگ کردن استثنا شده است و در مواردی انسان جایز است که نوعی از مرگ را برای خودش آرزو کند. یکی از این موارد شهادت در راه خداوند است.
🔴روایتی تکان دهنده برای این روزها
روایت شده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ بَنَى بَیْتاً رِیَاءً وَ سمْعَةً حمِّلَه یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ ثمَّ یطَوَّقه نَاراً یوقد [توقَد ] فِی عنقِهِ ثمَّ یرْمَى بِهِ فِی النَّارِ فَقلْنَا یَا رَسولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سمْعَةً قَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَى مَا یَکْفِیهِ أَوْ یَبْنِی مبَاهَاةً»؛(شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 281)
هر کس براى خودنمایى یا شهرت طلبى خانه اى براى خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش مى کشد، سپس به صورت حلقه اى آتشین طوق گردنش مى شود، آن گاه او را با آن حال به آتش دوزخ مى افکنند. راوى گفت: پرسیدیم: اى پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، چگونه براى خودنمایى یا شهرت طلبى خانه مى سازد؟! فرمود: خانه اى بسازد که بیش از اندازه حاجتش باشد، یا آن را براى فخر فروشى بنا کند.
مَرَّ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) بِدَارِ بَعْضِ الْمَهَالِبَةِ فَقَالَ رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ»؛
امام حسین (علیه السلام) منزل (مجللی) را دید، فرمود گِلها را بالا برد و دین خود را پایین آورد.
پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی 🌹
روز تازه!
در حدیث است از حضرت موسی بن جعفر سلاماللهعلیه که:
نیست روزی تازه که بیاید بر پسر آدم، مگر آن که میگوید آن روز تازه:
« *ای پسر آدم من روز تازه هستم و من بر تو شاهد هستم!*
*پس در من کار خیر کن و عمل خیر به جا آور، تا برای تو در روز قیامت شهادت دهم، به درستی که مرا بعد از این هرگز نخواهی دید».*
از این روی، امام تو، حضرت سیدالسّاجدین علیهالصلواتوالسّلام در دعای صباح «صحیفهی کامله» میفرماید:
وَ هَذَا يَوْمٌ حَادِثٌ جَدِيدٌ، وَ هُوَ عَلَيْنَا شَاهِدٌ عَتِيدٌ، إِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ، وَ إِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَم ...
*و از پروردگار کریم بخواهی که در این روز تو را برای طاعات و عبادات و خیرات موفق بدارد، از سیئات و عثرات و آفات نگاه دارد.*
*پس اذان به جهت نماز بگویی و بعد از اذان دعا کنی برای تعجیل فرج آن حضرت ارواحنا فداه*
📚 پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی
#یا_صاحب_الزمان_عج