«توصیه به خواندن دعای عظمالبلاء و انجام توبه و انابه»
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹 در خلوتمان با خدا، تضرّعاتمان، توبهمان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً [در] دعای شریف «عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ» -اینها را بخوانیم- از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را، با او باشیم. حالا اگر رساند که رساند؛ اگر نرساند، دور نرویم از او؛ از رضای او دور نرویم.
🔹او میبیند، او میداند؛ حرفهایی که ما به همدیگر میزنیم را او جلوتر [میشنود]؛ «عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرَة وَ أُذُنُهُ الْوَاعِيَة؛ [امام] چشم بینای خدا و گوش شنوای الهی است». او جلوتر از ما، حرف همدیگر را میشنود. بلکه خودمان که حرف میزنیم، این صدا که از لب به گوش میآید فاصلهای دارد، او جلوتر از این فاصله حرف خودمان را میشنود. [زودتر] از خودمان، کلام خودمان را [میشنود]. آنوقت ما میتوانیم کاری کنیم که او نفهمد؟! میتوانیم کاری کنیم که او نداند؟!
🔹 نمیتوانیم اعمال خودمان را از خدا مخفی کنیم. [او] قادر است، ناظر است، علیم است، حکیم است. تا با او نسازیم، کارمان درست نمیشود.
🔹 حالا چه کار کنیم؟ خودمان از خودمان بترسیم؛ فضلاً از دیگران (چه رسد به دیگران). خودمان از خودمان در حفاظ باشیم؛ خوب و بهقاعده ملتفت [و متوجه] باشیم که از [طرف] خودمان اغوا نشویم، از خودمان تهدید نشویم، از خودمان تطمیع نشویم! وقتی که همۀ این مطالب احراز شد، بین خودمان و خدا در خلوتها، از تضرعات و از انابه و از توبه و از طلب توفیق به توبه دست برنداریم.
#بهجت
------------------
💠آیت الله بهجت:
لب ها را بدوز تا درها به رویت باز شود
🔆گزیده گوی بود و سرشار از
(سکوت)می فرمود :🔆
«اگر توانستی این لب ها را بدوز تا
درهای دیگر برایت باز شود.»
#بهجت
------------------
🔔 بگیر و بده
✅ حاج اسماعیل دولابی (ره):
خداوند دو دست به انسان داده است
برای قوت گرفتن و قوت دادن
پول گرفتن و پول دادن
نان گرفتن و نان دادن
یعنی با یک دست بگیر و با یک دست بده
#دولابی
------------------
💠آيتالله العظمی بهجت (ره) :
🌸اگر گرفتاری و حاجت داری, پدر و مادرت را خوشنود کن و اگر زنده نيستند برایشان صدقه بده، چون مردگان زندهاند وما توانایی ديدنشان را نداريم🌸
#بهجت
------------------
💠 رویای صادقه 💠
🖋 عبدالله بن عوف گفته است : شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخهای زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
🖋 بعد گفتند : خانههایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانهها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم.
☘ صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم.
☘ او گفت : معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد میخوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختیهای مرگ بر او آسان میشود.