eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
29هزار عکس
28.6هزار ویدیو
659 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ هیچکس از اولین و آخرین قابل قیاس با مولا امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام نبوده و نیست. تا چه رسد به همطراز بودن! قال مولانا و سیدنا اميرالمؤمنين علی علیه السلام : نحن أهل البيت لا يقاس بنا أحد، فينا نزل القرآن وفينا معدن الرسالة عيون أخبار الرضا : 220 قال ابا عبد الله عليه السلام : إنا أهل بيت لا يقاس بنا أحد 📚 معاني الأخبار للشيخ الصدوق / صفحه 179 وقال الامام علي (عليه السلام) ( (لايُقاس بآل محمّد (صلى الله عليه وآله) من هذه الأمّة أحد)، ولا يسوّى بهم من جرت نعمتهم عليه أبداً... هم أساسُ الّدين وعماد اليقين، إليهم يفيء الغالي، وبهم يلحق التّالي، ولهم خصائص حقّ الولاية...) 📚 نهج البلاغة/ الخطبة: 239 وروى مسندا إلى رسول الله صلى الله عليه وآله قال : (( نحن أهل بيت لا يقاس بنا أحد من عباد الله )) ، ومن والانا وائتم بنا، وقبل منا ما أوحي إلينا، وعلمناه إياه، وأطاع الله فينا، فقد والى الله، ونحن خير البرية، وولدنا منا، ومن أنفسنا، وشيعتنا منا من آذاهم آذانا ومن أكرمهم أكرمنا، ومن أكرمنا كان من أهل الجنة . 📚 بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 65 - الصفحة 45 عن جابر الجعفي (رض) عن الباقر (ع) في حديث طويل .. قال { ... يا جابر إن لنا عند الله منزلة ومكانا رفيعا ولولا نحن لم يخلق الله أرضا ولا سماء ولا جنة ولا نارا ولا شمسا ولا قمرا ولا برا ولا بحرا ولا سهلا ولا جبلا ولا رطبا ولا يابسا ولا حلوا ولا مرا ولا ماء ولا نباتا ولا شجرا اخترعنا الله من نور ذاته (( لا يقاس بنا بشر )) بنا أنقذكم الله عزوجل وبنا هداكم الله ، ونحن والله دللناكم على ربكم فقفوا على أمرنا ونهينا ولا تردوا كل ما ورد عليكم منا فإنا أكبر وأجل وأعظم وأرفع من جميع ما يرد عليكم ، ما فهمتموه فاحمدوا الله عليه ، وما جهلتموه فكلوا أمره إلينا وقولوا : أئمتنا أعلم بما قالوا ... } و هو الحديث المعروف بحديث الخيط الأصفر. 📚 بحار الأنوار ج26 ص8، إلزام الناصب ج1 ص36. عن امير المؤمنين (ع) في وصف آل محمد { ... ((فلا يقاس بهم من الخلق أحد)) ، فهم خاصة الله وخالصته وسر الديان وكلمته ، وباب الايمان وكعبته وحجة الله ومحجته وأعلام الهدى ورايته وفضل الله ورحمته ، وعين اليقين وحقيقته ، وصراط الحق وعصمته ، و مبدء الوجود وغايته ، وقدرة الرب ومشيته ، وام الكتاب وخاتمته ، وفصل الخطاب ودلالته ، وخزنة الوحي وحفظته ، وآية الذكر وتراجمته ، ومعدن التنزيل ونهايته فهم الكواكب العلوية والانوار العلوية المشرقة من شمس العصمة الفاطمية ، في سماء العظمة المحمدية والاغصان النبوية النابتة في دوحة الاحمدية والاسرار الالهية المودعة في الهياكل البشرية ، والذرية الزكية ، والعترة الهاشمية الهادية المهدية اولئك هم خير البرية ... 📚 البحار ج25- ص169-174 عن طارق بن شهاب عن امير المؤمنين (ع) في حديث طويل قال : { .. جَلَّ مقامُ آل محمد صلى الله عليه و آله عن وصف الواصفين و نعت الناعتين و أن يقاس بهم أحد من العالمين ... 📚 البحار ج25- ص169-174 قال علي عليه السلام على منبر الجماعة نحن أهل بيت لا يقاس بنا أحد 📚 كشف‏الغمة، ج1، ص30
🗯 معاویه از شنیدن فضائل امیرالمومنین علیه السلام اشک هایش جاری شد! 🔻 ضِرار بن ضَمره لَیثی بر معاویه وارد شد. به او گفت: علی علیه السلام را برای من توصیف کن. گفت: آیا مرا از این معذور می‌داری؟ گفت: نه معذور نمی دارم. گفت: به خدا که بلند همت و نیرومند بود. قاطع سخن می‌گفت و عادلانه قضاوت می‌کرد. سرشار از علم بود. و همه وجودش حکمت بود. از دنیا و زیبایی آن بیزار بود. با شب و خلوت آن الفت داشت. به خدا بسیار اشک می‌ریخت و می‌اندیشید دستش را بر می‌گرداند و خود را مورد خطاب قرار می‌داد، و با پروردگارش مناجات می‌کرد. لباس زمخت و غذای سخت را دوست می‌داشت. به خدا قسم در میان ما مانند یکی از ما بود، وقتی نزد او می‌رفتیم ما را نزدیک می‌کرد و وقتی از او می‌خواستیم پاسخ می‌داد، با وجود نزدیکی او به ما و قرابت ما به او به خاطر ابهتش با او سخن نمی گفتیم. و به خاطر بزرگیش چشم خود را بالا نمی گرفتیم، و اگر لبخند می‌زند دندان‌های چون مروارید نمایان می‌شد. اهل دین را بزرگ می‌داشت و مساکین را دوست می‌داشت. نیرومند را در راه باطلش گستاخ تر، و فقیر را از عدالتش ناامید نمی کرد. 🔸 خدا را گواه می‌گیرم که او را در برخی از مواضعش دیدم در حالی که شب پرده هایش را افکنده و ستاره هایش هجوم آورده بود، در محرابش ایستاده از ریش خود گرفته و هم چون مار گزیده به خود می‌پیچد، و مانند فرد اندوهگین می‌گرید، گویی صدای او را هم اکنون می‌شنوم که می‌گفت: ای دنیای پست! آیا بر من ظاهر شده ای یا به سوی من اشتیاق یافته ای؟ بعید است بعید است. غیر مرا بفریب مرا به تو نیازی نیست. تو را سه طلاقه کردم و برای من در آن راه بازگشتی نیست. عمر تو کوتاه، خطر تو نزدیک و آرزویت حقیر است. آه آه از کم بودن توشه، طولانی بودن سفر، تنهایی در راه و عظمت مقصد. ▪️ سپس اشک‌های معاویه بر روی ریش او جاری شد... مردم با حالت گرفتگی صدا به گریه افتادند. سپس گفت: به خدا قسم ابو الحسن این چنین بود. صبر تو بر او چگونه است ای ضرار؟ گفت: مانند صبر کسی که تنها فرزندش را بر روی سینه اش سر ببرند و او نه اشکش جاری می‌شود و نه حسرتش آرام و ساکن می‌گیرد. سپس برخاست و با حالت گریه خارج شد. معاویه گفت: ولی اگر شما مرا از دست بدهید در میان شما کسی نیست که من را این گونه ثناء گوید.  📚بحارالانوار- جلد ۴۱، صفحه ۱۲۱  لعن الله معاویه بن ابی سفیان و لعن الله یزید بن معاویه و لعن الله بنی امیه قاطبه
🔹 برخی روایات بشارت به شیعیان بر زیارت امیر مؤمنان علی علیه السلام هنگام احتضار 🔺 امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هیچیک از دوستان و یاران ما و یا دشمنان و مخالفان ما نمی میرند مگر آنکه رسولخدا و امیرالمومنین و فرزندانش حسن و حسین (علیهم السلام) نزد آنان حاضر می شوند و آنان را بشارت می دهند. و اگر غیر دوستان و یاران ما باشند آنها را می بینند به گونه ای که برایشان بد باشد. علی بن ابراهیم قمی می گوید دلیل رویت این است که حضرت علی (علیه السلام) این بیت را خطاب به حارث همدانی فرموده است: یا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یمُتْ یرَنِی... مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قُبُلاَ یعنی: ای حارث همدانی هرشخصی که بمیرد خواه مؤمن باشد خواه منافق، مرا می بیند. 📚 القمی،علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، الناشر:دارالسرور، ج2، ص265. 🔺 علامه مجلسی روایتی را از امیرالمومنین (سلام الله علیه) نقل کرده که فرمود: «مَنْ أَحَبَّنِی وَجَدَنِی عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَیثُ یحِبُّ وَ مَنْ أَبْغَضَنِی وَجَدَنِی عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَیثُ یکرَهُ» هر کسی من را دوست بدارد به گونه ای مرا در هنگام جان دادنش خواهد دید که خرسند می­شود؛ و هر کسی مرا دشمن بدارد به گونه ای مرا در هنگام مرگش خواهد دید که کراهت داشته و اندوهگین میشود. 📚 المجلسی، بحارالانوار، ج6، ص188. کَشّی، از رجالیان شیعه در قرن چهارم قمری در کتاب رجال خود چنین آورده است: 🔺 حارث اعور همدانی شبی به خدمت حضرت امیر علیه السلام رفت، آن حضرت پرسیدند که چه چیز تو را در این شب به نزد من آورده؟ حارث گفت: والله! دوستی که مرا با تُست مرا پیش تو آورده؛ آنگاه آن حضرت فرمودند: بدان ای حارث که نمیرد آن کسی که مرا دوست دارد الا آن که در وقت جان دادن مرا ببیند و به دیدن من، امیدوار رحمت الهی گردد و همچنین نمی میرد کسی که مرا دشمن دارد الا آن که در آن وقت مردن مرا ببیند و از دیدن من، در عرق خجالت و ناامیدی نشیند. 📚 الطوسی، ابی جعفر محمدبن الحسن، ، اختیار معرفه الرجال، المعروف برجال الکشی، دانشگاه مشهد، ج1، ص89 📚 رجال کشی، ج1 ص 299. و نیز مجالس المؤمنین، ج1، 309. 🔺 مرحوم شیخ مفید در «اوائل المقالات» در باب 50 تحت عنوان«القول فی رؤیة المحتضرین رسول الله (صلی الله علیه و آله) وأمیر المؤمنین (علیه السلام) عند الوفاة» این تعبیر را آورده است. ابتدا اصل رویت محتضرین نزد شیعه ادعای اجماع کرده و می گوید: «قد أجمع علیه أهل الإمامة، وتواتر الخبر به عن الصادقین من الأئمة (علیهم السلام)، وجاء عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنه قال للحارث الهمدانی - رحمه الله» یعنی مسئله رویت رسولخدا و حضرت علی (علیهما السلام) در هنگام مرگ محتضرین ادعایی است که شیعه بر آن اجماع داشته و روایات از امام صادق و امام باقر(علیهما السلام) در این مورد تواتر دارد. همچنین در خبری از امام امیرالمومنین (علیه السلام) خطاب به حارث همدانی این نکته آمده است: یا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یمُتْ یرَنِی مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قُبُلًا یعْرِفُنِی طَرْفُهُ وَ أَعْرِفُهُ بِنَعْتِهِ وَ اسْمِهِ وَ مَا فَعَلَا 📚 الشیخ المفید، اوائل المقالات، دار المفید، چاپ دوم، 1414، ص74.
🌺 اسعد الله ایامکم 🌺
ولادت حضرت امیرالمومنین على ع (10سال قبل از بعثت)-اول ایام البیض(اعتکاف) (13، 14 و 15 ماه) این روز، اول (ایام البیض) است و ثواب بسیار براى روزه این روز و دو روز بعد وارد شده و اگر کسى خواهد عمل ام داود بجاى آورد باید از امروز، روزه بگیرد. و در این روز، بنابر مشهور، بعد از سى سال از عام الفیل ولادت حضرت امیرالمؤ منین در میان کعبه معظمه واقع شده است ."1" روایت شده که روزى عباس بن عبدالمطلب با یزید بن قعنب با گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزى در برابر کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد در آمد در حالیکه حامله بود به امیرالمؤ منین و نه ما از حملش گذشته بود، او را در زائیدن گرفت و آن مخدره در برابر خانه کعبه ایستاده و نظر به جانب آسمان افکند و گفت پرودگارا! من ایمان آورده ام بتو و به هر پیغمبرى و رسولى که فرستاده اى و به هر کتابى که نازل گردانیده اى و تصدیق کرده ام گفته هاى جدم ابراهیم خلیل که خانه کعبه را بنا کرده است ، پس سؤ ال میکنم از تو به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق فرزندى که در شکم من است و با من سخن میگوید و به سخن گفتن خود مونس من گردیده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است که آسانى کنى بر من ولادت را. عباس و یزید بن قعنب گفتند که چون فاطمه از این دعا فارغ شد دیدیم که دیوار عقب خانه کعبه شکافته شد، فاطمه از آن موضع داخل خانه شد و از دیده هاى ما پنهان گردید و شکاف دیوار به هم پیوست به اذن خدا، پس خواستیم در خانه را بگشائیم چندانکه سعى کردیم در گشوده نشد، دانستیم که این امری است از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون کعبه ماند و اهل مکه در کوچه و بازار و زنها در خانه این واقعه را نقل میکردند و تعجب مى نمودند تا روز چهار رسید، دیگر باره همان موضع از دیوار خانه شکافته شد، فاطمه بیرون آمد در حالیکه امیرالمؤ منین را در دست خود داشت و میگفت: ای گروه مردم بدرستى که حق تعالى بر گزیده مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده که پیش از من بوده اند، زیرا که حق تعالى برگزید آسیه دختر مزاحم راو عبادت کرد خدا را پنهان در موضعی که عبادت خدا در آنجا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت یعنى خانه فرعون و برگزید مریم دختر عمران را و ولادت عیسى را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشک را جنبانید و رطب تازه از براى او از آن درخت فرو ریخت و حق تعالى مرا بر آن هر دو، زیادتى داد و همچنین بر جمیع زنان عالم یان که پیش از من گذشته اند، زیرا که من فرزندى آورده ام در میان خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه ها طعامهاى بهشت تناول کردم ..."2" و در بعضى از روایات است که چون حضرت امیرالمؤ منین (ع) متولد شد، ابوطالب او را بر سینه خود گرفت و دست فاطمه را گرفته بسوى ابطح آمد و ندا کرد به این اشعار: یارب یاذا الغسق الدجى والقمر المبتلج المضئى بین لنامن حکمک المقضى ماذاترى فى اسم ذا الصبى"3" یعنى: اى پروردگاری که شب تار و ماه روشنى دهنده را آفریده ، بیان کن از براى ما که این کودک را چه نام گذاریم . ناگاه مانند ابر، چیزى از روى زمین پیدا شد نزدیک ابوطالب ، ابوطالب او را گرفت و با على به سینه خود چسبانید و بخانه برگشت ، چون صبح شد دید که لوح سبزى در آن نوشته شده است : خصصتما بالولد الزکى والطاهر المنتخب الرضى فاسمه من شامخ على على اشق من العلى "4" حاصل آنکه مخصوص گردیدید شما اى ابوطالب و اى فاطمه به فرزند طاهر و پاکیزه پسندیده ، پس نام برزگوار او على است که از نام خداوند على اعلى گرفته شده است . ابوطالب آن حضرترا على نام کرد و آن لوح را در زاویه راست کعبه آویخت و چنان آویخته بود تا زمان هشام بن عبدالملک که آن را از آنجا فرود آورد و بعد از آن ناپیدا شد. وبالجمله ولادت به این کیفیت و فضیلت از خصایص آن حضرت است چه اشرف بقاع ، حرم مکه است و اشرف مواضع حرم ، مسجد است و اشرف مواضع مسجد، خانه کعبه است واحدى غیر از امیرالمؤ منین (ع) در چنین مکانى متولد نشده و متولد نشد مولودى در روز جمعه ، سید ایام ، در ماه رجب ، شهر الله الحرام در خانه کعبه ، بیت الله الحرام ، سواى امیرالمؤ منین ابوالائمه الکرام عیه و على اولاد افضل التحیة و الاف السلام . هذه من علاه احدى المعالى و على هذه فقس ما سواها اى سنائى بقوت ایمان مدح حیدر بگو پس از عثمان با مدیحش مدائح مطلق زهق الباطل است و جاء الحق در پس پرده آنچه بود آمد اسدالله در وجود آمد مالف خرق القوابل مثله الا ابن امنته النبى محمد"5" یاابا الحسن یا امیرالمؤ منین ! می خواستیم در آن مقام به ذکر چند حدیثى از فضایل تو تبرک جویم ، لکن کلام خلیل بن احمد را به خاطر آوردم و با خود گفتم چه منقبتى بنویسم از کسیکه دشمنانش پیوسته سعى میکردند در خاموش ‍ کردن نور فضائل او و دوستانش را یاراى ذکر مناقب او نبو
د و از ترس اعدا و تقیه از دشمنان کتمان فضائل او مى نمودند، با این حال اینقدر از مناقب و فضائل آن نور عالم تاب بر مردم ظاهر شد که شرق و غرب عالم را فرا گرفت و دوست و دشمن به ذکر مدایحش رطب اللسان و عذب البیان گشتند. شهد الانام بفضله حتى العدى والفضل ماشهدت به الاعداء "6" ابن شهر آشوب نقل کرد که اعرابیه را در مسجد کوفه دیدند که می گفت: اى آن کسی که مشهورى در آسمانها و مشهورى در زمینها و مشهورى در آخرت ، سلاطین جور و جبابره زمان همت بر آن گماشتند که نور تو را خاموش کنند خدا نخواست و روشنى آن را زیادتر گردانید. گفتند: از این کلمات چه کس را قصد کرده اى گفت : امیرالمومنین علیه السلام را. این بگفت و از دیده ها غایب گشت . به روایات مستفیضه از شعبى روایت شده که مى گفت پیوسته میشنیدم که خطباى بنى امیه بر منابر سب امیرالمؤ منین میکردند و از براى آن حضرت بد میگفتند با این حال گویا کسى بازوى آن جناب را گرفته و به آسمان میبرد و رفعت و مرتبت او را ظاهر مینمود و نیز میشنیدم که پیوسته مدائح و مناقب اسلاف و گذشتگان خویش را مى نمودند و چنان مینمود که مردارى را بر مردم مینمودند و جیفه را ظاهر میکردند که بدى و عفونت آنها بشتر ظاهر میشد. یا اباالحسن یا امیرالمؤ منین ! بابى انت وامى ، فضائل ترا هیچ بیان و زبان بر نسنجد و در هیچ باب و کتاب در نگنجد و چگونه توان کلمات الله و نعمة الله را احصا کرد و( ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها) و فى الحقیقه فضائل ترا احصا نمودن آب دریا را به غرفه پیمودن است . کتاب فضل ترا آب بحر کافى نیست که تر کنى سرانگشت و صفحه بشمارى تعالیت عن مدح فابلغ خاطب بمدحک بین الناس اقصر قاصر "7" اذا طاف قوم فى المشاعر والصفا فقبرک رکنى طائف و مشاعرى و ان ذخر الاقوام نسک عبادة فحبک اوفى عدتى و ذخائرى و این احقر که به مورى دقیق نیارزم چگونه خود را در این بحر عمیق اندازم قلم بر دست گیرم و در این باب چیزى نویسم و لنعم ماقیل : قیل لى قل فى على مدحة ذکرها یخمد نارا مؤ صده قلت لااقدم فى مدح امرء حارذوا للب الى ان عنده والنبى المصطفى قال لنا لیلة المعراج لما صعده وضع الله على کتفى یدا فاحسن القلب ان قد برده و على واضع اقدامه فى محل وضع الله یده و در این روز سنه 378، وفات کرد امیر نوح سامانى و بعد از او پسرش منصور بجاى وى نشست و در سنه 389، وفات کرد و دولت سامانیان منقرض شد."8" "1-اقبال الاعمال،ص655-656. 2-علل الشرایع،ج1،ص135-136. 3-بحار الانوار،ج35،ص18. 4-همان،ج35،ص19. 5-الفوائد الرجالیه،ج1،ص73. 6-مناقب،ج2،ص351. 7-ابراهیم/34. 8-الهاشمیات و العلویات،ص127"
دعای_مجیر *☀️بِسْمِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ☀️* *🌸سُبْحَانَکَ یَا اللَّهُ تَعَالَیْتَ یَا رَحْمَانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَحِیمُ تَعَالَیْتَ یَا کَرِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَلِکُ تَعَالَیْتَ یَا مَالِکُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قُدُّوسُ تَعَالَیْتَ یَا سَلامُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُؤْمِنُ تَعَالَیْتَ یَا مُهَیْمِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَزِیزُ تَعَالَیْتَ یَا جَبَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُتَکَبِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَجَبِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا خَالِقُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُصَوِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقَدِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا هَادِی تَعَالَیْتَ یَا بَاقِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَهَّابُ تَعَالَیْتَ یَا تَوَّابُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَتَّاحُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَاحُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدِی تَعَالَیْتَ یَا مَوْلایَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَرِیبُ تَعَالَیْتَ یَا رَقِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُبْدِئُ تَعَالَیْتَ یَا مُعِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَمِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مَجِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیمُ،تَعَالَیْتَ یَا عَظِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا غَفُورُ تَعَالَیْتَ یَا شَکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا شَاهِدُ تَعَالَیْتَ یَا شَهِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَنَّانُ تَعَالَیْتَ یَا مَنَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا بَاعِثُ تَعَالَیْتَ یَا وَارِثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُحْیِی تَعَالَیْتَ یَا مُمِیتُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا شَفِیقُ تَعَالَیْتَ یَا رَفِیقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا أَنِیسُ تَعَالَیْتَ یَا مُونِسُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَلِیلُ تَعَالَیْتَ یَا جَمِیلُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا خَبِیرُ تَعَالَیْتَ یَا بَصِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَلِیُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَعْبُودُ تَعَالَیْتَ یَا مَوْجُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا غَفَّارُ تَعَالَیْتَ یَا قَهَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَذْکُورُ تَعَالَیْتَ یَا مَشْکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَوَادُ تَعَالَیْتَ یَا مَعَاذُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَمَالُ تَعَالَیْتَ یَا جَلالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَابِقُ تَعَالَیْتَ یَا رَازِقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا صَادِقُ تَعَالَیْتَ یَا فَالِقُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا سَمِیعُ تَعَالَیْتَ یَا سَرِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَفِیعُ تَعَالَیْتَ یَا بَدِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَعَّالُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَاضِی تَعَالَیْتَ یَا رَاضِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَاهِرُ تَعَالَیْتَ یَا طَاهِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَالِمُ تَعَالَیْتَ یَا حَاکِمُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا دَائِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَائِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَاصِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَاسِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا غَنِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مُغْنِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَوِیُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا کَافِی تَعَالَیْتَ یَا شَافِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ ، سُبْحَانَکَ یَا مُقَدِّمُ تَعَالَیْتَ یَا مُؤَخِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا أَوَّلُ تَعَالَیْتَ یَا آخِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا ظَاهِر
ُ تَعَالَیْتَ یَا بَاطِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَجَاءُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَجَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْمَنِّ تَعَالَیْتَ یَا ذَا الطَّوْلِ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَیُّومُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَاحِدُ تَعَالَیْتَ یَا أَحَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدُ تَعَالَیْتَ یَا صَمَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیرُ تَعَالَیْتَ یَا کَبِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَالِی تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا عَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا أَعْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَوْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَارِئُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا خَافِضُ تَعَالَیْتَ یَا رَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُقْسِطُ تَعَالَیْتَ یَا جَامِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُعِزُّ تَعَالَیْتَ یَا مُذِلُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَافِظُ تَعَالَیْتَ یَا حَفِیظُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَادِرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقْتَدِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَلِیمُ تَعَالَیْتَ یَا حَلِیمُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا حَکَمُ تَعَالَیْتَ یَا حَکِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُعْطِی تَعَالَیْتَ یَا مَانِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ضَارُّ تَعَالَیْتَ یَا نَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُجِیبُ تَعَالَیْتَ یَا حَسِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَادِلُ تَعَالَیْتَ یَا فَاصِلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا لَطِیفُ تَعَالَیْتَ یَا شَرِیفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَبُّ تَعَالَیْتَ یَا حَقُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَاجِدُ تَعَالَیْتَ یَا وَاحِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَفُوُّ تَعَالَیْتَ یَا مُنْتَقِمُ،أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا وَاسِعُ تَعَالَیْتَ یَا مُوَسِّعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَءُوفُ تَعَالَیْتَ یَا عَطُوفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَرْدُ تَعَالَیْتَ یَا وِتْرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُقِیتُ تَعَالَیْتَ یَا مُحِیطُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَکِیلُ تَعَالَیْتَ یَا عَدْلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُبِینُ تَعَالَیْتَ یَا مَتِینُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا بَرُّ تَعَالَیْتَ یَا وَدُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَشِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْشِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا نُورُ تَعَالَیْتَ یَا مُنَوِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا نَصِیرُ،تَعَالَیْتَ یَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* *🌸سُبْحَانَکَ یَا صَبُورُ تَعَالَیْتَ یَا صَابِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُحْصِی تَعَالَیْتَ یَا مُنْشِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سُبْحَانُ تَعَالَیْتَ یَا دَیَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُغِیثُ تَعَالَیْتَ یَا غِیَاثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَاطِرُ تَعَالَیْتَ یَا حَاضِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ تَبَارَکْتَ یَا ذَا الْجَبَرُوتِ وَ الْجَلالِ سُبْحَانَکَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم*
مداحی_آنلاین_ذکر_فضائل_امیرالمومنین_استاد_دارستانی.mp3
7.14M
ذکر فضائل امیرالمومنین علی(ع) سخنرانی بسیار شنیدنی حجت الاسلام
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مولا علی علیه السلام امید مسلمانان... استاد بندانی
یکی از راه های نجات انسان از گناه پناه بردن به امام زمان (علیه السلام) است ايشان به انتظار نشسته اند تا كسی دستش را به سمتشان دراز كند تا ايشان او را هدايت كنند..! 🪴 امروز ما هم ملتمسانه از امام حی وناظر خود میخواهیم که مارا هدایت کند اقا جان ما نمی‌توانیم خودت رابطه خودمان را درست کن السلام علیک یا صاحب الزمان فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است 🌴