سلام صبح بخیر وتسلیت

🚨 | انتشار برای نخستین‌بار؛ لحظاتی از دیدار شیخ احمد یاسین بنیانگذار حماس با رهبر انقلاب | 🆔 @sahyoon_nist

شهیده مریم سلطانی‌نژاد از اقوام ریحانه (کاپشن صورتی) 😭وصیت نامه حاج قاسم را خواندی مریم جان انگشت اشاره ات را بالا آوردی و سه بار از زبان حاج قاسم به ولله قسم خوردی که اگر این خیمه برپا نماند چیزی از بیت الله الحرام، حرم رسول الله، کربلا و نجف و کاظمین وسامرا و مشهد باقی نمی ماند. رجز خواندی و چه خوب سربازی بودی دختر. جان عزیزت را فدا کردی پای این خیمه خون تو خیلی کارها می کند با دل ها روایت کرمان ۸ تن از خانواده سلطاني نژاد به شهادت رسیدند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💟به کانال شهدای قپچاق بپیوندید 🌹@shohadayehgepchag

🎥 بدون تعارف با خانواده‌ای که بیشترین شهید را در حادثه تروریستی کرمان داشتند ✅کانال اخبار 20:30👇 http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d

لطفااین رودرجای خلوت وتنهاگوش بده و من روهم دعا کن . من که خیلی حال کردم .

#حجت‌_الاسلام_قرائتی اولین سیلی خدا

✅ درد مفاصل 💠 برشی کوچک از زنجبیل را درون نصف استکان روغن زیتون رنده کنید ؛ این ترکیب بمدت➏روز بماند،سپس موضعی استفاده کنید! ❗️درمان درد ☑️ زانو ☑️ آرنج ☑️ مچ دست و پا کانال طب سنتی👇 @teb_sonatii🌿

○ ◍⃟🌼🍂 - - - - - - - - - - - - - ⁉️ اگر شیعیان آخر الزمان می‌دانستند چقدر دوستشان دارم از شوق می‌مردند...❤️ 🍃 ابراهیم مهزیار جدّ علی بن مهزیار می گوید: روز سوم ولادت امام مهدی عجّل‌الله‌فرجه، حضرت امام حسن عسكری علیه‌السلام می‌خواستند برای پسرشان عقیقه كنند، برای این امر شیعیان گوسفندهای زیادی فرستادند. 🍃 به حضرت عرض كردم: آقای من! عقیقه، یك گوسفتند است چرا اجازه می‌دهید این همه گوسفند قربانی شود؟ فرمودند: پسر من عمری طولانی خواهد داشت. سپس از امام یك یادگاری طلب كردم و ایشان انگشترشان را به من دادند، پس از آن هر وقت به آن انگشتر نگاه می‌كردم خوشی عجیبی به دلم می‌آمد. 🍃 بعد از بازگشتم به اهواز شنیدم امام حسن عسكری(ع) شهید شدند. به سامرا برگشتم تا امام زمان عجّل‌الله‌فرجه را ببینم اما موفق نشدم. 🍃 ایام حج به مكه رفتم تا حضرت را زیارت كنم ولی ایشان را ندیدم. روزی در طواف با خود گفتم: بیچاره شیعیان آخر الزمان! ‌من امام هادی علیه‌السلام و امام حسن عسكری علیه‌السلام را دیدم اما امام زمان عجّل‌الله‌فرجه را ندیدم این قدر بی قرار هستم آنها كه هیچ امامی را ندیدند چقدر بی‌قرار خواهند بود! 🍃 پس از آن جوانی آمد از من پرسید انگشتر امام عسكری علیه‌السلام را به دست داری؟ گفتم : بله، بعد از آن او مرا با خود به خیمه امام زمان عجّل‌الله‌فرجه برد. حضرت فرمودند: «دیدی با ما چه كردند؟ مجبور شدیم غایب شویم. نگران شدم. گفتم: آقا می‌خواهید انگشتر پدرتان را از من بگیرید؟ فرمودند: «ما خاندانی هستیم كه به هر كس هر چه بدهیم پس نمی گیریم. پس انگشتر خودشان را هم به من دادند. 🍃 سپس فرمودند: در طواف برای شیعیان ما دعا كردی؟ گفتم: بله آقا ولی خیلی دلم برایشان می‌سوزد، آنها امام خود را نمی‌بینند. 🍃 حضرت فرمودند: آنها خیلی نزد من عزیز هستند، شیعیان آخر الزمان ندیده به من عشق می‌ورزند. اگر آنها بدانند چقدر دوستشان دارم از شوق می‌میرند. ‌ 🍃 برای همه زندگیمان همین دلخوشی كافی است كه قطب عالم امكان دوستمان دارد، الطاف و عنایاتش را به سویمان روانه كرده و برایمان دعا می‌كند. السلام علیک ایهالودی الناصح #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #سه‌شنبه_خانواده_مهدویت 🌼 ⃟ ⃟ ⃟ ⃟⃟🍂 ჻ᭂ࿐✰🍂 ⃟ ⃟🌼 @farhangiekhanevadeh

*🔴 توجه توجه🔴* *🟣 اگر به طور ناخوشایند قادر به دفع ادرار نیستید چه کاری باید انجام دهید.* *این تجربه یک پزشک معروف آلوپاتی به دلیل داشتن یک مقاله پزشکی است.* *او 70 ساله است و متخصص گوش و حلق و بینی میباشد.* *بسیار شگفت آور است که به یکی از تجربیات وی که به اشتراک گذاشته است توجه کنید.* *یک روز صبح او در بیدار شدن از خواب با مشکل داشتن ادرار روبرو شد.* *او تمایل به دفع ادرار داشت اما به دلایلی قادر به این کار نبود.* *معمولا در سنین بالا بعضی افراد گاهی با چنین مشکلی روبرو می شوند و اگر دو یا سه بار تلاش کنند ممکن است موفق به دفع ادرار شوند.* *او بارها و بارها تلاش کرد اما نتوانست ادار کند. تلاشهای مستمر وی نتیجه ای نداشت.* *سپس متوجه شد که مشکلی وجود دارد.* *اگرچه او پزشک است اما از چنین مشکلات جسمی مستثنی نیست زیرا که او نیز مانند بقیه انسانها از گوشت و خون ساخته شده است.* *اکنون شکم پایین او سنگین شده و قادر به نشستن و ایستادن نبود و از تجمع فشار ادرار در مثانه رنج می برد.* *او بلافاصله با یک اورولوژیست معروف از طریق تلفن تماس گرفت و وضعیت خود را توضیح داد.* *اورولوژیست پاسخ داد: "من در حال حاضر در بیمارستانی در حومه هستم و یک ساعت و نیم دیگر در یک کلینیکی در منطقه شما خواهم بود. آیا شما میتوانید در این مدت مقاومت کنید؟* *" او پاسخ داد، "من سعی خواهم کرد".* *توی این فاصله، او با یک دوست قدیمی دوران کودکی تماس گرفت و مشکل اداری خود را توضیح داد. دوست او پاسخ داد ، "اوه، مثانه شما پر است و شما قادر به دفع ادرار نیستید.* *نگران نباشید، کافیست به پیشنهادی که میکنم عمل کنید و قادر خواهید بود بر آن غلبه کنید. "* *🔵 او دستور داد: "بایستید و با شدت بپرید. هنگام پریدن، هر دو دست خود را بلند کنید انگار که میخواهید از درخت میوه بچینید. این کار را ۱۵ تا ۲۰ بار انجام دهید ".* *او گفت چی با یک مثانه پر می خواهد من بپرم؟* *دکتر ۷۰ ساله کمی تردید داشت اما آن را امتحان کرد. وقتی ۵ تا ۶ بار پرید، ادرار شروع به دفع کرد ، و یک آسودگی برای او ایجاد شد.* *او از دوست دوران کودکی خود تشکر کرد که این مسئله را با چنین روشی ساده حل کرد در غیراین صورت مجبور بود در بیمارستان بستری شود و درد و رنج کاتتری را که قرار بود داخل مثانه او قرار دهند را تحمل کند،* *و تزریقات، آنتی بیوتیک ها و غیره و غیره منجر به بیش از هزاران دلار علاوه بر استرس جسمی و روحی برای او و نزدیکان و عزیزانش را تحمل کند.* *🟢 لطفا اشتراک گذاری کنید شاید کسانی که ممکن است با این روش درمانی ساده معالجه شوند، مجبور نشوند هزینه های بالا و درد و رنجهای زیاد را تحمل کنند