انصار الشهدا
#شهید_محمد_احمدی_جوان اولین شهید #مدافع_حرم استان #بوشهر
در پنج اسفند ماه ۱۳۶۸ برابر با شب مبعث رسول اکرم (ص) #شهید_محمد_احمدی_جوان در خانه ای ساده و با صفا در روستای باشی از توابع شهرستان تنگستان و از دیار رئیسعلی دلواری استان بوشهر متولد شد.
دوره تحصیلی کاردانی مکانیک را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر گناوه با معدل ۱۸/۱۴ به پایان رساند و علی رغم قبولی در رشته مهندسی مکانیک سیالات دانشگاه شیراز به منظور خدمت در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ادامه تحصیل منصرف شد.
در سپاه پاسداران دوره ی تکاوری را در سال ۱۳۹۳ با کسب معدل ۱۸/۱۸ با موفقیت به اتمام رساند.
از مهمترین کارهای فرهنگی انجام شده طی سالیان اخیر توسط شهید احمدی جوان می توان به برگزاری باشکوه یادواره شهدای روستا، در تاسوعای حسینی هر سال اشاره کرد، شهید به شرکت در جلسات قرائت قرآن، دعا و دیدار با خانواده شهدا اهمیت خاصی می داد و با طیف وسیعی از جوانان روستا ارتباط صمیمی و مطلوبی داشت.
#محمد_احمدی_جوان، شهید علیرضا زنده پی ( دایی شهید) را الگوی شخصیتی خود می دانست. اعتقاد قلبی و عملی به ولایت فقیه داشت تا جایی که در وصیت نامه خود می نویسد: مباد از خط #ولایت_فقیه خارج شوید که من شهادت می دهم که شما از خط اهل بیت خارج شده اید.
شهید در مهرماه ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم مطهر اهل بیت (س) به سوریه اعزام شد و در ظهر تاسوعای حسینی(در روز شهادت دو شهید روستایش) در حومه شهر حلب توسط تکفیری ها مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و درحالی که دو چشم خود را از دست داده بود مجروح شده و پس از ۴۳ روز بستری شدن و تحمل درد های ناشی از جراحت های میدان نبرد در یکی از بیمارستان های تهران در روز جمعه ۱۳/آذر/۹۴ (روز معراج پیامبر اکرم(ص) ) به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد. پیکر این شهید پس از تشیع در شهر بوشهر در گلزار شهدای روستای “باشی” شهرستان “تنگستان” آرام گرفت.
شهید احمدی جوان اولین شهید #مدافع_حرم استان #بوشهر است.
شادی روح مطهر شهید صلوات
#عفاف 🌷
#حیا 🌷
#سبک_زندگی_شهدا 🌷
فرار #شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷
سربازیش را باید داخل خانهٔ جناب سرهنگ می گذراند.
آن هم زمان شــاه!
وقتی وارد خانه شد و چشمش به زن نیمه عریان سرهنگ افتاد بدون معطلی پا به فرار گذاشت و خودش را برای جریمه ای که انتظارش را می کشید، آماده می کرد
جریمه اش تمیز کردن تمام دستشویی های پادگان بود.
۱۸ دستــــشویی که در هر نوبت ۴ نفر مامور نظافتشان بودند.
هفت روز از این جریمه سنگین می گذشت که سرهنگ برای بازرسی آمد
و گفت:
بچه داهاتی: سر عقل اومدی؟
عبدالحسین گفت:
این ۱۸ توالت که سهله، اگه سطل بدی دستم و بگی همه این کثافت ها رو خالی کن تو بشکه و ببر توی بیابون و تا آخر سربازی هم کارت همین باشه با کمال میل قبول می کنم؛ اما دیگه تو اون خونه پام رو نمی ذارم
📚 کتاب خاک های نرم کوشک،ص ۱۶
🔰اگر کار برای خدا و به قصد انجام تکلیف و کسب مرضات الهی شد، خداوند به آن برکت میدهد، اثر میدهد، جذابیّت میدهد و
دلها را به طرف آن جلب میکند.
۸۸/۹/۲۲
امام خامنه ای حفظ الله