eitaa logo
انصارالمحرومین
1 دنبال‌کننده
816 عکس
883 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو سپاس بر گشودن زبانم، آيا با اين زبان كندم تو را شكر كنم،
"Toggle navigation وصایای حضرت فاطمه (س) نویسندگان: رجبعلی زمانی منبع: فرهنگ کوثر 1386 شماره 69 حوزه های تخصصی: حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع) آرشیو آرشیو شماره ها:۸۰ سال ۱۳۸۹ (۲) سال ۱۳۸۸ (۴) سال ۱۳۸۷ (۴) سال ۱۳۸۶ (۴) سال ۱۳۸۵ (۴) سال ۱۳۸۴ (۴) سال ۱۳۸۲ (۴) سال ۱۳۸۱ (۴) سال ۱۳۸۰ (۳) سال ۱۳۷۹ (۱۲) سال ۱۳۷۸ (۱۲) سال ۱۳۷۷ (۱۱) سال ۱۳۷۶ (۱۲) چکیده متن از احادیث و اخبار اهل بیت و راویان اهل سنت چنین بر می‌آید که فاطمه(س) دارای سه وصیت نامه در موضوعات مختلف بوده است. الف( وصیت‌نامه مالی فاطمه(س) در روزهای پس از رحلت رسول خدا(ص)، در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصایایی داشت و بسیاری از اموالی را که از رسول خدا(ص) به وی رسیده بود، وقف کرد. نقل شده است: بعد از رحلت رسول خدا(ص)، عباس بن عبدالمطلب نزد دختر پیامبر رفت و از وی خواست تا مقداری از اموال رسول خدا را برای پذیرایی از مهمان‌ها و مصارف دیگرش به وی بدهد، لکن معلوم شد دختر پیامبر همه آنها را در راه خدا وقف کرده و چیزی باقی نمانده است. در اینجا دو نمونه از وصایای مالی آن حضرت را ذکر می‌کنیم. 1. حیطان سبعه حیطان سبعه، باغ‌های هفت گانه‌ای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. بنا به روایتی، حضرت فاطمه(س) وصیت کرده بود تا این باغ‌ها وقف امور خیریه شود. ابوبصیر می‌گوید: خدمت امام باقر(ع) رسیدم. او فرمود:آیا وصیت‌نامه مادرم فاطمه(س) را دیده‌ای؟ عرض کردم: نه. سپس درخواست کردم آن را بر من بخواند. امام باقر(ع) زنبیل کوچکی را آوردند و نوشته‌ای را در مقابلشان نهادند که درباره حیطان سبعه بود. در آن وصیت‌نامه آمده بود. "بسم الله الرحمن الرحیم. هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد رسول الله(ص) اوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المثیب و الحُسنی و الصافیه و مالام ابراهیم الی علیٌ بن ابی‌طالب(ع) فإن مضی علیّ فإلی الحسن فإن مضی الحسن فإلی الحسین فإن مضی الحسین فالی الاکبر من ولدی. شهد الله علی ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیربن عوام و کتب علی بن ابی‌طالب(ع)؛ به نام خداوند بخشنده مهربان. این، چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصیت کرده است. فاطمه(س) وصیت می‌کند به باغ‌های دیوار کشیدة هفت‌گانه که عبارت‌اند از: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم... که درآمد اینها باید در راه خدا برای نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابی‌طالب(ع) قرار می‌دهم. چنانچه او درگذشت، وصی من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثه‌ای برای او پیش آمد، بزرگ‌ترین فرزند پسر باقیمانده‌ام آن را به عهده می‌گیرد. خداوند را بر این وصیت شاهد می‌گیرم و همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد". امام باقر(ع) فرمود : مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.[1] 2. أمُّ العیال ام العیال از دیگر موقوفات فاطمه زهرا(س) است که بیست هزار نخل داشت و نیز میوه‌هایی چون لیمو و پرتقال و ... در آن کشت می‌شد. فاطمه اطهر(س) آن را نیز وقف فقرا و سادات کرد که در کتاب‌های عامه و خاصه چنین آمده است: "أمُّ العیال صدقة فاطمه بنت رسول الله(ص)؛ ام العیال صدقه فاطمه دختر رسول خداست". حضرت فاطمه(س) برای آن هم وصیت‌نامه خاصی نوشت؛ زیرا این منطقه از اهمیت والایی برخوردار بود. امّ العیال امروز هم دارای چشمه‌های پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار می‌رود.[2] ب) وصیت نامه الهی ـ سیاسی آن حضرت وصایای شفاهی و غیر مکتوب نیز داشت و به حضرت امیرمؤمنان(ع) سفارش‌هایی کرد. این وصیت در آخرین ساعات واپسین عمر مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد. 1. ای علی! مرا یاد کن. او در لحظه‌های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: "قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛ ای اباالحسن! برای من لحظه‌ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می‌کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی".[3] 2. خواندن قرآن همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که: " اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ ألْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساع
َةٌ یَحْتاجُ الْمیِّتُ فیِها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیِکَ فِی وَلَدیِ خَیْراً؛ وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه‌هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می‌سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم".[4] 3. ازدواج با امامه از وصایای دیگر حضرت زهرا(س) به علی(ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) "امامه" بود که فرمود: "جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یَابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَةِ اُخْتِی اَمَامََةَ فَاِنَّها تَکونُ لِوَلِدِی مِثْلِی فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ؛[5] ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است".[6] 4. آنان را آگاه مساز! حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی(ع) وصیت کرد: "اِنِّی اُوصیِکَ اَنْ لایَلِیَ غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیْلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ؛[7] همانا من تو را وصیت می‌کنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند می‌دهم به حق رسول خدا(ص) که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند".[8] امام صادق(ع) نقل فرمود که حضرت زهرا(س) در لحظه‌های آخر زندگی خطاب به علی(ع) فرمود: "اِذا تَوَفَّیْتُ لا تُعْلِمْ اِلاّ اُمَّ سَلَمَةَ وَ اُمَّ اُیْمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجالِ اَبْنَیَّ وَ الْعَبّاسَ وَ سَلْمانَ وَ عَمّاراً وَ المِقْدادُ وَ اَبّاذَرَ وَ حُذَیْفَةَ وَ لا تُدْفِنِّی اِلاّ لَیْلاً وَ لا تُعْلِمْ قَبْرِی اَحَداً؛[9] وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسین(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذیفه خبر ده. مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند".[10] حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عمیس فرمود: "یا اَسْماءُ اِذا مِتُّ فَاغْسِلْینِی اَنْتِ وَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی‌طالِبٍ(ع) وَ لا تُدْخِلِْی عَلَیَّ اَحَداً؛[11] ای اسماء، وقتی من از دنیا رفتم، تو و علی(ع) مرا غسل دهید و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید".[12] 5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مکن! همچنین آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: "اُوصِیکَ اَنْ لایَشْهَدَ اَحَدٌ جِِنازَتِی مِنْ هؤلاءِ الَّذینَ ظَلَمونِی وَ اَخَذوا حَقِّی فَاِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسولِ اللهِ وَ لا تَتْرُکْ اَنْ یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لا مِنْ اَتْباعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی الَّیْلِ اِذا هَدَأت الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الاَبْصارُ؛[13] (ای علی) تو را وصیت می‌کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‌ها آرام گرفته و دیده‌ها به خواب فرو رفته باشند".[14] ج) وصیت نامه مکتوب سخنان فاطمه(س) در آخرین لحظات با شوهر مظلوش به پایان رسید. او با ذکر شهادتین برای همیشه چشمان خود را بر روی دنیا بست و به دیار ابدی، نزد پدرش رسول گرامی اسلام شتافت. به اطراف خانه خانه خویش نگاه کرد، چشمش به بسته‌ای افتاد که از همسرش به یادگار مانده بود. آن را باز کرد و دید حضرت فاطمه، چنین وصیت کرده است: "بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. هذا ما اَوْصَتْ بِهِ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسولِ اللهِ، اَوْصَتْ وَ هِیَ تَشْهَدُ اَنْ لا الهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فُی الْقبورِ، یا عَلِیُّ اَنَا فاطِمَةُ بَنتُ مُحَمَّدٍ(ص) زَوَّجْنَی اللهُ مَنْکَ لأکونَ لَکَ فِی الدُّنیا وَ الاخِرةِ، اَنْتَ اَوْلی بِی مِنْ غَیْرِی، حَنِّطْنی و غَسِّلْنِی و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لا تُعْلِمْ اَحَداً وَ اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ و اقْرَءُ عَلی وُلْدِی السَّلامَ اِلی یَومِ الْقِیامَة
هنر سینمای ایران ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۷:۲۱ پنجشنبه‌های «مستند» در «مهر»؛ پدر دهه شصتی چشم به راه چهاردهمین فرزند/ از زندگی «لذت» می‌برید؟ عباس صالح‌مدرسه‌ای کارگردان مستند «۱۲ نفر» که به روایت زندگی طلبه‌ای با ۱۴ فرزند می‌پردازد، توضیحاتی را درباره مشاهدات خود از سبک زندگی خانواده این طلبه ارائه کرد. عباس صالح‌مدرسه‌ای کارگردان مستند بلند «۱۲ نفر» همزمان با عرضه این مستند در سایت عماریار، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این مستند و سوژه خاص آن توضیح داد: حجت‌الاسلام محمد مسلم وافی یزدی حدود ۱۰ سال پیش که من با او آشنا شدم، یکی از جوان‌ترین پدران ایرانی بود که ۱۰ فرزند داشت. پدر او البته ۲۲ فرزند داشتند و پدربزرگ‌شان هم ۱۴ فرزند. به‌صورت خانوادگی در این فضای فکری بودند که خانواده باید پرفرزند باشد. وی ادامه داد: در یک بررسی اولیه متوجه شدیم که طی یک قرن گذشته این رسم در خانواده وافی برقرار بوده و همه خانواده‌ها پرجمعیت بوده‌اند. حتی در سال‌های دورتر که به‌طور معمول خانواده‌ها ۸ تا ۱۰ فرزند داشتند، این خانواده بالای ۱۴ فرزند داشتند. خود آقای وافی که سوژه اصلی مستند ما بودند و در زمان ساخت مستند ۱۰ فرزند داشتند، امروز تعداد فرزندان‌شان به عدد ۱۴ رسیده و آخرین فرزندشان همین روزها پا به جهان می‌گذارد. این طلبه دهه شصتی امروز از ازدواج دو دخترش، ۵ نوه هم دارد. خودش هم در ۱۶ سالگی ازدواج کرده است. در حال حاضر از تک همسرش ۱۴ فرزند دارد و اتفاقاً همسرشان هم در سلامت کامل هستند. این مستندساز افزود: ساخت این مستند دو سال طول کشید و در خلال ساخت همین مستند بود که تعداد فرزندان این خانواده از عدد ۸ به ۱۰ رسید. همه این‌ها این سوژه را برای ما تبدیل به یک فرد خاص کرده بود. به این دلیل که سال‌ها در این کشور تبلیغات بسیاری را برای جا انداختن فرهنگ، فرزند کمتر و زندگی بهتر داشتند و وزارت بهداشت هم به‌صورت مستقیم روی این موضوع تأکید داشت. در مقطعی حتی این شعار روی برخی محصولات غذایی و بهداشتی در کنار قیمت آن محصول درج می‌شد! کار به مرحله‌ای رسیده بود که حتی تأکید بر روی دو فرزند هم باب شده بود. در سال‌های اخیر هرچند این فشار تبلیغاتی کمتر شده بود اما همین آقای وافی برای بیمه فرزندان‌شان با محدودیت‌هایی مواجه بودند و از برخی خدمات اجتماعی متعارف محروم شدند که این موارد مربوط به همین سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ است. عباس صالح‌مدرسه‌ای صالح‌مدرسه‌ای درباره مذاکره با این روحانی برای ساخت مستند هم توضیح داد: از آن جایی که آقای وافی خودش یک فرد رسانه‌ای است، به محض طرح سوژه از آن استقبال کرد. البته نه برای تبلیغ خودش بلکه با هدف ترویج فرهنگ فرزندآوری و این نوع از سبک زندگی. هم خودش و هم همسرش اعتماد بسیار زیادی به تیم ما کردند و اجازه دادند در همه ساعات و بدون هیچ محدودیتی در منزل آن‌ها و در سفرها با دوربین همراهی‌شان کنیم. در سبک زندگی امثال آقای وافی، دختر و پسری که باهم ازدواج می‌کنند، به نوعی دارند در کنار یکدیگر بزرگ می‌شوند و به همین دلیل در بزرگسالی اختلافات میان آن‌ها بسیاربسیار ناچیز است. من به شخصه روی این موضوع پژوهش کرده‌ام و اینگونه نبوده که به عنوان یک مستندساز، دوربینم رو روشن کنم و سراغ این سوژه بروم وی در ادامه درباره سنت ازدواج در سنین پایین در خانواده وافی گفت: دختر این خانواده در سن ۱۴ سالگی ازدواج کرده است اما با این حال باید بگویم من علاوه‌بر مستندسازی، در داستان‌نویسی هم علاقه‌مند به سوژه‌های اجتماعی هستم اما فراموش نکنیم که آقای وافی یک فرد یزدی است و فارغ از رسوم این خانواده، ازدواج در سنین پایین در یزد هم مرسوم است. این خانواده هم تلاش کرده‌اند به سنت‌های خانوادگی خود پایبند بمانند. واقعیت هم این است که در جامعه امروز وقتی دختر و پسری به سن بلوغ می‌رسند باید پاسخ جسمی و روحی درخوری دریافت کنند و نمی‌توان نیازهای آن‌ها را نادیده گرفت. صالح‌مدرسه‌ای افزود: در سبک زندگی امثال آقای وافی، دختر و پسری که باهم ازدواج می‌کنند، به نوعی دارند در کنار یکدیگر بزرگ می‌شوند و به همین دلیل در بزرگسالی اختلافات میان آن‌ها بسیاربسیار ناچیز است. من به شخصه روی این موضوع پژوهش کرده‌ام و اینگونه نبوده که به عنوان یک مستندساز، دوربینم را روشن کنم و سراغ این سوژه بروم. روی همه اعضای این خانواده تحقیق کردیم و متوجه شدیم آنها کمترین و جزئی‌ترین اختلافات را با همسران خود دارند. برای افراد متعددی که در گروه فیلمبرداری خود ما حضور داشتند، این شرایط جالب بود و کنجکاو بودند بدانند اعضای این خانواده چگونه زندگی می‌کنند. این مستندساز درباره شرایط اقتصادی این خانواده با ۱۴ فرزند و کیفیت مدیریت مالی این شرایط هم توضیح داد: واقعیت این است که تعاریف ما از فقر و شرایط تنگ اقتصادی می‌تواند متفاوت باشد. شرایط یک زندگی شاید برای فردی معنای فقر را داشته باشد
و برای فردی دیگر یک زندگی کاملاً معمولی محسوب شود. آقای وافی در خانه‌های مختلفی مستأجر بوده‌اند و ما در همین مستند حضور آن‌ها در یک خانه را ثبت کردیم. در زندگی این فرد وسایلی مانند تلویزیون ال‌ای‌دی و مبل نمی‌بینید و این شاخصه این سبک زندگی است. ما وقتی به منزل پدر آقای وافی هم رفتیم شاهد همین شرایط بودیم. وی تأکید کرد: بسیاری از ما خیلی از این وسایل را داریم اما به اندازه خانواده وافی از داشته‌هایمان لذت نمی‌بریم. مهمترین ویژگی این خانواده این است که به معنای واقعی از داشته‌های‌شان لذت می‌برند و این نکته بسیار مهمی است. خیلی از همکاران ما در ساخت همین مستند از مواجهه با میزان رضایتمندی اعضای این خانواده متعجب می‌شدند. صالح‌مدرسه‌ای افزود: آقای وافی به‌عنوان یک طلبه این باور را دارد که روزی فرزندانش را خدا می‌رساند و هیچ‌گاه بابت تأمین روزی آن‌ها محتاج نخواهد ماند. این باور هم باور درستی است. به‌خصوص که شخص آقای وافی هم یک انسان بسیار پرتلاش و دونده است و تلاش بسیاری برای تأمین زندگی می‌کند. این مستندساز در پایان با اشاره به فعالیت‌های تبلیغی حجت‌الاسلام وافی و همسرش برای ترویج فرزندآوری هم گفت: ما همین امروز افراد بسیاری را حتی در میان خانواده‌های مذهبی داریم که با این سبک زندگی مخالف هستند. این خانواده اما مستند به تجربه خود دارند این سبک زندگی را ترویج و تبلیغ می‌کنند. من طی ۲ سال فیلم‌برداری ساعت‌ها تصویر از زندگی این زوج دارم و می‌توانستم حتی آن را تبدیل به یک سریال مستند کنم اما ماحصل آن را در نسخه ۸۵ دقیقه‌ای آماده کردم که همین نسخه ۶۷ دقیقه‌ای آن از تلویزیون پخش شد. کد خبر 5782523
ثُمَّ اعْلَمِى یٰا فُلٰانَةَ ابْنَةَ فُلٰان» و به جاى «فلانة» اسم میت و به جاى فلان نام پدرش را بگوید و بعد بگوید: «أ فَهِمْتِ یَا فُلَانَةُ» و به جاى «فلانة» اسم میت را بگوید پس از آن بگوید: «ثَبَّتَکِ اللّٰهُ بِالْقَوْلِ الثّٰابِتِ وَ هَدٰاکِ اللّٰهُ الٰى صِرٰاطٍ مُسْتَقیٖمٍ عَرَّفَ اللّٰهُ بَیْنَکِ وَ بَیْنَ أَوْلِیٰائِکِ فى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ» پس بگوید: «اللّٰهُمَّ جٰافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهٰا وَ اصْعَدْ بِرُوحِهٰا إِلَیْکَ وَ لَقّهٰا مِنْکَ بُرْهٰاناً اللّٰهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ».[1]  
 دهند و سه مرتبه بگویند: «اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جاى فلان، اسم میّت و پدرش را بگویند مثلًا اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگویند: «اسْمَعْ افْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلى» پس از آن بگویند: «هَلْ انْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذِی فَارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهَادَةِ انْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَا شَریکَ لَهُ وَ انَّ مُحَمَّداً صَلّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبِیّینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِینَ و انَّ عَلِیاً أَمیرُ الْمُؤمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوصِیِّینَ وَ امامٌ افْتَرَضَ اللّٰهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعٰالَمِینَ وَ انَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بن مُوسىٰ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلى بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلیٍّ وَ الْقٰائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِمْ ائِمَّةُ الْمُؤمِنینَ وَ حُجَجُ اللّٰهِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ وَ ائِمَّتُکَ ائِمَّةُ هُدىً بِکَ ابْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ» و به جاى فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: «اذا اتٰاکَ الْمَلَکٰانِ الْمُقَرَّبٰانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِندِ اللّٰهِ تَبٰارَکَ وَ تَعٰالَى وَ سَأَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دِیِنکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ ائِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فِی جَوابِهِما اللّٰهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیِّی وَ الإِسْلامُ دِینِی وَ الْقُرْآنُ کِتٰابِی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتِى وَ امیْرُ الْمُؤمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أبی طٰالِبٍ امٰامى وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الُمجْتَبىٰ امٰامى وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهیدُ بِکَرْبَلاءَ امٰامِى وَ عَلِىٌّ زَیْنُ الْعٰابِدِینَ امَامِى وَ مُحَمَّدٌ البِاقِرُ امَامِى وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ امَامِى وَ مُوسَى الکاظِمُ إِمامی وَ عَلِىٌّ الرِّضٰا إِمامی و مُحَمَّدٌ الجَوادُ إِمامی و عَلىٌّ الْهَادِى امَامِى وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرىُّ امَامِى وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ امٰامى هٰؤُلٰاءِ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ ائِمَّتِى وَ سَادَتِى وَ قَادَتِى وَ شُفَعَائِى بِهِمْ أَتَولَّى وَ مِنْ اعدائِهِمْ أَتَبَرَّأُ فِى الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جاى فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: «انَّ اللّٰهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نِعْمَ الرَّبُّ وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ انَّ عَلِىَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ وَ اوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْأَئِمَّةَ الْاثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الْأئِمَّةُ وَ انَّ مٰا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقٌ وَ انَّ الْمَوْتَ حَقٌ وَ سُؤٰالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِى القَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ‌ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّرٰاطَ حَقٌّ وَ الْمِیْزٰانَ حَقٌّ وَ تَطٰایُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ انَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّٰارَ حَقُّ وَ انَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیهَا وَ انَّ اللّٰهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ» پس بگوید: «أَ فَهِمْتَ یا فُلانُ» و به جاى فلان، اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: «ثَبَّتَکَ اللّٰهُ بِالْقَولِ الثَّابِتِ وَ هَداک اللّٰهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ عَرَّفَ اللّٰهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اوْلیٰائِکَ فی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ» پس بگوید: «اللّٰهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ الَیکَ وَ لَقِّهِ مِنکَ بُرهَاناً اللّٰهُمَّ عَفوَکَ عَفْوَک» و در صورتى که میت زن باشد پاره‌اى از این دعا تغییر مى‌کند به این ترتیب: «اسْمَعِى، افْهَمِى یٰا فُلٰانَةَ ابْنَةَ فُلٰانٍ» و به جاى «فُلٰانَةَ» نام میت و به جاى فلان نام پدرش را‌ بگوید و پس از آن بگوید: «هَلْ أَنْتِ عَلَى الْعَهْدِ الَّذٖى فٰارَقْتِنٰا .. أَئِمَّتُکِ ائِمَّةُ هُدىً ابْرٰارٌ یٰا فُلٰانَةَ ابْنَةَ فُلٰانٍ» و به جاى «فلانة» اسم میت و به جاى فُلان اسم پدرش را بگوید پس بگوید: «اذٰا أَتٰاکِ الْمَلَکٰانِ الْمُقَرَّبٰانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّٰهِ تَبٰارَکَ وَ تَعٰالىٰ وَ سَأَلاکِ عَنْ رَبِّکِ وَ عَنْ نَبِیِّکِ وَ عَنْ دِینِکِ وَ عَنْ کِتٰابِکِ وَ عَنْ قِبْلَتِکِ وَ عَنْ أَئِمَّتِکِ فَلٰا تَخٰافِى وَ لٰا تَحْزَنِى وَ قُولِى فى جَوٰابِهِمٰا ..
اللهمَّ اَعِزَّنی فی عشیرتی و قومی و احفظنی فی یقظتی و نومی فانت خیر حافظا و انت ارحم‌ الراحمین .
اللهمَّ اَعِزَّنی فی عشیرتی و قومی و احفظنی فی یقظتی و نومی فانت خیر حافظا و انت ارحم‌ الراحمین .
«سَيدي اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قَلْبي وَاجْمَعْ بَيني وَبَينَ الْمُصْطَفي وَآلِهِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خاتَمِ النَّبِيينَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَانْقُلْني اِلي دَرَجَةِ الَّتوْبَةِ إلَيكَ وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي فَقَدْ اَفْنَيتُ بِالتَّسْويفِ وَالاْمالِ عُمْري وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الاْيسينَ مِنْ خَيري فَمَنْ يكوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّي اِنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلي مِثْلِ حالي اِلي قَبْري لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتي وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي و ما لی لا ابکی و لا آدری الی ما یکن مصیری ... .» «ای آقای من! عشق (شدید) دنیا را از دلم بیرون کن! میان من و پیامبر مصطفی و عترت او جمع کن؛ همان برگزیده از میان خلق و همان پیامبر خاتم (ص) و مرا به درجه توبه و بازگشت به خودت ارتقا بخش؛ و مرا کمک کن که بر احوال خودم اشک بریزم! عمرم را با آرزوهای بی‌پایه و به تأخیر انداختن‌ها نابود کردم. اکنون به جایگاه ناامیدان از خیر خودم (نه از تو) تنزل کرده ام. چه کسی بدتر از من است اگر با همین حالت به قبرم منتقل شوم؟ قبرم را به عنوان خوابگاهم ، آماده نکرده‌ام و با عمل صالح برای جایگاهم، مفروش نکرده ام.»
دعای روز چهارماه رمضان : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".در دعای روز چهارماه رمضان می خوانیم : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".