🔵 به سوی یک جهان شگفت انگیز!
✍ پس از مرگ وارد جهانی خواهیم شد که کاملا با دنیای فعلی ما متفاوت است. جهانی با گستردگی و تنوع پایان ناپذیر. تازه آنجا میفهمیم آرزوهای مبهم ما در دنیا تنها در آن جهان محقق شدنی بودهاند. کاش کنجکاوی ما درباره آن جهان، ترس بیهوده ما را از مرگ کم کند و کمی مشتاق آخرت نماید.
❖ استاد پناهیان
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 اثر وحشتناک ندادن قرض، در قیامت
✍ حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو.
من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم:
من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚 کتاب عرفان اسلامى
➥ @ansuiemarg_ir
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هر یک گناه خروج از صراط مستقیم
.
.
🎙#استاد_رائفی_پور
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
گفت پایت را بگذاری اینطرف
خط، برزخ شما شروع میشود!
بهشت را از دور می دیدم. به عشق بهشت، رفتم آن طرف خط و دویدم... اما نتوانستم جلو بروم! دیدم کنار یک پیرمرد بسیار ضعیف قرار گرفته ام.
به من گفتند: شما تنها
نمی توانی بروی. این
پیرمرد همراه شماست!
گفتم: این که نمی تواند راه برود. الان می میرد. لبخندی به من زد و گفت: این پیرمرد اعمال صالح توست. از تو جدا نخواهد شد... زدم توی سرم. پس کی بود می گفت دلت پاک باشه... نماز چیه... ثواب چیه....
📚 کتاب بازگشت
➥ @ansuiemarg_ir
🔻عاقبت شیطان با ششهزارسال عبادت!
✍ شیطان با شش هزار سال
عبادت، عاقبتش آن طور شد،
آیا ما میتوانیم بـه
خود مغرور شویم؟!
به خدا پناه میبریم!
❖ آیتالله بهجت (ره)
➥ @ansuiemarg_ir
🔵 آثار عجیب عبادت در سحر!
✍از امام هادى عليه السلام شنيدم
كـه مى فرمـود: #بـنـده خدا شـب از
خواب بر مىخيزد و چرتش مىگيرد
و به راست و چپ متمايل مى شود
و گاهى چانه اش به طرف سينهاش
مى افتد،
پس خداوند متعال دستور مىدهد
در هاى آسـمـان گـشـوده مى شــود،
به #فرشتگان مى فرمايد:
🔸به بنده ام نگاه كنيد
بخاطر چيزى كه واجب نكردهام
اين چنين خود را براى تقرّب بـه
من به زحمت انداخته است،
به اميد يكى از سه حاجت:
گناهى كه آن را براى او ببخشايم،
تـوبـه اى كه براى او تـجـديد كنم،
يـا روزى او را زيــاد كـنـم.
آگاه باشيد اى فرشتگان من كه
هــر سـه را بـراى او روا كـردم.
📚 تهذيب الاحكام 2: 130 ح 460
➥ @ansuiemarg_ir
1.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با چه ذکری شیاطین رو از خودمون دور کنیم؟؟؟
🔸 خـاطـره ای جـالـب از استاد
رائفیپور در دیدار با یک جنگیر
🎙#استاد_رائفی_پور
➥ @ansuiemarg_ir
🌹 حدیث قدسی:
✍ ای فرزند آدم!
راحتى و آسایش را در
#بهشت قـرار داده ام،
امّا مردم آن را در دنیا
مىجویند و نمى یابند.
📚 بحار ۴۵۳، ۵۷
➥ @ansuiemarg_ir
💠 یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید!
✍ از حضرت آیتالله العظمی
بهجت قدسسره درخواست کردم:
«یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید!»
گفتند: ذکری یادتان بدهم که از جواهرهای همۀ کوههای دنیا و مروارید همه دریاها قیمتیتر باشد؟ گفتم: بله! و منتظر یک ذکر عریض و طویل خاص بودم؛ که گفتند:
استغفار... استغفار... استغفار!
اگر بدانید در این استغفار چه گنجهایی نهفته است! روح را صیقل میدهد، راهها باز میشود و حاجتها برآورده میشوند...
📚 کتاب به شیوه باران، ص۵٩
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ یک روز همسرم به من گفت: دختری را در مدرسه دیده ام که از لحاظ جسمی خیلی ضعیف است و چندین بار از حال رفته و...
من پیگیری کردم، او یک دختر یتیم و بی سرپرست است. امروز به منزل شان برویم. آدرس شان را بلدم.
باهم راه افتادیم.
در حاشیه شهر، وارد یک منزل کوچک شدیم که یک اتاق بیشتر نداشت، هیچگونه امکانات رفاهی در آنجا دیده نمی شد. یکی یخچال و یک اجاق گاز در کنار اتاق بود.
مادر و دو دختر در آن خانه زندگی می کردند. پدر این دخترها در سانحه رانندگی مرحوم شده بود.
به بهانه ی خوردن آب، سر یخچال رفتم. هیچ چیزی در این یخچال نبود! سرم داغ شده بود. خدایا چه کنم؟!
خودم شرایط مالی خوبی نداشتم.
چطور باید به آنها کمک می کردم؟ فکری به ذهنم رسید. به سراغ خالهام رفتم.
او همسر شهید و انسان مؤمن و دست به خیری بوده و هست. او را به منزل آنها آوردم. شرایط منزل شان را دید. خودم نیز کمی کمک
کردم و همان شب برای آن دو دختر، کاپشن و لباس مناسب خریدیم.
خالهام آخر شب با کلی وسایل برگشت و یخچال آنها را پر از مواد غذایی کرد.
در ماه های بعد، تا توانست زندگی آنها را تأمین نمود.
وقتی در آن سوی هستی مشغول بررسی اعمال بودم، مشاهده کردم که شوهر خاله ام به سمت من آمد. او از رفقایم بود که شهید شد و در کنار دیگر شهدا در بهشت برزخی، عند ربهم يرزقون بود.
به من که رسید، در آغوشم گرفت و صورتم را بوسید. خیلی از من تشکر کرد.
وقتی علت را سؤال کردم گفت: توفيق رسیدگی به آن
خانواده یتیم را شما به همسر من دادی، نمی دانی چه خیرات و برکاتی نصیب شما و همسر من شد. خدا میداند که با گره گشایی از کار مردم، چقدر از مشکلات دنیایی و آخرتی از شما حل میشود...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥ @ansuiemarg_ir