eitaa logo
آن سوی مرگ
105.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2هزار ویدیو
1 فایل
🌱یاد مرگ و باور به معاد، زندگی را متحول، سرشار از لذت و آرامش و استقامت می‌کند. مدتی با ما همراه باشید کاملا متوجه خواهید شد. سفارش ختم صلوات: @khatm_ansuiemarg تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1542980287Ce13ea53958
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۱۷۵ قرآن کریم 🌷 ➥ @ansuiemarg_ir
🔵 محاسبه عمل در هر كجا ✍ حضرت لقمان در ضمن وصاياى خود به فرزندش چنين مى فرمايد: فرزندم! هر گاه به مقدار وزن يك دانه خردل هم كار نيك يا بدى انجام دهى، خواه در آسمان هاى بلند و خواه در قعر زمين و يا در شكاف كوه‌ها و سنگ‌ها باشد، خداوند در روز قيامت آن عمل را در برابر تو حاضر كرده و پاداش نيك و بد كارت را خواهد داد. 📚 کتاب معاد، استاد قرائتی@ansuiemarg_ir
🌷 امام صادق عليه السلام: ✍ يكى از محبـوب ترين كار ها نزد خداوند عزّوجلّ كردن مؤمن است: برطرف كردن گرسنگى‌اش، يا زدودن اندوهش، يا پرداختن قرضش. 📚 ميزان الحكمه جلد2 ص435 ➥ @ansuiemarg_ir
🔴 🔹بازگشت از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم! ✍ کمتر از لحظه ای دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده ام و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک را چند بار به بدن من وصل کردند و به قول خودشان؛ بیمار احیا شد. روح به جسم برگشته بود، حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافته ام و هم ناراحت بودم که از آن وادی نور، دوباره به این دنیای فانی برگشته ام. دقایقی بعد، دو خانم پرستار وارد سالن شدند تا مرا به بخش منتقل کنند. آنها می خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. همین که از دور آمدند، از مشاهده چهره ی یکی از آنان واقعا وحشت کردم. من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک می‌شد! مرا به بخش منتقل کردند. برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. یکی دو نفر از آشنایان به دیدنم آمده بودند. یکباره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم. بدنم لرزید. به یکی از همراهانم گفتم: بگو فلانی و فلانی بر گردند. تحمل هیچکس را ندارم. احساس می کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است. باطن اعمال و رفتار و... به غذایی که برایم می آوردند نگاه نمی کردم. می ترسیدم باطن غذا را ببینم. اما از زور گرسنگی مجبور بودم بخورم. دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم. برخی از دوستان و بستگان آمده بودند تا من تنها نباشم، اما نمی دانستند که وجود آنها مرا بیشتر تنها می کرد! بعداز ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس را نبینم. اما يكباره رنگی از چهره ام پرید! من صدای تسبیح خدا را از در و دیوار میشنیدم. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۱۷۶ قرآن کریم 🌷 ➥ @ansuiemarg_ir
💐 به امام صادق عليه السلام گفتند: كار خود رابه چه اساسى‌استوار ساخته‌اى؟ فرمود: بر چهار بنيان: 🔸 [اول] دانستم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم 🔸 [دوم] دانستم كه خداى بر من آگاه است پس حيا كردم. 🔸 [سوم] دانستم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم 🔸 [چهارم] دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم. 📚 بحارالانوار جلد78 صفحه228 ➥ @ansuiemarg_ir
🔹برای آخرت تان از من می‌شنوید امروز و فردا کردن را کنار بگذارید این فردا که شما حواله می دهید، در عالم نیست؛ همه اش امروز است. ✍ استاد شجاعی (ره) ➥ @ansuiemarg_ir
🔴 هدایا و خیرات برای اموات‌‌‌ متأسفانه بسیاری از اوقات می‌‌بینم که پس از مرگِ کسی، خویشان و فرزندان تا مدت‌ها آن‌چنان مشغول‌برگزاری‌مجالس و پـذیرایی از میهمانان و رفـت و آمـد هـا می‌شوند و توجه ندارند که هر لحظه برای او در عالم قـبـر مثل سالی و قرنی، چـقـدر سخت می‌گذرد. پیامبر خدا (ص) فرمود:« میت در قبر مثل شخص در حال غرق شدن است.» هر لحظه منتظر کمک است و فریادهایی دارد که ما گوش شنوا نداریم. توصیف این لحظه ها را از زبان پیامبر گرامی اسلام بشنویم: هر یک از اموات با صدایی محزون در حالی که گریان هستند به خانواده ها و بستگانشان خطاب می کنند: ای اهل من، و ای فرزندان من، و ای پدر من، و ای مادر من، و ای خویشان من، به ما رحم کنید، توجه کنید، خدا به شما رحم کند.» بعد پیامبر (ص) آن چنان گریه کردند که نتوانستند صحبت را ادامه دهند. سپس فرمودند: این‌ها همان برادران دینی شما بودند کـه بـعـد از خوشی‌ ها و نعمت‌ ها الان زیر خاک رفتند و فریادشان بلند است. 📚 کتاب برزخ و نفخه صور @ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۱۷۷ قرآن کریم 🌷 ➥ @ansuiemarg_ir