#انس_با_قرآن
🔹انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است.
(مقام معظم رهبری)
🔸صفحه ۵۳۳ قرآن کریم🌷
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 ماجرای گنهکاری که با امام صادق علیهالسلام روبرو شد...
🏴 شهادت ششمین اختر تابناک امامت، صادق آل محمد، محضر امام زمان عج تسلیت باد.
➥@ansuiemarg_ir
🔻مرگ مومنین چگونه است؟
امام صادق علیهالسلام:
🌷 مرگ براى مؤمن بهترين بوى خوشی است كه آن را جلوى بينى خود برده و كشیده. لذتى تمام برده و به دنبال آن به خواب مى رود و تمام درد و رنج و ناراحتى او از بين مىرود.
📗 معانىالاخبار ، ص۲۸۷
➥@ansuiemarg_ir
🔥 گرفتاری در حیله شیطان و از دست دادن آبرو و کار و خانواده!!
خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی. مربیان خواهر کار اردو را پیگیری میکنند، اما برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن. من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو میرفتم و غذا را میکشیدم و روی میز میچیدم و با هیچکس حرفی نمی زدم. شب اول یکی از دخترانی که در اردو بود دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم. روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد اما من هیچ عکس العملی نشان ندادم. خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم، اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم. شنیده بودم که قرآن در بیان توصیف اینگونه زنان میفرماید: «ان کید کن عظیم. یعنی مکر و حیله برخی زنان بسیار بزرگ است.» در بررسی اعمال وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی به جز آبرو، کار و حتی خانوادهات را از دست میدادی! برخی گناهان اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا میدانستید انسان در آخرت خدا را میبیند!!
🎙استاد محمدی
➥@ansuiemarg_ir
💦امام سجاد علیهالسلام: هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر سه چشم:
1⃣ چشمی که در راه خدا بیدار مانده (و نگهبانی و مرزبانی داده) است،
2⃣ چشمی که از حرامهای الهی بسته باشد،
3⃣ و چشمی که از ترس خدا گریسته است.
📚 بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۶۱
➥@ansuiemarg_ir
#انس_با_قرآن
🔹انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است.
(مقام معظم رهبری)
🔸صفحه ۵۳۴ قرآن کریم🌷
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
⚠️قیامت سر سوزنی از قلم نمیافته!
🎙شیخ حسین انصاریان
➥@ansuiemarg_ir
♻️ تفاوت مرگ مومن و کافر!
🌷از امام حسن مجتبى عليهالسلام پرسيدند: #مرگ چيست؟ حقيقت آن برای ما مجهول است. حضرت فرمود:
🌴«مرگ» براى مؤمنان بهترين سرور و خوشحالى است (مانند وقتى كه) انسان را از زندان تنگ و تاريك و كثيف به باغ هاى سبز و خرم منتقل كنند.
🔥و براى كفار مانند آن است كه آنها را از باغ هاى باصفا و پر درخت و نعمت به سوى آتش سوزان انتقال دهند.
📗معانىالاخبار ، ص۲۸۷
➥@ansuiemarg_ir
🔴 دسیسه های ابلیس از زبان تجربهگران نزدیک به مرگ...
یکی از تجربهگران مرگ میگفت: من در مرور زندگیام روزهایی را دیدم که کسی مرا وسوسه میکرد تا وارد جمعی شوم که مشغول گناه هستند! البته وسوسه های او زمانی اثر گذار بود که من علاقه به گناه را نشان داده باشم. او در ادامه میگفت: وقتی در جمع مشغول صحبت بودم حس میکردم که شیطان مرا وسوسه میکند تا لطیفهها و جوکهایی تعریف کنم که در بیان آن افراد و قومیتهای مختلف مورد تمسخر واقع میشدند. لطیفه هایی که با بیان آن گناه کبیره برای ما ثبت میشد.
فرد دیگری از تجربهگران میگفت: حدیث معروفی هست که شیطان می گوید: در سه مکان همنشین شما هستم یکی در زمان #خشم و عصبانیت یکی در زمانی که شخص دیگری را #قضاوت میکنیم و دیگری زمانی که با یک نفر #نامحرم در خلوت هستیم. (مستدرکالوسائل ، حدیث۱۶۶۷) من این حدیث را به طور کامل حس کردم.
در این زمینه نکته مهمی را یکی از تجربهگران بیان کرد. او گفت: من فهمیدم تسلط شیطان در مواردی است که ما به آنها #علاقه داریم. اگر عشق و محبت ما به اموری از مسائل دنیا نباشد، شیطان نمیتواند ما را درگیر آن مورد و آن گناه نماید. مثلاً وقتی شخصی عاشق پول است شیطان در همین مسیر با او همراه میشود. وقتی کسی عاشق مطرح شدن است شیطان را در کنار خود میبیند. یا وقتی عاشق ارتباط با جنس مخالف است شيطان هم این مطلب را برای او زینت می دهد. لذا باید مراقب باشیم و تلاش کنیم به امور دنیایی وابستگی پیدا نکنیم و بدانیم اینها برای همین دنیای زودگذر است. خداوند در قرآن میفرماید: آنها که ایمان آورده و بر خدا توکل نمایند (شیطان) بر آنها تسلطی ندارد. اما به درستی که تسلط شیطان بر کسانی است که از او تبعیت می کنند. (نحل ۹۹ و ۱۰۰)
📘کتاب نسیمی از ملکوت
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻در آخرت تکلیفی نیست اما تربیت و تکامل وجود دارد.
🎙استاد محمدی
➥@ansuiemarg_ir
💎فرق ارزشمندی در دنیا و آخرت!
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله:
💠 «شرافت و ارجمندی در دنیا با ثروت است ولی شرف آخرت در سایهی تقواست.»
(میزانالحکمه ، حدیث۵۶۵۰)
👈🏻 در دنیا بسیاری به حق یا ناحق، موقعیت و شهرت و محبوبیت پیدا میکنند.
🌸 امّا در آخرت، ملاک برتری و شرافت، فقط و فقط #تقوا و عمل صالح و #بندگی خداوند است.
🗝 در دنیا با تقوا باشیم، تا در آخرت عزیز گردیم.
📘کتاب حکمتهای سجادی
➥@ansuiemarg_ir
#انس_با_قرآن
🔹انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است.
(مقام معظم رهبری)
🔸صفحه ۵۳۵ قرآن کریم🌷
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شب اول قبر از این زبان گوشتی سوال نمیکنند!!
🎙استاد عالی
➥@ansuiemarg_ir
🌏 هدف خلقت در نماز!
🌱 نماز به ما یادآوری میکند هدف از خلقت ملاقات خداست. ملاقاتی که لذتبخشترین لحظات حیات انسان را تشکیل میدهد و تا ابد ذرهای از لذتش کم نمیشود و دائماً تازهتر و مستکنندهتر میشود. سخت نیست بفهمیم لذت و هیجان ملاقات خدا از لذت تمام مخلوقاتش بیشتر است.
✍ استاد پناهیان
➥@ansuiemarg_ir
❤️🩹 زن مومنی که بخاطر کوتاهی در وظایف زناشویی معطل شفاعت شوهرش مانده بود!!
🔸یکی از تجربهگران نزدیک به مرگ تعریف میکرد: وقتی بررسی اعمال خود را مشاهده می کردم، متوجه شدم یکی از خانم هایی که از اقوام مَحرم من بود، در برزخ گرفتار و منتظر شوهرش است! او برای رفتن به بهشت برزخی به شفاعت شوهرش نیاز داشت. باید همسر او اعلام رضایت میکرد تا بتواند مسیر سعادت را ادامه دهد. اما من با یک نگاه همه چیز را متوجه شدم؛ این خانم و همسرش هر دو اهل رعایت دستورات دین بودند. آنها از بهترین و مذهبی ترین خانواده های فامیل بودند. تربیت خوب فرزندان و رعایت بسیاری از دستورات دین شکی برای من باقی نگذاشته بود که این خانم در بهترین درجات بهشت برزخی خواهد بود. اما چرا آنجا...
🔸علت این مشکل را هم فهمیدم؛ این خانم در زمینه مسائل زناشویی مشکلات بسیاری را برای شوهرش پدید آورده و خیلی در این زمینه او را اذیت کرده بود. همین امر باعث شده بود همسرش بسیار اذیت شود و در برخی موارد تا پای گناه پیش برود. لذا با اینکه این خانم به خاطر اعمال خوبش مستحق رفتن به بهشت برزخی بود، اما فقط به همین دلیل معطل مانده بود تا رضایت همسر را کسب کند. به آن تجربهگر گفتم: مطلبی که شما اشاره کردید یکی از دستورات مهم دینی است. در احکام دین ما آمده است مهمترین چیزی که خداوند از یک زن در زندگی مشترک میخواهد، اطاعت از شوهر به خصوص در مسائل اینگونه است. حتی زمانی که برخی زنان به عدم توفیق جهاد برای زن اعتراض کردند، در پاسخ از امیرالمومنین (ع) شنیدند که فرمودند: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
📘کتاب نسیمی از ملکوت
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ دختری که در تجربه نزدیک به مرگ، به دیدار امیرالمومنین علیهالسلام رفت!
🎥 زندگی پس از زندگی
➥@ansuiemarg_ir
🍃مرگ و آمرزش گناهان🍃
اميرالمؤمنين عليهالسلام:
از رسول خدا شنيدم كه فرمود: مؤمن وقتى از دنيا مى رود، اگر گناهان او به اندازه گناهان همه اهل زمين باشد، مرگ او باعث مىشود كه همه آن ها بخشيده شود و از گناهان پاک گردد.
📗لئالى ، ج۴ ، ص۲۳۵
➥@ansuiemarg_ir
#انس_با_قرآن
🔹انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است.
(مقام معظم رهبری)
🔸صفحه ۵۳۶ قرآن کریم🌷
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شب اول قبر و سوالات آن برای همه نیست!
🎙استاد محمدی
➥@ansuiemarg_ir
امام سجاد علیهالسّلام:
🍁 ای فرزند آدم، تو خواهی مرد و برانگیخته شده و در پیشگاه خدای متعال ایستاده و مورد بازخواست خواهی بود. پس جوابی آماده کن.
📘بحارالانوار ، ج۷۵ ، ص۱۴۷
➥@ansuiemarg_ir
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔴 شهیدی که در برزخ گرفتار یک تهمت به زنی بد حجاب بود!
ما دو دوست صمیمی بودیم مانند دو برادر. انقلاب که پیروز شد من به حوزه علمیه رفتم و او در یکی از ادارات دولتی تهران مشغول شد. کار او بررسی، صلاحیت و گزینش کارکنان بود. ایام ابتدای انقلاب حساسیت ها در زمینه گزینش بسیار بالا بود. بارها به من میگفت تو هم بیا و در همین اداره مشغول شو، اما من ترجیح دادم مشغول درس باشم. روزها گذشت تا این که جنگ شروع شد. دیگر جای درنگ نبود هر دو با هم راهی جبهه شدیم. در همان ماه های اول جنگ، دوست من به شهادت رسید. من هم پس از سالها حضور در جبهه با غم فراق دوستانم به قم برگشتم و درسم را ادامه دادم. تا اینکه یک شب اتفاق عجیبی افتاد؛ در تجربه ای که بسیار برایم غیر قابل باور بود دوست شهیدم را دیدم، فکر میکردم مانند بقیه شهدا در بهشت الهی مشغول استفاده از نعمت هاست اما... با نگرانی به من گفت: من باید وارد بهشت شوم اما گرفتار یک زن هستم! من که خیلی تعجب کرده بودم گفتم: از کی حرف میزنی؟ گفت: وقتی در سالهای ابتدای انقلاب در آن اداره مشغول کار بودم، یک خانم کارمند داشتیم که حجاب را درست رعایت نمیکرد. هر چه با او صحبت کردم بی فایده بود. دست آخر در مورد او حرفی زدم که خلاف واقع بود. او خیلی ناراحت شد. برخی کارمندها نگاهشان نسبت به این خانم تغییر کرد، کار به جایی رسید که اداره را رها کرد. من هم خوشحال بودم چون این کارمند بد حجاب از آن داره رفت و فکر میکردم شرایط عمومی اداره بهتر شده و دیگر بی حجاب نداریم اما به چه قیمتی؟ در واقع من به او تهمت زده بودم الان گرفتار هستم. تو را به حق رفاقتی که داشتیم پیگیری کن تا از من راضی شود. خیلی به این ماجرا فکر کردم چه کاری میتوانستم انجام دهم. سالها از روزهای انقلاب گذشته بود چطور میتوانستم او را پیدا کنم؟ از روز بعد کارم را شروع کردم به تهران و آن اداره رفتم. با چند نفر از قدیمیها مطرح کردم، کسی از این موضوع خبر نداشت. سراغ کارمندهای بازنشسته و قدیمی تر را گرفتم، بالاخره یکی نفر را پیدا کردم که از آن موضوع خبر داشت. نام و مشخصات آن خانم را به من گفت. با سختی بسیار آدرسی از آن خانم پیدا کردم. وقتی به منزلش مراجعه کردم موضوع خودم را گفتم خوب آن ماجرا را به یاد داشت. با خودم گفتم وقتی بگویم او شهید شده و تقاضای بخشش دارد حتما قبول میکند اما... آن خانم که سن و سالی ازش گذشته بود گفت: «به خداوندی خدا حلالش نمی کنم، خدا ازش نگذره. از این حرفش ترسیدم هرچه اصرار کردم بی فایده بود گفتم: یعنی هیچ راهی ندارد که او را ببخشی؟ جوابش منفی بود، گفت: شما نمیدانی که تهمت این آقا با آبروی من چه کرد؛ من مجبور شدم اداره ای که سالها در آن کار میکردم را ترک کنم. چندین روز فکرم مشغول بود. من وقتی به منزل ایشان رفتم شاهد بودم که او یک بچه معلول دارد و درد مستاجری را تحمل می کند. واقعاً نمی دانستم چه باید کرد. دوست صمیمی من گرفتار بود. باید کاری می کردم اما چگونه؟! بار دیگر به منزلشان رفتم. این خانم عصبانی تر از قبل گفت: این وضعیت مرا میبینی؟ دوست تو تهمتی به من زد که دیگر نتوانستم در محل کار حاضر شوم، او آبرو برای من نگذاشت. شاید من حجاب را درست رعایت نمی کردم، اما بقیه مسائل دینی را رعایت میکردم، چرا ندانسته به من تهمت زد؟ چرا با آبروی من بازی کرد؟ اصرارهای من بی فایده بود. از آنجا بیرون آمدم. فکری به ذهنم رسید. رفقای جبهه و جنگ را جمع کردم پول روی هم گذاشتیم و با یاری خدا توانستیم کار مهمی انجام دهیم. ما برای او و خانواده اش یک خانه کوچک تهیه کردیم. وقتی این خبر را شنید بسیار خوشحال شد. با رفقا کمک کردیم او و خانواده اش را به خانه جدید منتقل کردیم. روزی که در خانه جدید مستقر شد لبخندی از سر رضایت زد و گفت به خاطر کار امروز شما از دوستتان گذشتم...
یکی دو روز بعد یکی از رفقایم تماس گرفت و گفت: فلانی که شهید شده بود را در خواب دیدم؛ از تو تشکر کرد و گفت مشکل من حل شد.
📕کتاب تقاص
➥@ansuiemarg_ir