eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
627 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹السلام علیک یا اهل بیت النبوه🌹 🔶ختم یکساله ،دعای توسل ❤️به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام ✅ روز77 امیدوارم بعد از یکسال از دستان پر برکت اهل بیت (ع )حاجت بگیرید. @emamgharib
tavassol.samavati_www.iranidata.com.mp3
3.19M
🔶دعای توسل 🎤آقای مهدی سماواتی 💠منتظران ظهور @emamgharib
✳️منتظران ظهور 👌👌حکایت کوتاه فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه‌ای خورد. تاریک بود فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده هزار تومانی بوده گفت: چی را برای چی آتش زدم. و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی‌ارزش آتش می‌زنیم و خودمان هم خبر نداریم. آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ‌ها و مقایسه کردن ‌های خود می‌کنیم و سلامتی امروزمان را با استرس‌ها و نگرانی‌ های بی‌مورد به خطر می‌اندازیم. 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
❤️🍃 ✨ پیرمرد حرف قشنگی زد: زندگی مثل آب توی ليوان ترک خورده می مونه... بخوری تموم ميشه نخوری حروم ميشه از زندگيت لذت ببر چون در هر صورت تموم ميشه! @emamgharib
🌷🍃 ❣شیخ رجبعلی خیاط : اگر ما به قدر ترسیدن از یک عقرب از عقاب خدا بترسیم، همه کارهای عالم اصلاح می شود. @emamgharib
✳️منتظران ظهور 🌸🍃خداوند به حضرت آدم علیه السلام وحي كرد : 🔹من همه سخن (حکمت) را در چهار كلمه براي تو جمع مي كنم ؛كه همين چهار دستور، جامع و فراگيرنده همه وظايف انساني و در بر گيرنده همه كمالات بشر است . آدم: آن چهار كلمه چيست؟ خداوند: ❣يكي از آنها از آن من است ❣و يكي از آنها، از آن تو است ❣و سومي از آن ميان من و تو است ❣و چهارمي ميان تو و مردم است. 🔸آدم: خدايا! برايم شرح بده تا بدانم . خداوند، چهار موضوع فوق را چنين شرح داد: 1⃣ آن كه از آن من است، اين است كه تنها مرا پرستش كني و كسي را شريك من نسازي. 2⃣ آن كه از آن تو است، اين است كه پاداش عمل نيك تو را بدهم، در آن هنگام كه از همه وقت، به آن نيازمندتر هستي. 3⃣ آن كه بين من و تو است، اين است كه " تو دعا كني و من دعايت را به اجابت برسانم. 4⃣ و آن كه بين تو و مردم است، آن است كه: آنچه را براي خود مي پسندي براي ديگران بپسندي و آنچه را كه براي خود نمي پسندي براي ديگران نيز نپسندي. 📚کافی جلد2 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
🔸 اگر همه راهی را رفتند دلیل بر صحت آن راه نیست. تو‌ راه اهلبیت را برو 🔹آری جاده اهل بیت غریب است و کم رهگذر اما فقط همین راه مقصدش سعادت است! @emamgharib
❖═▩ஜ••🔹🕯🔹••ஜ▩═❖ #السلام_علیک_یا_میثم_تمار_ع میثم شدم که سر بدهم پای دلبرم هر جا علیست، دار خودم را میاورم میثم شدم که هو بکشم روی دارها خـونم حلالِ قاطبه ی ذوالفـقـارهـا @emamgharib ❖═▩ஜ••🔹🕯🔹••ஜ▩═❖
110239894_.mp3
4.61M
حاج آقا عالی موضوع : در چه شرایطی میتوان امید داشت که ما هم از یاران امام زمان خواهیم بود؟ http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6
بر صورت نورانی مهدی بگوئید صلوات چون می بینی اورا نمی شناسی بگوئید صلوات جهت خشنودی وسلامتی آن یوسف زهرا بر ثانیه ثانیه تاظهورش بگوئید صلوات 🌼❣الهم صل علی محمدوآل وعجل فرجهم❣🌼 @emamgharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️منتظران ظهور 🔹داستانی بسیار زیباااا و واقعی و تکان دهنده از یک پزشک👇 توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان ‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید... به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر... عفونت از این جا بالاتر نرفته! لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!! بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود... وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم.‌.. گندم و جو میفروختم... خیلی سال پیش... قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم. 🔸دکتر مرتضی عبدالوهابی 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/969867267Ca9a4e980c6